گروه سياسی: سيدعباس احمدی با اشاره به نقش انقلاب اسلامی در تغيير جايگاه نقشآفرينی تشيع گفت: تقريبا اعتقاد بر اين است كه تا انقلاب اسلامی ايران تشيع محدود بود به يك مكتب و مذهب و پيروانش به رسيدن به قدرت بيشتر به صورت يك آرمان مینگريستند و تا وقوع انقلاب اسلامی به پديدهای ژئوپليتيك تبديل نشده بود.
سيدعباس احمدی، استاد جغرافيای سياسی و ژئوپليتيك دانشگاه تهران و دبير همايش ژئوپليتيك شيعه در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) درباره مفهوم ژئوپليتيك شيعه و اينكه آيا میتوان تشيع را به عنوان يك مذهب، پديدهای ژئوپليتيك تلقی كرد، گفت: در ابتدا بايد به اين نكته مهم و اساسی توجه كرد كه اساسا چگونه يك مفهوم از جنس ايدئولولوژی يا مذهب میتواند ماهيتی ژئوپليتيك به خود بگيرد. به اعتقاد صاحبنظران، ژئوپليتيك از پيوند سه عنصر جغرافيا، سياست و قدرت به وجود میآيد و البته تعامل و كنش و واكنشهايی كه اين سه مفهوم میتوانند با هم داشته باشند. وی در ادامه افزود: بنابراين قالب ژئوپليتيك همين سه عنصری است كه بيان شد. حالا ما هر پديدهای را كه بتوانيم در اين ظرف بگذاريم ژئوپليتيكی میشود مثل تشيع.
احمدی اظهار كرد: براين اساس وقتی كه اصطلاح ژئوپليتيك شيعه را به كار میبريم بايد ببينيم شيعه كه يك مكتب و مذهب است در اين ظرف سه عنصری قرار میگيرد يا خير. اولين عامل بيان شده جغرافيا بود. بنابراين بايد ديد شيعيان كه طبق آمار منابع حدود 140 تا 150 ميليون نفر هستند، چه جغرافيايی دارند و چگونه در قلمروهای خاص پراكنده شدهاند. آيا قلمروی اشغال شده توسط آنها يك چارچوب و فضای خاص است؟ آيا سرزمينهای شيعهنشين امكانات خاصی را در راستای تضعيف يا تقويت گروههای شيعه در اختيار میگذارد؟ اصلا آيا مناطق مسكون شده به وسيله شيعيان واجد انسجام و پيوستگی جغرافيايی – سياسی است يا نه بر عكس اين است؟ مثلا به صورت جزيره جزيرههای پراكنده و دور از هم در سطح كره خاكی پراكنده هستند. آيا واقعا اينگونه است؟
وی عنوان كرد: نتيجه در هر يك از اين دو حالت فرق خواهد كرد. ما می بينيم كه حالت اول است. يعنی قلمروهای شيعهنشين جهان از انسجام و پيوستگی خاصی برخوردارند. ما میدانيم كه بيشتر جمعيت شيعه جهان در منطقه خليج فارس زندگی میكنند، يعنی تقريبا 70 درصد از جمعيت كل منطقه شيعه هستند؛ منطقهای كه سه چهارم مرغوب ترين ذخاير نفتی دنيا در آن قرار دارد.
دبير همايش ژئوپليتيك شيعه ادامه داد: اگر محدوده اين خط كمربندی شيعه را كه به دور خليج فارس كشيده شده است وسيعتر نمائيم، ملاحظه خواهيم كرد كه بيشتر جمعيت شيعه در كانونهای مهم ژئوپليتيك متمركز شدهاند و منشأ تحولات جهانی در پنجاه سال گذشته بودهاند.
وی خاطرنشان كرد: درست است بيشتر اين شيعيان به صورت اقليتهايی محروم بوده و هستند ولی در نقاط مهم و حساس جغرافيايی قرار دارند و میتوانند سرمنشأ تحولات آينده باشند. بدون شك اين امكانات و استعدادهای بالقوه مناطق شيعهنشين امروزه كه با خودآگاهی و بيداری سياسی شيعيان همراه شده میتواند نويدبخش آيندهای بهتر برای آنان باشد.
احمدی اظهار كرد: عنصر دوم سياست است، در واقع خود اين سياست را در دو بخش میتوان تشريح كرد؛ يكی در مورد انديشه و تفكر و اصول و آموزههای تشيع كه از جنس سياست است و ديگری در زمان و عصر حاضر، نوع نگاه شيعيان و علمای تشيع به سياست و قدرت است.
سيد عباس احمدی: |
قلمروهای شيعهنشين جهان از انسجام و پيوستگی خاصی برخوردارند. ما میدانيم كه بيشتر جمعيت شيعه جهان در منطقه خليج فارس زندگی میكنند. يعنی تقريبا 70 درصد از جمعيت كل منطقه شيعه هستند. منطقهای كه سه چهارم مرغوب ترين ذخاير نفتی دنيا در آن قرار دارد |
اين استاد دانشگاه تهران يادآور شد: يعنی تشيع مثل خيلی از مكاتب ديگر صاحب يك نظريه سياسی است كه كاملترين و معروفترين آن «ولايت فقيه» است كه در ايران پس از انقلاب اسلامی پياده شد.
وی افزود: عنصر سوم قدرت است كه كليد واژه اصلی ما در اين بحث است، تقريبا اعتقاد بر اين است كه تا انقلاب اسلامی ايران تشيع محدود بود به يك مكتب و مذهب و پيروانش به رسيدن به قدرت بيشتر به صورت يك آرمان مینگريستند، لذا عنصر سوم غايب بود، پس تشيع تا وقوع انقلاب اسلامی به پديدهای ژئوپليتيك تبديل نشده بود.
احمدی تأكيد كرد: در انقلاب ايران تشيع به قدرت رسيد آن هم در كشور مهمی چون ايران كه مركز جهان تشيع است و سپس به تدريج تشيع نقشآفرينی بينالمللی خودش را آغاز كرد، در اينجا بايد به اين مطلب اشاره كرد كه تا قدرت نباشد نقشآفرينی بينالمللی رخ نخواهد داد.
وی تصريح كرد: به عبارتی وقتی ما میگوييم تشيع به عنوان يك مذهب در صحنه بينالمللی نقشآفرينی میكند، يعنی تا حد زيادی به قدرت دست يافته است، اگر پيوند ميان قدرت و تشيع محقق شده پس تشيع ماهيت ژئوپليتيكی پيدا كرده است.
دبير همايش ژئوپليتيك شيعه اظهار كرد: پس اينكه میگوييم ژئوپليتيك شيعه منظور ما اين است كه از يك مقطع زمانی خاص، تشيع از حالت يك مذهب صرف خارج شده و به يك پديده دارای بار سياسی تبديل شده است و در يك كشور بزرگ و مهم و دارای قدرت منطقهای به طور كامل و در صحنه بينالمللی و جهانی به صورت جسته و گريخته خودش را نشان میدهد.
وی ابراز كرد: يكی از دلايلی كه اين موضوع را اثبات میكند سيل انبوه مقالهها و كتابهايی است كه راجع به اين موضوع و اصطلاح نوشته میشود و محافل و همايشهايی است كه در گوشه و كنار جهان تشكيل میشود در حالی كه قبلا به اين صورت نبود.
احمدی عنوان كرد: اگر به كتابهايی كه در باره سياست خارجی ايران قبل از انقلاب نوشته شده نگاه كنيم شايد پيدا كردن كلمه شيعه در اين كتابها كار مشكلی باشد، زيرا تشيع نقش چندانی در سياست خارجی ايران نداشت اما عكس اين را بعد از انقلاب میبينيم كه بدون شك هيچ كتابی چه در داخل و چه در خارج ايران نمیتواند راجع به سياست خارجی ايران بدون توجه به مفهوم و آرمانهای تشيع نوشته شود.
احمدی در پاسخ به اين سؤال كه ژئوپليتيك شيعه چه تأثيری در موفقيتهای سياست خارجی جمهوری اسلامی ايران داشته است، گفت: انقلاب اسلامی به عنوان يك تحول بزرگ در كانون جغرافيايی جوامع شيعی رخ داد و پس از آن ايران با ماهيت انقلابی و شيعی تلاش كرد تا نقشآفرينی خود را در عرصه منطقهای و جهانی آغاز كند.
سيد عباس احمدی: |
اينكه میگوييم ژئوپليتيك شيعه منظور ما اين است كه از يك مقطع زمانی خاص، تشيع از حالت يك مذهب صرف خارج شده و به يك پديده دارای بار سياسی تبديل شده است و در يك كشور بزرگ و مهم و دارای قدرت منطقهای به طور كامل و در صحنه بينالمللی و جهانی به صورت جسته و گريخته خودش را نشان میدهد |
وی اظهار كرد: قدرتيابی شيعه در كانون (ايران) يا به عبارتی برخوردار شدن آن از ماهيت ژئوپليتيك، باعث شد تا حوزه نفوذ ايران در مناطق پيرامونی گسترش يابد؛ چرا كه ايران مكملهای فضايی اطراف خود را كه از نظر مذهبی با او احساس سنخيت و اشتراك میكنند، جزء تعلقات ژئوپليتيك خود به شمار میآورد و نسبت به آنها حساسيت نشان میدهد.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: به عبارتی ديگر ايران به عنوان كانون جوامع شيعی و وزنهای قابل توجه در جهان اسلام، پس از انقلاب اسلامی نقشآفرينی منطقهای و جهانی خود را در اين زمينه شروع كرد. فعاليتهای مختلف فرهنگی، مذهبی، بهداشتی، درمانی، عمرانی، رسانهای، ورزشی و ... در خارج از مرزها، حاكی از عملكرد بينالمللی ايرانِ بعد از انقلاب است، به ديگر سخن اين نمونهها نشانه حضور و نقشآفرينی قابل توجه ايران در ماورای مرزهای ملیاش است.
احمدی خاطرنشان كرد: از ديدگاه ژئوپليتيك، ايران در ابعاد مختلف، به خصوص از نظر عامل فرهنگ و تمدن ايرانی و بحث اسلام و تشيع، در دهههای اخير به صورت مركزی در ميان پيرامونیهای خود عمل كرده است. در آينده نيز ايران با موقعيت منحصر به فرد خود در منطقه، با مجهز بودن به ابزار و امكانات طبيعی، جمعيتی، انرژی، نيروی انسانی و ... میتواند مديريت و رهبری دنيای شيعه و بخشی از جهان اسلام را بر عهده داشته باشد.
وی افزود: بنابراين بايد با ايجاد وحدت و همدلی در ميان فرقههای گوناگون شيعه مانع ضعف و از هم گسيختگی آنان شود و از طرفی ديگر با در پيش گرفتن يك استراتژی مشخص و حسابشده و برقراری مناسبات مطمئن و منطقی با پيرامونیهای خود در جهت خنثی كردن ايده هلال شيعی بكوشد و در عين حال تلاش نمايد تا فرايند قدرتيابی شيعيان كه در سالهای اخير حركت طبيعی خود را آغاز كرده و به سمت احقاق حقوق فراموش شده خود در جريان است تداوم يابد.
دبير همايش ژئوپليتيك شيعه در ادامه يادآور شد: بدون ترديد نتيجه اين فرايند كه برخورداری اكثريت و اقليتهای شيعه از قدرت سياسی در كشورهای گوناگون منطقه به نسبت وزن جمعيتی خود است، میتواند احساس رضايت آنان را در پی داشته و در نتيجه به كاهش كدورتها و اختلافات با ساير مذاهب اسلامی بیانجامد و در نهايت در مسير وحدت كلی تمام جهان اسلام قرار گيرد.
|