در دنياي بازيهاي ويدئويي يكي از معمولترين ايدهها در ساخت يك بازي جديد، الهام گرفتن از يك اثر هنري مانند فيلم است. تقريبا از همان روزهاي اول كه بازيهاي ويدئويي اختراع شد، ايده الهام گرفتن از فيلمها نيز با آن متولد شد.
تا حالا چند بازي ضدقهرمانانه ديدهايد كه از فيلم Godfather الهام گرفته باشند و چند بازي جاسوسي و اكشن ديدهايد كه از سري فيلمهاي جيمز باند James Bond تقليد كرده باشد؟ اگر بخواهيم تمامي آنها را نام ببريم چند مقاله كامل بايد در مورد آنها بنويسيم.
نيتهاي زيادي پشت خلق اين نوع بازيها وجود دارد، بعضي براي كسب شهرت براي بازي مورد نظر و مورد توجه قرار گرفتن آن سعي ميكنند از يك فيلم مشهور الهام بگيرند و بعضي ديگر براي پوشش دادن ضعفهاي بازي دست به دامن اين نوع روند داستاني بازي ميشوند.
اما هميشه اينگونه كه گفتيم نيست، مثلا اگر سري بازيهاي Indiana Jones را به خاطر داشته باشيد، متوجه ميشويد كه جدا از الهام گرفتن از سري فيلمهاي اينديانا جونز (به كارگرداني استيون اسپيلبرگ) روند داستاني بازي و شخصيتپردازي و همچنين فضاي بازي به خوبي طراحي شده بود و اگر بخواهيم آن را تقليدي از يك فيلم بناميم، حق مطلب را به درستي ادا نكردهايم.
Golden Eye 007 هم تا حدودي شبيه به بازي اينديانا جونز است، با اينكه حتي نام خود را از فيلم سال 1995 جيمز باند به نام GoldenEye گرفته، داراي نقاط قوت بسياري است كه بازي را به يك بازي در ژانر تيراندازي اول شخصي كمنظير در ميان بازيهاي كنسول wii تبديل كرده است.
طرفداران Nintendo64 اخرين باري كه بازي جيمز باند را تجربه كردند، مربوط به 13 سال پيش بود. سازندگان تصميم گرفتهاند كه حالا بعد از اين همه سال مجددا انقلابي كه اين بازي در آن زمان براي كنسولهايNintendo64 ايجاد كرده بود براي كنسول Wii به پا كنند.
همان اول يك موضوع را بگذاريد روشن كنم: انتظار نداشته باشيد همه اتفاقاتي كه در بازي رخ ميدهد، دقيقا شبيه به فيلم آن باشد. شايد نكته خوب هم همين است كه نياز نيست حتما در مورد داستانهاي جيمز باند چيزي بدانيد، بازي يك داستان جديد مبتني بر همان شخصيتهاي اصلي فيلم ايجاد كرده كه بزرگترين نقطه قوت و محور جذابيت بازي است. شخصيت جيمز باند در اين فيلم عوض شده است يعني بازيگر معروف آن Pierce Brosnan جاي خود را به بازيگر سري جديد فيلمهاي جيمز باند يعني دنيل كريگ (Daniel Craig) داده است.
گيم پلي بازي جاي بحث بسيار دارد، اول از همه بگويم كه با هر كنترلگري كه دوست داريد ميتوانيد اين بازي را انجام بدهيد، اگر دسته كلاسيك را ترجيح ميدهيد براحتي كنترل بازي در دست شماست اگر نانچاك Nunchuck و وي ريموت را ترجيح ميدهيد، لذت تيراندازي با اين دستهها از آن شما خواهد بود.
هدفگيري و تيراندازي و راه رفتن و حتي رانندگي در اين بازي بسيار خوب طراحي شده است. اين بازي ظاهرا تنها از يك فيلم الهام نگرفته، بلكه از بازياي مثل Call of Duty نيز تقليدهايي انجام داده است، براي اينكه دقيقا شيوه هدايت كاراكتر و همچنين نحوه استفاده از سلاح و ويژگيهاي آن بسيار شبيه به اين بازي است.
در طول بازي ميتوانيد براي مبارزه با دشمن آنها را به رگبار ببنديد ولي اينكار در اين بازي زياد به صلاح شما نيست؛ اولا اينكه باعث ميشود سربازهاي بيشتري به سراغتان بيايد و دوم اينكه از كي تا حالا جاسوسها براي نابودي دشمنانشان آنها را به رگبار ميبندند؟ جيمز باند بيشتر علاقه دارد عملياتش را بدون سروصداي خاصي انجام بدهد، سازندگان بازي هم كاملا از اين موضوع اطلاع داشتهاند، براي همين ويژگيهايي مثل پرش سريع از سمتي به سمت ديگر يا سينهخيز رفتن و براحتي قايم شدن پشت ديوارها و از همه مهمتر صدا خفه كن براي كلت را به بازي اضافه كردهاند.
اگر بخواهيد عجله كنيد ميتوانيد 10 ساعته اين بازي را به پايان ببريد. اما اين كار زياد خوشايند نيست، چون يكي از اصليترين جذابيتهاي اين بازي كه فضاهاي گيم پلي آن است را از دست ميدهيد. فرقي نميكند كجا به سر ميبريد، در مقر فرماندهي يا پادگان يا در فضاي باز و برفي، تمامي آنها شما را به وجد خواهد آورد؛ البته ميزان سختي را خودتان ميتوانيد انتخاب كنيد، در آن صورت شايد 10 ساعت به چند روز ارتقا پيدا كند.
قابليت چند نفره بازي كردن «چشم طلايي» يكي از نقاط قابل تحسين اين بازي است. زياد فرقي نميكند كه به صورت آنلاين يا آفلاين با دوستانتان بازي كنيد؛ چون در هر صورت صفحه بازي به چند بخش تقسيم ميشود و هر بازيكن در صفحه مربوط به خود بازي را پيش ميبرد.
دلتان را زياد به گرافيك اين بازي خوش نكنيد، درست است كه گفته شد اين بازي بسيار شبيه به Call Of Duty است، اما منظور هرچيز اين بازي بود جز گرافيك. با اينكه اين بازي از فضاسازي قابل قبولي برخوردار است، اما اشيا و شخصيتهاي موجود بسيار بد طراحي شدهاند؛ البته توجه داشته باشيد اين كنسول Wii هست و با توجه به امكانات آن ساختن چنين بازياي براي اين پلتفورم نيز قابل تحسين است و انتظار بيمورد از آن نداشته باشيد (پيشنهاد ميكنم از كنسول Wii در هيچ زمينهاي هيچ انتظاري نداشته باشيد!).
در كل بازي GoldenEye 007 بازي قابل قبولي است، شايد صرفا داستان زيبا و حتي صداگذاري فوقالعاده آن شما را مجاب كند، اما بايد بيخيال گرافيك آن شويد. بدون شك اين بازي از بهترين بازيهاي تيراندازي اول شخص در كنسول Wii است.
چون هم گيم پلي خوب و رواني دارد و هم هوش مصنوعي دشمنان شما زياد بالا نيست و اثري از به چالش كشيدن شما در آن وجود ندارد، هرچند به طور كلي اين بازي جيمز باند را از آخرين فيلم آن Quantum of Solace موفقتر ميدانم!
مسعود گرجيزاده