0

راهكارهاي قرآن در مورد افسردگي و مبتلا نشدن به آن

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

راهكارهاي قرآن در مورد افسردگي و مبتلا نشدن به آن

قرآن كريم به عنوان تنها منبع وحيانى مورد اعتماد؛ با نگاهى جامع به انسان، و نيازهاى او و ظرفيت وجوديش، دستورالعمل‏هايى را براى سالم ماندن از حمله‏هاى عصبى، افسردگى و هر بيمارى ديگر بيان كرده است.

افسردگى از جمله بيمارى‏هاى روانى است كه در جوامع مختلف شيوع دارد. اين اختلال روانى در قرن اخير يكى از مشكلات مهم و نگران كننده‏ى جوامع و از جمله، عوامل تهديد كننده‏ى وضعيت اقتصادى كشورها به شمار مى‏رود و از اين رو مورد توجه بسيارى از صاحب‏نظران و سياستگزاران امور بهداشتى كشورها و سازمان جهانى بهداشت قرار گرفته است.

بررسى علت‏هاى بروز اين حالت روانى

1. عوامل زيست‏شناختى: شامل آمادگى‏هاى ژنتيكى، پيام‏رسانى‏هاى عصبى، نور و آندوكرين و ... البته اين عوامل ارتباطى با اعتقادات مذهبى ندارد و يا ارتباط آن ضعيف است.

2. عوامل روان‏شناختى: شامل ديدگاه‏هاى روان پويايى، شناختى، رفتارى و ... كه در سبب شناسى افسردگى نقش زيادى دارند. توضيح اين كه:

1- 2. ديدگاه‏هاى روان پويايى: از نظردانشمندان روان‏شناسى، از دست دادن فرد مورد علاقه و يا هر شى دوست داشتنى، باعث ايجاد اضطراب و تنش‏هاى درونى مى‏گردد، كه در صورت درون فكنى آن، باعث بروز افسردگى مى‏شود.

2- 2. ديدگاه‏هاى شناختى: آقاى keeB مثلث شناختى منفى را در سبب‏شناسى افسردگى به صورت ذيل مطرح مى‏نمايد:

نگرش منفى نسبت به خويشتن اين نوع نگرش باعث «بروز احساس حقارت» در انسان مى‏شود.

نگرش منفى نسبت به تجربيات گذشته اين نوع نگرش موجب بروز «احساس بدبينى» در انسان مى‏گردد.

نگرش منفى نسبت به حوادث آينده كه باعث «احساس نااميدى» در انسان مى‏شود.

بروز اين گونه احساسات باعث ايجاد افسردگى در فرد مى‏شود.

3- 2. ديدگاه‏هاى رفتارى (يادگيرى): رفتارگرايان معتقدند كه تجربه‏ى مستمر ناراحتى، ناكامى و درماندگى را به دنبال دارد كه خود باعث ايجاد افسردگى مى‏گردد.

3. عوامل جامعه شناختى: جامعه شناسان عوامل زير را موجب بروز افسردگى مى‏دانند:

1- 3. حوادث تنش زاى زندگى.

2- 3. تجرد و خانواده‏ى از هم گسسته: براساس بررسى‏هاى ميدانى، افسردگى در افراد مجرد و به ويژه در افرادى كه با طلاق از هم جدا شده‏اند و خانواده‏هاى گسسته، شيوع بيشترى دارد.

3- 3. احساس تنهايى و انزوا از عوامل افسردگى به شمار مى‏رود.

4- 3. فقر اجتماعى.

آنچه گفته شد عواملى بود كه صاحب نظران براى بروز افسردگى برشمرده‏اند، گرچه موارد ديگرى نيز در بروز اين بيمارى وجود دارد كه بيان تمامى موارد آن از حوصله اين مقاله خارج است.

راه درمان

قرآن كريم به عنوان تنها منبع وحيانى مورد اعتماد؛ با نگاهى جامع به انسان، و نيازهاى او و ظرفيت وجوديش، دستورالعمل‏هايى را براى سالم ماندن از حمله‏هاى عصبى، افسردگى و هر بيمارى ديگر بيان كرده است.

قرآن كريم مى‏فرمايد: «مومنان كسانى هستند كه هر گاه مصيبتى به آنان برسد متوجه خداوند شده و مى‏گويند: انا لله و انا اليه راجعون. « بقره/ 156» در حقيقت ما از خداييم و به سوى او باز مى‏گرديم.»

قرآن كريم با بيان اين دستورالعمل، انسان مصيبت زده را از افتادن به ورطه‏ى اضطراب و افسردگى نجات مى‏دهد و در صورت بروز اضطراب با بيان «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «رعد/ 28 آگاه باشيد! ياد خدا دل‏ها را آرامش مى‏دهد»، او را به آرامش و دور شدن از اضطراب دعوت مى‏كند. شخصى كه معتقد به نيرويى فراتر از ماده باشد هيچ گاه از دست دادن چيزى از امور دنيوى او را افسرده و غمگين نمى‏كند.

همان طور كه گذشت، طبق بيان ديدگاه‏هاى شناختى نيز، سه نگرش منفى وجود دارد كه باعث بروز افسردگى در انسان مى‏گردد. ولى خداوند در مقابله با اين عوامل مى‏فرمايد: «وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» « منافقون/ 8 در حالى كه عزت مخصوص خدا و رسول او و مومنان است»

 از اين رو شخصى كه خود را عزيز بداند و به اين نسخه‏ى شفا بخش توجه كند دچار احساس حقارت نمى‏گردد.

خداوند در جاى ديگر از احساس بدبينى نهى و آن را گناهى بزرگ شمرده و مى‏فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» «حجرات/ 13»

«اى مردم! در واقع ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را نژادها و قبيله‏هايى قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد.»

آرى كسى كه به آيات الهى مومن است تلاش مى‏كند نسبت به ديگران بدگمانى نداشته باشد يا بد گمانى خود را كنترل كند؛ در آن حال از افسردگى و افسرده شدن نجات يافته است.

قرآن كريم در رابطه با عامل ديگر ايجاد افسردگى يعنى احساس نوميدى، مى‏فرمايد: «وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» «يوسف/ 87»

«و از [گشايش و] رحمت خدا نااميد نشويد؛ [چرا] كه جز گروه كافران، (كسى) از رحمت خدا نااميد نمى‏شود.»

و در جاى ديگر مى‏فرمايد: «قُلْ يَا عِبَادِىَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» «زمر/ 53»

 «بگو: «اى بندگان من كه در مورد خودتان زياده روى كرده‏ايد، از رحمت خدا نااميد نشويد، [چرا] كه خدا تمام آثار (گناهان) را مى آمرزد؛ كه تنها او بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.»

از جمله عوامل ديگر افسردگى، تجربه‏ى مستمر ناراحتى بود، قرآن كريم راه نفوذ برخى ناراحتى‏ها را كه ممكن است عواملى مانند: نوع نگاه شخص به وقايع اطراف باشد را مسدود كرده است و مى‏فرمايد: «عَسَى أَن تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّوا شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» «بقره/ 216»

 «و چه بسا از چيزى ناخشنوديد، و آن براى شما خوب است؛ و چه بسا چيزى را دوست مى‏داريد و آن براى شما بد است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد.»

در زندگى روزمره، حوادثى اتفاق مى‏افتد كه ممكن است باعث ناراحتى انسان شود. خداوند مى‏فرمايد: در رابطه با اين امور، ناراحتى به خود راه ندهيد. چه بسا همين امر كه به ظاهر موجب ناراحتى شما شده است، مصلحت شما در آن باشد. از آن جا كه اين بيان عام مى‏باشد، فرد مومن بايد نسبت به هر امر به ظاهر ناراحت كننده با ديده‏ى مثبت نگريسته و از گرفتار شدن در كمند غمگينى شديد رهايى مى‏يابد.

عوامل جامعه شناختى مطرح شده نيز، از نگاه قرآن مخفى نمانده و با بياناتى شيوا، انسان را از وارد شدن به آن محدوده باز داشته است و مى‏فرمايد: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَىْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ» «بقره/ 155»

«و قطعاً [همه‏] شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و كاهشى در ثروت‏ها و جان‏ها و محصولات، آزمايش مى‏كنيم؛ و به شكيبايان مژده ده.»

خداوند در اين آيه عوامل امتحان بشر را باز مى‏شمارد. عواملى كه در صورت عدم ايمان شخص، باعث تنش در زندگى او مى‏شود و فرد را به كام افسردگى فرو مى‏برد، اما خداوند با تذكر به اين نكته كه اين موارد براى امتحان و آشكار شدن افراد صابر است و جامعه‏ى اسلامى را از ورود به اضطراب و افسردگى نجات مى‏دهد.

از عوامل ديگر جامعه‏شناختى در بروز افسردگى، تجرد و خانواده‏هاى از هم گسسته است. در اسلام به موضوع ازدواج و تشويق به تشكيل خانواده اهتمام زيادى شده است و آن را عامل ثبات روانى و دور شدن از اضطراب مى‏داند و مى‏فرمايد: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِى ذلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» «روم/ 21»

«و از نشانه‏هاى او اين است كه همسرانى از (جنس) خودتان براى شما آفريد، تا بدان‏ها آرامش يابيد، و در بين شما دوستى و رحمت قرارداد؛ قطعاً در آن [ها] نشانه‏هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‏كنند.»

در آيه‏ى شريفه، آفرينش موجودى از جنس بشر كه به عنوان همسر معرفى شده را مايه‏ى سكون و آرامش دانسته و با اين فرايند، جامعه‏ى اسلامى را از ورود به وادى اضطراب و تشنج روانى دور نگه مى‏دارد.

اسلام رهبانيت و انزواطلبى و فرار از ازدواج را نهى، و در مقابل، ازدواج را دريچه‏اى براى ورود به وادى آرامش و سلامت روانى معرفى كرده است. و از طرفى، طلاق تا زمانى كه چاره‏اى جز آن نباشد- امرى ناپسند معرفى شده است. گرچه آموزه‏هاى قرآنى، طلاق را در صورت ضرورت، وسيله‏اى براى رهايى و فرار از فشارهاى روانى ناشى از اختلافات خانواده مى‏داند. ولى براى آن شرايطى را قرارداده است كه در آن صورت فشار روانى حاصل از اين جدايى را به حداقل مى‏رساند:

«وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» «بقره/ 231»

«و هنگامى كه زنان را طلاق داديد، و به (روزهاى پايانى) سرآمدِ (عدّه) شان رسيدند، پس بطور پسنديده نگاهشان داريد، يا بطور پسنديده آزادشان سازيد؛ و بخاطر زيان رساندن نگاهشان نداريد.»

موضوع اين آيه، طلاق و جدايى همسران است. ولى با ظرافتى كه مخصوص قرآن است مى‏فرمايد: در اين هنگام كه عده‏ى زن در حال تمام شدن است، يا به بهترين وجه رجوع كرده، و زندگى را ادامه دهيد، و يا با بهترين وجه كه هيچ گونه آشفتگى روحى را به همراه نياورد جدا شويد. پيشنهاد رجوع مجدد به زوج از طرف خداوند، نشان از اهميت پيوند و استمرار زندگى در اجتماع دارد و تاكيد به جدايى همراه با زيبايى و خوبى كه هم شرع و هم عرف و عقل آن را تاييد كند «محقق اردبيلى، زبده البيان فى براهين القرآن، ص 740، انتشارات مومنين» نشان از احتمال بروز حمله‏هاى روانى در اين حالت دارد، كه با اين گونه برخورد زوج، اين حمله‏ها به حداقل مى‏رسد.

در آيه‏ى بعد، توصيه دارد كه از ازدواج مجدد همسر جلوگيرى نشود- در گذشته مرسوم بود- و ازدواج همراه با نيكى را مورد تاكيد قرار مى‏دهد؛ كه خود دليل ديگرى بر اهميت دادن قرآن به ازدواج و اكراه از تجرد است.

به طور خلاصه، نظر قرآن در اين باره چنين است:

1. سفارش به ازدواج.

2. نكوهش طلاق، هر چند آنرا دريچه‏ى خروج از بن بست‏هاى تفاهم مى‏داند.

3. توصيه به تحكيم روابط عاطفى خانوادگى از ديگر آموزه‏هاى قرآن است.

چنانچه گذشت، اسلام نه تنها از رهبانيت و انزواطلبى نهى كرده بلكه رجوع به جمع و همكارى جمعى را سفارش مى‏كند و مى‏فرمايد:

«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلَا تَفَرَّقُوا» «آل عمران/ 103»

«و همگى به ريسمان خدا، تمسّك جوييد، و پراكنده نشويد.»

و در آيه‏ى ديگر مى‏فرمايد: «تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى» «مائده/ 2»

«و بر (اى) نيكوكارى و (خود نگهدارى و) پارسايى با يكديگر همكارى كنيد.»

با اين راهكار قرآنى و استفاده صحيح از آن‏ها، افسردگى در جامعه‏ى اسلامى به حداقل مى‏رسد.


چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

پنج شنبه 25 شهریور 1389  11:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها