طبق تحقيقي كه پژوهشگران در اين زمينه انجام داده اند مشخص شد كودكاني كه ميخواهند پدر و مادر را خوشحال كنند، در مدرسه و كارهاي مربوط به آن بهترين نتايج را كسب ميكنند. در حقيقت آنها تمام سعي خود را ميكنند تا نتايجي عالي كسب كرده و پدر و مادر را شاد كنند.
ولي اين رفتار ميان كودكان و نوجوانان كشورهاي مختلف، تفاوت داشت.
بچههاي آمريكايي با افزايش سن چندان تمايلي به اين كار نشان نميدادند و تصور ميكردند ديگر نيازي به شادكردن و رضايت پدر و مادر ندارند. اين در حالي است كه چينيها در دوران نوجواني هم براي رضايت پدر و مادرشان ارزش قائل هستند و آن را مهم ميدانند.
اين نتايج به اين معني است كه كودكان چيني زماني كه به دوران نوجواني ميرسند، از خانواده خود جدا نشده و زندگي خود را جدا از خانواده نميدانند، بلكه آنها حتي دوران نوجواني را زماني ميدانند كه مسووليتشان در برابر خانواده بيشتر نيز ميشود.
در مقابل نوجوانان آمريكايي كمتر در برابر خانواده خود احساس مسووليت ميكنند. آنها تصور ميكنند در اين سنين ميتوانند مستقل و آزاد زندگي كنند و ديگر نيازي به خشنود كردن پدر و مادر ندارند.بنابراين مشخص است كه راضي كردن پدر و مادر تا چه حد براي كودكان مهم است و آنها چقدر سعي ميكنند با كارهاي مثبت خود پدر و مادر را شاد و خوشحال سازند. اما از همان دوران كودكي بايد به آنها بياموزيم كه رضايت پدر و مادر نه تنها در دوران كودكي كه تا بزرگسالي نيز مهم است و ارزش خود را از دست نميدهد.