پاسخ به:دانلود مقالات اقتصادی 6

در اين مقاله به بررسي تاثير توسعه مالي بر رشد اقتصادي كشورهاي درحال توسعه طي دوره 2004- 1960 با استفاده از روش داده هاي تابلويي نامتوازن پرداخته شده است. نتايج اين تحقيق نشان داد كه در دوره مورد بررسي توسعه مالي تاثير مثبت و معني دار بر رشد اقتصادي كشورهاي درحال توسعه داشته است. همچنين، نتايج تحقيق نشان داد كه استفاده از معيارهاي مختلف توسعه مالي، افزودن ساير متغيرهاي موثر بر رشد اقتصادي و نمونه هاي آماري و دوره هاي زماني متفاوت تاثيري بر نتايج تحقيق ندارد و نتايج تحقيق از استحکام برخوردار است.

 نسخه قابل چاپ

در مدل قيمت گذاري دارايي سرمايه اي (CAPM) بازده انتظاري دارايي ها به سطح ريسک سيستماتيکشان بستگي دارد، به طوري که ريسک سيستماتيک دارايي، در ارتباط با پرتوفوليوي بازار اندازه گيري مي شود. از اين رو، هدف اين مقاله تخمين مدل CAPM در مقياس هاي زماني مختلف است. آناليز موجک، روشي جديد در زمينه مالي است و به عنوان روش تجربي در بررسي رابطه ميان بازده سهام و ريسک سيستماتيک در مقياس زماني مختلف در اين مقاله استفاده شده است. نمونه مورد استفاده در اين تحقيق متشکل از 15 سهام، در فاصله سال هاي 1388- 1383 در بورس اوراق بهادار تهران است. نتايج تحقيق نشان داد که رابطه بين بتاي سهام و بازده آن در مقياس کوتاه مدت و ميان مدت قوي تر است. بنابراين، بورس اوراق بهادار تهران در مقياس 1 تا 4 (2-32 روزه) کاراتر بوده است. از اين رو، پيش بيني CAPM در چهارچوب چند مقياسي، در افق هاي کوتاه مدت و ميان مدت، در مقايسه با ديگر افق ها مناسب تر است.

 نسخه قابل چاپ

سرمايه گذاري در سهام عرضه شده در بورس اوراق بهادار يکي از گزينه هاي پرسود در بازار سرمايه است. بازار سهام داراي سيستمي غير خطي و آشوب گونه است که تحت تاثير شرايط سياسي، اقتصادي و روانشناسي مي باشد و مي توان از سيستم هاي هوشمند غيرخطي همچون شبکه هاي عصبي مصنوعي، شبکه هاي عصبي فازي و الگوريتم هاي ژنتيک براي پيش بيني قيمت سهام استفاده نمود. در اين مقاله به طراحي و ارايه يک مدل پيش بيني قيمت سهام با استفاده از شبکه عصبي فازي و الگوريتم هاي ژنتيکي و کاهش خطاي پيش بيني قيمت سهام با استفاده از آن نسبت به استفاده از تکنيک شبکه عصبي مصنوعي به صورت منفرد پرداخته شده است. در ادامه پس از طراحي و پياده سازي مدل شبکه هاي عصبي فازي و الگوريتم هاي ژنتيک، با استفاده از چهار معيار سنجش خطا، نتايج دو مدل مقايسه شده است. نتايج نشان مي دهد که مدل ترکيبي شبکه هاي عصبي فازي و الگوريتم هاي ژنتيک پيش بيني هاي بسيار مناسب تري داشته و نسبت به شبکه عصبي منفرد از سرعت بالاتر و توانايي تقريب قوي تري براي پيش بيني قيمت سهام برخوردار بوده است.

 نسخه قابل چاپ

انرژي از عوامل اصلي توليد است. رشد توليدات صنعتي با افزايش مصرف حامل هاي انرژي همراه بوده است. تبيين رابطه علي بين اين دو، از مباحث مهم اقتصاد انرژي محسوب مي شود. بهره برداري کارآمد از منابع انرژي و صرفه جويي در به کارگيري حامل هاي انرژي، به ويژه در بخش صنعت، از اهميت ويژه اي برخوردار است. بنابراين، شناخت نوع رابطه بين توليدات صنعتي و مصرف انرژي در نيل به اين هدف ضروري است. در اين مقاله با استفاده از روش تودا-ياماموتو، به بررسي رابطه علي گرنجري بين حامل هاي انرژي مصرفي بخش صنعت و ارزش افزوده اين بخش در ايران طي سال هاي 1385- 1346 پرداخته شده است. نتايج به دست آمده نشان مي دهند که رابطه علي دو طرفه اي بين مصرف برق و ارزش افزوده بخش صنعتي و نيز رابطه يک طرفه اي از ارزش افزوده بخش صنعتي به طرف مصرف گاز طبيعي و فراورده هاي نفتي وجود دارد. بر اساس اين نتايج، سياست صرفه جويي در مورد گاز طبيعي و فراورده هاي نفتي را مي توان اعمال کرد، بدون آنکه بر ارزش افزوده بخش صنعتي تاثير زيادي داشته باشد.

 نسخه قابل چاپ

امروزه اهميت آزادسازي هاي اقتصادي و تقويت بازارهاي مختلف ملي و جهاني بر کسي پوشيده نيست. در ادبيات اقتصادي نيز همواره بر ايجاد ثبات و رشد پايدار از طريق توسعه مالي تاکيد مي شود. با اين حال، توسعه مالي نيازمند ابزار مالي از جمله سيستم بانکي کارآمد است، که کارآمدي آن از طريق رقابت پذيري و آزادسازي مالي امکان پذير است. اين مطالعه اثرات توسعه مالي را از طريق اندازه گيري شاخص هاي مختلف بر رشد اقتصادي کشور ارزيابي مي کند. همچنين، به دنبال بررسي اين پرسش است که چنانچه سيستم مالي ايران در مواجهه با سناريوهاي آزادسازي مالي مانند آزادسازي نرخ بهره و همگرايي آن به سمت تغييرات در قيمت ها قرار گيرد، چه اثري بر رشد اقتصادي کشور ايجاد مي نمايد. در صورتي که خصوصي سازي بانک ها به عنوان توسعه مالي تلقي شود، چگونه مي تواند بر رشد اقتصادي کشور موثر باشد. براي رسيدن به اين اهداف، با به کارگيري داده هاي نظام بانکي و برخي متغيرهاي اقتصاد کلان ايران در مقطع زماني 1384- 1363 از روش هاي اقتصاد سنجي ARDL و ECM استفاده مي شود تا از طريق آن بتوان اثرات کوتاه مدت و بلندمدت توسعه مالي را بر رشد اقتصادي کشور تجربه کرد. نتايج حاکي از اثر بخشي مثبت آزادسازي مالي مبتني بر همگرايي نرخ بهره و همچنين خصوصي سازي بانک ها بر رشد اقتصادي کشور به خصوص در بلند مدت است.

 نسخه قابل چاپ

صنعت برق به دليل نقش زير بنايي و ارتباط تنگاتنگ با عوامل موثر بر رشد اقتصادي، صنعتي پويا و تاثيرگذار است و افزايش کارايي و بهره وري در آن از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. بخش توليد برق (نيروگاه ها) مهمترين و در عين حال سرمايه برترين بخش در صنعت برق مي باشد. بنابراين، با توجه به اهميت نيروگاه ها، هدف مقاله تجربي حاضر، اندازه گيري کارايي فني در سال 1386 و نيز بهره وري طي سال هاي 86- 1381 براي 26 نيروگاه حرارتي فعال در ايران با استفاده از روش تحليل فراگير داده ها و شاخص مالم کوييست است. نتايج نشان داد که متوسط کارايي فني نيروگاه ها تحت فرض بازده ثابت و متغير در سال 1386، به ترتيب برابر با 76.4 و 92.8 درصد است و ناکارايي مقياس بيشترين تاثير را روي ناکارايي فني دارد. رشد بهره وري تمام نيروگاه هاي مورد نظر طي سال هاي مورد بررسي به طور متوسط معادل 1.5 درصد بوده است و تاثيرگذارترين عامل در تغييرات بهره وري، تغييرات تکنولوژيکي معرفي شده است.

 نسخه قابل چاپ

يكي از ويژگي هاي اقتصادهاي نفتي وجود بيماري هلندي در اين اقتصادها است. با افزايش قيمت نفت و درآمدهاي نفتي، ثروت يک کشور افزايش مي يابد، افزايش ثروت موجب تقويت و رشد بخش غيرقابل مبادله اقتصاد و تضعيف بخش قابل مبادله اقتصاد مي شود. در اين حالت، فعاليت هايي از قبيل بخش خدمات و ساختمان رشد مي كنند و در عوض فعاليت هايي مانند بخش صنعت دچار ركود مي گردند، در اين زمان بيماري هلندي اتفاق مي افتد. هدف اصلي اين پژوهش بررسي بيماري هلندي در اقتصاد ايران با ملاحظه سرمايه گذاري قابل مبادله و غير قابل مبادله است. براي اين منظور از تکنيک همجمعي براي دوره زماني 86- 1350 استفاده شده است. براي رسيدن به اين هدف ابتدا تابع سرمايه گذاري بر اساس نظريه هاي متعارف سرمايه گذاري و همچنين با ملاحظه مکانيزم تاثير گذاري رابطه مبادله بر سرمايه گذاري تصريح گرديد. به منظور برآورد الگوي تصريح شده از روش جوهانسن - جوسليوس استفاده شد. بردارهاي همجمعي برآورد شده نشان دهنده تاثير مثبت توليد ناخالص داخلي و سطح عمومي قيمت ها و تاثير منفي نرخ بهره بر سرمايه گذاري هر دو بخش بود. از طرفي ديگر، تاثيرگذاري رابطه مبادله بر سرمايه گذاري بخش قابل مبادله و غير قابل مبادله متفاوت بود، به طوري که رابطه مبادله بر سرمايه گذاري بخش قابل مبادله تاثير منفي و بر سرمايه گذاري بخش غير قابل مبادله تاثير مثبت داشت. به عبارتي ديگر، نتيجه بررسي حاکي از تاييد وجود بيماري هلندي در اقتصاد ايران بود.

 نسخه قابل چاپ

توزيع نامناسب درآمد و به دنبال آن فقر، موضوعي است که امروزه اقتصاددانان بيش از ثروت، نگران آن هستند. امروزه اهميت توزيع درآمد در جامعه به حدي است که تقريبا تمامي اقتصاددانان يکي از اهداف و وظايف عمده دولت را توزيع درآمد ذکر مي کنند. اين تحقيق به دنبال بررسي تاثيرات سياست هاي پولي بر توزيع درآمد در ايران است. نتايج تحقيق با استفاده از يک الگوي خودتوضيح برداري VAR نشان مي دهد که تاثير سياست پولي بر توزيع درآمد در ايران در کوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت متفاوت است. افزايش حجم پول به عنوان معيار سياست پولي، بلافاصله موجب افزايش نابرابري درآمدي نمي شود، بلکه از سال دوم به بعد اثرات تشديد کننده نابرابري سياست انبساطي پولي آغاز مي شود و در دوره هاي بعد تداوم مي يابد.

 نسخه قابل چاپ

بخش عمده درآمد ايران، درآمدهاي حاصل از نفت است. نوسانات زياد اين درآمدها، تراز تجاري کشور را در طول دهه هاي اخير با نوسانات زيادي مواجه کرده است. اين مطالعه با تاکيد بر تفاوت بين تکانه هاي موقت و دايمي درآمد ملي واقعي، به بررسي منابع اصلي تغيير در موازنه تراز تجاري کشور ايران در دوره 86- 1369 مي پردازد. با استفاده از تکنيک بلانچارد کوا تکانه هاي درآمد به دو جزء تکانه هاي دايمي و موقت تجزيه شده اند. با به کارگيري مدل «خودتوضيح برداري ساختاري (SVAR)» اثر اين دو جزء تکانه بر تراز تجاري کشور بررسي گشته است. نتايج تخمين مدل نشان مي دهد که تکانه هاي موقتي درآمد، مهمترين منبع تغييرات در تراز تجاري هستند. نتايج به دست آمده، کاملا با مدل هاي اقتصاد کلان در زمينه تراز تجاري سازگار هستند. در حالي که تکانه هاي موقت درآمد، عامل اصلي تغييرات در تراز تجاري هستند، تکانه هاي دايمي درآمد، در توضيح تغييرات تراز تجاري کشور نقش مهمي ايفا نمي کنند.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله به بررسي روابط متقابل بين بخش هاي اقتصادي (خدمات، کشاورزي و صنعت) در دوره 2004- 1980 پرداخته شده است، در اين مطالعه با استفاده از مدل هاي خود رگرسيون برداري (VAR)، اثرات متقابل و پوياي بخش هاي مورد نظر روي يکديگر بررسي شده است. نتايج حاصل از تحقيق نشان مي دهد که در سال هاي مورد نظر، بخش هاي اقتصادي در ايران کاملا مکمل يکديگر بوده اند و رشد هر کدام از بخش ها مستلزم رشد بخش ديگر بوده است. همچنين، اين نتايج رابطه متقابل بين بخش صنعت و کشاورزي را بسيار قوي تر ارزيابي کرده اند، به طوري که رشد بخش کشاورزي در دوره هاي آتي سبب رشد بخش صنعت و خدمات مي شود. اين واقعيت براي ساير بخش ها نيز وجود دارد. اين نتايج همچنين لزوم استفاده از استراتژي هاي رشد متوازن بين بخش هاي اقتصادي در ايران را نمايان مي کند، به طوري که رشد هر کدام از بخش هاي اقتصادي در ايران مستلزم رشد بخش هاي ديگر است.

 نسخه قابل چاپ

ضرورت توجه به سرمايه انساني و سرمايه گذاري در آن، در تحليل هاي اقتصادي و ادبيات مربوط به آن تا حد زيادي روشن و آشکار است. اكثر مطالعات مربوط تنها بر نقش آموزش كه تاثيري مثبت بر ارتقا بهره وري نيروي كار دارد، متمركز شده اند. اما بايد در نظر داشت كه علاوه بر آموزش، تجربه و سلامت نيروي كار نيز ابعاد اصلي سرمايه انساني را تشكيل مي دهند. هدف مقاله حاضر، بررسي نقش كيفيت نيروي كار در قالب متغيرهاي آموزش، تجربه و سلامت نيروي كار بر رشد اقتصادي است. در اين مقاله يك تابع توليد كل بر مبناي معادله دستمزد مينسر و داده هاي 75 کشور به تفكيك سه گروه درآمدي تخمين زده شده است. تابع توليد براي دوره 2000-1960 با روش داده هاي تابلويي مورد برآورد قرار گرفته است. نتايج برآورد مدل در کشورهاي با درآمد بالا حاکي از اثرگذاري مثبت و معني دار متغيرهاي آموزش، تجربه و سلامت نيروي کار و شاخص اميد به زندگي بر رشد اقتصادي بوده است. در کشورهاي با درآمد متوسط نيز اين نتيجه تاييد شده است. در کشورهاي کم درآمد نيز تنها متغيرهاي آموزش و تجربه نيروي کار بر رشد اقتصادي اين گروه از کشورها موثر بوده اند.

 نسخه قابل چاپ

هدف اصلي اين مقاله بررسي تاثير شوک هاي کلان اقتصادي بر نرخ بيکاري در اقتصاد ايران است. براي اين منظور از يک مدل خود همبسته برداري ساختاري و داده هاي سالانه براي دوره 1386-1345 استفاده شده است. پس از برآورد مدل با استفاده از توابع واکنش به تکانه، اثر شوک هاي مختلف شامل شوک بهره وري، شوک تقاضاي کل، شوک عرضه نيروي کار، شوک قيمتي و شوک دستمزدي بر نرخ بيکاري را مورد بررسي قرار داده است. سپس با به کارگيري روش تجزيه واريانس سهم هر يک از اين شوک ها در ايجاد نوسانات در متغير نرخ بيکاري برآورد گرديده است. بر اساس نتايج کلي، هريک از شوک هاي مورد بررسي با توجه به ماهيت آنها، تاثيرات متفاوتي از لحاظ ميزان پاسخ تغييرات نرخ بيکاري به شوک ها و از لحاظ سهم هر يک از اين شوک ها در نوسانات نرخ بيکاري در طول زمان داشته است. شوک بهره وري و شوک تقاضاي کل باعث کاهش نرخ بيکاري شده و شوک هاي دستمزد، قيمت و عرضه نيروي کار باعث افزايش نرخ بيکاري در اقتصاد ايران شده است.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

يکي از مهم ترين موضوع هاي مطرح شده در مديريت مالي، تشخيص فرصت هاي مطلوب سرمايه گذاري توسط سرمايه گذاران از فرصت هاي نامطلوب است. يکي از راه هايي که مي توان با استفاده از آن به بهره گيري مناسب از فرصت هاي سرمايه گذاري و همچنين جلوگيري از به هدر رفتن منابع کمک کرد، پيش بيني ورشکستگي شرکت ها است. براي اين منظور مدل هاي مختلفي وجود دارد. در اين پژوهش جهت پيش بيني ورشکستگي شرکت هاي توليدي استان کرمان، از مدل شبکه هاي عصبي استفاده شده است.

 نسخه قابل چاپ

بهره وري نقش مهم و موثري در رشد توليد و افزايش رقابت پذيري دارد. از طريق محاسبه و تحليل شاخص هاي بهره وري عوامل توليد مي توان ميزان عملکرد بخش هاي مختلف اقتصادي را در استفاده از منابع توليدي بررسي نمود. در اين مطالعه، منابع رشد بهره وري کل عوامل توليد در صنعت ايران طي دوره زماني 1385-1350 با استفاده از رهيافت اقتصادسنجي مورد بررسي قرار گرفته است. بدين منظور ابتدا يک تابع هزينه ترانسلوگ به همراه سيستم معادلات سهم هزينه با استفاده از داده هاي جمع آوري شده براي دوره زماني مورد مطالعه به روش سيستم معادلات به ظاهر نامرتبط (SURE) برآورد گرديد. سپس با استفاده از نتايج حاصل از تخمين مدل، رشد بهره وري کل عوامل توليد به دو جز تغيير تکنولوژي و صرفه هاي مقياس تجزيه شد. نتايج نشان داد که سهم تغيير تکنولوژي در رشد بهره وري کل، بيشتر از سهم گسترش مقياس توليد بوده است.

 نسخه قابل چاپ