پاسخ به:دانلود مقالات اقتصادی 6

يکي از شاخه هاي اصلي کارآفريني، کارآفريني در سازمان است که بدون شک سهم چشم گيري در توفيق و تعالي سازمان ها دارد. از سويي ديگر، صنعت بيمه به عنوان يک زيرساخت حياتي، با يک عدم توفيق مشخص در انجام بهينه ماموريت خويش در کشور مواجه است. به نظر مي رسد عنايت ويژه به توسعه مولفه هاي کارآفريني در فرآيندهاي عملياتي و خدماتي اين صنعت و گسترش فرهنگ کارآفريني ميان کارکنان اين صنعت بتواند، راه کار مناسبي در حل اين مساله باشد. از اين رو اهتمام اين مقاله سنجش ميزان همبستگي ميان «گرايش به کارآفريني شرکتي» نمايندگي هاي فروش حقوقي شرکت سهامي بيمه ايران در شهر تهران و «عملکرد» آن ها است. «ساختار منعطف»، «جو سازماني اثربخش»، «فرهنگ پشتيبان و محرک خلاقيت و نوآوري» و «قابليت ها و انگيزش فردي کارکنان» به عنوان ابعاد گرايش به کارآفريني شرکتي و ميزان «رضايت مندي کارکنان»، «رضايت مندي مشتريان» و «عملکرد مالي» به عنوان ابعاد عملکرد نمايندگي ها معرفي شده و همبستگي متقابل اين مولفه ها با يک ديگر اندازه گيري مي شود. نتايج تحليل هاي آماري بر داده هاي گردآوري شده متشکل از کارکنان نمايندگي ها مشخص مي کند که گرايش به کارآفريني شرکتي داراي همبستگي مثبت و معناداري با عملکرد است. در پايان، با توجه به نتايج پژوهش، پيشنهادهايي براي توسعه کارآفريني سازماني در صنعت بيمه و صنايع مشابه شده است.

 نسخه قابل چاپ

پژوهش حاضر به بررسي رابطه بين نوع ساختار سازماني- اقتصادي و کارآفريني سازماني در شرکت هاي کوچک و متوسط مي پردازد. در اين بررسي مباحثي در زمينه ساختارهاي مکانيکي- ارگانيکي و ساختار دانشي و کارآفريني سازماني مطرح شده است. در بخش ديگر مقاله، متدولوژي تحقيق شامل فرضيات، روش تحقيق، جامعه آماري و نمونه مورد مطالعه که مقاله بر اساس آن تنظيم شده بيان مي شود. روش انجام تحقيق به صورت ميداني و ابزار گردآوري اطلاعات پرسش نامه است. جامعه آماري ما صد و پنج شرکت کوچک و متوسط واقع در شهرک شکوهيه استان قم و اندازه نمونه هفتاد شرکت است. تکنيک آماري مورد استفاده در اين تحقيق، ضريب همبستگي اسپيرمن و آزمون رتبه بندي فريدمن بوده و تجزيه و تحليل اطلاعات با کمک نرم افزار spss انجام شده است. نتايج به دست آمده نشان مي دهد که بين نوع ساختار سازماني و کارآفريني اقتصادي در شرکت هاي کوچک و متوسط رابطه معناداري وجود دارد.

 نسخه قابل چاپ

کارآفريني ريشه اي به درازاي تاريخ بشر دارد. با اين وجود توجه آکادميک به مفاهيم اين دانش سابقه چنداني ندارد. يکي از مسايل مطرح در اين حوزه، جايگاه آموزش کارآفريني و از جمله مسايل مطرح درباره اين آموزش ها نحوه ارزيابي اثربخشي آن ها است. با وجود تحقيقات متنوعي که در حوزه مزبور انجام شده و الگوهاي متنوعي که در اين زمينه ارايه شده اند، هنوز يک اجماع جهاني در اين باره حاصل نشده است. به همين دليل تحقيق درباره آن هم چنان ادامه دارد.
در اين پژوهش پس از بيان تاريخچه و کليات علم کارآفريني، به بحث درباره برنامه هاي آموزشي به عنوان يکي از راه کارهاي توسعه و ترويج کارآفريني پرداخته شده و اهداف مطرح در آموزش آن و نحوه ارزيابي تاثير برنامه آموزشي در مطابقت با اهداف مزبور مرور شده و در نهايت برنامه آموزش کارآفريني وزارت کار و امور اجتماعي در قالب يک مطالعه موردي، از منظر تاثير بر رفتارهاي کارآفرينانه بررسي شده است.

 نسخه قابل چاپ

امروزه اغلب صاحب نظران بر اين باورند که سازمان ها بايد به دنبال روش هايي موثر براي انتشار دانش سازماني در ميان سطوح مختلف نيروي انساني در سراسر سازمان باشند. هم چنين، بايس و همکارانش معتقدند: "بعد رقابتي اصلي هر بنگاه اقتصادي، ايجاد و انتقال موثر دانش درون سازمان است". بدين ترتيب، ضرورت شناخت و به کارگيري روش هاي موثر براي تسهيم و انتقال دانش درون سازمان و مديريت دانش در سازمان، بيش از پيش آشکار شده است.
سازمان ها نمي توانند به طور صحيح دانش را مديريت کنند چرا که دانش افراد به صورت دروني و تلويحي است اما مي توانند محيط عملياتي را به منظور توسعه و اشتراک اطلاعات، مديريت کنند. آن ها بايد تلاش کنند تا جاي ممکن، از فنون و طرح هاي موجود مديريت دانش به عنوان اهرم هايي براي راه اندازي مديريت دانش خود استفاده کنند. از اين رو در اين مقاله مفهوم مديريت دانش و اصول آن به همراه شرحي از انواع مدل ها ارايه شده و در نهايت الگوي پيشنهادي عنوان مي شود. الگوي پيشنهادي جديد در شرکت نفت ايران زمين به عنوان يک شرکت فعال در حوزه صنايع نفت ايران بررسي مي شود.

 نسخه قابل چاپ

دانش سازماني و مديريت در طول يک صد سال اخير دستخوش تغييرات و تحولات بنيادي شده است. از اوايل دهه 1980، سازمان ها به منظور تسريع تغييرات، توجه زيادي به خلاقيت و نوآوري نشان دادند. امروزه سازمان ها بايد نوآوري داشته باشند تا زنده بمانند؛ بنابراين بهترين روش تشويق افراد خلاق است تا در ساختار سازمان به يک کارآفرين تبديل شوند. هدف از مقاله حاضر بررسي رابطه مهارت ها و قابليت هاي کارآفريني با ميزان کارآفريني سازماني است. جامعه پژوهش کليه مديران مياني شرکت ايران خودرو هستند که به روش نمونه گيري تصادفي 132 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوري داده ها پرسش نامه محقق ساخته بر اساس طيف ليکرت است. نتايج پژوهش حاکي از آن است که رابطه معناداري بين مهارت ها و قابليت هاي کارآفريني با ميزان کارآفريني سازماني وجود دارد، هم چنين ميزان کارآفريني سازماني با توجه به متغيرهاي جنس، سن، سطح تحصيلات و سنوات خدمت متفاوت است.

 نسخه قابل چاپ

استقرار و بقاي جامعه روستايي، بدون کار مولد و سودآور براي ساکنان غير ممکن است. در اين راستا ظهور و حضور کارآفرين روستايي امري اجتناب ناپذير به نظر مي رسد.
هنگامي که صحبت از موفقيت و ماندگاري کسب و کارهاي روستايي به ميان مي آيد، پاسخ به اين پرسش که موفقيت و معيار سنجش آن چيست؟ ضروري به نظر مي رسد.
هدف اين مطالعه شناسايي شاخص هاي موفقيت کارآفرينان روستايي از ديدگاه آنان بوده و از دو روش کيفي و کمي استفاده شده است. در بخش کيفي با استفاده از گروه متمرکز، از 15 نفر کارآفرينان روستايي به صورت مصاحبه باز، خواسته شد تا شاخص هايي که کارآفرين موفق را از کارآفرين غير موفق متمايز مي کند، بيان کنند. پس از تحليل محتوايي داده ها 12 شاخص موفقيت به دست آمد. در بخش کمي، پرسش نامه اي با 18 گويه در اختيار 60 نفر از کارآفرينان روستايي قرار گرفت تا شاخص هاي موفقيت را اولويت بندي کنند. سپس با استفاده از مقياس بندي چند بعدي، اطلاعات تجزيه و تحليل شد.
نتايج نشان داد که مردان کارآفرين شاخص هايي چون خدمت به جامعه، کسب درآمد و تعادل کار و خانواده را به ترتيب به عنوان مهم ترين شاخص هاي موفقيت اولويت بندي مي کنند. اين در حالي است که از ديدگاه زنان کارآفرين روستايي شاخص هايي نظير تعادل کار و خانواده، کسب درآمد و علاقه به کار به ترتيب به عنوان مهم ترين شاخص هاي موفقيت رتبه بندي شد.

 نسخه قابل چاپ

توجه به کارآفريني روستايي با نگرشي به مشکلات موجود در اين نواحي از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. در اين راستا با رويکرد رفتاري و بر اساس الگوي فرآيندي به بررسي زمينه هاي کارآفريني پرداخته شده است. بنابراين هدف اصلي اين مقاله بررسي و تحليل ميزان آشنايي روستاييان با زمينه ها و مهارت هاي کارآفريني است. ناحيه مورد مطالعه، "دهستان براآن جنوبي" از بخش مرکزي شهرستان اصفهان است. روش تحقيق، کتابخانه اي و ميداني بوده و پس از تعيين شاخص ها و متغيرهاي تحقيق، با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته داده هاي لازم گردآوري شده است. بر اين اساس با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي، تعداد 150 نفر از افراد روستايي واقع در سن فعاليت (15 تا 65 سال) با حداقل سواد راهنمايي بررسي شدند.
نتايج نشان داد که 2.33 درصد از روستاييان آشنايي خيلي زياد، 18.76 آشنايي زياد، 23.56 درصد داراي آشنايي کم و 55.35 درصد آشنايي بسيار کم با زمينه ها و مهارت هاي کارآفريني دارند. اين وضع در همه شاخص ها و متغيرهاي مطالعاتي کم و بيش يکسان است. در اين راستا، آموزش کارآفريني و آماده سازي محيط اجتماعي و اقتصادي روستاها براي جذب نيروي انساني جوان، متخصص و ماهر به نواحي روستايي و فعاليت هاي کشاورزي مي تواند به عنوان راه کار اصلي در ايجاد و تقويت کارآفريني اين نواحي در راستاي توسعه پايدار بسيار موثر باشد.

 نسخه قابل چاپ

مقاله حاضر برگرفته از گزارش يک تحقيق پيمايشي است با عنوان "بررسي و شناسايي زمينه هاي تشکيل و توسعه تعاوني هاي پرورش گل و گياهان زينتي" که توسط مولفين اين مقاله و با پشتيباني مالي اداره کل تعاون، در سال (1386) در استان قم انجام شده است. اين تحقيق با هدف مطالعه زمينه هاي اشتغال زايي، پس از بررسي وضعيت موجود توليد و توزيع گل و گياه زينتي در استان قم، به ارزيابي اقتصادي کشت گل و گياه در اين استان مي پردازد.
اطلاعات موردنياز اين تحقيق ازطريق توليد کنندگان، توزيع کنندگان و کارشناسان مربوطه در استان و محلات از طريق مصاحبه و پرسشنامه گردآوري شده است. در مرحله دوم با استفاده از تکنيک هاي ارزيابي طرح هاي اقتصادي از جمله POP، NOV، PI، IRR (720) به بررسي سوددهي اقتصادي طرح ها و چگونگي جريان نقدينگي پرداخته شده است.
در اين تحقيق به طور کلي سه بعد مورد توجه است: نوع گل، مسقف يا غير مسقف بودن سيستم کشت و ملکي يا اجاره اي بودن زمين کشت گل. در يافته هاي تحقيق بر توجيه اقتصادي کشت گل هاي زير در مناطقي از استان قم تاکيد شده است: گل رز به صورت مسقف بدون احتساب هزينه اجاره، گل مريم و ميخک غير مسقف بدون احتساب هزينه اجاره زمين، گل رز مسقف با احتساب هزينه اجاره زمين، گل داودي مسقف بدون احتساب هزينه اجاره زمين، گل مريم و ميخک غير مسقف با احتساب هزينه اجاره، گل داودي مسقف با احتساب هزينه اجاره، گل رز غير مسقف بدون احتساب هزينه اجاره، گل باغچه اي و پتوس (گل آپارتماني) مسقف بدون احتساب هزينه اجاره لحاظ شده اند.

 نسخه قابل چاپ

هر حوزه علمي نوظهوري با چالش تشريح موضوع متمايز و قلمرو نظري – مفهومي منحصر به فرد خود يا به بيان ديگر هويت علمي مواجه است. وجه تمايز حوزه هاي علمي در موضوع آن ها نهفته بوده و کارآفريني نيز به عنوان يک حوزه علمي نوظهور از اين قاعده مستثني نبوده و در جهت نيل به يک هويت علمي متمايز، ناگزير به عبور از چالش تعريف موضوع خود به عنوان يکي از الزامات بنيادين فعاليت هاي هويت آفريني است. تعريف موضوع کارآفريني به عنوان يک حوزه علمي زمينه وبستر لازم را جهت سامان دهي به فعاليت هاي آموزشي، پژوهشي و مشاوره آن به خوبي فراهم مي کند. وحدت بخشي به فعاليت ها به ويژه يکپارچه سازي آموزش ها و پژوهش هاي پراکنده بر محور موضوع کارآفريني موجب تسريع در رشد و توسعه کارآفريني به عنوان يک حوزه علمي نوظهور مي شود. اين نوشتار ديدگاه هاي مختلف را درباره موضوع کارآفريني به عنوان يک حوزه نوظهور علمي برسي نموده، سپس فرصت را با نگاه فرآيندي بر اساس منطق و استدلال قابل پذيرش همگاني به عنوان موضوع متمايز و يکپارچه ساز نظريه هاي و چارچوب ها و در عين حال بسيار با اهميت براي دنياي پوياي معاصر ارايه مي نمايد. در اين نوشتار جهت بررسي ونيل به هدف از روش ترکيبي استفاده مي شود.

 نسخه قابل چاپ

مديران کارآفرين چه ويژگي هايي بايد داشته باشند. آيا مديران همان کارآفرينان هستند، يا متفاوت از کارآ،رينان؟ چگونه بايد نگرش و شخصيت آن ها را شناخت؟ نگرش سنجي يکي از روش هاي شناسايي اين بعد از ويژگي هاي رفتاري است. ويژگي ها تا حدودي ريشه رفتارها هستند. اين مقاله درصدد است با توجه به تنوع ويژگي هاي رفتاري در کارآفرينان که بر اساس تحقيقات دانشمندان اين حوزه جمع بندي شده است، اين ويژگي ها را در مديران شرکت مخابرات ايران اندازه گيري کند. ويژگي هايي از قبيل انعطاف پذيري، پشتکار، عمل گرايي، ريسک پذيري، فرصت طلبي، اعتماد به نفس، قاطعيت، درون گرايي و ... که آنها را جز جدايي ناپذير شخصيت کارآفرينان مي دانند. با توجه به تنوع اين ويژگي ها، 15 مشخصه از مجموع ويژگي ها انتخاب و در ميان 82 نفر از مديران شرکت مخابرات ايران توزيع و سپس تحليل شد. نتيجه پژوهش نشان مي دهد که کارآفرين بودن با سابقه کار، جنسيت و پست سازماني رابطه نداشته و همچنين ميانگين نمرات به دست آمده از پرسشنامه نشان مي دهد که در همه ابعاد، نمره ويژگي هاي مديران بيش از متوسط نظري (2.5) و در فاصله بين 3 الي 3.3 بوده است. البته به دست آمدن اعداد ياد شده از نظر آماري نشانگر وجود ويژگي هاي کارآفريني در مديران بوده و اين حقيقت نيز پنهان نيست که اين ويژگي ها به صورت بالقوه است. ممکن است اين ويژگي ها در عمل منجر به فعاليت ها و رفتارهاي هم راستا نشود. براي مشاهده اين تفاوت ها بايد بالفعل بودن رفتارها و کارکردهاي کارآفريني را ارزيابي کرد.

 نسخه قابل چاپ

مقوله «کارآفريني» به عنوان موثرترين نيروي بالقوه اقتصادي در تاريخ جهان، به صورت بحث انگيري از حدود سه دهه گذشته تاکنون ظهور يافته و مطرح شده است. هم گام و هم زمان با اين مقوله، پيشرفت هاي مشابهي نيز در زمينه «آموزش کارآفريني» انجام شده است. پيشرفت ها و فعاليت هاي اخير که در برنامه هاي آموزشي کارآفريني و ايجاد کسب و کارهاي جديد انجام دشه، بسيار چشم گير و قابل توجه هستند.
تعداد واحدهاي آموزشي عالي (دانشگاه و دانشکده ها) که واحدهاي درسي مربوط به مقوله «کارآفريني» را ارايه مي دهند از چند واحد در سال 1970 ميلادي به 1600 واحد آموزشي در سال 2005 افزايش يافته است.
اما اين توسعه فوق العاده باعث ايجاد مشکل قانوني کردن و رسميت دادن به اين رشته از حيث علوم دانشگاهي و جامعه آکادميک مي شود. در حالي که برخي مراحل مربوط به فرآيند قانوني شدن اين رشته طي چند سال گذشته به اجرا در آمده است؛ هنوز هم مشکلات ديگري پيش روي آن قرار دارد.
اين مقاله گرايش ها و چالش هاي موجود در زمينه «آموزش کارآفريني» در قرن 21 را بررسي مي کند.

 نسخه قابل چاپ

کارآفريني به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادي و اجتماعي نقش اساسي درفرآيند توسعه جوامع دارد. کسب و کارهاي کوچک بهترين مامن براي فعاليت هاي کارآفرينانه است واين امر مستلزم آن است که صاحبان و کارکنان کسب و کارهاي کوچک از مهارت ها و توانايي هاي کارآفرينانه برخوردار باشند. دراين مقاله که مستخرج از تحقيقي ميداني است، ضمن پرداختن به برخي مفاهيم کارآفريني،چالش ها و اهداف آموزش کارآفريني و چرخه حيات کسب و کارهاي کوچک مورد بررسي قرار گرفته است. در ادامه نيز ضمن تعريف مساله، سوالات پژوهش، روش تحقيق، جامعه و نمونه آماري و قلمرو تحقيق بيان شده و در بخش ديگر نيز اطلاعات حاصل از مشاهدات، مصاحبه ها و پرسشنامه تحقيق تجزيه و تحليل شده و در پايان نيز پيشنهاداتي درباره طراحي و اجراي دوره هاي آموزش کارآفريني بيان شده است.

 نسخه قابل چاپ

از آنجا که دانشگاه ها به عنوان متوليان اصلي تربيت و پرورش منابع انساني متخصص در جامعه، نقش اساسي دارند، توجه به مقوله کارآفريني دانشگاهي به توسعه بهتر اين امر کمک مي کند.
شايد تغيير رويکرد دانشجويان و دانش آموختگان از کارجويي به کارآفريني به سبب درک اين مطلب است که در دنياي امروز دانش آموخته اي نسبت به سايرين داراي مزيت رقابتي است که پا را از حوزه دانش و محفوظات خود فراتر گذاشته و در حل مسايل عملي آن محدوده تخصص، مهارت داشته و موفق عمل کند. به همين دليل است که آموزش کارآفريني در دو حالت ساخت يافته با برنامه هاي آموزشي گوناگون و گاهي با صرف وقت زياد يا کارگاه ها و سمينارهاي آموزشي کوتاه مدت مورد توجه بيشتري قرار مي گيرد.
دانشگاه مي تواند و انتظار مي رود که با تکيه بر رسالت اصلي خود يعني آموزش و پژوهش، مسير کاربري نمودن و بهره برداري از قابليت هاي ايجاد شده در دانش آموختگان را از طريق ايجاد SME هاي دانش بنيان هموار و رشد مداوم دانشگاه، صنعت، دولت و ساير بخش هاي جامعه را در همه زمينه ها عينيت بخشد.
براي دست يابي به اين منظور به نظر مي رسد بايد تغييراتي در نوع و روش آموزش و نحوه تعامل دانشگاه با صنعت انجام شود.

 نسخه قابل چاپ

هدف اين پژوهش بررسي کارآفرين درون سازماني در شرايط موجود و همچنين بررسي ديدگاه ها مديران مياني در اين زمينه، در سازمان جهاد کشاورزي استان خوزستان است. اين مطالعه از نوع پيمايشي بوده و براي جمع آوري داده ها از ابزار پرسشنامه که پايايي آن از طريق ضريب آلفاي کرونباخ (0.89) تاييد شده، استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در برگيرنده 114 نفر از مديران مياني بوده است. تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحت ويندوز انجام گرفته و از آ»ار تحليلي نظير ضريب همبستگي، مقايسه ميانگين، تحليل تشخيصي و ضريب رگرسيون چندگانه بهره گرفته شده است. نتايج ضريب همبستگي نشان داد که بين تمام متغيرهاي سازمان مورد مطالعه (نظام کنترل، تصميم گيري، ارتباطات، خطر پذيري، تغيير، نوآوري، آموزش و تحقيق، تشکيل گروه، اهداف و پاداش سازماني) هم درشرايط موجود و هم در ارتباط با ديدگاه مديران همبستگي مثبت و معناداري وجود دارد. نتايج ضريب همبستگي همچنين بيان کننده همبستگي منفي بين ميزان کارآفريني درون سازماني با سن و سابقه مديريتي است. نتايج آزمون علامت نشان داد که در وضعيت موجود سازمان در ارتباط با کارآفريني متغيرهاي سازماني مورد مطالعه غير کارآفرينانه عمل مي کند. آزمون آناليز واريانس مشخص نمود که در شرايط موجود سازمان (کنترل، آموزش و تحقيق، مديريت تغيير، اهداف وتصميم گيري سازماني) بيشترين تاثيررا بر کارآفريني درون سازماني خواهند داشت و نتايج آزمون تحليل تشخيصي نيز مشخص کرد که در تشخيص مديران کارآفرين از مديران غير کارآفرين متغيرهاي نوآوري، پاداش، کنترل، تصميم گيري و آموزش و تحقيق سازماني بيشترين نقش را دارند.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ