«آلبرماله» مورّخ و دانشمند معروف فرانسوى در كتاب «تاريخ عمومى» خود درباره قرآن چنين مىنويسد:
«قرآن كتاب به تمام معنا ممتازى است كه جايگزين ساير كتابهاى عالى و دربرگيرنده همه علوم (انسانى) است، كتابى است كه هم داراى دستورات مذهبى و هم قوانين مدنى امروز است؛ هم نسخه راهنماى يك قاضى و هم كمال مطلوب يك پيشواى روحانى است». «. فرهنگ اسلام شناسان خارجى، تأليف حسين عبداللهى خروش، جلد 1، صفحه 15»
«ويل دورانت» دانشمند و فيلسوف معروف معاصر در كتاب تاريخ تمدّن خود مىنويسد:
«قرآن در جانهاى ساده و بىآلايش، عقايدى آسان و دور از ابهام پديد مىآورد كه از رسوم تشريفات ناروا دور است و از قيد مراسم بتپرستى و كاهنى آزاد. ترقّى اخلاق و فرهنگ مسلمين به بركت آن انجام گرفته و اصول نظم اجتماعى و وحدت جمعى را در ميان آنان استوار ساخته است.
سپس مىافزايد: عقول آنان را از بسيارى از اوهام و خرافات و ظلم و خشونت رهايى بخشيده و مردم زبون را از حرمت و عزّت نفس برخوردار ساخته و در جامعه مسلمين چنان اعتدال و تقوايى به وجود آورده كه در هيچ يك از مناطق جهان كه قلمرو انسان سفيد پوست بوده است، نظير نداشت». «عصر ايمان، بخش دوم، تمدن اسلامى، صفحه 52»
«رالف لين تون» (نويسنده كتاب سير تمدن) مىنويسد:
«آموزشگاه عالى قرآن، راه ترقّى و پيشرفت هر فرد را از هر طبقه به هر مقام هموار ساخته است، به گونهاى كه حتّى فرزند يك نفر برده، مىتواند در جامعه اسلامى به مقامات عالى و والا برسد». «فرهنگ اسلام شناسان خارجى، جلد 1، صفحه 15»
پروفسور «دراپرز اروپ» مىگويد:
«قرآن شامل پيشنهادها و دستورات عالى اخلاقى است و از بخشهايى تشكيل يافته كه مورد قبول همگان قرار مىگيرد. اين دستورات به خودى خود كامل و رسا بوده و براى برنامه زندگى مردم راهنماى حيات و ضرورى است». «همان، ص 14»
«جان ديون پورت» مؤلّف كتاب «عذر تقصير به پيشگاه محمّد و قرآن» مىنويسد:
«قرآن به اندازهاى از نقايص مبرّا و منزّه است كه نيازمند كوچكترين تصحيح و اصلاحى نيست و ممكن است از اوّل تا به آخر آن را خواند بىآنكه انسان كمترين ملامتى از آن احساس كند». « از مقدمه كتاب سازمانهاى تمدن امپراطورى اسلام، ص 111»
«گوته» شاعر و دانشمند مشهور آلمانى مىگويد:
«ساليان دراز كشيشان از خدا بىخبر ما را از پى بردن به حقايق قرآن مقدّس و عظمت آورنده آن محمّد صلى الله عليه و آله، دور نگاه داشته بودند؛ اما هر قدر كه قدم در جادّه علم و دانش گذارديم پردههاى جهل و تعصّب نابجا از بين رفته و اين كتاب توصيفناپذير (قرآن) جهانيان را به سوى خود جلب نموده و تأثير عميقى در علم و دانش جهان مىگذارد، و سرانجام محور افكار مردم جهان مىگردد». «تفسير نمونه، جلد 1، صفحه 137»