0

پرسش و پاسخ های اعتقادی

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

آیا در قرائت نماز می توان هر سوره ای را خواند؟

پرسش:
آیا در قرائت نماز می توان آیات، سور مختلف خواند. اگر نماز، راز و نیاز با خداوند است چگونه می توان در آن به جای دعا و ستایش ، سوره ای که مربوط به حوادث تاریخی و مطالب غیر مربوط به دعا است، را خواند؟
پایگاه حوزه1127-2، 1127-2
پاسخ:

نماز یک عمل عبادی است و همچون سایر عبادات امری توقیفی بشمار می آید یعنی مسلمانان در کیفیت بجا آوردن آن تابع مفاد ادله معتبری هستند که از سوی شارع مقدس بیان می گردد نه تابع قیاسات و مناسبات عقلی. و خواندن هر سوره از قرآن مجید بعد از سوره حمد در رکعت اول و دوم نیز از این امر مستثنی نیست و ما جواز این امر را از روایات صحیح اسلامی دریافته ایم.

علاوه بر این خاطر نشان می شود که قرآن تمامش ذکر است و آیات آن ـ حتی آیاتی که به حوادث تاریخی و قصص اشاره می نماید - سخن پروردگار است که تماما نور است و توجه ما را به سوی خداوند متعال جلب می نماید و آیا مقصود از نیایش و دعا غیر از این است که به خداوند بزرگ متوجه گردیم و به سوی او رو بیاوریم؟!

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:13 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

علت عدم شروع سوره فاتحه با کلمه "قل"

پرسش:
چرا سوره فاتحه که دعا است با کلمه "قل" شروع نشده است در حالی که هر دعای دیگری در قرآن با قل شروع شده است؟ آیا این دلیل نیست که برخی آن را گفته اند؟
پایگاه حوزه3344-1، 3344-1
پاسخ:

1- بعضی از آیات قرآن کریم با "قل" شروع شده ولی دعا نیستند و بالعکس بعضی از آیات قرآن کریم دعا هستند ولی با "قل" شروع نشده اند برای نمونه می توانید به سوره کافرون، سوره کهف آیات 109 و 110 و همچنین سوره آل عمران آیات 191 الی 194 رجوع فرمائید.

2- سوره مبارکه حمد هرچند مشتمل بر دعا و نیایش می باشد اما با دعا شروع نشده است. بلکه با حمد و ستایش الهی شروع شده است. وحیانی بودن این سوره مبارکه روشن تر از آن است که بتوان آن را کلام بشر دانست.

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:13 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

شفاعت و شفاعت کننده گان

پرسش:
شفاعت چیست؟ و چه کسانی می توانند شفاعت کنند؟
پایگاه حوزه3707-1، 3707-1
پاسخ:

شفاعت عبارت است از همان مغفرت که هر گاه به خدا نسبت داده شود، مغفرت  و هر گاه به اسباب مباشر، نسبت داده شود، شفاعت گفته می شود. و شفیع کسانی اند که می توانند سبب مغفرت الهی شوند، و بر اساس آیات قرآن و روایات ، پیامبر اکرم(ص)، ائمه اهل البیت علیهم السلام، علماء، شهداء و جمعی از بندگان مقرب الهی، اسباب مغفرت الهی شده و می توانند در آخرت، واسطه مغفرت شده و شفیع باشند.

لفظ شفاعت‏ از ماده شفع‏ به معنی جفت‏، در مقابل وتر به معنی طاق‏، گرفته شده است‏، علت این که به وساطت شخص برای نجات گناهکار، شفاعت گفته می‏شود، این است که مقام و موقعیّت شفاعت کننده و نیروی تأثیر او، با عوامل نجاتی که در وجود شفاعت شونده هست (هر چند کم و اندک باشد) ضمیمه (و جفت می‏شوند)، هر دو به کمک هم‏، موجب خلاص شخص گناهکار از عذاب می‏گردند.

شفاعت اولیای خدا برای گناهکاران در ظاهر این است که شفاعت کننده گان‏، روی قرب و موقعیّتی که در پیشگاه خداوند دارند، (البته به اذن خدا و تحت ضوابط خاصی که جنبه کلی دارد نه فردی‏) می‏توانند برای گناهکاران وساطت کنند، و از طریق دعاء و نیایش از خداوند بزرگ بخواهند که از تقصیر و گناه آنان درگذرد، البته شفاعت کردن و پذیرفته شدن شفاعت آنان در گرو یک رشته شرائطی است که برخی مربوط به شخص گناهکار، و برخی مربوط به مورد شفاعت و گناه می‏باشد.

به عبارت دیگر، شفاعت همان کمک کردن اولیاء خدا است با اذن خدا، به افرادی که در عین گناهکار بودن، پیوند معنوی خود را با خدا، و پیوند روحی خویش را با اولیاء خدا، قطع نکرده‏اند؛ و این ضابطه پیوسته باید محفوظ باشد.

و به یک معنی‏، شفاعت این است‏: یک موجود مادون که استعداد جهش و پیشرفت دارد، از موجود بالا، به صورت یک امر قانونی‏، استمداد و مدد می‏طلبد، البته مدد خواه از نظر کمال روحی باید به حدی سقوط نکند که نیروی جهش و تکامل را از دست بدهد، و امکان تبدیل او به یک انسان پاک، از میان برود.

 علیّ بن إبراهیم از سماعه نقل کرده که گفت از امام صادق علیه السّلام از شفاعت رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله‏، در روز قیامت پرسیدم‏، فرمودند[i]:

مردم در روز قیامت با عرق مهار می‏شوند و با هم می‏گویند: پیش آدم برویم تا از ما ( نزد پروردگارش ) شفاعت کند و چون نزد آدم می‏آیند، می گویند شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن، او جواب می‏دهد که من خود دارای گناه و خطیئه هستم‏، پس بر شما باد که نزد نوح بروید، پس نزد نوح می روند و نوح نیز آنان را به پیغمبر بعد از خودش ارجاع می‏دهد، و همینطور هر نبی ای به نبی بعد از خودش ارجاع می دهد تا به عیسی می‏رسد و آن جناب می‏گوید: بر شما باد که نزد محمد رسول خدا (ص) و آنها خدمت خاتم الانبیاء(ص) می‏رسند و از آن حضرت مسألت می‏نمایند، وحضرت می فرمایند آزاد شوید و خود آن جناب آنان را به درب بهشت می‏کشاند و خود باب الرحمن‏ را استقبال می‏کند و به سجده می‏افتد و طول می‏دهد تا آن که خداوند می‏فرماید: سرت را بلند کن و شفاعت کن که قبول است و هر چه می‏خواهی مسألت کن که اعطا می‏شوی و همین استقول خداوند متعال:« امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش بر انگیزد[ii]».

ملاحظه می‏کنید که آن حضرت در مقام شفاعت به آستانه و عتبه باب الرّحمن‏، التجاء می‏آورد و مقام محمود، طبق این روایت‏، همین مقام است که از عطایای ویژه رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله است‏.

و در خبر حمران بن اعین از امام باقر علیه السّلام بعد از بیان شفاعت فرشتگان و مؤمنین برای عاصیان از اهل توحید، آمده‏:

« یَقُولُ اللَّهُ أَنَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ اخْرُجُوا بِرَحْمَتِی فَیَخْرُجُونَ کَمَا یَخْرُجُ الْفَرَاشُ قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع ثُمَّ مُدَّتِ الْعُمُدُ وَ أُوصِدَتْ عَلَیْهِمْ وَ کَانَ وَ اللَّهِ الْخُلُودُ»[iii]

خداوند تبارک و تعالی می‏فرماید: من ارحم الرّاحمینم‏، به رحمت واسعه من خارج شوید، پس تمام گناهکاران از اهل توحید مانند پروانه از جهنّم خارج می‏گردند و سپس درب های جهنّم بر اهلش بسته شده و خلود واقع می‏شود.

از زمان پیامبر گرامی(صلّی اللّه علیه و آله) تا زمان های بعد، روش مسلمانان درخواست شفاعت از شافعان راستین بوده‏، و پیوسته از آنان در حال حیات و ممات‏، درخواست شفاعت می‏کردند و چنین درخواستی را هیچ یک از دانشمندان اسلامی‏، با هیچ یک از مبانی و اصول اسلامی مخالف نمی‏دانستند.

تا این که در قرن هفتم اسلامی ابن تیمیه‏ دیده به جهان گشود و با طرز تفکّر خاصی با این مسأله و بسیاری از سنن و روش های مستمر میان مسلمانان مخالفت کرد، و سه قرن پس از وی محمد بن عبد الوهاب نجدی مجدداً پرچم مخالفت را بر افراشت و مکتب ابن تیمیه را به گونه‏ای شدید از نو زنده کرد.

یکی از نقاط اختلاف وهابی ها با دیگر فرقه‏های اسلامی این است که آنان با این که بسان دیگر مسلمانان شفاعت را به عنوان یک اصل اسلامی پذیرفته‏اند، ولی می‏گویند که روز قیامت شافعان در باره گناهکاران امت شفاعت خواهند کرد، و پیامبر گرامی(ص) در این قسمت سهم بزرگ تری را دارد، اما هرگز حق نداریم در این جهان از آنان طلب شفاعت کنیم‏. و در این موضوع به اندازه‏ای تند رفته‏اند که نقل متن سخنان آنان مایه ناراحتی روحی است‏، خلاصه گفتار آنان این است که‏:

پیامبر اسلام و دیگر پیامبران و فرشتگان و اولیاء در روز رستاخیز، حق شفاعت دارند؛ ولی باید شفاعت را از مالک شفاعت و اذن دهنده آن که خدا باشد، خواست و گفت‏:

«اللّهمّ شفّع نبیّنا محمّداً فینا یوم القیامة او اللّهمّ شفّع فینا عبادک الصّالحین او ملائکتک او نحو ذلک ممّا یطلب من اللّه لا منهم فلا یقال یا رسول اللّه او یا ولیّ اللّه اسألک الشّفاعة او غیرها ممّا لا یقدر علیه الا اللّه فاذا طلبت ذلک فی ایّام البرزخ کان من اقسام الشّرک»[iv]

پروردگارا پیامبر و دیگر بندگان صالح خود و ملائکه خود و مانند آن را شفیعان ما در روز قیامت قرار بده یعنی طلب از خداوند است نه از آنان ولی ما حق نداریم بگوئیم‏: ای پیامبر خدا! یا ای ولی خدا! از تو می‏خواهم در حق من شفاعت بنما، زیرا شفاعت چیزی است که جز خدا کسی بر آن قادر نیست‏، هر گاه چنین چیزی را از پیامبر(ص) که در برزخ بسر می‏برد بخواهی شرک خواهد بود.

وهّابی ها، با یک رشته پندارهایی‏، درخواست شفاعت از شافعان راستین را تحریم کرده و درخواست کننده را مشرک و عمل او را شرک می‏نامند.

ما پیش از آن که دلائل آنان را رسیدگی کنیم خود مسأله را از نظر کتاب و سنّت و سیره مسلمین مورد بررسی قرار می‏دهیم آن گاه به دلائل آنان رسیدگی می‏نماییم‏.

دلائل ما بر استواری درخواست شفاعت‏:

دلیل ما بر جواز طلب شفاعت مرکّب از دو مطلب است و آن دو مطلب عبارتند از:

1) درخواست شفاعت‏، همان درخواست دعاء است‏.

2) درخواست دعاء از افراد شایسته یک امر مستحب است‏.

شفاعت‏های پیامبر گرامی و دیگر شافعان راستین جز دعاء و نیایش به درگاه الهی چیز دیگری نیست‏، و در سایه قرب و مقامی که آنان در پیشگاه خداوند دارند، بر اثر دعایی که در باره گناهکاران انجام می‏دهند، خداوند مهربان لطف و مهر گسترده خود را شامل حال افراد گناهکار نموده و آنان را می‏بخشد، و درخواست دعا از برادر مؤمن تا چه رسد به نبیّ گرامی امری است نیکو و هیچ کس از علمای اسلام اعم از وهّابی و غیره در صحت آن تردیدی نکرده است‏.

البته نمی‏توان گفت که حقیقت شفاعت در تمام مواقف محشر، همان دعاء به درگاه الهی است اما می‏توان گفت که یکی از معانی روشن آن‏، همان دعا است و کسانی که می‏گویند:

یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّه‏.،ای کسی که در پیشگاه خدا جاه و مقامی داری در نزد خدا در باره ما شفاعت کن‏. همین معنی را قصد می‏کنند.

نظام الدین نیشابوری‏ در تفسیر آیه‏«مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْها»[v] از مقاتل نقل می‏کند که‏: "الشفاعة إلی اللّه انّما هی الدّعوة لمسلم" حقیقت شفاعت همان دعاء کردن برای مسلمانان است‏.

ابن تیمیه، از جمله افرادی است که درخواست دعاء از شخص زنده را صحیح می‏داند. بنا بر این درخواست شفاعت اختصاص به پیامبر و اولیاء ندارد بلکه می‏توان از هر مؤمنی که در پیشگاه خدا ارج و ارزشی داشته باشد چنین درخواستی را نمود.

فخر رازی‏ از جمله کسانی است که شفاعت را به دعا و نیایش به درگاه الهی تفسیر کرده و در تفسیر آیه«وَ یَسْتَغْفِرونَ لِلَّذینَ آمنوا رَبَّنا وَسِعْتَ کُلّ شَیْ‏ءٍ رَحْمَةً»[vi]حاملان عرش در باره افراد با ایمان طلب آمرزش می‏کنند و می‏گویند، پروردگارا رحمت تو همه چیز را فرا گرفته است‏، می‏گوید: این آیه گواهی می‏دهد که شفاعت حاملان عرش تنها در باره گناهکاران است‏. زیرا در آخر آیه دارد:«وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحیم»[vii]آنان را از عذاب جهنم باز دار. هم چنان که شفاعت پیامبر(ص) و پیامبران دیگر نیز در باره همین گروه این است‏، زیرا خداوند چنین دستور می‏دهد:

«وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ»[viii]نسبت به گناهان خود و افراد با ایمان طلب آمرزش بنما.

و حضرت نوح در باره خود و والدینش و کسانی که به او ایمان آورده و همه افراد با ایمانی که تا دامنه قیامت می‏آیند طلب آمرزش کرده و از این طریق رسالت شفاعت خود را انجام داده است«رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بِیْتِیَ مُؤْمِنا وَ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ»[ix].

این بیان از فخر رازی‏، گواه بر آن است که وی شفاعت را همان دعای شفیع در حق گناهکار تلقی کرده و درخواست شفاعت را همان درخواست دعا دانسته است‏.

در احادیث اسلامی اشارات فراوان بر این است که دعای مسلمان در حق مسلمان شفاعت است‏.

ابن عباس‏ از پیامبر نقل می‏کند:

مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَمُوتُ فَیَقُومُ عَلَی جِنَازَتِهِ أَرْبَعُونَ رَجُلًا لَا یُشْرِکُونَ بِاللَّهِ شَیْئاً إِلَّا شَفَّعَهُمُ اللَّهُ فِیهِ[x]

هرگاه مسلمانی بمیرد و بر جنازه او چهل مرد که شرک نمی‏ورزند، نماز بگزارند؛ خداوند شفاعت (دعاء) آنها را در باره وی می‏پذیرد.

در این حدیث‏، دعا کننده به عنوان شافع معرفی شده است‏.

حالا اگر کسی در حال حیات خود از چهل دوست با وفایش بخواهد که پس از مرگش برای گزاردن نماز بر جنازه وی حاضر گردند و در حق وی دعا نمایند، در واقع از آنها طلب شفاعت کرده و مقدّمات شفاعت بندگان خدا را فراهم کرده است‏.

در صحیح بخاری بابی دارد تحت عنوان«اذا استشفعوا إلی الامام لیستسقی لهم لم یردّهم‏»

هنگامی که مردم از امام خود درخواست شفاعت کردند، که برای آنان باران بطلبد، درخواست آنان را رد نمی‏کند.

و نیز بابی دارد تحت عنوان«اذا استشفع المشرکون بالمسلمین عند القحط»

 هنگامی که مشرکین در مورد قحطی طلب شفاعت نمایند.

روایت این دو باب گواهی می‏دهند که درخواست شفاعت همان درخواست دعا است و نباید آن را به صورت دیگر تفسیر کرد.

تا این جا، یک پایه استدلال روشن گشت و آن این که حقیقت (شفاعت طلبی) جز (دعا خواهی) چیز دیگری نیست.

اکنون باید به تشریح پایه دوم استدلال بپردازیم و آن این که درخواست از برادر مؤمن تا چه رسد به اولیاء الهی،کاملاً امر مطلوب و مستحب است‏، اینک بیان این قسمت‏.

2 - درخواست دعاء از افراد شایسته‏:

الف- آیات قرآن گواهی می‏دهند که طلب آمرزش پیامبر در حق افراد کاملاً مؤثّر و مفید می‏باشد مانند آیه‏های زیر:

1 - «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ لِلْمُؤْمِنینَ»[xi]برای گناه خود و افراد با ایمان طلب آمرزش بنما.

2 - «وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ اِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ»[xii]در حق آنان دعا کن‏، دعای تو مایه آرامش آنها است‏.

هرگاه دعای پیامبر چنین نفعی به حال انسانی دارد، چه مانعی دارد که از او خواسته شود که در حق انسانی چنین دعائی بکند و از طرف دیگر درخواست دعا جز درخواست شفاعت‏، چیز دیگری نیست‏.

3 - «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمُوا انْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفِرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوَّابا رَحیما»[xiii]

هر گاه آنان هنگامی که بر خویش ستم کردند پیش تو می‏آمدند و از خداوند طلب آمرزش می‏کردند و پیامبر نیز برای آنان طلب آمرزش می‏کرد، خدا را توبه پذیر و رحیم می‏یافتند.

این که می‏گوید «جاؤک» به سوی تو می‏آمدند، مقصود این است که می‏آمدند و درخواست دعاء و طلب آمرزش از پیامبر می‏کردند، و اگر هدف این نبود آمدن آنان لغو بود، و شرفیابی حضور پیامبر(ص) و درخواست دعاء خود گواه بر انقلاب روحی آنان که برای استجابت دعا زمینه را آماده می‏سازد می‏باشد.

4 - قرآن مجید از فرزندان یعقوب نقل می‏کند که آنها از پدر خواستند که در حق آنان طلب آمرزش کند، یعقوب نیز درخواست آنها را پذیرفت و به وعده خود عمل نمود.

«قالُوا یا ابانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا انَّا کُنَّا خاطِئینَ قالَ سَوْفَ اسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبّی»[xiv]گفتند پدر جان در حق ما طلب آمرزش کن ما خطا کار بودیم‏، او نیز گفت به همین زودی برای شما طلب آمرزش می‏نمایم‏.

همه این آیات حاکی است که طلب دعا از پیامبر و دیگر صالحان که همان طلب شفاعت است از نظر موازین اسلامی کوچکترین ایرادی ندارد.

5 – و همچینن از مفهوم آیه قرآن کریم استفاده می شود که پیامبر(ص) همچنان زنده است«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[xv]« هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگانند ، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند .» حال با  توجه به اینکه مقام پیامبر (ص) از شهداء بالاتر است پس بطریق اولی پیامبر (ص) زنده می باشند ، و بر اساس نظر خود وهابی ها طلب شفاعت از پیامبر اکرم (ص) که زنده است نباید اشکالی داشته باشد . 

ب- احادیث اسلامی و سیره صحابه‏:

1- محدث معروف (ترمذی‏) نویسنده یکی از صحاح اهل تسنن از انس نقل می‏کند:

سَالْتُ النَّبِی َّاَنْ یَشْفَعَ لِی یَوْمَ اْلقِیامَةِ فَقَالَ اَنَا فَاعِلٌ قُلْتُ فَاَیْنَ اَطْلُبُکَ فَقَالَ عَلَی اْلصِّرَاطِ...[xvi]

(انس می‏گوید)، از پیامبر درخواست کردم که در روز قیامت در حق من شفاعت کند؛ وی پذیرفت و گفت شفاعت خواهم کرد،گفتم کجا تو را پیدا کنم؟ فرمود: کنار صراط.

انس با ظرافت طبع از پیامبر گرامی درخواست شفاعت می‏کند، وی نیز می‏پذیرد و نوید عمل به او می‏دهد.

2- (سواد قارب)، از یاران پیامبر است؛ ضمن اشعاری از پیامبر درخواست شفاعت می‏کند و می‏فرماید:

         فَکُنْ لِی شَفِیعَاً یَوْمَ لاَ ذُوْ شَفَاعَةٍ            بِمُغْنٍ فَتِیْلاً عَنْ سَوَادِ بْنِ قَارَبٍ[xvii]

ای پیامبر گرامی روز رستاخیز شفیع من باش روزی که شفاعت دیگران به حال سواد قارب مفید و سودمند نخواهد بود.

3- مردی به نام (تبع) از قبیله (حمیر) پیش از تولّد پیامبر شنیده بود که به همین زودی پیامبری از سرزمین عربستان از جانب خدا برانگیخته خواهد شد وی پیش از مرگ نامه‏ای تنظیم کرد و از نزدیکان خود درخواست نمود که اگر روزی چنین پیامبری مبعوث به رسالت شد، نامه مرا به او برسانید. و در آن نامه چنین نوشته بود:

«وَ اِنْ لَمْ اَدْرِکََکَ فَاءشْفَعْ لِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لاَ تَنْسِنِیْ‏»اگر عمرم وفا نکرد و پیش از درک تو درگذشتم‏، در آخرت در باره من شفاعت بنما و مرا فراموش مکن‏.

وقتی نامه به دست پیامبر رسید سه مرتبه فرمود:

مَرْحَباً بتَبَعٍ اَلاءَخُ  اْلصَّالِحٍ[xviii]آفرین بر (تبع‏)، برادر صالح من‏.

اگر درخواست شفاعت شرک بود، هرگز پیامبر او را برادر خود نمی‏خواند و سه مرتبه بر او آفرین نمی‏گفت‏.

طلب شفاعت در حال ممات‏:

این بخش از احادیث حاکی است که طلب شفاعت از شفیع راستین در حال حیات و زندگانی او کاملاً بی اشکال است‏.

 و همچنین از یک رشته روایات و احادیث استفاده می‏شود که صحابه پیامبر پس از وفات وی از روح پاک او طلب شفاعت می‏کردند. از باب نمونه‏:

ابن عباس‏ می‏گوید: هنگامی که امیر مؤمنان از غسل و کفن پیامبر فارغ گردید روی او را باز کرد و گفت‏:

بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی طِبْتَ حَیّاً وَ طِبْتَ مَیِّتاً ...  اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ...[xix]پدر و مادرم فدای تو، در حال حیات و ممات پاک و پاکیزه هستی‏، از ما پیش پروردگار خود یادی بفرما.

روایت مذکور می‏رساند که در طلب شفاعت میان حال حیات و ممات شفیع تفاوتی نیست‏. پس با توجه به این آیات و روایات‏، و سنت جاری در میان مسلمانان در تمام اعصار، موضوع درخواست شفاعت به صورت یک مسأله بدیهی در می‏آید که هرگز نباید در باره آن کوچکترین شک و تردیدی به خود راه داد. گذشته از این‏، صحابه پیامبر(ص) پس از درگذشت او، از او طلب دعا می‏کردند، و اگر درخواست دعاء پس از وفات وی صحیح باشد، طلب شفاعت نیز که یک نوع درخواست دعاء است صحیح خواهد بود.

پس از بررسی دلائل، اکنون وقت آن رسیده است که با دلائل مخالفان هم آشنا گردیم‏. گروه مخالف با یک رشته پندارهائی درخواست شفاعت از اولیاء الهی را منع کرده‏اند که به گونه‏ای فشرده مورد بررسی قرار می‏گیرد.

وهابی ها می گویند: درخواست شفاعت شرک است مقصود این گروه از شرک‏، شرک در عبادت است‏. و چنین وانمود می کنند که درخواست شفاعت‏، پرستش شفیع است‏.

جواب‏: هر نوع سؤال از شخص و یا درخواست شفاعت در صورتی عبادت شمرده می‏شود که طرف را (اله) و (خدا) و یا (رب‏) و (کارگردان) جهان آفرینش و یا مبدأ و صاحب کارهای خدایی بدانیم در غیر این صورت هرگز هر نوع سؤال و درخواست‏، (هر نوع تعظیم و خضوع)، عبادت شمرده نخواهد شد.

درخواست کننده شفاعت از شفیعان واقعی درگاه الهی (که خدا به آنان اذن شفاعت داده است‏) آنان را بندگان مقرّب و برگزیدگان درگاهش می‏داند، که هرگز نه (خدا) هستند و نه کارهای خدایی مانند مغفرت و شفاعت به آنان تفویض شده که به طور خود سرانه و بدون اذن الهی در باره هر کس بخواهند می‏توانند شفاعت کنند و یا از گناه او درگذرند.

این گروه در چارچوب (اذن الهی) می‏توانند در باره افراد خاصی که روابط معنوی آنان با خدا بر قرار بوده‏، و پیوند روحی آنها با شفیعان الهی نگسسته باشد، درخواست آمرزش گناه‏، و طلب مغفرت بنمایند، و یک چنین درخواست از یک فرد، که در نظر درخواست کننده‏، بنده مقربی بیش نیست‏، هرگز عبادت او شمرده نخواهد شد.

البته یادآور می‏شویم‏، که اگر چنین درخواست در حال ممات‏، پرستش شفیع شمرده شود باید چنین درخواست در حال حیات نیز، طبعا عبادت شمرده شود. قرآن و سنّت دستور می‏دهد که مسلمانان حضور پیامبر(ص) برسند، و از او درخواست کنند که در حق آنها استغفار کند، و یک چنین درخواست‏، جز طلب شفاعت در حال حیات‏، چیز دیگری نیست‏. و هرگز ممکن نیست یک عمل در ظرفی شرک و در ظرف دیگری عین توحید باشد.

و به عبارت گسترده‏تر، آنان می‏گویند: شفاعت فعل خدا است و یا به تعبیر صحیح‏تر: حق او است و درخواست فعل وی از غیر او عبادت او می‏باشد هم چنان که آنان عین این سخن را درباره درخواست شفاء بیمار از اولیاء، و مشابه آن تکرار می‏کنند و می‏گویند: این نوع درخواست ها، درخواست فعل خدا از غیر او است‏، و طبعاً چنین درخواستی عبادت و پرستش طرف خواهد بود.

پاسخ این استدلال با توجه به بحث های گذشته کاملاً روشن است و آن این که‏: در این قانون کلی و ضابطه عمومی احدی از مسلمین اختلاف ندارد و همگان می‏گویند درخواست فعل خدا، از غیر او عبادت طرف است‏، و با اعتقاد به الوهیّت و ربوبیّت او ملازم می‏باشد، ولی جان سخن این جا است که مقصود از فعل خدا چیست‏؟ هنوز نویسندگان وهّابی در طول این سه قرن ضابطه‏ای برای فعل خدا بیان نکرده‏اند، در صورتی که بدون یک چنین ضابطه‏ای استدلال عقیم خواهد بود.

در آیات فراوانی افعال مختص خدا، به غیر او نیز نسبت داده شده است مثلاً اماته و میراندن که فعل مختص او است‏، چنان که می‏فرماید:

«وَ هُوَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ»[xx]اوست که زنده می‏کند و می‏میراند. به غیر او نیز نسبت داده شده است

چنان که می‏فرماید:«حَتَّی إذَا جاءَ احَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا»[xxi]آن گاه که مرگ یکی فرا رسید، فرستادگان ما جان آنان را می‏گیرند.

این تنها (میرانیدن) نیست که فعل مخصوص او است و به غیر او نسبت داده شده‏، بلکه قسمتی از افعال خدا و چیزهایی که فقط در او باید طلب کرد، اجازه داده شده است که از غیر او نیز طلب کنیم‏، از باب نمونه‏:

قرآن به مسلمانان دستور می‏دهد که هر شبانه روز بگویند:«وَ ایَّاکَ نَسْتَعینُ»[xxii]فقط و فقط از تو استعانت می‏جوییم

ولی در عین حال‏، در آیات دیگر دستور می‏دهد که از غیر او مانند: نماز و صبر نیز استعانت جوییم چنان که می‏فرماید:«وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّها لَکَبیرةٌ الا عَلَی الْخاشِعینَ»[xxiii]از بردباری و نماز کمک بگیرید و نماز کار دشواری است مگر برای صاحبان خشوع‏.


[i]- بحارالانوار، ج‏8، ص‏35." تفسیر القمی‏،أَبِی عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ شَفَاعَةِ النَّبِیِّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ قَالَ یُلْجِمُ النَّاسَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الْعَرَقُ فَیَقُولُونَ انْطَلِقُوا بِنَا إِلَی آدَمَ یَشْفَعُ لَنَا [عِنْدَ رَبِّهِ] فَیَأْتُونَ آدَمَ فَیَقُولُونَ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ رَبِّکَ فَیَقُولُ إِنَّ لِی ذَنْباً وَ خَطِیئَةً فَعَلَیْکُمْ بِنُوحٍ فَیَأْتُونَ نُوحاً فَیَرُدُّهُمْ إِلَی مَنْ یَلِیهِ وَ یَرُدُّهُمْ کُلُّ نَبِیٍّ إِلَی مَنْ یَلِیهِ حَتَّی یَنْتَهُونَ إِلَی عِیسَی فَیَقُولُ عَلَیْکُمْ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَی جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ فَیَعْرِضُونَ أَنْفُسَهُمْ عَلَیْهِ وَ یَسْأَلُونَهُ فَیَقُولُ انْطَلِقُوا فَیَنْطَلِقُ بِهِمْ إِلَی بَابِ الْجَنَّةِ وَ یَسْتَقْبِلُ بَابَ الرَّحْمَنِ وَ یَخِرُّ سَاجِداً فَیَمْکُثُ مَا شَاءَ اللَّهُ فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ارْفَعْ رَأْسَکَ وَ اشْفَعْ تُشَفَّعْ وَ سَلْ تُعْطَ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ«عَسی‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقامًا مَحْمُودًا».

[ii] - سوره الاسراء، آیه 79

[iii]- بحارالانوار، ج‏8، ص‏279

[iv] - الهدیة السنیة - رساله دوم‏، ص 42

[v]- سوره نساء، آیه 85.

[vi] - سوره غافر، 7

[vii] - سوره غافر، آیه 7

[viii]- سوره محمد، آیه 19.

[ix] - سوره نوح، آیه 28

[x] - مستدرک الوسائل، ج‏2، ص‏471

[xi]- سوره محمد، آیه 19.

[xii]- سوره توبه، آیه 103.

[xiii] - سوره نساء، آیه 64

[xiv]- سوره یوسف، آیات 97 – 98.

[xv]سوره آل عمران، آیه169.

[xvi]- سنن ترمذی‏، ج‏4، ص‏42، باب ما جاء فی شأن صراط.

[xvii]- قاموس الرجال، ذیل ماده سواد.

[xviii]- مناقب ابن شهرآشوب‏، ج1، ص12.

[xix]- بحارالانوار، ج 22ص‏527.

[xx]- سوره مؤمنون‏، آیه 85.

[xxi]- سوره انعام، آیه 61.

[xxii] - سوره فاتحه، آیه 5

[xxiii]- سوره بقره، آیه 45.

 
 


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:14 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

چگونه می توان اسم اعظم را پیدا کرد؟

پرسش:
چگونه می توان اسم اعظم را پیدا کرد؟
پایگاه حوزه2558، 2558
پاسخ:

در بین مردم شایع است که اسم اعظم یکی از اسامی خداوند متعال است که اگر خدا را به آن بخوانند، دعا مستجاب می‏شود و چون در میان اسماء حسنای الهی به چنین اسمی دست نیافته و در سایر اسماء خداوند چنین اثری ندیده‏اند، معتقد شده اند به اینکه اسم اعظم مرکب از حروفی است که هر کسی آن حروف و نحوه ترکیب آنها را نمی‏داند و اگر کسی به آن دست یابد، همه موجودات در برابرش خاضع گشته و به فرمانش در می‏آیند.

لیکن حقیقت این است که تأثیر اسماء الهی و مخصوصا اسم اعظم او در عالم، بخاطر حقایق آنها است نه به الفاظشان و نه به معانی که از الفاظ فهمیده می‏شود، بلکه معنای این تأثیر این است که خدای تعالی که پدیده آورنده هر چیزی است، هر چیزی را به یکی از صفات کریمه‏اش که مناسب آن چیز است و در قالب اسمی است، ایجاد می‏کند، نه اینکه لفظ خشک و خالی اسم، و یا معنای آن و یا چیز دیگری غیر از ذات متعالی خداوند چنین تأثیری داشته باشد.

و اینکه در روایات آمده است که خداوند اسمی از اسماء خود و یا چیزی از اسم اعظم خود را به پیامبری از پیامبران خود آموخته است معنایش این است که راه انقطاع وی را به سوی خود، به او آموخته است، پس اگر واقعا آن‏پیغمبر دعا و الفاظی داشته و الفاظش معنایی را می‏رسانده، باز هم تأثیر آن دعا از این باب است که الفاظ و معانی، وسائل و اسبابی هستند که حقایق را به نحوی حفظ می‏کنند.

پس آنچه در استجابت دعا مؤثر است کیفیت دعا است به این نحو که از هر آنچه غیر خداست دست و دل را بشوید و تنها به پروردگارش متصل شود که اگر چنین شود متصل به حقیقت اسمی شده است که مناسب با حاجتش است و در نتیجه آن اسم نیز به حقیقتش تأثیر کرده و دعای او مستجاب می‏شود.

این است حقیقت دعای به اسم و به همین جهت عمومیت و خصوصیت تأثیر بحسب حال آن اسمی است که حاجتمند به آن تمسک جسته است.

پس اگر این اسم، اسم اعظم باشد یعنی در همه حوائج ‏اش به خداوند متصل شده باشد، در حقیقت خدا را به حقیقت اسمی خوانده است که مناسب با تمام حوائجش، این دعا اثر کرده و تمام حوائجش برآورده می‏شود.[i]


[i] بر گرفته شده از : تفسیر المیزان جلد 8 از ص 465 تا ص 467

 

 

 

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:14 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

چرا در هنگام دعا دستمان را بالا می بریم؟

پرسش:
در نهج البلاغه است که: خداوند همه جا حاضر است، در حالی که غالباَ ما می بینیم وقتی مردم در مورد خدا صحبت می کنند، در بین صحبت هایشان با انگشتهایشان یا سرشان به آسمان اشاره می کنند یعنی اینکه می گویند خدا آنجاست.
پایگاه حوزه2275-2، 2275-2
پاسخ:

دعا کردن آدابی دارد که رعایت آنها تاثیر بسزایی در اجابت دعا دارد که یکی از آنها این است که دستها را هنگام دعا بلند کنیم، چنانکه شیوه پیامبر اکرم (ص) بوده است.

بلند کردن دست سوی آسمان ، به این جهت نیست که خداوند مکان خاصی دارد، کما اینکه رو به قبله ایستادن به هنگام نماز ، به معنای این نیست که خداوند، جهت معینی دارد، بلکه این رفتارها، هر یک حکمت خاص خود را دارد ، مثلا دست بلند کردن به سوی آسمان، می تواند نشانه اظهار کمال خضوع و فروتنی در برابر خداوند عظیم الشان و بلند مرتبه باشد و در دعا همانگونه که روح و روان باید خاضع باشد جسم نیز باید خاضع باشد.

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:14 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

دلیل توسل به معصومین (ع) در دعا

پرسش:
من به عنوان یک شیعه مسلمان در مشکلات می گویم خدایا ، ما را به حق پنج تن کمک کن و برخی دوستان سنی من مفهوم وسیله در دعا را ردّ می کنند، آنها می گویند این کار شرک است و کسی که مرد نمی تواند وسیله ما در دعا و نماز باشد. من به استدلالی محکم و مستدل از منابع قرآن، حدیث و منابع اسلامی، برای اثبات عقیده ام احتیاج دارم.
پایگاه حوزه4296، 4296
پاسخ:

همه ما در بر آوردن حاجات خود از اسباب و وسایل بهره می جوییم و این امری کاملاً عادی و روز مره است شما بر وسایط نقلیه سوار می شوید و به مقصد می رسید از دستتان بهره می جویید و از کامپیوتر برای بدست آوردن امور مورد نیاز سود می جویید و ظاهراً هیچ کدام از این امور اشکال ندارد و به عنوان شرک قلمداد نمی شود چون شما می دانید که زمام امور شما و این ابزار همه در دست خداوند است و هیچ یک از آنان از خود استقلالی ندارند تا این جا توسل به اسباب برای بر آوردن حاجات مادی بود، اما اگر ما برای دست یافتن به امور غیر مادی و معنوی و یا دست یافتن به همین امور مادی دست به توسل به اسباب و وسایل غیر عادی و طبیعی بزنیم، چطور خواهد بود مثلاً دعا، صدقه و انواع عبادت وسایلی هستند که ما می توانیم به وسیله آنها حاجات خود را بر آورده کنیم حال اگر این اسباب و وسایل، بندگان خالص و اولیاء مقرب خداوند باشند و ما آبروی آنها را وسیله قرار دهیم و پاکی و تقوا و طهارت و قرب آنان را به خداوند وسیله ای برای رسیدن به حوائج مشروع (اعم از مادی و معنوی) قرار دهیم با علم به این که این بندگان خالص خدا هر چه دارند از خداوند است و از خود هیچ گونه استقلالی ندارند چه ایرادی می تواند داشته باشد.

از قرآن کریم استفاده می شود که توسل به انبیاء مشروع است و خود قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: که نماز برای اموات مؤمنین بخواند که نماز پیامبر(ص) برای آنان آرامش خواهد بود[1] و می فرماید اگر کسانی که به خود ستم کرده اند اگر نزد تو ای پیامبر بیایند و استغفار کنند و تو برای آنان استغفار کنی خداوند را تواب و مهربان خواهید یافت[2] یا برادران یوسف به یعقوب گفتند که پدر برای ما استغفار کن گناهان ما را که از خطا کارانیم و جناب یعقوب هم فرمود بزودی برای شما استغفار خواهم کرد که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است[3] و در سوره فتح آیه 11 داستان متخلفانی را می آورد که خدمت پیامبر صلی الله علیه و اله آمدند و از او طلب استغفار می کردند یعنی او را واسطه می کردند تا برای آنها در نزد خداوند استغفار کند و در سوره منافقون آیه 5 منافقین را سرزنش می کند که وقتی بدانها گفته می شود پیامبر(ص) را واسطه قرار دهید و به وسیله او استغفار کنید رو بر می گردانند و استکبار می ورزند!

پس مشخصاً این عمل شرک نیست و به این معنا هم نیست که العیاذبالله خداوند متأثر از یک امر ممکن می شود بلکه بدین معنا است که خداوند خود اینان را وسیله تقرب و توجه قرار داده است چنان چه در سوره مائده آیه 35 بدان اشارت رفته است.

و اما اینکه بعضی می گویند اگر پیامبران و اولیاء خداوند در قید حیات باشند این عمل اشکال ندارد ولی اگر از دنیا رفته باشند این عمل سود نمی بخشد و ضمناً اعتراف می کنند که در این صورت یک عمل لغو است نه یک عمل مشرکانه ولی در جواب باید گفت ما معتقد هستیم که پیامبران و اولیاء و بلکه همه انسانها بعد از مرگ نابود نمی شوند بلکه از نشئه ای به نشئه دیگر منتقل می شوند که با این دنیا در تعامل هستند، هم اثر می پذیرند و هم اثر گذار هستند که می توان علاوه بر آیات قرآن کریم و آیاتی که درباره شهداء[4] و سخن شهید[5] آمده است، عمل مسلمین را که هر روز در نمازهای خود پیامبر صلی الله علیه و آله را خطاب قرار داده و می گویند: "السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته"  دلیل بر آن دانست آیا این سلام فرستادن و خطاب کردن لغو و بیهوده است؟

پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ بدر جنازه مشرکین را در چاه انداخت و با آنان سخن گفت یکی از صحابه عرض کرد یا رسول الله اینها می شنوند؟ پیامبر(ص) فرمود شما از آنان شنواتر نیستید.[6]

و وقتی پیامبر(ص) به قبرستان بقیع مشرف می شدند می فرمود:( السلام علیکم دار قوم مؤمنین)[7]

به هر تقدیر تردیدی برای ما باقی نمی ماند که بر اساس متون دینی وقتی اولیاء خداوند را خطاب قرار می دهیم آنان حرف ما را می شنوند و تقاضای ما را در می یابند و برای ما نزد خداوند دعا می کنند که خداوند حاجت مشروع ما را بر آورده کند و خود در این سببیّت هیچ گونه استقلالی ندارند.



[1]سوره توبه، آیه 103.

[2]سوره نساء، آیه 64.

[3]سوره یوسف، آیات 97و98 .

[4]سوره بقره، آیه 154 و سوره آل عمران، آیه 70.

[5]سوره یس، آیات 26و27.

[6] صحیح بخاری، ج 5، باب قتل ابی جهل و سیرة النبویة ابن هشام، ج 2، ص 292 و....

[7] صحیح مسلم، ج2، باب مایقال عند دخول القبر.

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:14 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

دعای ایجاد امنیت و سلامت

پرسش:
آیاامکان دارد ذکری(دعایی) را معرفی کنید که بتوان آن را هر روز خوانده و آن ذکر برای امنیت و سلامت مجرب و مفید باشد؟
پایگاه حوزه5770، 5770
پاسخ:

آنچه در دعا مهم است نیت صادق و خالص است و انسان می تواند خواسته ها و حاجت ها و نیازهای خود را با هر زبان و هر بیانی از پروردگار مهربان در خواست کند و امید استجابت داشته باشد . اما در عین حال عبارتهای زیبا و پر معنایی برای دعا در موارد مختلف از معصومین (ع) رسیده است، ازجمله:

1) دعایی است که (برای سلامت و امنیت) از انس روایت شده که گفت: رسول خدا(ص) فرمود: هر کس این دعا را در هنگام صبح و شب بخواند خداوند تبارک و تعالی چهار فرشته را بر او می گمارد که او را از جمیع جهات محافظت نماید و او در امان خدا خواهد بود اگر چه جن و انس بخواهند به او آسیب برسانند نمی توانند.

آن دعا عبارت است از:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ سَمٌّ وَ لَا دَاءٌ بِسْمِ اللَّهِ أَصْبَحْتُ وَ عَلَی اللَّهِ تَوَکَّلْتُ بِسْمِ اللَّهِ عَلَی قَلْبِی وَ نَفْسِی بِسْمِ اللَّهِ عَلَی عَقْلِی وَ دِینِی بِسْمِ اللَّهِ عَلَی أَهْلِی وَ مَالِی بِسْمِ اللَّهِ عَلَی مَا أَعْطَانِی رَبِّی بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْ‏ءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ اللَّهُ رَبِّی لَا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ مِمَّا أَخَافُ وَ أَحْذَرُ عَزَّ جَارُکَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُکَ وَ لَا إِلَهَ غَیْرُکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسِی وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ سُلْطَانٍ شَدِیدٍ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ مِنْ شَرِّ قَضَاءِ السُّوءِ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّکَ عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ أَنْتَ اللَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّی الصَّالِحِینَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ‏[i]

2) سعید بن ابی الفتح بن الحسن القمی می گوید: من دچار مرضی شدم که پدرم مرا به بیمارستان برد و پزشکان بعد از بحث و بررسی گفتند که شفای این مرض فقط در دست خداست. من محزون و با قلبی شکسته برگشتم و به کتابی از کتابهای پدرم دست یافتم که پشت آن نوشته شده بود که امام صادق(ع) از پدرانش(ع) و آنها از حضرت رسول اکرم(ص) نقل کرده اند که فرمود: هر کس مرضی داشته باشد و بعد از نماز صبح چهل مرتبه این ذکر را بگوید:بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم‏و بعد بادستشبر آن بمالد خداوند تعالی آن مرض را بر می دارد و شفا می دهد.

پس من تا اذان صبح صبر کردم، بعد از بجا آوردن نماز صبح چهل مرتبه آن را تکرار کردم و با دستم بر مرض مالیدم، خداوند آن را برطرف کرد، در حالی که ترس برگشت آن را داشتم بر جای خود نشسته بودم و تا سه روز این گونه بود و بعد پدرم را با خبر کردم و او شکر گذاری به درگاه حق تعالی کرد.

سپس این قضیه را برای بعضی از اطباء حکایت می کرد، کافر ذمیی بود که مرا دید بعد از این دید مریضی من خوب شده حکایت را برایش تعریف کردم، مسلمان شد و گفت «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله»[ii]

این ذکر را سید بن طاووس نقل کرده و گفته این ذکر مجرب است و ابن فهد این کار را انجام داده و از آن منتفع شده است و علامه مجلسی نیز این را ذکر کرده فقط او چهل روز بر آن مداومت کرده و بعد شفا یافته است و کفعمی نیز در بلدالامین این ذکر را نقل کرده و گفته که این ذکر زیاد تجربه شده است.


[i]  بحارالأنوار ج : 83 ص : 314

[ii] بحارالأنوار ج : 92 ص : 64

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:14 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

آیا «ارحم من لیس له الدنیا» صحیح است؟

پرسش:
مدتی در آخرین سجده نمازها دعای «یا من له الدنیا و الاخرة ارحم لمن لیس له الدنیا و الاخرة» را می خواندم ولی متاسفانه ندانسته ل در لمن را نمی خواندم و آنرا بجای لمن، من تلفظ می کردم که کاملا مفهوم تغییر می کند اولا آیا این کار حرام بوده است؟ و ثانیا آیا تمام نمازهای من در این مدت باطل بوده است؟ ضمنا من مقلد آیت اله مکارم شیرازی هستم.
پایگاه حوزه6574، 6574
پاسخ:

فعل «رحم یرحم» که امر آن «ارحم» است بصورت متعدی نیز استعمال می گردد، بنابراین، این دعا بنحو «ارحم من لیس له الدنیا و الاخره» صحیح است.

در دعای ابوحمزه ثمالی دارد «ارحم فی هذه الدنیا غربتی و عند الموت کربتی» که کلمه غربتی مفعول و بدون واسطه و بدون «لام» بکار رفته است.

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:15 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

آداب دعای معروف ماه رجب

پرسش:
چرا در یکی از دعا های ماه رجب مردها باید هنگام خواندن قسمت آخر دعا محاسن خود را با دست چب گرفته و انگشت اشاره دست راست را تکان دهند؟
پایگاه حوزه4565، 4565
پاسخ:

احکام و امور عبادی جزو مسائل تعبدی هستند. اگر متن روایت و سند خود علت حکمی را گفته باشد و به اصطلاح منصوص العلة باشد، ما می توانیم به علت آن دست یابیم ولی اگر منصوص العله نباشند ما نمی توانیم با عقل خود علت این احکام را دریابیم و به اصطلاح علت احکام مولوی و عبادی را نمی توان استنباط کرد .البته معلوم است که هر دستور عبادی و دینی قطعاً فلسفه و علت دارد اما همیشه ما به آن دسترسی نداریم و آن چه که از مصالح یک حکم شرعی و عبادی درک می کنیم در واقع حکمت های آن هستند و نه علتهای آن.

بنابراین ما از روی تعبد و بخاطر اطاعت امر معصومین(ع) چنین اعمالی را انجام می دهیم.

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:15 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

خداوند چند نام دارد؟ و آیا در دعائی برای خداوند 99 اسم آمده است؟

پرسش:
می خواهم بدانم خداوند چند نام دارد؟ در دعائی بیش از 99 نام که به اسماء الحسنی معروفند، برای خداوند آورده شده است ، آن دعا را از کجا می توانم بدست آورم؟
پایگاه حوزه1485، 1485
پاسخ:

مرحوم علامه طباطبائی (ره) در تفسیر المیزان جلد 8، صفحه 359 تا صفحه 365، بحث مبسوطی در عدد اسماء الهی آورده اند و بعد از ذکر ادله و روایات می فرمایند:

 بطور مسلم، عدد اسماء خداوند از 99 نام بیشتر است، که در دعای جوشن کبیر (مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی) به 1000 نام می رسد.

و باز ایشان در جلد 8، المیزان صفحه 360 به نقل از کتاب توحید صدوق صفحه 194 و از کتاب درّالمنثور سیوطی جلد 3، صفحه 148، متن کامل روایت ِدعائی که حاوی ذکر 99 نام خدا باشد، را آورده است. به آن روایت مراجعه کنید .

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:15 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

دعا برای برگشت غلام فراری

پرسش:
نظر شما در رابطه با این سخن که از امامان شیعه نقل شده چیست؟
پایگاه حوزه3305-2، 3305-2
پاسخ:

در مورداین خبر باید گفت که باید در اسناد آن تحقیق به عمل آید، البته این بدان معنا نیست که هر روایتی را که ما نتوانستیم با ملاکهای خود تشخیص دهیم آن را نادرست قلمداد کنیم. بالأخره ما بشر و محدود هستیم، مسائلی را یک زمانی نمی دانستیم و الآن می دانیم، جای این احتمال هست که مطالبی را که الآن نمی دانیم بعداً بفهمیم. شما تصور کنید اگر کسی به دانشمندان بزرگ گذشته، ابزار و تکنولوژی جدید را می گفت چقدر مورد پذیرش آنان قرار می گرفت؟ ما دنیا را تا آخر ندیده ایم و نمی توانیم هر چه را که عقل و دانش ما بر نتابید آن را ناحق و نادرست بخوانیم. مگر آنکه در تضاد صریح با عقل و دانش باشد.

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:16 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

حکم دعا نمودن به زبان فارسی در قنوت

پرسش:
طبق نظر آیت الله بهجت خواندن دعا به زبان فارسی در قنوت نماز چه حکمی دارد؟
پایگاه حوزه5422، 5422
پاسخ:

اظهر، جواز قنوت به غیر عربی است و باید به هر لغتی که می­خواند صحیح بخواند تا وظیفه خود در قنوت را انجام داده باشد و هم چنین بنابر احتیاط واجب باید دعا خواندن به صورت غلط را در هر جای نماز که باشد، ترک کند.[i]


[i]-رساله حضرت آیت الله بهجت مسأله 922.

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:18 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

راهی برای استجابت دعا

پرسش:
آیا راهی وجود دارد که انسان از خداوند تقاضا کند و دعایش برآورده شود؟
پایگاه حوزه4806-14، 4806-14
پاسخ:

بعضی از دعاها قطعاً به مصلحت ما نیست و به ضرر ما می باشد و خداوند با مهربانی خود آنها را استجابت نمی کند ولی در عوض روز قیامت پاداش این دعاهای مستجاب نشده را به گونه ای پرداخت خواهد کرد که آدمی آرزو می کند ای کاش هیچ کدام از دعاهای او مستجاب نمی شد تا امروز به پاداشهای بیشتری دست یابد. مستجاب الدعوه بودن هرگز نشانه عظمت آدمها نیست گاهی خداوند دعای بنده ای را فوری اجابت می کند چون به او علاقه ندارد و گاهی دعای فردی را دیرتر استجابت می کند تا او بیشتر به خدا و معنویت نزدیک شود و خداوند او را بیشتر دوست دارد به هر تقدیر خود اینکه انسان موفق شده است دعا کند جواب گرفته است و لازم نیست حتماً مورد درخواستی او هم اجابت شود.

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:21 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

راههای استجابت دعا

پرسش:
ممکن است راههای استجابت دعا را نام ببرید؟
پایگاه حوزه4138، 4138
پاسخ:

دسترسی به عوامل استجابت دعا از عهده ما خارج است و تنها این شرایط را می توان از زبان وحی الهی و اولیاء خداوند دریافت. اموری از قبیل حرام خواری و گناه موجب عدم استجابت دعا هستند.

    در روایات اسلامی به عواملی به عنوان مقدمات استجابت دعا اشاره شده است که چند مورد آن را بیان می کنیم :

   1- مقدمات دعا باید با استغفار و نام بردن خداوند به اسماء حسنی و صلوات فرستادن بر محمد و آلش باشد. و نیز توجه و عنایت به عظمت حضرت حق:

   2- دعای بعد از نماز: امام صادق(ع) فرمودند :( بر شما باد به دعا بعد از نماز که به اجابت خواهد رسید).[i]

   3- دعا برای همه کردن: پیامبر اکرم(ص) فرمودند :( چون یکی از شما دعا می کند همه را دعا کند که این گونه دعا به اجابت نزدیکتر است و اگر کسی پیش از دعا برای خود برای چهل تن از برادران دینی دعا کند برای خودش و آنها به اجابت می رسد)[ii]

   4- دعا هنگامی که دل نرم و شکسته باشد: پیامبر(ص ) فرمودند: دعا را هنگامی که دلتان شکسته می شود غنیمت دانید که رقت قلب ، رحمت است[iii]

   5- با بسم الله الرحمن الرحیم شروع شود پیامبر(ص) فرمودند : دعائی که با بسم الله الرحمن الرحیم شروع گردد مردود نشود[iv]

   6- خواندن نماز: امام صادق(ع) فرمودند : کسی که وضوی کامل بسازد و دو رکعت نماز با رکوع و سجود کامل بخواند و پس از سلام خداوند عزوجل را ستایش نماید و بر محمد درود فرستد و سپس حاجت خویش را درخواست نماید چنین خواستی به جا و به مورد است و چنین کسی محروم نگردد.

   7- دعا در هنگام باران و جهاد و تلاوت قرآن ... امام علی(ع) فرمودند:( در پنج مورد دعا را غنیمت بشمارید: 1ـ هنگام تلاوت قرآن 2ـ اذان 3ـ باریدن باران 4ـ جهاد با کفار 5ـ هنگامی که مظلومی به ظالمش نفرین می کند که در آن حال حجابی میان او و عرش خدا نباشد).

   8-کوچک نشمردن دعاها: امام علی(ع) فرمودند: خداوند اجابتش را در دعاها پنهان داشته پس هرگز هیچ دعایی را کوچک مشمارید.

   9- دعا از بیمار : امام صادق(ع) فرمودند: بیمارانتان را عیادت نمائید و از آنها بخواهید که شما را دعا کنند که دعای بیمار با دعای ملائکه برابری می کند[v]

   10- دعای توأم با احسان به مستحقین: پیامبر(ص) فرمودند: اگر دعا با احسان به مستحقین توأم بود آن مقدار دعا کافی است که غذا به نمک نیاز دارد.

    11- امام صادق(ع) فرمود:( هنگامی که یکی از شما حاجتی از حوائج دنیا یا آخرت از خدا مسئلت دارد بایستی از مدح و ثنای پروردگار آغاز کند و بر محمد و آل محمد درود فرستد و سپس به گناه خویش اعتراف کند آنگاه حاجت خود را از خدا بخواهد)[vi]

    12- دعاء دسته جمعی: امام صادق(ع)فرمودند:( هرگاه پدرم (امام باقر(ع) را مشکلی پیش می آمد که او را اندوهگین می ساخت زنان و کودکان را کنار خود جمع می کرد و خود دعا می کرد و آنان آمین می گفتند)[vii]

    13- پیامبر(ص) فرمودند:( چهار کس دعایشان رد نشود و درهای آسمان به رویشان باز است: 1ـ دعای پدر در باره فرزند 2ـ نفرین مظلوم بر ظالم 3ـ دعای کسی که به عمره رفته تا گاهی که باز گردد 4ـ دعای روزه دار تا افطار)

    14- دعای دیگران، امام علی(ع) فرمودند:( دعای هر کسی را کوچک مشمرید اگر یک نفر یهودی درباره شما دعا کند به اجابت رسد در صورتی که درباره خودش مستجاب نگردد)[viii]

   و اما برخی از چیز هایی که موجب عدم استجابت دعا می شود:

   1- گناه عامل بزرگی برای عدم استجابت دعا : حضرت علی (ع) در دعای کمیل می فرمایند: اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا ، که از این بیان استفاده می شود که گناه موجب حبس دعا و عدم استجابت دعا می گردد .

   2- دعا به جا باشد، امام صادق(ع) فرمودند:( چهار نفر دعایشان مستجاب نمی شود: 1ـ آن که در خانه نشسته و می گوید خداوندا مرا روزی ده خداوند به او می فرماید:( مگر ترا نگفتم در پی کسب و کار باش) 2ـ آن که زنش را نفرین می کند خداوند می فرماید:( مگر من اختیار طلاق او را به دست تو ندادم) 3ـ آن که مال و ثروت خود را هدر دهد و سپس می گوید خدایا روزیم ده خداوند می فرماید (مگر نگفتم به مالت رسیدگی کن) 4ـ و کسی که مال خویش را بدون گواه و مدرک به وام دهد که خداوند می فرماید:(مگر من دستور ندادم که بر وام خویش گواه بگیرید)[ix] 

   3- گاهی از اوقات به مصلحت بنده نیست که خداوند آن دعا را به اجابت برساند ولی در مقابل خداوند بجای آن دعا ، گناهان بندگان خود را می آمرزد .


[i]بحار، جلد 59، صفحه 1.

[ii] بحا الانوار جلد 93.

[iii] بحا الانوار جلد 93.

[iv] بحا الانوار جلد 93.

[v] بحار الانوار، جلد 81، صفحه 219.

[vi] بحار الانوار، جلد 93، صفحه 305و 312.

[vii]  بحار الانوار، جلد 46، صفحه 297.

[viii]  بحار الانوار، جلد 93، صفحه 294.

[ix]  بحار الانوار، جلد 71، صفحه 344.

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:21 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی

شرایط و راههای استجابت دعا

پرسش:
چرا گاهی اوقات هر چه خدا رو صدا می زنیم حس می کنیم صدای ما را نمی شنود مثلا گروهی می گویند ما فلان دعا را خواندیم و حاجت گرفتیم ولی هر کدام را امتحان کردم جواب نداد. حتی دعاهایی در مورد مسایل غیر دنیایی، حتی در رابطه با خود خدا اما دریغ از یک اشاره و یک جواب. من بدم ولی خدای من که از این حرفها بزرگتره. اینارو می دونم ولی علت جواب نگرفتنم را نمیدونم؟ حس می کنم اصلاً صدایم بهش نمیرسه کمکم کنید تا شاید روحیه بگیرم گاهی اوقات از خودم متنفر می شوم.
پایگاه اسلام کوئست،
پاسخ:

نکته اصلی پاسخ شما با دقت در این آیه قرآن روشن می شود : «بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را .....»[1]
در آیه علاوه بر این که دعا از جنبۀ مقدمی و برای رسیدن به مقصود و حاجت، مورد توجه قرار گرفته است (ادعونی استجب لکم)، از جنبۀ ذی المقدمی نیز لحاظ شده است (ان الذین یستکبرون عن عبادتی ...).
یعنی؛ دعا هم طلب است و هم مطلوب (چه مستجاب شود و چه نشود، مطلوب است)، هم وسیله است و هم غایت ، هم مقدمه است و هم نتیجه و هدف. و سرّ اصرار و تاکید روایات هم در همین نکته نهفته است[2].
بعبارت دیگر؛ فلسفه و هدف اولی دعا کردن، خود دعا کردن و زنده نگه داشتن حالت دعا است و اگر کسی توفیق دعا کردن پیدا کرد باید مطمئن باشد که مورد عنایت خدا قرار گرفته و در حقیقت خواستۀ اصلی او که مناجات، سخن گفتن و ارتباط با خدا بوده به دست آمده است اما دریافت خواستۀ مورد نظر، هدفِ در مرتبۀ دوم است که برای به اجابت رسیدن آن باید شرایطی را در نظر داشت و رعایت کرد؛ از جمله اینکه:
1. انسان از خدا چیزی را بخواهد که، حرام نباشد، یا به ضرر دیگران نباشد و یا ...
2. هم چنین دعایی که در روایات و آیات، سفارش فراوان به آن شده، دعا و درخواست در بارۀ حاجات و حوایج معنوی است. مانند درخواست توفیق برای اطاعت اوامر الاهی و ترک محرمات، و دعا برای جامعۀ اسلامی و مؤمنان و ... .
3. اگر چه آموزه های دینی به ما می گوید در امور کوچک و بزرگ دعا کنیم و در دعا اصرار و پی گیری داشته باشیم، ولی برای تشخیص صلاح و مصلحت در دعا باید، به این نکته توجه کرد که دعا نیز امری قانون مند است، لذا نباید با قوانین تشریعی و تکوینی پروردگار در تعارض باشد.
4. در حصول نتیجه هم نباید شتاب کرد، و باید استجابت را از جهت زمان به خدا واگذار نمود، تا آنچه مصلحت است عمل نماید.[3]
5. از طرفی نیز اموری نظیر «ذکر صلوات در ابتدا و انتهای هر دعا، مراقبت از قلب در برابر وسوسه های شیطان، قطع امید از غیر خدا و تنها تکیه نمودن بر او» به استجابت دعا کمک می کنند.
انسانی که در همۀ امور ذاتاً فقیر و محتاج به وجود بی نیاز خدا است بدون تردید، دعا کردن در همه شرایط، در صورت اجابت و یا عدم اجابت آن به نفع انسان است؛ زیرا اگر دعا به زبان استعداد باشد، دست رد به سینۀ سائل نمی‏خورد و دعایش پذیرفته خواهد شد. از آن جهت که فیض خداوند کامل و فوق کمال است و اگر پذیرنده، استعداد پذیرش فیض را داشته باشد، فیض الهی از خزینه‏هایی که پایان ندارد و کمبودی در آنها ایجاد نمی‏شود، بر او افاضه خواهد شد.
چگونه می توان از درگاه چنین خدایی ناامید و مأیوس شد؟ خداوندی که نگاه لطف و رحمتش عالم گیر است، دعا و مناجات و توبه و بازگشت، را عمومیت بخشیده و همۀ انسان ها را به درگاه خویش فراخوانده است. چنانچه می‏فرماید: «ای بندگان من که بر خود ستم و اسراف کرده‏اید از رحمت خدا نا امید نشوید».[4]
بعلاوه، صفت یأس و ناامیدی از رحمت خدا، از جمله بزرگترین گناه و کفران الهی محسوب شده و موجبات محرومیت و هلاکت ابدی انسان را فراهم می سازد. و باز می‏فرماید: «کیست که ناامید از رحمت خدا شود، مگر گمراهان و اهل ضلالت».[5]
بلکه از بعضی آیات معلوم می‏شود که: «مأیوس نمی‏شوند از رحمت خدا مگر کفار.»[6] پس هیچگاه نباید از توسل و دعا به درگاه الهی ناامید و مأیوس شد.[7]


[1] مؤمن، 60؛ "وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‏ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین" پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر می‏ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می‏شوند!».‏

[2] برای آگاهی بیشتر، نک: مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص226-237. اقتباس از سؤال 721 (سایت: 746)، نمایه: نحوه و چگونگی تشخیص مصلحت در دعا.

[3] اقتباس ازنمایه: نحوه و چگونگی تشخیص مصلحت در دعا، سؤال 721 (سایت: 746).

[4] «یا عِبادیَ الَّذینَ اسْرَفُوا عَلی انْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»، زمر: 53.

[5] «وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ الا الضَّالُّونَ»، حجر: 56.

[6] «لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ الا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ»، یوسف: 87.

[7] برای مطالعه و آگاهی بیشتر رجوع کنید به: نمایه: نحوه و چگونگی تشخیص مصلحت در دعا، سؤال 721 (سایت: 764) و شرایط استجابت حتمی دعا، سؤال 197 (سایت: 983). و استجابت دعای گناه کاران، سؤال 1379 (سایت: 1412).

مطالب مرتبط


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 3 فروردین 1391  1:21 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها