پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
3 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي پاييز 1388; 11(1 (41)):73-102. |
|
«عدم تمايز احکام اخلاقي و فقهي اسلام از حيث الزام» |
|
مهدوي كني صديقه |
|
|
بسياري از انديشمندان اسلامي در آثار و نظرات خود، ميان احکام اخلاقي و فقهي قرآن تمايز نهاده اند؛ در حالي که با بررسي ساختار، مباني، قلمرو، هدف و موضوع گزاره هاي اخلاقي حوزه خانواده و تطبيق آنها با گزاره هاي فقهي قرآن مي توان به نتايج همساني بخصوص در مساله الزام دست يافت. اين پژوهش از طريق بررسي منشا الزام در فقه و اخلاق و نماياندن همساني منشا آنها، عدم تمايز الزام را در برخي گزاره هاي فقهي و اخلاقي ثابت مي کند. الزام در گزاره هاي اخلاقي قرآن، مبتني بر فطرياتي است که با کمک عقل کشف و با اراده الهي اعتبار مي شوند و از اين نظر هيچ تفاوتي با منشا الزام در گزاره هاي فقهي قرآن ندارند؛ هر دو از يک سرچشمه سيراب مي شوند، هر دو در تنظيم رفتارهاي اختياري انسان، در تکامل روحي و معنوي او، و در نظم، امنيت و سعادت جامعه موضوعيت دارند و هر دو نيز داراي ضمانت اجرا مي باشند؛ اما ضمانت اجراي احکام فقهي، به جز عبادات، جنبه جزايي و جريمه دارد و در دادگاههاي بشري، قابل بررسي و دادرسي است؛ در حالي که ضمانت اجراي قواعد اخلاقي جنبه معنوي و وجداني داشته و علاوه بر آثار وضعي دنيايي، عقوبت اخروي دارند، ولي قابل پيگيري در دادگاههاي حقوقي نيستند. با اثبات اشتراک منشا الزام مي توان راه هايي را که فقها براي اجراکردن احکام فقهي پيشنهاد نموده اند، براي احکام اخلاقي نيز (البته با لحاط تفاوت ها) پيشنهاد نمود.
|
|
كليد واژه: الزام، اخلاق، اعتبار، فطرت، عقل |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391 1:26 PM
تشکرات از این پست