پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
2 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي زمستان 1388; 11(2 (42)):35-55. |
|
ساحت ديني در انديشه مارتين هايدگر |
|
علمي قربان |
|
|
پرسش از "ساحت ديني" در انديشه هايدگر از ماندگارترين پرسش هايي است که به رابطه ميان دين، الاهيات و فلسفه در زندگي و انديشه وي مي پردازد. بحث هاي هايدگر راجع به ايده ها و شخصيت هاي ديني و همچنين اشارات خود او راجع به اهميت اين ايده ها و شخصيت ها در شکل گيري پروژه فلسفي وي، بيانگر نقش دين به طور کلي، و الاهيات مسيحي، به نحو خاص، در انديشه و زندگي اوست. هرچند تفکر هايدگر سرچشمه هاي متعددي دارد، اما الاهيات مسيحي و عرفان تاثيري پايدار بر آن داشته است. مبناي هايدگر در تحليل وجود، با مبناي متفکران مسيحي مانند آوگوستين، اکهارت، لوتر، و کيرکگور مشترک است. هايدگر با استفاده از روش پديدار شناسي به بررسي زندگي اصيل پرداخته و معتقد است اين زندگي در يک روش ديني قابل تجربه است و چنين تجربه اي را مي توان در مسيحيت اوليه يافت. اگرچه تجربه ديني تنها تجربه مورد علاقه او نيست؛ با اين حال، او دين را يک امکان اساسي زندگي انساني و کاملا متفاوت با فلسفه مي داند.
هر چند هايدگر از اظهار نظر صريح در باره حقيقت خداوند سکوت کرده و هستي را با تلقي ديني و مابعدالطبيعي ازخدا يکي نمي شمارد، اما اوصافي از هستي ارايه مي دهد که معمولا براي خدا به کار رفته است. بسياري از سخناني که هايدگر در باره هستي مي گويد يادآور الاهيات سلبي است. ديدگاه او را مي توان کوششي براي پروردن ايمان در دنياي معاصر، خارج از اشکال سنتي اعتقاد، به شمار آورد.
|
|
كليد واژه: ساحت ديني، الاهيات، انديشه، فلسفه، هستي |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391 1:23 PM
تشکرات از این پست