0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):5-35.
 
تبيين معرفت نفس از ديدگاه ابن عربي
 
لاريجاني صادق,عزيزي علويجه مصطفي
 
 
 

«معرفت شهودي نفس» از ديرباز در کانون توجه و اهتمام عارفان و حکيمان اسلامي قرار داشته است. از جمله کساني که در آثار گوناگون خود به اين موضوع اساسي پرداخته، محيي الدين ابن عربي است. وي معتقد است نفس انسان حقيقتي لايه لايه و ذومراتب است که در نهايت سير خود به حقيقه الحقايق و خداوند متعال منتهي مي شود. از ديدگاه ابن عربي رابطه حق تعالي و نفس انسان، رابطه ميان مطلق و مقيد است. نفس، تعين يافته يک حقيقت اطلاقي يعني حق تعالي است. به نظر ابن عربي، تنها يک راه براي معرفت حضوري به مراتب باطني نفس وجود دارد و آن تجلي و ظهور حق تعالي بر دل و باطن سالک است.
در اين مقاله مي کوشيم در پرتو مباني ويژه ابن عربي مانند وحدت وجود، تجلي و تجرد نفس، تبيين سازوار و منسجمي از «معرفت نفس» ارايه کنيم. از اين رو، در گام نخست، به تبيين پاره اي از پيش فرض ها و مبادي معرفت نفس مي پردازيم، سپس ديدگاه ابن عربي را در خصوص معرفت شهودي نفس تبيين مي کنيم. و در انتها، «مراتب معرفت نفس» را، که شامل سه مرتبه مثالي، عقلي، و فنا في اله است، طرح مي کنيم.

 
كليد واژه: مطلق، مقيد، تجلي، مثال، عقل، فنا في اله
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):37-68.
 
آکوئيناس «مدافع» ارسطو در نياز فضايل عقلي به جهت دهي فضايل اخلاقي
 
ميانداري حسن*
 
* موسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ايران
 
 

ترنس اروين استدلال مي کند که آکوئيناس به پرسشي که ارسطو طرح کرده بود ولي پاسخ نداده بود، پاسخ داد. پرسش اين است که آيا بين فضايل عقلي و فضايل اخلاقي ارتباطي وجود دارد؟ پاسخ اين است که بله، فضايل اخلاقي به فضايل عقلي براي رسيدن به غايت نهايي جهت مي دهند. فضايل اخلاقي مي گويند که در زمينه چه اموري بايد انديشيد، چقدر به امور ديگر بايد پرداخت و چقدر بايد براي امور عقلي زمان گذاشت. آکوئيناس علاوه بر فضايل اخلاقي به فضايل موهبتي قايل است و به آنها به ويژه به محبت، در جهت دهي مذکور، نقش محوري مي دهد. نگارنده استدلال مي کند که اولا ارسطو هم به اين پرسش پاسخ داده بود. ثانيا بين فضايل عقلي و فضايل اخلاقي تفاوت نوعي وجود ندارد. ثالثا يک فضيلت است که هم در امور عقلي عمل مي کند و هم در امور اخلاقي. رابعا ريشه اشکالات در طبيعت گرايي اخلاقي آکوئيناس، به تبع ارسطوست.

 
كليد واژه: فضيلت عقلي، فضيلت اخلاقي، فضيلت گرايي معرفتي، ناطبيعت گرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):69-91.
 
حرکت جوهري معلوم و ثبات معرفت
 
گرجيان محمدمهدي,زنديه مهدي
 
 
 

بر اساس پذيرش حرکت جوهري که سراسر عالم ماده و طبيعت را يکپارچه حرکت مي داند اين پرسش پيش مي آيد که در اين صورت آيا مي توان به هيچ موجود مادي، معرفت پيدا کرد؟ به اين معنا که اگر جوهر اشيا مادي و به تبع آن، همه اعراض آن، يکپارچه حرکت باشد، به محض اينکه برخوردي ميان شيء خارجي با قوا و اندام هاي شخص مدرک روي دهد، آن شيء خارجي محو و ناپديد، بلکه نابود مي شود و شيء ديگري موجود مي گردد. بنابراين، آنچه که در مرتبه دوم با قوا و اندام هاي مدرک برخورد مي کند، همان چيزي نيست که بار اول با آنها برخورد کرده است و بر اين اساس، معرفتي که از اشياء مادي به ظاهر ثابت و پايدار، از حيوان گرفته تا نبات و جماد حتي صخره و پولاد، به دست مي آيد، به واقع معرفت به يک واقعيت نيست، بلکه معرفت به واقعيت هاي فراوان و حتي قسمت ناپذير است. بنابراين، خود معرفت هم، شناخت واحدي نيست بلکه در حقيقت، معرفتي گسسته و تغييرپذير و ناپايدار است.
براي پاسخ به اين پرسش بايد ديد که بر اساس نگرش ملاصدرا در خصوص حرکت، حرکت جوهري، حقيقت علم و معرفت، و به طور کلي هستي، پاسخ پرسش هاي مزبور چيست و در اين زمينه چه ديدگاه هايي مطرح شده است، تا بتوان بر اساس آن ثبات معرفت را در عين حرکت جوهري معلوم استنتاج کرد.

 
كليد واژه: حرکت جوهري، حقيقت علم، معرفت، ثبات معرفت، صورت نوعيه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):139-160.
 
آموزه هاي واقع گرايي علمي و براهين مويد آن
 
فتحي زاده مرتضي*
 
* دانشگاه تربيت معلم کرج
 
 

واقع گرايي علمي عبارت است از اين ديدگاه که بهترين نظريه هاي علمي ما توصيف هاي تقريبا حقيقي از جنبه هاي مشاهده پذير و مشاهده ناپذير جهان مستقل از ذهن عرضه مي کند. مناقشه واقع گرايان و منتقدانشان بر سر اين ديدگاه در قلب مباحث فلسفه علم است. در اين مقاله، پس از بررسي اصول محوري موضع واقع گرايانه مي کوشيم ادله آنها را در پاسخ به انتقادات مطرح شده از سوي ديدگاه هاي رقيب ذکر کنيم.

 
كليد واژه: واقع گرايي علمي، ناواقع گرايي علمي، مفاهيم نظري، هويات نظري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):115-137.
 
بررسي نقدهاي سيداحمد فرديد بر ليبراليسم و غرب
 
حسني فر عبدالرحمن,افروغ عماد
 
 
 

غرب و مفاهيم و انديشه هاي مرتبط با آن مثل ليبراليسم، مدرنيته، دموکراسي، سرمايه داري، سکولاريسم، تکنولوژي، توسعه و غيره موضوع هايي است که براي کشورهاي غيرغربي مساله ساز شده است.
برخي افراد در توصيف ليبراليسم، به عنوان اصلي ترين و مهم ترين انديشه در دوران معاصر، تعبير «نظريه مدرن تمدن غرب» را به کار مي برند. انديشه ليبراليسم و برخي جلوه هاي غرب و تمدن آن به کشورهاي ديگر، از جمله ايران، به صورت واقعي و يا وارونه سرايت کرده است؛ برخي با آن همراه شدند و آن را پذيرفتند و برخي با آن مقابله کرده و به طرد، رد يا نقد آن پرداخته اند. همراهي با مدرنيته در اهميت دادن به قانون و مشتقات آن نظير قانون اساسي، پارلمان، برابري، مساوات، حق راي و محدود کردن قدرت پادشاه تبلور يافت؛ مقابله کنندگان نيز با قانون بشري، آزادي همه جانبه، برابري ميان همه (مسلمان و غيرمسلمان)، سکولاريسم (جدايي دين از دنيا)، آزادي بيان گسترده و آزادي عقيده، مخالف بودند؛ مخالفان و منتقدان نيز نسبت به آزادي، قانون گذاري، عدالت و مساوات، تعريف خاص از انسان و شناخت و هستي و غايت زندگي از نوع غربي مخالف يا منتقد بودند.
در اين مقاله به بررسي ديدگاه هاي سيداحمد فرديد مي پردازيم که از جمله کساني است که از منظر غرب ستيزي و با رويکردي از نوع علي و معلولي، در مخالفت با غرب و ابعاد ليبراليسم (مباني، ارکان و نتايج منتسب به ليبراليسم) ديدگاه هاي انتقادي مطرح مي کند.

 
كليد واژه: غرب، ليبراليسم، سيداحمد فرديد، انتقاد، غرب شناسي، غرب ستيزي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):93-114.
 
عمل و ترک عمل در مثنوي و بهگود گيتا
 
پازوكي شهرام,گراوند سعيد
 
 
 

در اين نوشتار مي کوشيم پس از بيان ضرورت، چيستي و سرچشمه اصلي عمل، با استناد به رويکردي ميان متني به تحليل مساله عمل و ترک عمل در مثنوي و گيتا بپردازيم. اين مقاله مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول ضمن بيان مقدمه اي کوتاه با اشاره به مفهوم عمل و انجام تکاليف ديني بر مبناي دو کتاب مذکور از ضرورت عمل به منزله وسيله و سبب وصول به حق سخن رفته و گفته شده که شان حقيقي انسان در اين جهان عمل است نه ترک عمل.
در بخش دوم مقاله از چيستي، سرچشمه اصلي و اقسام عمل سخن به ميان آمده است، و گفته شده که بر اساس گزارش هاي مثنوي و گيتا عمل آدميان بنا بر اغراض مختلف، متفاوت مي شود. برخي از سر ترس، برخي از سر عادت و برخي از سر عشق و ايمان عمل مي کنند. اما بنياد حقيقت عمل در توجه به نفس عمل است.
در بخش سوم نيز از مساله ترک عمل بحث شده است. در اين بخش، بي عملي محض در ترک تعلق خاطر و عدم دلبستگي به نتيجه عمل تفسير شده است. از اين رو ترک عمل در اين متون به معني ترک تعلق خاطر است که از عمل ناشي مي شود. يعني مرتبه اي که سالک در آن به فراسوي اغراض معتبر در اين جهان خاکي دست مي يابد.

 
كليد واژه: عمل، ترک عمل، آثار عمل، بي غرضي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):161-182.
 
در دفاع از عکس مستوي
 
واله حسين*
 
* دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

با ظهور منطق صوري جديد و پيشرفت در متمايز کردن صورت از ماده، مواردي از خلط صورت با ماده در منطق قديم آشکار شده است. عده اي معتقدند اين خلط در قاعده عکس مستوي که از قواعد صوري بسيار مهم است و در اثبات بسياري از ديگر قواعد صوري هم به کار مي رود، وجود دارد؛ چون در مواردي از اعمال قاعده عکس مستوي، استنتاج وجودي از شرطي صورت مي گيرد و اصل صادق، اما عکس کاذب است. علت اينکه پيشينيان آن را معتبر مي پنداشته اند، خلط ماده و صورت بوده است.
در اين مقاله به اشکالي مي پردازيم که منطقدانان متاخر بر قاعده عکس مستوي گرفته اند. مباني نظري اين اشکال را توضيح مي دهيم و آنگاه به تفاوت هاي منطق قديم و جديد در پيش فرض ها، اصول موضوعه و قواعد استنتاج مي پردازيم که غفلت از آنها سبب بروز اين اشکال شده است. سپس براي مثال هاي نقضي که در رد قاعده عکس مستوي آورده اند پاسخ هايي پيشنهاد مي کنيم. در پايان به بحث وجودي بودن قضيه جزييه مي پردازيم و سر آن را در منطق جديد و قديم مي کاويم.

 
كليد واژه: منطق صوري، عکس مستوي، ماده، صورت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 8 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):183-202.
 
تحليلي از مباني فلسفي ابن سينا در معاد جسماني و روحاني
 
مشكاتي محمدمهدي*
 
* گروه الهيات، دانشگاه اصفهان
 
 

مساله معاد از ديرباز مورد توجه فيلسوفان بوده است. آرزوي ديرينه فلسفه، تبيين عقلاني معاد جسماني بوده و هست. ابن سينا راه اثبات معاد جسماني را منحصر در شرع مي دانست و آن را خارج از توان عقل بشر قلمداد مي کرد. در حالي که دست عقل را در اثبات معاد روحاني باز مي گذاشت و شرع را در اين زمينه، مويد عقل مي دانست.
در اين مقاله، پس از ذکر ديدگاه هاي ابن سينا در خصوص معاد، با توجه به آثار مختلف وي، مباني فلسفي او را در انکار معاد جسماني تبيين کرده و نشان مي دهيم وي با قبول اين مباني، نمي تواند معاد جسماني را تبيين فلسفي کند و لذا تعبدا آن را مي پذيرد. در انتها نيز اصول معاد روحاني ابن سينا را بررسي مي کنيم؛ يعني آنچه که او را ملزم به قبول وجود سعادت و شقاوت براي نفس ناطقه صرف نظر از تعلق آن به جسم مي کند.

 
كليد واژه: ابن سينا، معاد جسماني، معاد روحاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 9 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):203-226.
 
نقش شريعت در سير کمال انسان
 
آقاحسيني حسين,سنجري زهرا
 
 
 

پرسش اصلي اين مقاله اين است که احکام دين (شريعت) چه سهمي در سير و سلوک عارف دارد و در اين طريق، التزام به احکام دين تا چه حد لازم و ضروري است؟ طرح اين موضوع، از مساله پايبندي عرفا به شريعت رفع ابهام مي کند؛ به همين منظور ابتدا معناي واقعي شريعت را مي کاويم و سپس نقش آن را در سير و سلوک عارف، از ابتدا تا انتها، بررسي مي کنيم. بدين ترتيب در مي يابيم که اگر شريعت را به معناي واقعي کلمه درنظر بگيريم ملتزم ترين افراد نسبت به آن عرفاي واقعي هستند که از ابتداي سير و سلوک خود تا آخرين مراتب سفر، پايبند به شريعت هستند و در حقيقت عرفان واقعي و سلوک حقيقي، چيزي جز پايبندي به شريعت و متابعت کامل از آن نيست و آنان که جز اين گفته اند يا ناآگاهانه در اين باب سخني طرح کرده و يا آگاهانه و مغرضانه به قصد خدشه دار کردن عرفان به بيان آن پرداخته اند.

 
كليد واژه: شريعت، طريقت، حقيقت، عبادت، سير و سلوک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 11 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):251-266.
 
گونه شناسي و تقرير برهان «فسخ عزايم» در خداشناسي
 
فلاح محمدجواد,قراملكي احدفرامرز
 
 
 

راه شناخت خداوند از طريق فسخ عزيمت راهي است متمايز از ديگر راه هاي شناخت خدا که در کلام علي (ع) گزارش شده است. در اين دليل شکسته شدن تصميم ها دال بر شناخت پروردگار است. اين روايت تحليل هاي مختلفي دارد؛ ازجمله تحليل هاي درون متني (مبتني بر آيات و روايات)، کلامي و فلسفي که همگي مبتني بر براهين رايج خداشناسي است. ساز و برگ ما در تحليل اين روايت مبتني بر تجربه قدسي افراد از فسخ عزايم است که مبناي آن نوع مواجهه فاعل شناسا با اين تجربه است. در تجربه قدسي حوادث خرد و کلان، آفاقي و انفسي همه حکايت از امر قدسي مي کنند، معنا دارند و معنايشان در هويت «از اويي» است. عرفت اله بفسخ العزايم را مي توان دعوت به چنين تجربه اي از روزمره ترين و در دسترس ترين حوادث دانست. حاصل اين تجربه شناختي است ثانوي و اشتدادي که سالک را در هر مرحله از شناخت به شناختي برتر مي رساند.

 
كليد واژه: فسخ عزايم، شناخت خدا، شناخت ثانوي، تجربه قدسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 10 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):227-250.
 
علم ديني از امکان تا تحقق
 
سليماني فاطمه*
 
* دانشگاه امام صادق (ع)
 
 

فرآيند تکوين علم ديني به اين نحو قابل تصور است که پشتوانه هاي متافيزيکي برگرفته از انديشه هاي ديني در مراحل مختلف فعاليت علمي به کار گرفته شود؛ به سخن ديگر، هرگاه مضامين متافيزيکي بتوانند در مراحلي چون گزينش مساله، انتخاب مفاهيم و الگوهايي براي فهم مساله، طرح پ‍ژوهش، انجام مشاهده، پيش بيني و تفسير، تاثيرآفريني خود را آشکار کنند، فرآيندي شکل گرفته است که محصول آن، دانش هايي متناسب با انديشه هاي ديني خواهد بود.
بنابراين، انديشه توحيدي پژوهشگر و نوع نگاه او به هستي در پژوهش او و نتايج حاصل از تحقيق او تاثير مي گذارد. قطعا يک پژوهشگر موحد جهان را يک قطبي ديده و براي موجودات ماهيت «از اويي» و «به سوي اويي» قايل است. در چنين تفکري با توجه به تعريفي که از انسان و نيازهاي مادي و دنيايي او مي شود، جهت گيري علم در راستاي رسيدن انسان به کمال قرب الاهي قرار مي گيرد.
در متون ديني و سيره ائمه نيز تشويق به پژوهش علمي و ارايه شيوه هاي مناسب تحقيق و استفاده از نتايج اين پژوهش ها جهت تقويت بينش توحيدي (افزايش ايمان) و تصحيح شيوه زندگي و نحوه برخورد با طبيعت و موجودات (عمل صالح)، مشاهده مي شود. علم کيمياي جابربن حيان نمونه اي عيني از علم ديني است که در تاريخ تمدن اسلامي شکل گرفت؛ علمي که از جهت روش، هدف، فرضيه پردازي و تفسير تحت تاثير انديشه ديني قرار داشت.

 
كليد واژه: علم ديني، علم سکولار، بينش توحيدي، علم کيميا، جابربن حيان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 12 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):267-286.
 
بررسي و تحليل زبان عرفاني در آثار عين القضات همداني
 
ميرباقري فرد سيدعلي اصغر,نيازي شهرزاد
 
 
 

پيدايش تصوف و عرفان و ورود معاني، تجربه ها و آموزه هاي عرفاني به حوزه زبان منجر به شکل گيري زباني خاص با نام زبان عرفاني شد. اين زبان به دو قسم زبان عبارت و زبان اشارت تقسيم مي شود. عارف در جريان سير و سلوک خود به انديشه ها، حقايق و تجربه هايي دست مي يابد که چگونگي بيان آن در قالب الفاظ، به دليل ماهيت اين گونه معارف، به سادگي امکان پذير نيست. اما عرفا با به کارگيري همه ظرفيت هاي زبان، دريافت هاي عرفاني خود را در قالب محدود لفظ و کلام به ديگران منتقل کرده اند. عين القضات همداني، عارف بزرگ قرن ششم هجري، به عنوان يکي از پيشروان تصوف اسلامي در آثار ارزشمند خود، انديشه ها و مواجيد عرفاني را با تعابير و تفسيرهاي بديعي ارايه مي کند. در اين پژوهش مي کوشيم ديدگاه هاي وي را درباره زبان و نحوه بيان بررسي کرده و آثار او را از لحاظ زباني تحليل و تبيين کنيم. حاصل بررسي ها نشان مي دهد، قاضي همداني از همه ظرفيت هاي زبان - زبان اشارت و زبان عبارت - براي تبيين آرا و عقايد و بيان تجارب عرفاني خود سود جسته است.

 
كليد واژه: عين القضات همداني، زبان عرفاني، تجربه عرفاني، تاويل، شطح
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 13 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):287-299.
 
بررسي و نقد ادله تجرد و جاودانگي نفس در رساله فايدون افلاطون
 
روحي سراجي غلامحسين*
 
* دانشگاه قم
 
 

در سير تاريخ فلسفه، افلاطون اولين فيلسوفي است که نفس را به عنوان جوهر مجرد مطرح کرد و آغازگر بحث عقلي و استدلالي در خصوص دوگانگي نفس و بدن، بقا و جاودانگي آن، اقسام نفس و قواي آن شد. از اين ميان، دلايل او بر تجرد و جاودانگي نفس که تا حدود زيادي فارغ از بيان اسطوره هاي و سمبليک مطرح شده کمتر مورد توجه و نقد مستقل قرار گرفته است. طرح و تحليل اين دلايل، بازسازي منظم آنها و نقد و ارزيابي نقاط قوت و ضعف اين استدلال ها موضوع اصلي اين مقاله است.

 
كليد واژه: افلاطون، نفس، جاودانگي، تجرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 14 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  پاييز و زمستان 1389; 12(1-2 (45-46)):301-321.
 
بررسي علم امام از ديدگاه شيخ مفيد
 
مشكي محمد*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد نائين
 
 

در اين مقاله، مي کوشيم ابتدا ديدگاه شيخ مفيد (ره) را در خصوص علم امام، منشا اين علم، علم امام به غيب، و اقسام اين علم تبيين کنيم. سپس قلمرو علم امام و مصاديق آن را طرح خواهيم کرد و نشان مي دهيم که علم امام به تمام صنايع، زبان ها و لغات، دانش فرشتگان و انبيا، تمام کتب آسماني، آگاهي از درون افراد، علم، علم الکتاب و ... تعلق مي گيرد.

 
كليد واژه: علم امام، منشا علم امام، علم غيب، قلمرو علم امام
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي  بهار و تابستان 1389; 11(3-4 (43-44)):5-27.
 
حمل اولي و شايع، به قيد قضيه و به قيد موضوع و فروكاهي معناي دوم به معناي اول
 
فلاحي اسداله,موحد ابطحي سيدبهاءالدين
 
 
 

فيلسوفان مسلمان حمل اولي و شايع را به دو معناي متفاوت به كار برده اند: 1. به قيد قضيه 2. به قيد موضوع. حمل اولي و شايع به قيد قضيه نخستين معناي اين دو اصطلاح و به ترتيب، به معناي «اتحاد مفهومي» و «حمل مصداقي» است؛ اما حمل اولي و شايع به قيد موضوع، معنايي است كه بعدها اختراع شده و به ترتيب، به معناي «اراده مفهوم موضوع» و «اراده مصاديق موضوع» است و در حقيقت، چيزي جز همان تفكيك معروف ميان «قضيه طبيعيه» و «قضيه غير طبيعيه» نيست. در اين مقاله، با بررسي كاربردهاي متعدد دو معناي حمل اولي و شايع در فلسفه اسلامي، به صورت بندي اين دو معنا در منطق جديد از سوي معاصران اشاره مي كنيم و خود صورت بندي ديگري پيشنهاد مي كنيم. در پايان مقاله، نشان مي دهيم كه منطق جديد مي تواند حمل اولي به قيد موضوع (يعني قضيه طبيعيه) را به حمل اولي به قيد قضيه فروبكاهد و از اين رو، تفاوت ها را به تشابه بدل سازد.

 
كليد واژه: حمل اولي ذاتي، حمل شايع صناعي، منطق جديد، فلسفه اسلامي، حمل اولي به قيد قضيه، حمل اولي به قيد موضوع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  1:15 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها