پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
4 : مقالات و بررسيها زمستان 1382; 36(دفتر 74):75-95. |
|
بررسي تطبيقي مباني تكثر گرايي ديني در قرآن از ديدگاه علامه طباطبايي و استاد مطهري |
|
حسيني (اخلاق) سيدحسن* |
|
* گروه آموزشي فلسفه علم دانشگاه صنعتي شريف |
|
در اين مقاله تكثرگرايي ديني با استناد به برخي آيات قرآني و با استفاده از ديدگاه هاي علامه طباطبايي و شهيد مرتضي مطهري مورد بررسي و مداقه قرار مي گيرد. طباطبايي و مطهري هر دو با الهام از تعاليم قرآني به تعدد و تكثر اديان الهي اعتقاد دارند و وحي همه انبيا را الهي و متصل به ذات ربوبي مي دانند. و هر گونه تلقي از وحلي به عنوان امري شخصي مكاشفه اي و يا تجربي را نفي مي كنند. و هر گونه تلقي از وحلي به عنوان امري شخصي مكاشفه اي و يا تجربي را نفي مي كنند. در عين حال اگر چه هر دو به وحدت حقه ديني اعتقاد كامل دارند اما در تفسير اين وحدت تفاوت هايي نيز به چشم مي خورد. در نگرش طباطبايي وحدت حقه ديني كه همان اسلام است شئون و تجليات گوناگوني دارد اما از ديدگاه مطهري اگرچه مفهوم دين انحصار وحياني ندارد اما پس از ظهور اسلام هيچ مصداق ديگري ندارد. هم چنين تفاوت معنايي تحول و تكامل ديني كه در آراء مطهري ديده مي شود با آنچه طباطبايي از تجليات و مراتب ديني گفته است يكي از وجوه اختلاف ديدگاه اين دو متفكر به شمار مي ايد. بر اين اساس از نگاه طباطبايي اعقتاد به خاتمين نه تنها تعارضي با حقانيت اصول ديني ندارد بلكه مكمل آن نيز مي باشد. اما شهيد مطهري نسخ اديان و شرايع توسط دين اسلام را ملازم معناي خاتميت دانسته است. هم چنين در نگرش طباطبايي، رستگاري و نجات اتباع اديان الهي مرتبط با حقانيت ديني است، اما شهيد مطهري با تفكيك كامل دو مقوله حقانيت و عدم عقاب، منكر هر گونه تلازم بين اين دو مقوله است.
|
|
كليد واژه: تكثرگرايي ديني، وحدت حقه ديني، حقانيت ديني، تجليات ديني، رستگاري |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
یک شنبه 24 اردیبهشت 1391 3:18 PM
تشکرات از این پست