پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
1 : مقالات و بررسيها بهار و تابستان 1384; 38(دفتر 77 (2)):11-34. |
|
فلسفه و شرايط گفتگو از چشم انداز مولوي با نگاهي تطبيقي به آراي باختين و بوبر |
|
پژوهنده ليلا* |
|
* دانشگاه قم |
|
اين گفتار با برشمردن دو عنصر زبان شناختي و جامعه شناختي در هر گفتگو ، بر اصالت ضرورت، و اهميت عنصر جامعه شناختي به عنوان يكي از اركان و پايه هاي اساسي برقراري گفتگو تاكيد مي ورزد . از نظر مولوي اساس گفتگو بر بنياد كنش ارتباطي ميان طرفين گفتگو و برقراري رابطه دو جانبه ميان گوينده (نويسنده ) و شنونده (خواننده ) بنا شده است . وي از اين ارتباط دو جانبه و سويه جامعه شناختي سخن با تعبير« اتصال»، «جذب» و «كشش» ياد كرده است . از اين منظر حضور مخاطب يا شنونده يا خواننده جهت برقراري ارتباط كلامي ضروري نيست ؛ همچنين سخن گفتن ملفوظ يا خاموشي نيزتاثيري در برقراري اين تعامل كلامي نخواهد داشت . در همين راستا قابل ذكر است كه مولوي جاذبه ، كشش و اتصال ياد شده را به معناي هر نوع پيوند و ارتباط و چالش در نظر گرفته است ؛ از اين رو ، روابطي كه بر مبناي تضاد ، تناقض و اختلاف پي ريزي شده ،همچنين دوستي ، دشمني ، عشق و تنفر ،از آن جهت كه متضمن نوعي رابطه و تعامل است و بدون وجود « ديگري»ِي در كنار يا در برابر و يا در تقابل با « من » تحقق نمي يابد، در همين قلمرو طرح شدني است . در ادامه عنصر جامعه شناختي گفتگو را با نگاهي تطبيقي به « منطق گفتگويي» ميخائيل باختين و « جهان رابطه ها»ي مارتين بوبر پي ميگيريم . تاكيد اين دو انديشور بر سرشت اجتماعي و بينا ذهني زبان ، همچنين اشاره به تعريف ، مفهوم و سطوح متعدد و اشكال گوناگون گفتگو از نگاه باختين در اين گفتار مورد مطالعه قرار مي گيرد . مباحث ياد شده در اين گفتار اين نتيجه را به دست مي دهد كه آنجا كه عنصر جامعه شناختي و كنش تعاملي موجود باشد، از آن رو كه معنا و مفهوم در فاصله دو افق در جريان و در انتقال است ،- چه عنصر زبان شناختي موجود باشد و چه موجود نباشد – گفتگو آگاهانه يا ناآگاهانه ، به عمد يا به سهو بر قرار شده است .
|
|
كليد واژه: |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
یک شنبه 24 اردیبهشت 1391 1:35 PM
تشکرات از این پست