0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 

 1 : معرفت فلسفي زمستان 1387; 6(2 (پياپي 22)):11-42.
 
ارزيابي ادله و مباني نظريه حدوث نفس
 
سعيدي احمد*,فياضي غلام رضا
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

تاکنون، در باب حدوث يا قدم نفس، دست کم هفت نظريه مختلف را از قول دانشمندان گوناگون نقل کرده اند. اما اکثر فلاسفه به ويژه فلاسفه مسلمان، به رغم اختلاف در نحوه حدوث نفس، درباره اصل «حدوث نفس و عدم تقدم آن بر بدن» اتفاق نظر داشته اند. ابن سينا و پيروان او نفس را روحانيه الحدوث و روحانيه البقا مي دانند؛ در حالي که پيروان حکمت متعاليه نفس را در ابتداي پيدايش جسماني، و در ادامه زندگي روحاني دانسته اند.
از کلمات ابن سينا به ويژه در شفا، دست کم دو دليل براي نظريه «حدوث نفس همراه بدن و عدم تقدم آن بر بدن» به دست مي آيد. ملاصدرا نيز سه دليل از طرفداران «قدم نفس» را نقل و نقد مي کند و بيش از ده دليل را به نفع «حدوث نفس و عدم تقدم آن بر بدن» مي آورد؛ وي پاره اي از آنها را مي پذيرد و انتقادات ديگران و ايرادات احتمالي را دفع مي نمايد. بي ترديد، بسياري از ادله نقلي، ظهور در «حدوث نفس پيش از بدن» دارند. در اين مقاله، با نقد ادله فلاسفه بر «حدوث نفس همراه يا پس از بدن»، تعارض ادعايي ميان عقل و ظاهر نقل را رفع کرده ايم.

 
كليد واژه: نفس، بدن، حدوث، قدم
 
 

 نسخه قابل چا

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : معرفت فلسفي زمستان 1387; 6(2 (پياپي 22)):105-130.
 
بررسي «اثبات جهان خارج جسماني» با تاکيد بر ديدگاه صدرالمتالهين
 
عبدي حسن*,فتح علي محمود
 
* دانشگاه تهران
 
 

پرسش اصلي ما در اين پژوهش اين است که: «آيا وجود جهان خارج جسماني اثبات پذير است؟» نويسنده ابتدا تلاش کرده است، با بررسي متون و منابع فلسفه اسلامي، گزارشي اجمالي از ديدگاه فيلسوفان مسلمان درباره «اثبات جهان خارج جسماني» ارايه کند؛ در اين گزارش، به ديدگاه فارابي، ابن سينا، بهمنيار، شيخ اشراق، و محقق طوسي اشاره شده است. نويسنده سپس، با تمرکز بر ديدگاه صدرالمتالهين در اين باره، به بررسي ابعاد گوناگون اين ديدگاه پرداخته است. اين پژوهش با روش تحليلي – عقلي انجام شده است. بر پايه اين روش، همه مقدماتي که در شکل گيري ديدگاه صدرالمتالهين نقش داشته – خواه مقدمات نمايان و خواه مقدمات پنهان – به طور صريح در مقاله ذکر شده اند.

 
كليد واژه: جهان خارج، ادراک حسي، برهان عالم جسماني، صدرالمتالهين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : معرفت فلسفي زمستان 1387; 6(2 (پياپي 22)):165-194.
 
تلاقي پراگماتيسم و پست مدرنيسم در فلسفه «ريچارد رورتي»
 
اصغري محمد*
 
* دانشگاه تبريز
 
 

اين مقاله به بررسي تاثير تلاقي پراگماتيسم و پست مدرنيسم در شکل گيري نئوپراگماتيسم ريچارد رورتي مي پردازد. اصالت طبيعت، داروينيسم، و ابزارانگاري از جمله مباني پراگماتيسم کلاسيک شمرده مي شوند که در شکل گيري نئوپراگماتيسم رورتي اثرگذار هستند. ديويي و جيمز از معروف ترين شخصيت هايي به شمار مي روند که رورتي از آنها تاثير پذيرفته است. علاوه بر پراگماتيسم، پست مدرنيسم نيز در انديشه رورتي جايگاه خاصي دارد و از جمله مباني اي که در تکوين فلسفه وي موثر هستند مي توان به مرگ سوژه، عقل ستيزي، و انکار حقيقت اشاره کرد. در اين ميان، رورتي با بسياري از انديشه هاي فيلسوفان پست مدرن همچون دريدا، ويتگنشتاين دوم، و ليوتار در زمينه نقد مدرنيته همداستان است.

 
كليد واژه: پراگماتيسم، پست مدرنيسم، نئوپراگماتيسم، فلسفه مدرن، رورتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : معرفت فلسفي پاييز 1387; 6(1 (پياپي 21)):11-48.
 
امکان دست يابي به معرفت عقلي در حوزه دين
 
حسين زاده محمد*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

يکي از مهم ترين مباحث معرفت شناسي ديني اين است که براي دست يابي به معرفت ديني، چه منبع يا ابزاري کارايي دارد؟ آيا راه معرفت در برابر ما گشوده است يا اينکه در انسدادي معرفتي به سر مي بريم؟ پاسخ هر فرد بدين پرسش بر مبناي معرفت شناختي ويژه آن فرد مبتني است. اگر او اين ديدگاه را پذيرفته باشد که از راه عقل نمي توان دين را شناخت، پاسخ وي به پرسش مذکور ممکن است اين باشد که منبع شناخت دين تجربه ديني، شهود، نقل وحي يا دليل نقلي يا گواهي حاکي از وحي است. اما اگر اين فرد پذيرفته باشد که از راه عقل مي توان دين را شناخت، پاسخ او به پرسش مزبور اين خواهد بود که گزاره هاي بنيادين عقايد ديني را مي توان از راه عقل اثبات کرد؛ از اين رو، عقل مهم ترين منبع شناخت اين بخش از دين است.
در اين نوشتار، به امکان دست يابي به معرفت عقلي در حوزه دين مي پردازيم و آنچه را ممکن است مانع از دست يابي به چنين معرفتي شود بررسي و ارزيابي مي کنيم.

 
كليد واژه: معرفت عقلي، گريز ناپذيري، وجود محمولي، برهان لمي، پديده، پديدار، برهان اني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

7 : معرفت فلسفي بهار 1388; 6(3 (پياپي 23)):213-262.
 
جستاري در عقل نظري و عقل عملي
 
هدايتي محمد,شمالي محمدعلي
 
 
 

«عقل»، حکمت، فلسفه، علم، و قوه نفساني در تفکرات فلاسفه يونان به «نظري» و «عملي» تقسيم شده است. برخي دانشمندان مسلمان ماهيت عقل نظري و عقل عملي را يکي دانسته، و هر دو را از سنخ درک و تعقل پنداشته اند؛ با اين تفاوت که مدرک اولي از امور دانشي، و مدرک دومي از امور کنشي است. حتي برخي بخش پذيري بر اساس مدرک و متعلق را نيز صحيح ندانسته، و درک هر دو را به عقل نظري سپرده اند. همچنين، بعضي معتقدند: يکي از سنخ درک، و ديگري از جنس عمل و فعل به شمار مي رود؛ آن گاه تعامل اين دو با يکديگر منجر به آميختگي علم و عمل مي شود. عقل عملي در ديدگاه مشهور، با تروي در ادراکات نظري، به جزييات منتقل مي شود و قواي نفس را براي عمل راهنمايي و تحريک مي کند.
بر اساس مبناي مشهور، انسان در سايه عقل نظري به معارف و علوم روي مي آورد و با کسب بصيرت، حقايق عالم را مي يابد، چنان که به کمک عقل عملي، به نظم و ترتيب امور زندگي مي پردازد و حالات شخصي و روابط اجتماعي خود را سامان مي دهد. همين تنظيم حالات، و تهذيب درون، زمينه شناخت عالي تر و صحيح تر را فراهم مي آورد.
هر چند در نظر برگزيده، به جاي عقل عملي، براي ايجاد انگيزه و تحريک قوا، قلب را معرفي مي کنيم و از جايگاه مهم آن سخن به ميان مي آوريم.

 
كليد واژه: عقل، نظري، عملي، حکمت، نفس، قوه، کلي، جزيي، هيولاني، ملکه، فعل، مستفاد، قلب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : معرفت فلسفي پاييز 1387; 6(1 (پياپي 21)):181-212.
 
شيوه ادراک و طبقه بندي الفاظ لاوجود از ديدگاه معني شناسي
 
احمدخاني محمدرضا*
 
* دانشگاه پيام نور، ورامين
 
 

از ديرباز در غرب و شرق، فيلسوفان و زبان شناسان بسياري به مبحث الفاظ لاوجود پرداخته اند. سوال اساسي در اين باره همواره اين بوده است که چگونه مي توان واژه هايي همچون «رستم» را که به چيزي در جهان خارج ارجاع نمي دهند درک کرد و حتي آنها را با ترکيب هاي مختلف در جمله به کار برد؟ فلاسفه پاسخ هاي متفاوتي به اين سوال داده و هر يک به جنبه اي از موضوع پرداخته اند. نگارنده سعي دارد در اين مقاله، با ابزارهاي معناشناختي، به پاسخ اين سوال دست يابد و بدين ترتيب، ملاک هايي را نيز براي طبقه بندي اين گونه الفاظ پيش رو نهد.

 
كليد واژه: لفظ، لاوجود، ارجاعي، غيرارجاعي، معني شناسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : معرفت فلسفي تابستان 1387; 5(4 (پياپي 20)):11-52.
 
تشکيک در سه مکتب فلسفي
 
سربخشي محمد*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

مفهوم لغوي «تشکيک»، وجه تسميه آن و معنايش در منطق و فلسفه از جمله مسايلي هستند که براي پي گيري موضوع تشکيک نيازمند بررسي مي باشند. اين موضوع، که بحث تشکيک از کجا شروع شده و چگونه وارد فلسفه گرديده و به عبارت ديگر، نسبت اين بحث در دو حوزه منطق و فلسفه چيست، از موضوعاتي است که اين مقاله بدان پرداخته است. نقش هر يک از مکاتب سه گانه فلسفه اسلامي در پيشبرد اين بحث و اقوال اختصاصي آنها تحولات متعددي در مبحث تشکيک به وجود آورده و موجب غناي آن گرديده است، از اين رو، بررسي اين تحولات زمينه ساز فهم بهتر مساله تشکيک است. نکات فوق و بررسي اقوال و قول مورد قبول مطرح و ادله مويد آن از جمله موضوعاتي است که اين مقاله سعي مي کند آنها را بررسي کند.

 
كليد واژه: تشکيک، کثرت، مابه الامتياز، مابه الاشتراک، عرضي، ذاتي، ماهيت، وجود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : معرفت فلسفي تابستان 1387; 5(4 (پياپي 20)):53-85.
 
حيات برزخي از منظر حکمت متعاليه، قرآن و سنت
 
قاسمي علي محمد*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

بدن ابزاري براي نفس مجرد انساني است که به وسيله آن مي تواند استعدادهاي نهفته خود را متبلور و شکوفا سازد. نفس، پس از قطع علاقه از بدن، در وعايي ديگر به نام عالم «برزخ» يا عالم «مثال»، با تعلق گرفتن به «قالب مثالي» يا «جسم برزخي»، به حيات خود ادامه مي دهد؛ حياتي که همراه لذايذ يا رنج هاي ويژه اي است که نتيجه افکار، عقايد، اعمال، صفات و ملکات راسخ در نفوس در طول حيات دنيوي خواهد بود. اين نوشتار، ابتدا به اثبات برزخ، از منظر حکمت متعاليه، قرآن و سنت مي پردازد، سپس به برخي ويژگي هاي برزخ و برزخيان اشاره مي کند، و آن گاه ديدگاه برخي از فلاسفه را که معتقدند در برزخ، «تکاملي براي افراد وجود ندارد» به نقد کشيده است. نويسنده معتقد است فلسفه، هرگز نمي تواند مدعي شود که براي برزخيان ارتقاي درجه و تکامل يا سقوط بيشتر امکان ندارد، به علاوه بر اين ديدگاه نه تنها مخالف بسياري از روايات وارده در مورد عالم برزخ است، که با ظاهر برخي از آيات شريفه قرآني نيز سازگاري ندارد.

 
كليد واژه: نفس، روح، موت، توفي، بدن، قبر، برزخ، مثال
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : معرفت فلسفي تابستان 1387; 5(4 (پياپي 20)):87-127.
 
تناسخ از ديدگاه شيخ اشراق
 
يوسفي محمدتقي*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

«تناسخ» آموزه اي است که از ديرباز فکر انديشمندان را به خود معطوف داشته؛ بحثي که در علم النفس فلسفي از جايگاه ويژه اي برخوردار است، به گونه اي که هم در فلسفه نفس بازتاب هاي در خور توجهي دارد و هم در ديگر مباحث فلسفي. علاوه بر اين، نمي توان از بازتاب هاي کلامي آن نيز غافل شد. از اين رو، انديشمندان مسلمان به فراخور توان فکري خويش، به بررسي آن پرداخته اند و غالبا به امتناع عقلي آن گرايش نشان داده اند. در اين ميان، شيخ اشراق به گونه اي ديگر سخن گفته است. در اين مقاله، تلاش شده است تا ديدگاه ايشان با توجه به آثار وي تبيين شود؛ در اين زمينه، ابتدا تاريخچه آموزه تناسخ، گرايش هاي گوناگون در اين باره، اصطلاحات تناسخ و انواع آن و مباني تناسخ و مباني انکار آن، بررسي شده و در ادامه، تبيين دقيقي از ديدگاه ايشان ارايه گرديده است. در پايان، دلايل عقلي و نقلي طرفين - البته بر اساس آثار شيخ اشراق - ارايه شده است.

 
كليد واژه: تناسخ، تناسخ ملکي، تناسخ ملکوتي، تناسخ صعودي، تناسخ متشابه، تناسخ نزولي، نسخ، مسخ، فسخ، رسخ
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : معرفت فلسفي پاييز 1387; 6(1 (پياپي 21)):49-72.
 
معاد جسماني از نگاه حکيمان الهي
 
انواري جعفر*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

همه حکيمان الهي معاد را حق مي دانند، با اين حال درباره چگونگي آن ديدگاه هاي متفاوتي دارند، به باور صدرالمتالهين، کساني که معتقدند وقتي بدن نابود گردد ديگر بازگشت آن ناممکن خواهد شد و اين نفس است که در قيامت حاضر خواهد گشت، از چگونگي عالم آخرت غافل اند؛ به واقع اينان آيات صريح قرآني را که به روشني بر جسماني بودن معاد دلالت دارند تاويل کرده اند؛ صدرالمتالهين در اثبات جسماني بودن معاد گفته است: اگر کسي با داشتن سلامت نفس به مقدمات اثبات معاد جسماني بنگرد، يقينا به اين نتيجه خواهد رسيد که همين بدن به عين آن در قيامت محشور خواهد شد. همچنين، شيخ اشراق بر وقوع معاد جسماني با قالب مثالي تاکيد دارد. ساير حکما از جمله ابن سينا نيز معاد جسماني را بنا بر خبر پيامبر اکرم (ص) به اثبات رسانده اند؛ ضمن اينکه محقق طوسي آن را ضرورت دين شمرده است. و در نهايت به اين نتيجه دست خواهيم يافت که معاد جسماني خواهد بود؛ يعني انسان با بدن مادي و عنصري محشور مي شود، گر چه در آنجا تغييراتي در نظام بدن رخ خواهد داد.

 
كليد واژه: معاد، معاد روحاني، معاد جسماني، چگونگي معاد جسماني، قالب مثالي، بدن عنصري، بدن اخروي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : معرفت فلسفي بهار 1387; 5(3 (پياپي 19)):11-60.
 
قضاياي تحليلي و ترکيبي (کاوشي در تعاريف قضاياي تحليلي و ترکيبي)
 
ابوترابي احمد*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

تعاريف متعددي از قضاياي (يا احکام) تحليلي در فلسفه غرب شده است. تعريف لايبنيتز، هيوم، کانت، آير، ميل، فرگه و کواين از جمله مهم ترين تعاريف قضاياي تحليلي در فلسفه غرب است. اين تعاريف به لحاظ مصداق در سه دسته اخص، خاص و اعم قرار مي گيرند. براي دست يابي به تعريف صحيح، بايد ديد کدام تعريف با اهداف و مباني اين تقسيم سازگارتر است. در اين مقاله، پس از تعيين اهداف و مباني فيلسوفان غرب در اين تقسيم، نشان داده شده است که هيچ يک از تعاريف فلسفه غرب با مباني فلسفي آنها و با اهداف مورد نظرشان سازگار نيست؛ زيرا مهم ترين هدف اين تقسيم تفکيک حقايق عقل از حقايق واقع يا تفکيک حقايق اوليه عقل از حقايق مشتقه عقل است که اين هدف نسبت به قضاياي حملي و شرطي از يک سو، و قضاياي سالبه و موجبه از سوي ديگر، و قضاياي صادق و کاذب و ... يکسان است. اما هيچ کدام از تعاريف نمي تواند همه انواع قضايا را در برگيرد. به علاوه، هر يک از تعاريف ارايه شده از فلاسفه غرب، داراي نارسايي ها و ضعف هاي ديگري است. از اين رو، تعريف ديگري به عنوان تعريف مختار مولف ارايه شده است که به نظر مي رسد هيچ يک از نارسايي هاي مذکور را ندارد. تعريف مختار اخص از تعريف اعم و اعم از تعريف خاص است، از اين رو، مجموع تعاريف قضاياي تحليلي در چهار دسته اخص، خاص، عام و اعم قرار مي گيرند.

 
كليد واژه: قضاياي تحليلي، قضاياي ترکيبي، حقايق اوليه عقل، اصل عدم تناقض، اصل هوهويت، لوازم معنا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : معرفت فلسفي بهار 1387; 5(3 (پياپي 19)):61-116.
 
مفاهيم بديهي و نظري، معيار بداهت: مبناگروي ويژه متفکران مسلمان در حوزه مفاهيم
 
حسين زاده محمد*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

اين نوشتار به بحث درباره مفاهيم بديهي و نظري مي پردازد و اين تقسيم را، که اساسي ترين و پرثمرترين تقسيم براي مفاهيم در معرفت شناسي است، با نگاهي معرفت شناختي بررسي مي کند. گر چه به لحاظ وجود شناختي در اين تقسيم ترديد شده است، اما نمي توان تحقق اين دو قسم را انکار نمود. بدين روي، مولف پس از تعريف مفهوم «بديهي» و «نظري»، نگاهي گذرا به اين گونه ترديدها افکنده، آنها را ارزيابي مي نمايد. در ادامه، مفاهيم يا تصورات بديهي را بر مي شمرد و پس از بررسي رابطه بديهي و نظري با تفکر، حقيقت انديشه و گستره آن را بررسي مي کند. در ادامه، بنيادي ترين مبحث معرفت شناسي در حوزه مفاهيم يا تصورات را، که مساله «معيار بداهت» آنهاست، بررسي کرده، به شرح گسترده اي از مبناگروي ويژه متفکران مسلمان در حوزه مفاهيم و تصورات دست مي يازد.

 
كليد واژه: بديهي، علم حضوري، معقولات ثاني، انديشه، مفاهيم حسي، مفاهيم شهودي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : معرفت فلسفي بهار 1387; 5(3 (پياپي 19)):117-144.
 
روش استقرايي از ديدگاه تطبيق
 
افضلي جمعه خان*
 
* جامعه الامصطفي العالميه
 
 

در ميان روش هاي رايج براي تحصيل معرفت، روش «استقرايي» از اهميتي فراوان برخوردار است. اما اين روش با تمام مزايا و اهميتي که دارد، ظاهرا از لحاظ فلسفي يقين آور نيست. يقين فلسفي در صورتي حاصل مي گردد که بين مقدمات استدلال و نتيجه حاصل از آن (مانند قياس) ارتباط منطقي و توليدي وجود داشته باشد. در استدلالات استقرايي، بين مقدمات و نتيجه استدلال، گسست منطقي وجود دارد و مقدمات مولد نتيجه به شمار نمي آيند. بنابراين، اين پرسش مطرح است که اگر استقرار يقين آور نيست، چگونه مي توان بدان اعتماد کرد؟ براي پاسخ به اين سوال، راه حل هايي متفاوت ارايه گرديده است.
اين نوشتار، که با رويکرد تطبيقي به مساله استقرا نگريسته است، ضمن اشاره به تعريف «استقرا» و تفاوت هاي آن در فضاي اسلامي و غربي و خلط هايي که از توجه نکردن به اين تفاوت ها پديدار گشته، به تبيين و نقد اجمالي اين راه حل ها مي پردازد.

 
كليد واژه: استقرا، تجربه، يقين، قياس، توالد ذاتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : معرفت فلسفي بهار 1387; 5(3 (پياپي 19)):145-192.
 
حدس و جايگاه آن از ديدگاه ابن سينا
 
رضايي رحمت اله*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

امروزه در منطقه متداول است که حدس و حدسيات را فقط براي دارنده آن معتبر مي دانند، در حالي که ابن سينا آن را منشا تمامي دانش ها (دست کم، در برخي افراد) مي داند. از اين رو، پرسش هايي درباره چيستي و کارکرد حدس و حدسيات مطرح مي شود. نوشته حاضر نخست درصدد است تفسيري از حدس و حدسيات ارايه و ارتباط حدس و حد وسط، حدس و فهم، حدس و تعليم و تعلم، رابطه حدس و فکر و منطق، و حدس و تجربه را مورد بررسي قرار دهد. سپس به قلمرو حدس مي پردازد و معتقد است: برخي تعميم ها توسط ابن سينا در قلمرو و جايگاه حدس موجب شد حدس منطقي جاي خود را به حدس عرفاني بدهد. اما نتيجه حدس، يعني حدسيات، سرنوشت کاملا متفاوتي داشته است؛ چنان که عموما به بي اعتباري آن براي غيردارنده حدس راي داده اند. در باب کارکردهاي حدس، مي توان حدس را داراي سه نوع کارکرد معرفت شناختي دانست: کارکرد روشي؛ منبع معرفت؛ و سرانجام، گونه اي از معرفت که بيانگر نوعي مبناگرايي است. در پايان، به کارکرد علمي حدس و تشابه آن با «استنتاج معطوف به بهترين تبيين» پرداخته شده است که به نظر مي رسد ميان آن دو - دست کم - سه تفاوت وجود دارد: از نظر محتوا، صورت و کارکرد.

 
كليد واژه: حدس، فکر، حرکت، شهود، منطق، استنتاج معطوف به بهترين تبيين، ابن سينا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : معرفت فلسفي بهار 1387; 5(3 (پياپي 19)):193-212.
 
ابن سينا و گستره علم الهي
 
ذوفقاري شهاب الدين*
 
* دانشکده معارف قرآني اصفهان
 
 

در نظر ابن سينا، باري تعالي به همه اشيا، خواه جزيي باشند يا کلي، پيش از حدوث آنها علم دارد. اين علم لازمه علم ذات به ذات بوده و از طريق علل و به سبب ارتسام صور موجودات در ذات، به آنها تعلق گرفته است. طرح نظريه ارتسام در علم الهي انتقادهاي فراوان فلاسفه و متکلمان را به دنبال داشته است. اين کوشش نشان مي دهد ابن سينا خود از چنان ايرادهايي که بر يک قرائت اوليه از نظريه ارتسام وارد کرده اند، آگاه بوده است. او مي کوشد ارتسام را چنان توضيح دهد که نتيجه آن تاثر ذات از غير نباشد. در اين نوشته، ضمن مرور بر ديدگاه هاي ابن سينا، نظر وي در عرصه مفهوم صحيح «ارتسام» بررسي مي گردد.

 
كليد واژه: علم، ذات، ذهن، ارتسام، علم الهي، ابن سينا، ملاصدرا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:42 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها