0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : معرفت فلسفي بهار 1389; 7(3 (پياپي 27)):37-53.
 
تحليل انتقادي اشكالات ملارجبعلي تبريزي و قاضي سعيد قمي بر نظريه ملاصدرا در باب حدوث جسماني نفس
 
غفاري ابوالحسن*
 
* جامعه المصطفي العالميه
 
 

علم النفس فلسفي ملاصدرا مورد انتقاد ملارجبعلي تبريزي و قاضي سعيد قمي قرار گرفته است. به عقيده تبريزي، نفس يا از ابتدا نيازمند به ماده است و يا نيازمند به ماده نيست. اگر نيازمند ماده بوده و جسمانيه الحدوث باشد، بايد همواره مادي بوده و هرگز نمي تواند مجرد گردد، و اگر مادي نيست، پس حدوثا و بقايا مجرد بوده و شق سومي كه بر اساس آن نفس در ابتداي حدوث مادي بوده و سپس به مرحله تجرد برسد، وجود ندارد. از نظر نويسنده مقاله، مخالفت تبريزي با نظريه ملاصدرا ناشي از عدم فهم دقيق اصول حكمت متعاليه است.
قاضي سعيد در نقد مباني نظريه حدوث جسماني نفس گرفتار تهافت است. وي از يك طرف، از اتحاد عاقل با معقول، اتحاد خيال با متخيل، و اتحاد حاس با محسوس سخن گفته و از سوي ديگر، اصالت وجود، تشكيك وجود و حركت جوهري را انكار كرده است. اغلب دلايل وي در نقد مباني و اصول نظريه حدوث جسماني نفس خطابي است.

 
كليد واژه: ملارجبعلي تبريزي، قاضي سعيد قمي، ملاصدرا، نفس، منتقدان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : معرفت فلسفي زمستان 1387; 6(2 (پياپي 22)):195-225.
 
بررسي مساله «صدق» در الهيات پست ليبرال
 
تبارصفر صفدر*,فتح علي محمود
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

هرگونه موضع گيري درباره ماهيت و معناي صدق بر حوزه هاي مختلف معرفتي، از جمله عرصه دين و الهيات، تاثير خواهد گذاشت. «الهيات پست ليبرال» يکي از رويکردهاي نوظهوري به شمار مي رود که در دوران پست مدرنيسم شکل گرفته است. اين نوع از الهيات، در مقابل دو رويکرد سنتي و رويکرد ليبرال، مدعي شيوه سومي در الهيات است و مباني و اصول مبناگرايان و تجربه گرايان را در بوته نقد قرار مي دهد و ادعاهاي تازه اي را، براي تبيين وحدت گرايي کليسايي، مطرح مي سازد. جورج ليندبک مهم ترين شخصيت الهيات پست ليبرال بوده که با تاليف کتاب «ماهيت آموزه»، نقش مهمي در تبيين و تبليغ اين نگرش الهياتي داشته است. نگرش درون سيستمي و مقولي به صدق، يکي از راهبردهاي ليندبک براي رسيدن به اغراض وحدت گرايانه بوده که موضوع نوشتار حاضر است. در اين مقاله، پس از تبيين کامل نگرش ليندبک در باب صدق، به تحليل و بررسي اين نظريه معرفت شناختي خواهيم پرداخت.

 
كليد واژه: صدق، ليبراليسم، الهيات، پست ليبرال، کل گرايي، وحدت گرايي، ليندبک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : معرفت فلسفي پاييز 1387; 6(1 (پياپي 21)):73-98.
 
تحليل و بررسي حرکت جوهري يا فرد سيال مقوله جوهر
 
شريفي احمدحسين,يوسفي محمدتقي
 
 
 

فيلسوفان مسلمان تا پيش از ملاصدرا، اغلب حرکت جوهري را انکار و آن را نقد مي کردند. سرانجام، ملاصدرا در حکمت متعاليه خود به تجزيه و تحليل دقيق حرکت جوهري پرداخت؛ به گونه اي که اعتقاد به اين حرکت نقشي اساسي در فلسفه وي ايفا کرد. نگاه ملاصدرا به اين بحث منحصر به فرد است؛ وي با به کارگيري برخي از لوازم حرکت، به اثبات حرکت جوهري مي پردازد.
در آغاز مقاله حاضر، نويسنده با تبيين برخي از لوازم حرکت (مانند مسافت) و تحليل فرد سيال مقوله جوهر، تلاش مي کند تصوير دقيقي از حرکت جوهري را ارايه کند. وي در ادامه، با تحليل وجوه نياز حرکت به موضوع، بي نيازي حرکت از موضوع را اثبات مي کند، و در پايان، با نيم نگاهي که به دلايل حرکت جوهري مي اندازد، اين دلايل را در دسته بندي تازه تري قرار مي دهد.

 
كليد واژه: تغيير جوهري، حرکت جوهري، حرکت عرضي، مسافت حرکت، مقوله، زمان، موضوع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : معرفت فلسفي پاييز 1387; 6(1 (پياپي 21)):99-133.
 
تاملي بر تفاسير حرکت قطعيه و توسطيه
 
فتح علي محمود,رضايي رحمت اله
 
 
 

ابن سينا و پيروان وي، حرکت قطعيه را انکار مي کنند. انکار حرکت قطعيه اولا مستلزم انکار حرکت به معناي خروج تدريجي از قوه به فعل، و ثانيا مستلزم پذيرش توهمي بودن زمان است؛ در حالي که ابن سينا، هم حرکت در آن معنا را مي پذيرد و هم به وجود خارجي زمان معتقد است. ميرداماد و ملاصدرا، به منظور رفع اين تناقض، وجود حرکت قطعيه را پذيرفته و از اين رو درصدد تاويل نظر ابن سينا در اين باره برآمده اند.
مقاله حاضر، از سويي، بر آن است که تفسير رايج از حرکت قطعيه و توسطيه و نيز ادله و علل آن را بررسي کند و مشکلات آن را يادآور شود و از سويي ديگر، در تلاش است تا نشان دهد که مي توان انکار حرکت قطعيه و پذيرش وجود زمان را با يکديگر سازگار و بدين ترتيب از کلام ابن سينا رفع تناقض کرد، بي آنکه نيازي به تاويل باشد.

 
كليد واژه: حرکت، حرکت قطعيه، حرکت توسطيه، زمان، آن سيال، سکون، ابن سينا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : معرفت فلسفي زمستان 1387; 6(2 (پياپي 22)):131-163.
 
علم و ادراک و نحوه تشکيل آن
 
فدايي غلام رضا*
 
* دانشگاه تهران
 
 

اين مقاله با قبول موجودات جهان به عنوان موجودات عيني و واقعي و با قبول اينکه اشيا در فرديت خويش داراي تشخص و تعين هستند و به عنوان اموري خارجي قلمداد مي شوند، و همچنين با قبول اينکه آنچه ما ادراک مي کنيم هماني است که در خارج وجود دارد، به تبيين مراحل ادراک و ايجاد علم مي پردازد. اين مقاله شناخت واقعيت را متشکل از پنج مرحله مي داند که دو مرحله اول آن فارغ از هرگونه توصيف شناخت شناسي (معرفت) است و مقدم بر تلاش ذهن براي استخدام کلمات و صفات براي توصيف ويژگي هاي نوعي واقعيات است. در واقع، آن چيزي که در اولين برخوردهاي انسان با جهان مطرح مي شود صرف موجوديت شي (پديده) و اين هماني آنچه با علم حضوري ادراک شده با واقعيت خارجي است. حضور اوليه موجودات خارجي در نزد نفس، همانند زماني است که انسان هنوز زباني را جز زبان اشاره نياموخته است؛ ولي قطعا واقعيت خارجي را مي شناسد. در مرحله بعد، نام گذاري و سپس طبقه بندي براي سهولت بازيابي مطرح مي شود. زبان و منطق، در اين مرحله جاي مي گيرند.

 
كليد واژه: ادراک، علم، حضور، انطباع، تصور، هستي شناختي، معرفت، شناخت شناسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : معرفت فلسفي پاييز 1387; 6(1 (پياپي 21)):213-236.
 
عقلانيت رئاليسم متافيزيکي
 
صادقي رضا*
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

فيلسوفان تحليلي معاصر وجود شناسي را شاخه معرفتي مستقلي به شمار نمي آورند و به همين علت، هر گونه بحث درباره رئاليسم متافيزيکي را نامشروع و بي معنا تلقي مي کنند. نويسنده در اين مقاله، با محور قرار دادن نوعي رئاليسم معتدل، از معناداري رئاليسم متافيزيکي جانبداري مي کند. وي در ضمن، نشان مي دهد بيشتر دلايلي که براي اثبات بي معنايي رئاليسم طرح شده بر پيش فرض هاي ضدرئاليستي استوارند و در نهايت خود ويرانگر خواهند بود. همچنين، در اين مقاله، به پاره اي از زمينه هاي تاريخي شکل گيري ضدرئاليسم اشاره خواهد شد.

 
كليد واژه: رئاليسم، رئاليسم متافيزيکي، ضدرئاليسم، وجود شناسي، معناشناسي، الهيات
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : معرفت فلسفي بهار 1389; 7(3 (پياپي 27)):55-87.
 
رويكرد اشراقي ابن سينا در هستي شناسي
 
محمدرضايي محمد*,سعادت احمد
 
* دانشگاه تهران، پرديس قم
 
 

نوشتار حاضر تلاش دارد تا برخلاف ذهنيت غالب درباره ابن سينا رويكرد نويني از تفكرات وي را طرح كند و آن را به اثبات برساند. طبق اين رويكرد، ابن سينا علاوه بر تفكر استدلالي از تفكر عرفاني و اشراقي نيز بهره مند است؛ اما تفكر اشراقي وي در زير تار و پود استدلال هاي تعليمي و مكتب بحثي سينوي پنهان مانده است. گفتني است كه رسالت نوشتار حاضر واگشايي اين تجربه حضوري و ذوقي است، تجربه اي كه مي توان از آن تعبير به «عرفان عقلي» كرد. بنابه اين رويكرد، رساله هاي اشراقي ابن سينا و همين طور نمط هاي سه گانه اشارات وي ـ همگي ـ ساختار، رويكرد، و هدف واحدي دارند. افزون بر اين، كليت فلسفه ابن سينا نيز داراي نظامي واحد و ساختاري يگانه است و رساله هاي اشراقي و نيز سه فصل پاياني اشارات، در حاشيه تفكر اين فيلسوف قرار ندارند؛ بلكه در متن نظام فلسفي و تفكر او، همراه با ديگر مكتوبات وي، هدف واحدي را دنبال مي كنند. بر اين اساس، هستي شناسي ابن سينا تفاوتي آشكار با هستي شناسي ارسطو دارد.

 
كليد واژه: ابن سينا، مشا، اشراق، ارسطو، هستي شناسي، عرفان عقلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : معرفت فلسفي تابستان 1387; 5(4 (پياپي 20)):129-164.
 
جستاري در انواع حق
 
نبويان سيدمحمود*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
 
 

بررسي انواع و اقسام حق يکي از مباحث مهم حوزه شناخت «حق» شمرده مي شود. اصولا آيا حق منحصر به نوع واحد است يا انواع مختلفي دارد؟ در صورت منحصر نبودن حق به نوع واحد، ملاک تقسيم بندي آن چيست؟ در يک نگاه کلي مي توان يازده نوع تقسيم بندي را براي حق شناسايي کرد و همراه با هر يک از آن تقسيم بندي ها به بيان اقسامي چند از حق پرداخت. در اين نوشتار، به برخي از آن تقسيم بندي ها و اقسام آنها پرداخته خواهد شد.

 
كليد واژه: حق، امتياز، حق اخلاقي، حق قانوني، حق خداوند
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : معرفت فلسفي بهار 1389; 7(3 (پياپي 27)):89-104.
 
حكم ناپذيري وجود
 
عشاقي حسين
 
 
 

بنابر ديدگاه هاي فلسفي رايج، موضوع فلسفه اولي عبارت است از «وجود مطلق» يا «موجود از آن جهت كه موجود است»؛ ولي روشن است كه درستي اين سخن، مشروط است به اينكه وجود، حكم پذير باشد؛ يعني اتصافش به برخي احكام و اوصاف، ممكن باشد. ادعاي اين مقاله آن است كه در وجود، چنين شرطي امكان تحقق ندارد. بنابراين وجود، حكم ناپذير است و ممكن نيست كه «وجود مطلق» يا «موجود از آن جهت كه موجود است» موضوع فلسفه باشد.

 
كليد واژه: موضوع فلسفه، وجود مطلق، موجود از آن جهت كه موجود است، احكام وجود، امور عامه، وصف و موصوف، وحدت وجود، حكم ناپذيري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : معرفت فلسفي پاييز 1387; 6(1 (پياپي 21)):135-179.
 
پارادوکس هاي اصل عدم تفاوت
 
مصباح مجتبي
 
 
 

در برخي تفاسير فلسفي از احتمال، مانند تفسير کلاسيک، تفسير منطقي و تفسير معرفت شناختي، رجوع به مجموعه اي به نام فضاي نمونه يا فضاي وصفي براي محاسبه احتمال لازم است. در اين محاسبات، بر اساس اصل عدم تفاوت، احتمال عناصر اوليه يکسان فرض مي شود. اما درباره خود اين اصل، که اساس حساب احتمالات در تفاسير مزبور است، دو مساله اساسي وجود دارد که در مباحث فلسفي احتمال قابل طرح است. اول، اعتبار معرفت شناختي خود اين اصل است، و دوم، پارادوکس هايي است که از به کارگيري اين اصل ناشي مي شوند. اما تاکنون پاسخي در خور به هيچ يک از اين دو مساله داده نشده است.
در اين مقاله، ابتدا با اشاره به تفاسير مختلف احتمال، نشان داده مي شود که کدام تفاسير نيازمند اين اصل هستند. همچنين اصل عدم تفاوت به طور کلي و نيز در احتمال معرفت شناختي، بر اساس اصل عليت و با ارجاع به علم حضوري توجيه مي شود. مهم ترين بخش اين مقاله، طرح هشت پارادوکس همراه با پاسخ هايي است که براي حل آنها ارايه شده و با ناتمام دانستن اين پاسخ ها، راه حل جديدي بر اساس تفسير احتمال معرفت شناختي ارايه مي شود.

 
كليد واژه: احتمال معرفت شناختي، اصل عدم تفاوت، پارادوکس هاي احتمال، پارادوکس هاي اصل عدم تفاوت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : معرفت فلسفي بهار 1389; 7(3 (پياپي 27)):133-158.
 
گزاره هاي موجه؛ بحثي منطقي يا فلسفي؟
 
سعيدي مهر محمد*
 
* گروه فلسفه، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

بحث درباره مواد ثلاث (وجوب، امكان و امتناع) و گزاره هاي موجه، هم در منطق و هم در فلسفه مطرح است. منطق دانان مسلمان در آثار منطقي خويش، اغلب ضمن بحث درباره اقسام گزاره ها، گزاره هاي حملي را به گزاره هاي موجه و غيرموجه (مطلق) تقسيم، و سپس اقسام و احكام گزاره هاي موجه را به تفصيل بررسي مي كنند. فيلسوفان نيز مفاهيم يا ماهيات را به سه دسته واجب الوجود، ممكن الوجود و ممتنع الوجود تقسيم، و درباره احكام فلسفي هر يك بحث مي كنند. اكنون اين مساله درخور طرح است كه چه تفاوتي ميان معناي منطقي و معناي فلسفي مواد و جهات هست و آيا اين بحث اصالتا بحثي فلسفي است يا منطقي؟ انديشمندان مسلمان در پاسخ به اين مساله، دست كم سه ديدگاه را مطرح كرده اند كه به ترتيب عبارت اند از: 1. تمايز معنايي؛ 2. وحدت معنايي و اختلاف حيطه اي؛ 3. وحدت معنايي و تساوي حيطه اي
در اين مقاله پس از طرح و نقد دو ديدگاه نخست، ديدگاه سوم به منزله راي مختار ملاصدرا بررسي مي شود. يكي از پيامدهاي اين ديدگاه آن است كه بحث درباره مواد و جهات، اصالتا بحثي فلسفي است، نه منطقي، و اگر در منطق درباره آن بحث شود استطرادي است. در بخش ديگر مقاله، ديدگاه سوم نيز نقد، و نشان داده مي شود كه اين ديدگاه با چالش هايي رو به روست؛ براي نمونه، لزوم اختصاص موجهات به اقسام ويژه اي از گزاره هاي حملي. در پايان ديدگاه چهارمي به اختصار پيشنهاد مي شود كه بر پايه آن، تمايز معنايي ميان جهات منطقي و جهات فلسفي بنابر تمايز ميان جهات راجع به صدق و جهات راجع به وجود تبيين مي شود.

 
كليد واژه: مواد ثلاث، جهت، گزاره موجه، وجود رابط، صدق، ملاصدرا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : معرفت فلسفي بهار 1389; 7(3 (پياپي 27)):159-186.
 
صاحبان حق
 
نبويان سيدمحمود*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (قدس سره)
 
 

ثبوت حق در جهان خارج، مستلزم فرض متعلق و صاحب حق است. بدون چنين فرضي نمي توان وجود هيچ گونه حقي را در جهان خارج تصور كرد. يكي از مباحث اصلي در حوزه فلسفه حق، بحث صاحبان حق است. آيا وجود شرط يا شروطي درباره صاحب حق ضروري است؟ آيا شعور و زندگي از شرايط مالك حق بودن است؟ آيا حيوانات، گياهان و جمادات را مي توان صاحب حق دانست؟ نويسنده در اين مقاله به بررسي موضوع از ديدگاه صاحب نظران غربي پرداخته، آنها را با منابع اصيل اسلامي برابر مي نهد و نتيجه مي گيرد كه برخلاف نظريات فلاسفه غربي وجود هيچ گونه شرطي در موجودات براي صاحب حق بودن ضروري نيست، و براي هر موجودي مي توان حقوق تكويني و نيز امكان داشتن حقوق اعتباري را فرض كرد.

 
كليد واژه: حق، صاحب حق، فلسفه حق، حقوق حيوانات و گياهان و جمادات
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : معرفت فلسفي زمستان 1388; 7(2 (پياپي 26)):13-40.
 
نقش وجودي انسان در معرفت بشري مطالعه اي تطبيقي در آراي ملاصدرا و هيدگر
 
زماني ها حسين*,اكبريان رضا
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

در كل سنت متافيزيك، چه در دنياي غرب و چه در جهان اسلام، با دو تفسير عمده از نقش وجودي انسان در عمل «معرفت» مواجه مي شويم: 1) تفسيري كه بر پايه آن، انسان صرفا نقشي منفعل دارد و همچون لوح سفيد يا آيينه اي است كه صور يا نقوشِ اشيا در وجود وي، يا مرتبه خاصي از وجود وي (به نام «ذهن») مرتسم مي شوند، 2) تبييني كه (اولين بار به وسيله كانت ارايه شد) در آن انسان فعالانه در عمل معرفت وارد شده و نقشي سازنده به عهده دارد. در هر دو تبيين يادشده وجود انسان به منزله حجابي است كه مانع از ظهور اشياء في نفسه مي شود، در نتيجه امكان وصول به اشيا في نفسه در معرفت بشري به مساله و مشكلي چالش برانگيز تبديل مي شود تا جايي كه در فلسفه كانت اصولا وصول به اشيا في نفسه غيرممكن مي نمايد.
از نظر هيدگر و ملاصدرا، نقش انسان در عمل معرفت صرفا نوعي آشكارسازي است كه در پرتو آن، شي آن گونه كه هست خويشتن را ظاهر مي سازد. انسان چيزي از خود بر اعيان تحميل نمي كند، او به دليل ساختار و نحوه خاص وجودي خود، اجازه مي دهد كه اشيا آن گونه كه هستند خويشتن را بنمايانند
.

 
كليد واژه: معرفت، ساختار وجودي انسان، آشكارسازي، شى فى نفسه، هيدگر، ملاصدرا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : معرفت فلسفي زمستان 1388; 7(2 (پياپي 26)):41-69.
 
نگاهي به «نفس» و «ذهن» و نقش آنها در ادراك
 
فدايي غلام رضا*
 
* دانشگاه تهران
 
 

در مقاله حاضر، از اهميت علم و ادراك سخن مى رود و بر نقش نفس و ذهن در اين زمينه تاكيد مى شود. با اينكه نفس شريف ترين عنصر ذاتي و واقعيت وجودي انسان است، اما به نظر مى رسد قدر آن مجهول مانده است. نفس نه تنها با قلب و عقل، بلكه گاه با ذهن نيز مترادف گرفته مى شود.
ادعاي نگارنده اين مقاله آن است كه اهميت نفس از ذهن بيشتر است و در واقع، بين آن دو، رابطه عموم و خصوص مطلق وجود دارد. با در نظر گرفتن نقش ارزنده نفس، مى توان گفت كه: «علم» حضور معلوم و يا اعيان خارجي در نزد نفس است. هم زمان، ذهن انعكاسات اعيان خارجي را دريافت و ثبت مى كند و موجود ذهني را تشكيل مى دهد كه اين موجود به نوبه خود، در حضور نفس قرار مى گيرد و ادراك مى شود. بنابراين، نفس با اشراف بر اعيان خارجي از يك طرف و با اشراف بر موجود ذهني از طرف ديگر ـ هم زمان ـ دو كاركرد دارد و موجود عيني و ذهني را ادراك مى كند. بديهي است كه موجود ذهني برگرفته از موجود خارجي، و موجود خارجي نيز قائم به خود و مستقل از ذهن آدمي است. حكم، به مثابه عمل نفساني، در تاييد اعيان خارجي و نيز انعكاسات ذهني نقش دارد
.

 
كليد واژه: علم، ادراك، هستي شناسي، فعل، كيف، جده و ملك، حضور، نفس، ذهن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 : معرفت فلسفي بهار 1389; 7(3 (پياپي 27)):105-132.
 
«امتداد» از ديدگاه لايب نيتس
 
بانكي پورفرد اميرحسين*
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

مقاله حاضر با پرداختن به مراحل شكل گيري افكار لايب نيتس در مورد امتداد و مكان، و ارتباط آن دو با هم، نشان مي دهد كه لايب نيتس چگونه با نفي جوهريت امتداد، نيرو را اصل اشيا و امتداد مي داند. ضمن آنكه بر اين اساس، او از ثنويت دكارتي و كانتي خارج مي شود و اصل اشيا را روحاني مي داند. لايب نيتس امتداد، ماده، و مكان را سطح پديداري، و واقعيتي اشتقاقي مي انگارد؛ در نتيجه، از اينكه جهان را از هر دو سو ـ درون و برون ـ نامتناهي بداند ابايي ندارد، بنابراين اتم و خلا را منكر مي شود و اصل اشيا را نقاطي متافيزيكي مي شمارد كه «مناد» نام دارند، داراي حيات و ادراك اند، و به اطراف احاطه بروني دارند. وي بدين ترتيب، اتصال را توضيح مي دهد.

 
كليد واژه: امتداد، اتصال، مكان، نيرو، نامتناهي، لايب نيتس، مناد، اتم، خلا، ماده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها