0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : معرفت فلسفي زمستان 1388; 7(2 (پياپي 26)):151-184.
 
مروري بر ويژگي هاي فرضيه و نقش آن در مطالعات تجربي
 
شرف الدين سيدحسين*,رجبي محمود
 
* دانشگاه امام صادق (ع)
 
 

فرضيه به عنوان پاسخ موقت به سوالات تحقيق، برآورد حدسي روابط بين متغيرهاي آن، و هدايت كننده منظم و استوار فرايند پژوهش، يكي از سازه هاي مهم معرفتي در هر پژوهش علمي به شمار مي رود، ابزار نيرومندي است كه با هدف دست يابي به نتايج اطمينان بخش، ابداع شده است.
فرضيه با الهام از تفكري تئوريك، و برپايه شناخت مقدماتي پديده مورد مطالعه (مرحله اكتشاف)، بيانگر استنباطي مستدل درباره اوصاف، حالات، و رفتارهاي پديده مورد مطالعه است. به استثناي مطالعات توصيفي و اكتشافي، تقريبا همه مطالعات با فرضيه يا مجموعه اي از فرضيات به هم پيوسته آغاز مي شوند و استمرار مي يابند. اين نوشتار درپي آن است تا پس از بررسي ابعاد مفهومي «فرضيه»، با رويكردي روش شناختي، به بحث درباره گونه ها، ويژگي ها، و كاركردهاي آن در فرايند مطالعه علمي بپردازد و ديدگاه هاي مختلف در اين خصوص را تحليل نمايد
.

 
كليد واژه: فرضيه، متغير، پيش فرض، نظريه، قانون، آزمون، قياس، استقرا، ابطال
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : معرفت فلسفي تابستان 1389; 7(4 (پياپي 28)):39-56.
 
قضيه خارجيه در منطق حذف اين هماني و منطق مرتبه دوم هنكين
 
فلاحي اسداله*
 
* دانشگاه زنجان
 
 

نگارنده پيش از اين در دو مقاله به تحليل قضاياي حقيقيه و خارجيه به كمك منطق جديد پرداخته بود كه يكي منطق موجهات جديد را براي صورت بندي قضاياي حقيقيه، و ديگري محمول تعريف ناشده وجود را براي فرمول بندي قضاياي خارجيه به كار گرفته است. مقاله دوم، تعريف هايي از وجود در منطق اين هماني و منطق مرتبه دوم ارايه كرده است، اما نتوانسته از اين تعريف ها در تحليل قضاياي خارجيه كمك بگيرد.
در اين مقاله، با نشان دادن ضعف هاي بنيادين منطق اين هماني و منطق مرتبه دوم در تحليل قضاياي خارجيه و با نشان دادن تعارض اصل اين هماني با قاعده فرعيه، منطقي ضعيف تر از منطق اين هماني به نام «منطق حذف اين هماني» را طراحي كرده ايم كه به خوبي توان بيان قضاياي خارجيه را دارد. همچنين، منطق ضعيف تري نسبت به منطق مرتبه دوم استاندارد را، كه به نام «منطق مرتبه دوم هنكين» شناخته مي شود، به خدمت گرفته و نشان داده ايم كه اين منطق، برخلاف منطق مرتبه دومِ استاندارد، مي تواند قضاياي خارجيه را به خوبي صورت بندي كند. در ضمن، نشان داده ايم كه منطق هنكين با مفاهيم ماهوي و معقولات اولي، و منطق استاندارد با مفاهيم انتزاعي و معقولات ثانيه تناسب دارد
.

 
كليد واژه: قضيه حقيقيه، قضيه خارجيه، منطق حذف اين هماني، منطق مرتبه دومِ استاندارد، منطق مرتبه دوم هنكين، معقولات اولي، معقولات ثانيه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : معرفت فلسفي پاييز 1388; 7(1 (پياپي 25)):201-232.
 
تاملي بر «هستي» در انديشه شهرزوري و كانت
 
منافيان سيدمحمد*,مسگري احمدعلي اكبر
 
* دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

در نظر بسياري از متفكران، مساله بنيادي مابعدالطبيعه پرسش از «هستي» است. اما شهرزوري به عنوان يك فيلسوف آشنا با سنت فلسفه سينوي و كانت فيلسوف آلماني از جمله متفكراني به شمار مي روند كه ضمن انتقاد از «هستي» به مثابه امر عيني و واقعي، ابتناي مابعدالطبيعه بر «هستي» را انكار مي كنند. البته، شهرزوري در مرزهاي مابعدالطبيعه سنتي باقي مي ماند و كانت- با انتقاد از مابعدالطبيعه سنتي- نوعي مابعدالطبيعه معرفت شناختي را طرح مي كنند، اما ميان انتقادهاي آنان به «هستي»، قرابت و همسويي ويژه اي مشاهده مي شود. در اين نوشتار، با بررسي، تحليل، و مقايسه انديشه هاي اين دو فيلسوف، به اشتراك ايشان در فضاي عمومي حاكم بر مابعدالطبيعه شان اشاره خواهيم داشت. به نظر مي رسد كه چگونگي انتقاد و تحليل اين دو فيلسوف از هستي، بيان كننده نوعي نگاه منطقي به اين مقوله است، نگاهي كه راه را براي طرح و پذيرش اصالت ماهيت در سنت فلسفي هر يك از آن دو هموار مي كند.

 
كليد واژه: مابعدالطبيعه، هستي، محمول منطقي، كانت، شهرزوري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 : معرفت فلسفي پاييز 1388; 7(1 (پياپي 25)):233-260.
 
«سلب لزوم» و «لزوم سلب» در شرطي سالبه كليه
 
فلاحي اسداله*
 
* دانشگاه زنجان
 
 

در تحليل شرطي هاي سالبه كليه، ميان ابن سينا و خواجه نصير اختلافي وجود دارد: ابن سينا اين شرطي ها را از باب «سلب لزوم» گرفته است و خواجه نصير از باب «لزوم سلب». خواجه نصير بر تفاوت ميان سلب لزوم و لزوم سلب تاكيد كرده و اولي را عام تر از دومي به شمار آورده است. اين در حالي است كه قطب رازي، با استناد به آثار ابن سينا، مدعي شده است كه سلب لزوم و لزوم سلب، هر چند به لحاظ مفهوم يكي نيستند، اما هم ارز و متلازم اند، بنابراين، هيچ يك عام تر از ديگري نيست.
در اين مقاله، اولا، نشان داده ايم كه در نزاع ميان خواجه نصير و قطب رازي، حق با خواجه نصير است و سلب لزوم عام تر از لزوم سلب مي باشد، ثانيا، با فرمول بندي عبارت ابن سينا، نشان داده ايم كه تحليل وي ايراد صوري مهمي دارد، ثالثا، نشان داده ايم كه پاسخ هاي ابن سينا به آن ايراد، پذيرفتني نيستند، رابعا، به كمك تحليل ابن سينا از موجبه كليه، پاسخ ديگري براي ايراد مورد نظر يافته، اما نشان داده ايم كه اين پاسخ نيز توان دفع ايراد را ندارد. در پايان، حل نهايي مساله را، به عنوان مساله اي باز، فراروي پژوهندگان قرار داده ايم.

 
كليد واژه: سلب لزوم، لزوم سلب، سالبه كليه، شرطي متصل، لزومي، ابن سينا، خواجه نصيرالدين طوسي، قطب الدين رازي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : معرفت فلسفي تابستان 1389; 7(4 (پياپي 28)):11-38.
 
ماهيت حكايت از ديدگاه مشهور و استاد فياضي
 
برهان مهريزي مهدي*,فياضي غلام رضا
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس سره
 
 

مشهور معرفت شناسان بر اين باورند كه «صور ذهني» بالفعل، و به صورت ذاتي، از ماوراي خود حكايت مي كنند. در اين ميان، استاد فياضي در نحوه حكايت (ذاتي بودن حكايت) با عموم فلاسفه همراه است. ضمن اينكه آن را معلوم به علم حضوري مي داند، اما درباره حاكي، ايده اي متمايز دارد. در اين مقاله تلاش مي شود تا اين دو ديدگاه با يكديگر مقايسه و نقاط اشتراك و اختلاف آنها تحليل گردد، از جمله موارد اختلاف آن است كه استاد فياضي معتقد است كه حاكي «صورت ذهني» نيست، بلكه «نفس فاعل شناسا» مي باشد و («صورت ذهني» وجود ذهني محكي است). وي بر اين باور است كه حاكي در اشياي خارجي، علاوه بر محكي ذهني، محكي خارجي و تمام مصاديق همگون را نيز به طور يكسان نشان مي دهد و اين اقتضاي ذاتي بودن حكايت است. ايشان مستند نحوه حكايت و تحليل حكايت به حاكي و محكي، و حالت نفساني بودن حاكي را وجدان و علم حضوري مي داند و بر اين باور است كه با تحليل يافته هاي دروني، مي توان به امور يادشده رسيد. استاد فياضي با اينكه حكايت مفاهيم مفرد، قضايا و تصديقات را ذاتي آنها مي شمارد، آنها را در نحوه حكايت متفاوت مي داند.

 
كليد واژه: حكايت، محكي، حاكي، ذاتي، حالت نفساني، صورت ذهني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : معرفت فلسفي تابستان 1389; 7(4 (پياپي 28)):59-74.
 
كلي طبيعي: مقايسه اي ميان ابن سينا و ملاصدرا
 
اكبريان رضا,محمودكلايه زهرا*
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

تحقيق در باب نحوه وجود كلي طبيعي يا ماهيت را مي توان يكي از دشواري هاي فلسفه ابن سينا و ملاصدرا دانست. در ساختار فلسفي هريك از اين دو فيلسوف، كلي طبيعي تعريف و آثار ويژه اي دارد. غفلت از اين تفاوت ها ممكن است موجب بروز اشتباهات بسياري گردد. ماهيت، در صورتي كه لابشرط اعتبار شود، چيزي جز خودش نخواهد بود. ادعاي ابن سينا آن است كه ماهيتِ لابشرط (كلي طبيعي) در خارج وجود دارد. اما به راستي، چگونه ممكن است حقيقت لابشرط ـ كه هيچ وصفي جز خود را نمي پذيرد ـ در خارج محقق، و همچنان اعتبار لابشرط بودن آن حفظ شود؟
در اين مقاله، نشان داده ايم كه ابن سينا در تبيين نحوه وجود كلي طبيعي در خارج، با مسايلي مواجه است كه آنها را بي پاسخ گذاشته و ملاصدرا تلاش كرده تا پاسخي موجه براي چنان مسايلي بيابد. البته وي نيز بايد تبييني از كلي طبيعي ارايه دهد كه به هيچ روي با نظريه وي در باب اصالت وجود ناسازگار نباشد. ما تلاش كرده ايم تا با بررسي دو رويكرد مختلف درباره تحقق خارجي كلي طبيعي، برتري نظريه ملاصدرا و چگونگي سازگاري آن با اصالت وجود را نشان دهيم.

 
كليد واژه: ابن سينا، ملاصدرا، كلي طبيعي، ماهيت لابشرط، اصالت وجود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : معرفت فلسفي تابستان 1388; 6(4 (پياپي 24)):105-137.
 
نگاهي انتقادي به ابعاد معرفتي ايده آليسم
 
صادقي رضا*
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

با اينکه ايده آليسم در غرب معاصر حضور و نتايج گسترده اي داشته است، اما به نظر مي رسد که مباني و پيامدهاي معرفتي اين ديدگاه دستخوش ناسازگاري هاي دروني و کاستي هاي اساسي است. در اين نوشتار، نخست پاره اي از مباني معرفتي ايده آليسم با نگاهي انتقادي ارزيابي خواهد شد، سپس از نظريه هاي انسجام، پراگماتيسم، و ساخت گرايي به عنوان سه پيامد معرفتي اصلي ايده آليسم سخن به ميان خواهد آمد و در پايان، با مرور دلايل وجود جهان مستقل از ذهن، به برخي از مشکلات نهايي ايده آليسم اشاره خواهد شد.

 
كليد واژه: ايده آليسم، رئاليسم، شک گرايي، انسجام گرايي، پراگماتيسم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : معرفت فلسفي بهار 1388; 6(3 (پياپي 23)):51-76.
 
تحليل قضاياي خارجيه با محمول وجود
 
فلاحي اسداله*
 
* دانشگاه زنجان
 
 

تفاوت ميان قضاياي حقيقيه و خارجيه در اين است که قضاياي خارجيه صرفا از موجودات سخن مي گويند؛ اما قضاياي حقيقيه موجودات فرضي را نيز شامل مي شوند، موجوداتي که در عالم واقع موجود نيستند. فيلسوفان و منطق دانان، در تحليل وجود، نظريات گوناگوني را ارايه کرده اند. در اين مقاله، بدون اينکه بخواهيم به اين نزاع وارد شويم و نظر خاصي را بپذيريم، محمول وجود را تعريف ناشده در نظرگرفته، با افزودن آن به منطق محمول ها، به معرفي سه منطق پرداخته ايم: منطق آزاد (که از ديرباز شناخته شده است) و دو منطق ديگر (که ما نام هاي «منطق محمول ها و وجود» و «منطق وجود همگاني» را براي آنها برگزيده ايم.) در اين پژوهش، نشان داده ايم که منطق آزاد نمي تواند ابراز خوبي براي تحليل و بررسي منطق قديم باشد و قضاياي حقيقيه را از خارجيه تفکيک کند؛ اما دو منطق ديگر قادر به چنين کاري هستند. همچنين، نشان داده ايم که منطق محمول ها و وجود، منطق قضاياي حقيقيه شمرده مي شود و منطق وجود همگاني، منطق قضاياي خارجيه به شمار مي رود؛ به علاوه، منطق محمول ها و وجود، به تنهايي مي تواند تفاوت اين دو نوع قضيه را با يکديگر آشکار سازد.

 
كليد واژه: قضيه حقيقيه، قضيه خارجيه، منطق محمول ها، منطق آزاد، منطق محمول ها و وجود، منطق وجود همگاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : معرفت فلسفي تابستان 1389; 7(4 (پياپي 28)):85-106.
 
ردپاي يك پاسخ مدرن به پارادوكس دروغگو در سنت فلسفه اسلامي
 
حجتي سيدمحمدعلي,زارع پور محمدصالح
 
 
 

در دهه اخير استفان ريد تلاش كرده است تا به واسطه ارايه يك نظريه صدق جديد، راه حل تازه اي براي پارادوكس دروغگو به دست دهد. او طرح صدق تارسكي را نقد، و به جاي آن طرح تازه اي پيشنهاد نموده است. ريد با اعمال اين طرح بر روي جمله دروغگو، نتيجه مي گيرد كه اين جمله بدون هيچ تناقضي كاذب است. در اين مقاله، ضمن شرح نظريه ريد، تلاش مي كنيم تا شباهت هاي رويكرد او را با رويكرد اثيرالدين ابهري نشان دهيم.

 
كليد واژه: استفان ريد، پارادوكس دروغگو، اثيرالدين ابهري، طرح تارسكي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : معرفت فلسفي تابستان 1388; 6(4 (پياپي 24)):37-66.
 
جايگاه عقل و وحي در هندسه معرفت بشري: تحليل و بررسي ديدگاه آيت اله جوادي آملي درباره منزلت عقل در هندسه معرفت ديني
 
فنائي اشکوري محمد*
 
* موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
 
 

تاريخ انديشه بشر گواهي مي دهد که پرسش کهن از نسبت عقل و ايمان يا علم و دين، همواره به دنبال پاسخ هايي تازه بوده است. کوشش براي فهم نسبت اينها، به ويژه براي دينداراني که در عصر شکوفايي علم مي زيند و در چنين عصري مدعي ساماندهي زندگي فردي و جمعي انسان با بهره گيري هم زمان از علم و دين اند، ضرورتي اجتناب ناپذير است. حکيم متاله و مفسر معاصر، آيت اله جوادي آملي، از عالماني است که با عنايت به اين ضرورت، اهتمامي بليغ به طرح اين مساله ورزيده و تاملاتش را در اين باب عرضه نموده است. از نگاه اين حکيم، عقل جزئي از دين است، نه در مقابل آن. بنابراين، فرض ناسازگاري آنها نامعقول است. آنچه ممکن است در آغاز روي دهد تعارض عقل و نقل است که راه حل هاي آن از ديرباز در علوم و معارف اسلامي مطرح بوده است. نوشتار حاضر کوششي است براي فهم، تحليل، و نقد نظريه استاد جوادي آملي در اين باره.

 
كليد واژه: عقل، نقل، وحي، ايمان، دين، معرفت ديني، علم، اسلامي سازي علم، مکتب تفکيک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : معرفت فلسفي تابستان 1389; 7(4 (پياپي 28)):107-129.
 
تجربه و تمايز ميان معرفت پيشين و پسين
 
طاهري خرم آبادي سيدعلي*
 
* موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني قدس سره
 
 

به نظر مي رسد، علي رغم تنوع تعاريف معرفت پيشين، همگان بر اين اتفاق دارند كه در تمايز ميان معرفت پيشين و پسين، نقش اصلي را مفهوم «تجربه» ايفا مي كند و آنچه معرفت را به دو بخش تجربي و غيرتجربي يا پيشين و پسين تقسيم مي كند، ميزان نقش تجربه در توجيه آن است. بالطبع تعيين حدود تجربه براي روشن ساختن اين تمايز كاري اساسي است. از سوي ديگر اين سوال نيز مطرح است كه: آيا مي توان به يك قضيه، هم معرفت پيشين و هم معرفت پسين داشت؟ به عبارت ديگر، پيشين يا پسين بودن معرفت به يك قضيه، ريشه در خود قضيه دارد يا اينكه تعيين منبع توجيه، بر عوامل بيروني مبتني است؟ در ميان معرفت شناسان معاصر، اين نظريه رايج شده است كه معرفت پيشين به يك قضيه با معرفت پسين به همان قضيه تنافي ندارد. در اين مقاله، قصد من آن است كه اولا معناي تجربه را روشن سازم، ثانيا اثبات كنم كه ريشه تمايز ميان دو قسم معرفت خود قضيه است. به عبارت ديگر، معرفت پيشين و پسين به قضيه واحد، ممكن نيست.

 
كليد واژه: پيشين، تجربه، توجيه، قضيه، كلي، معرفت
 
 
 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 

 1 : معرفت فلسفي بهار 1389; 7(3 (پياپي 27)):11-36.
 
تاملي بر ديدگاه ابن سينا و شيخ اشراق در اصالت وجود يا ماهيت
 
احسن مجيد*,معلمي حسن
 
* دانشگاه باقرالعلوم (ع)
 
 

مساله اصالت وجود يا ماهيت يكي از مهم ترين مسايل فلسفي مي باشد كه اگرچه به طور مستقل از زمان ميرداماد و ملاصدرا مطرح شده است، اما محتوا و مباني آن را مي توان در انديشه فيلسوفان پيشين نيز سراغ گرفت؛ بدين لحاظ، در اين مقاله، سعي داريم تا اين مساله را از ديدگاه ابن سينا و شيخ اشراق به عنوان نمايندگان مكتب هاي فلسفي مشا و اشراق بررسي كنيم. بنابراين، پرسش اصلي پژوهش حاضر اين است كه ديدگاه ابن سينا و شيخ اشراق در اين باره چيست؟ مدعاي مقاله اين است كه: اگرچه شيخ اشراق كلام ابن سينا در مورد عروض وجود بر ماهيت را عروض خارجي فهم كرده و با انتساب قول به زيادت ذهني و خارجي وجود بر ماهيت به مشا، خود به نفي زيادت خارجي وجود بر ماهيت پرداخته و آن را به گونه اي نفي كرده كه به نفي زايد يعني وجود منتهي گشته (و در نتيجه، شيخ معتقد شده كه ماهيت امر متحقق خارجي و اصيلي است كه منشا انتزاع مفهوم وجود مي گردد، و بدين لحاظ، مجعوليت ذاتي از آن ماهيت مي باشد)؛ اما اين انتساب باطل است، زيرا ابن سينا با ملاحظات دقيق خويش بر عروض ذهني ـ و نه خارجي ـ وجود بر ماهيت تاكيد دارد. بدين لحاظ، ابن سينا به تحقق خارجي و اصالت وجود تصريح كرده و جعل و عليت را نيز از شئون وجودي دانسته است.

 
كليد واژه: ابن سينا، شيخ اشراق، وجود، ماهيت، عروض، اصالت، جعل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : معرفت فلسفي زمستان 1387; 6(2 (پياپي 22)):43-70.
 
«وجود ذهني» از ديدگاه فيلسوفان مکتب شيراز
 
مقصودي عزت,كاكايي قاسم
 
 
 

فيلسوفان مکتب شيراز، که پس از خواجه نصيرالدين طوسي و پيش از ميرداماد مي زيسته اند، در انديشه ها و نوآوري هاي ملاصدرا و حکمت متعاليه او نقش بسزايي داشته اند؛ ولي هنوز آثارشان ناشناخته مانده است. در اين مقاله، همراه با مراجعه مستقيم به نسخ خطي موجود از آثار فيلسوفان مکتب شيراز (صدرالدين دشتکي، غياث الدين دشتکي، و جلال الدين دواني)، به نقد و بررسي يکي از بحث هايي پرداخته مي شود که ملاصدرا در آن نوآوري خاصي داشته است: بحث «وجود ذهني». در مناظرات دشتکي با دواني، نکات بسيار ارزشمندي درباره اين موضوع به چشم مي خورد که به راه حل نهايي ملاصدرا کمک شاياني نموده است.

 
كليد واژه: وجود ذهني، مکتب شيراز، صدرالدين دشتکي، غياث الدين دشتکي، جلال الدين دواني، ملاصدرا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : معرفت فلسفي زمستان 1387; 6(2 (پياپي 22)):71-104.
 
تاملي بر «نظام احسن» از منظر حکمت متعاليه
 
طالبي چاري محمدجواد*,ديرباز عسگر
 
* دانشگاه پيام نور، واحد تنكابن
 
 

«نظام احسن» يکي از مباحث مهم فلسفي است که در انديشه فلاسفه اسلامي، به طور عام، و در دستگاه فلسفي ملاصدرا، به طور خاص، جايگاه ويژه اي دارد. فلاسفه و ديگر دانشمندان هميشه اين سوال را در ذهن داشته اند که آيا نظام جهان موجود بهترين نظام است يا خير؟ در آغاز، اين طور به نظر مي رسد که جهان عاري از هر گونه نقص و شر، همانا بهترين نظام است؛ از اين رو، اين سوال مطرح مي شود که چرا جهان حاضر چنين نيست؟
از طرف ديگر با پيشرفت علوم، و طرح نظريه هاي گوناگون، هر روز پديده اي از رازهاي طبيعت برداشته مي شود و معلوم مي گردد که نظام جهان، از نظر علوم، بسيار پيچيده و دقيق است. بنابراين، از يک سو، دانشمندان خويش را با نظامي برتر رويارو مي بينند و از سوي ديگر، وجود شرور و نقايص شبهه برتر نبودن نظام جان را به ذهن مي رساند. اما فلاسفه با اثبات نظام احسن، و طرح مباحث مختلف در زمينه آن، اين تعارض ظاهري را برطرف کرده اند.
ملاصدرا بر پايه نظام فلسفي خود – حکمت متعاليه – جهان هستي را برآمده از نظام رباني دانسته که در اين صورت، داراي بهترين شکل ممکن است. در اين مقاله، با توجه به جامع ترين کتاب فلسفي ملاصدرا – که همان «اسفار اربعه» باشد – به بررسي ديدگاه او در اين باره مي پردازيم.

 
كليد واژه: نظام احسن، علم عنايي، قاعده امکان اشرف، برهان لمي، برهان اني، ملاصدرا، حکمت متعاليه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

4 : معرفت فلسفي بهار 1388; 6(3 (پياپي 23)):119-152.
 
رابطه نفس و بدن در انسان شناسي ملاصدرا
 
افضلي جمعه خان*,سليماني اميري عسكري
 
* جامعه المصطفي العالميه
 
 

نفس و بدن در انسان شناسي ملاصدرا چه رابطه اي با يکديگر دارند؟ آيا آنها دو موجود بيگانه از يکديگر به حساب مي آيند که بر اثر فشار بيروني، در کنار هم قرار گرفته اند و هيچ تناسبي با هم ندارند؟ يا با صورت طبيعي در کنار هم جاي گرفته اند؟ براي پاسخ به اين پرسش، لازم است قبلا مشخص کنيم که آيا ملاصدرا، مانند افلاطون و دکارت، دوگانه انگار است يا مانند فيزيکاليست ها، يگانه انگار و يا تشکيکي (نه هر دو و نه هيچ کدام)؟ اگر ثابت شود که گزينه اول درست است، آن گاه مي توانيم از رابطه نفس و بدن به شکل رايج آن سخن به ميان آوريم. اما اگر گزينه دوم درست باشد، نمي توان رابطه نفس و بدن را دقيقا به شکل کلاسيک آن مطرح ساخت. از آنجا که کلمات ملاصدرا پذيراي هر يک از اين احتمالات است، نوشتار حاضر هر يک از اين احتمالات را به دقت بررسي و سرانجام چنين نتيجه گيري مي کند که از ميان اين احتمالات، فقط احتمال اخير قابل دفاع است. بر پايه اين ديدگاه، رابطه نفس و بدن بر اساس نظريه تشکيک تبيين مي شود. بر اساس نظريه تشکيک، هستي داراي مراتب تشکيکي است، به گونه اي که مرتبه برتر، جامع مرتبه فروتر از خود است. از آنجا که اين نظريه قابل تطبيق بر نفس و بدن است، نگارنده کوشيده است تا رابطه نفس و بدن را در سايه آن تبيين کند.

 
كليد واژه: ملاصدرا، نفس، بدن، انسان شناسي، دوگانه انگاري، يگانه انگاري، تشکيک، روح
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 23 اردیبهشت 1391  10:28 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها