0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1389; -(11):115-144.
 
غايت سير و سلوک از ديدگاه ابن عربي
 
شجاري مرتضي*
 
* دانشگاه تبريز
 
 

رسيدن به سعادت، غايتي است که انسان ها در پي آن اند، اما در مصداق سعادت اختلاف نظر وجود دارد. در عرفان اسلامي، راه رسيدن به سعادت، سير و سلوک است، و غايت سير و سلوک عرفاني با تعابير گوناگوني مانند بهشت، رويت خداوند، فنا في الله و معراج روحاني بيان شده است. درک وحدت وجود و يا به تعبير ديگر، خودشناسي، در عرفان ابن عربي غايت سلوک روحاني است. سالک الي الله در ابتداي سلوک معرفت به خويش و به تبع آن، معرفت به خداوند ندارد و در نهايت سلوک، معرفت به نفس مي يابد و پي مي برد که خود چيزي جز خدا نيست. سلوک عارف، شبيه معراج پيامبر (ص) است: سالک ابتدا علم به حق دارد که از طريق تفکر در کتاب و سنت (شريعت) حاصل کرده است. سپس در معراج خويش، آن علم را به عين اليقين (وحدت شهود) مشاهده مي کند و آنگاه به حق اليقين (وحدت وجود) مي رسد. در مقاله حاضر، مسائل و مباحث پيش گفته، بررسي، تطبيق و تحليل مي شود.

 
كليد واژه: ابن عربي، سلوک، فنا، معراج، خودشناسي، وحدت وجود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1389; -(11):145-160.
 
غمز، غمزه، نعره، نغمه (تصحيح بيتي از حافظ)
 
عابدي محمود*
 
* دانشگاه تربيت معلم تهران
 
 

يا رب چه غمزه کرد صراحي که خون خم        با نعره هاي قلقلش اندر گلو ببست
اين بيت معروف حافظ، بنا بر اختيار علامه قزويني چنين است. بعضي از نسخ خطي ديوان خواجه در مصراع نخست، به جاي «غمزه»، «غمز، نعره و نغمه» و در مصراع دوم به جاي «نعره»، «نغمه» آورده اند. در اين مقاله، پس از طرح فضاي معنايي غزل و گزارش مفهوم کلي (عاشقانه - عارفانه) آن، با عرضه دلايل کافي و طرح شيوه اي که در تصحيح متون فارسي معمول و بايسته است، براي مصراع نخست «نغمه» و براي مصراع دوم «نعره» پيشنهاد، و انتخاب و راي بعضي از محققان تاييد شده است.

 
كليد واژه: غزل حافظ، تصحيح متون، نغمه صراحي، پرده سماع، نغمه، صراحي
 
 
 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 

 7 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1389; -(11):161-200.
 
منظومه عرفاني سعدي در بوستان
 
قربانپورآراني حسين*
 
* دانشگاه کاشان
 
 

سعدي از بزرگ ترين شخصيت هاي ادبي ايران در طول تاريخ شعر و ادب فارسي است که در مورد جنبه هاي مختلف شخصيت و شعر او کتب و مقالات متعدد نوشته شده است؛ اما آنچه اين نوشته در پي طرح آن است، مساله اي است که در نوشته هاي معاصران ما در باب سعدي کمتر بدان توجه شده است و آن، نشان دادن شخصيت معنوي و عرفاني سعدي در آثار او و به ويژه در بوستان است، بدين معني که سعدي در اين منظومه فقط از مفاهيم عرفاني استفاده نکرده است، بلکه فکر مسلط در اين اثر، فکر عرفاني است و اين مساله به دليل تربيت عرفاني سعدي و يا حتي اعتقاد به اين گونه آموزه هاست؛ چيزي که در تلقي قدما از شخصيت سعدي نيز کاملا مشهود است. منظومه فکري سعدي در آثار او به ويژه در غزليات و بوستان، منظومه عرفاني است و اين سخن هرچند به معني اعتقاد مسلم سعدي به جزئيات تصوف حداقل در تمام مراحل زندگي او نيست، نشان دهنده غلبه اين تفکر در منظومه فکري اوست.
بدين منظور اين نوشته به بررسي منظومه عرفاني سعدي در بوستان و تطابق فکري سعدي با محورهاي فکر عرفاني در بوستان پرداخته است و در آن، مباحثي چون تربيت عرفاني سعدي در نظاميه بغداد و اشاره تذکره نويسان درباره شخصيت معنوي سعدي و نيز محورهاي عمده تفکر عرفاني در ضمن حکايات بوستان مطرح شده است
.

 
كليد واژه: سعدي، بوستان، تفکر عرفاني، انديشه هاي ملامتي، فتوت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 8 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1389; -(11):201-226.
 
سلطان ولد و خلافت او پس از مولانا
 
موسوي مصطفي,حجت الاسلامي ريحانه
 
 
 

بهاالدين محمد، معروف به سلطان ولد، فرزند ارشد مولانا جلال الدين محمد بلخي، يکي از شخصيت هاي تاثيرگذاري بود که در حيات مولانا و پس از وفات او نقش مهمي در حوادث پيش آمده، به ويژه در تدوين آثار مولانا ايفا کرد. او از موقعيت ممتازي برخوردار بود به خصوص که در ميان اطرافيان مولانا تنها کسي است که از خود آثار مکتوب قابل توجهي به جا گذاشته است. شناخت و بررسي آرا و افکار او و نيز نقش او در روابط مولانا با ديگران (بزرگان، امرا، شيوخ و مريدان و ...) بي شک در مطالعات مولوي شناسي اهميت بسيار دارد. متاسفانه تاکنون به جز در مقدمه ولدنامه از استاد جلال الدين همايي، در هيچ اثر ديگري به طور مستقل، شخصيت و آثار و افکار سلطان ولد بررسي نشده است. در اين پژوهش، سعي بر اين بوده است که با گردآوري اطلاعات موجود درباره سلطان ولد، به خصوص از لابلاي آثار خود او، و نقش او به عنوان فرزند مولانا در زمان حيات پدر و به عنوان نخستين گردآورنده آثار مولانا و نيز به عنوان مهم ترين و اثرگذارترين شخصيت در شکل گيري طريقه مولويه، و دوام آن پس از مرگ پدر بررسي و حتي المقدور تحليل شود.

 
كليد واژه: مولانا، سلطان ولد، شمس تبريزي، حسام الدين چلبي، صلاح الدين زرکوب، کريم الدين بکتمر، جانشيني مولانا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1388; -(10):5-26.
 
بررسي تاويلات ابن عربي درباره آيات خلود و جاودانگي عذاب در قرآن
 
ابراهيمي حسن*
 
* دانشگاه تهران
 
 

در اسلام، كيفر برخي از گناهان، خلود و جاودانگي در دوزخ قرار داده شده و آيات بسياري از قرآن كريم بر اين خلود و جاودانگي صحه گذاشته است. مفسران و گروه هاي مختلف فكري مسلمان، درباره دلالت اين آيات بر جاودانگي رنج و عذاب با يكديگر اختلاف کرده اند. برخي، خلود در دوزخ را به معناي خلود در رنج و عذاب دانسته، و برخي همچون ابن عربي، به خلود در دوزخ و انقطاع رنج و عذاب گرويده اند.
در اين نوشتار، آيات وعيد به خلود در دوزخ، در شش گروه دسته بندي شده و تاويلات ابن عربي در ذيل هر گروه مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است، و در پاره اي موارد، بنابر اقتضا، از راي و نظر ديگر مفسران براي تكميل وتاييد و يا نفي و تضعيف نظر ابن عربي استفاده شده، و در خاتمه چنين نتيجه گيري شده است كه تاويل آيات خلود با توجه به اصول و مباني مسلم انگاشته شده در مكتب ابن عربي، براي او امري اجتناب ناپذير بوده است.

 
كليد واژه: ابن عربي، خلود، عذاب، مرتكب كبيره، دوزخ، بهشت، نعيم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1388; -(10):27-44.
 
بازتاب نور نجس يا خيالات نادرست مدعيان سلوک در متون عرفاني تا قرن ششم
 
اژه اي تقي,شانظري جعفر*
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

قرآن کريم، طبق سخن و اعتقاد عارفان، مهم ترين منبع کسب معرفت در حوزه عرفان اسلامي است و معيار صحت حقيقت از توهم نزد ارباب معرفت است.
از متون عرفاني استنباط مي شود که دو گروه علي رغم اينکه در زي اهل سلوک اند، به دام افتاده خيالات باطل و گمان هاي نادرست از معارف و حقايق معاني قرآن کريم شده اند؛ نخست گروهي که در قصد سلوک و کشف حقيقت صادق اند، اما چون گرفتار ضخيم ترين حجاب، يعني «حجاب خودي» و نفس هستند، ادراکاتشان کشف و مکاشفه نسيت، بلکه کج فهمي و ناشي از کوري حدقه بينش است، گروه دوم آنان كه در قصد راه و هدف سلوک نيز آلوده به کسب جاه و نام اند و از اين روي گفتارشان مردود است.
از ديدگاه متون عرفاني فارسي هر دو گروه بي بهره از معرفت و شهود حق اند، و مدعيات آن ها باطل و راهزن است، هرچند که گفته هاي آنان ظاهري عارفانه و گفتماني در مسايل عرفان است. برخي، اين سلک بيانات معرفت نماي را به «نور نجس» تعبير کرده اند. سنايي، مولوي، محمد غزالي، احمد غزالي و عين القضات نيز هر کدام نامي بر اين رمز گويي هاي متظاهران مدعي کشف و شهود گذاشته اند، که در متن مقاله به آن پرداخته شده است. نيز در اين پژوهش، چوني و چرايي موضوع با تفکيک و تحليل از آراي مطرح در برجسته ترين متون عرفاني فارسي طرح و تحليل و شواهد کافي در هر نکته اي آمده است.

 
كليد واژه: قرآن کريم، عرفان اسلامي، تاويل، حجاب خودي، نور نجس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1388; -(10):45-86.
 
بررسي عوامل سازنده ابهام در مقالات شمس با تاکيد بر مساله انسجام دستوري
 
بامشكي سميرا*
 
* دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

مقالات شمس به عنوان اثري برجسته و مهم در تاريخ عرفان و ادبيات فارسي كه ارتباط تنگاتنگي با مولوي، زندگي و آثارش دارد، نه تنها مورد توجه طيف وسيعي از خوانندگان عادي و غير متخصص قرار نگرفته بلكه حتي كمتر مورد توجه پژوهشگران واقع شده است. يكي از دلايل كم توجهي به اين كتاب، ساختار جملات از هم گسيخته و عدم انسجام ظاهري متن است که سبب پديد آمدن ابهام شده است. در اين پژوهش، به بررسي منشا ابهام در اين متن پرداخته مي شود. به ديگر سخن، به اين پرسش جواب داده مي شود که چه عواملي سبب پديد آمدن ابهام در متن شده است؟ به اين منظور بيشتر از روش تحليل كلام و بحث انسجام دستوري كه شامل ارجاع و حذف مي شود استفاده مي گردد. با توجه به نتايج به دست آمده مي توان گفت كه بيشترين سهم ابهام در مقالات مربوط به آشنا نبودن خوانندگان با مهم ترين ويژگي سبکي متن، يعني استفاده از «ايجاز» است. اين طرز استفاده از كلام از سوي نويسنده، نمايانگر خلق و خوي اوست. عوامل ديگر عبارت اند از: نحوه استفاده از ضماير شخصي به صورت ارجاع برون متني و درون متني بدون ذکر پيش مرجع، به کاربردن ضمير «او» در معناي عام انسان، ذکر نکردن اسامي خاص به دليل رعايت ايجاز، تبديل يا تغيير شخص فعل از سوم شخص به اول شخص و بالعکس، استفاده از حذف، ابهام در تشخيص گوينده و شنونده در ساختار گفت و گو، آشنا نبودن مخاطبان امروزي با بافت موقعيتي كلام و نبود دانش پيش زمينه اي.

 
كليد واژه: عوامل ابهام، مقالات شمس، گفتمان شناسي، انسجام دستوري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1388; -(10):173-202.
 
جمال جلال و جلال جمال پژوهشي قرآني، عرفاني، ادبي
 
راستگو سيدمحمد,راستگوفر سيدمحمدفريد
 
 
 

عارفان با الهام از قرآن جهان را از يک سو وجه خدا شمرده اند و از ديگر سو، تجلي اسما و صفات او. اسما و صفات را نيز از يک ديدگاه به دو گونه جمالي و جلالي بخش کرده اند: اسم هايي را که با لطف، رحمت، کرم و ... پيوند دارند، اسم هاي جمال ناميده اند و اسم هايي را که با قهر، غضب، کيفر و ... سر و کار دارند، اسم هاي جلال خوانده اند. از سوي ديگر، چون صفات خدا هستي يگانه اي دارند، هر جلال را داراي جمالي و هر جمال را داراي جلالي شمرده اند و از اينجا به جمع پارادوکسيکال جلال و جمال رسيده اند. در اين گفتار پس از بازنمايي نکات يادشده از ديدگاه قرآني و عرفاني، از جايگاه جلال و جمال در هستي شناسي، معرفت شناسي و روان شناسي عرفاني سخن گفته ايم و سپس به گستردگي، جايگاه جلال و جمال را در نمادشناسي عرفاني بازنموده ايم و نشان داده ايم که پارادوکس جمال و جلال در عرفان عاشقانه «ناز» خوانده مي شود که آميزه اي از راندن و خواندن و خواستن و نخواستن است. نکته اي که در شعر عاشقانه عارفانه با بهره گيري از نمادهاي روي و موي، و بيشتر با نمادهاي چشم و لب و وابسته هاي آن ها نشان داده مي شود. بازتاب اين کاربرد نمادين در شعر فارسي، پايان بخش اين پژوهش است.

 
كليد واژه: جمال، جلال، وجه، ناز، چشم، لب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 8 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1388; -(10):203-224.
 
لوايح از كيست؟
 
شادروي منش محمد*
 
* دانشگاه تربيت معلم، تهران
 
 

رساله لوايح از متون معروف عرفاني است كه به اقتداي سوانح شيخ احمد غزالي نوشته شده است. ارادت عين القضات همداني به مولف سوانح و ارتباط آن دو با يكديگر، وجود نسخه اي از لوايح در مجموعه اي كه تمهيدات عين القضات نيز در كنار آن آمده و بعضي عوامل ديگر، موجب شده است كه اين اثر به نام عين القضات شهرت يابد و يك بار نيز در ايران به نام او به چاپ برسد. اين انتساب ناروا به بسياري از کتاب ها و پژوهش هاي ادبي تسري يافته است. از سوي ديگر، در بعضي نوشته ها (اعم از فهرست ها، تاريخ هاي ادبيات و پژوهش هاي ادبي - عرفاني) جز از عين القضات، اشخاص ديگري مولف لوايح معرفي شده اند. در اين مقاله، با استناد به شواهد درون متني و برون متني، انتساب لوايح به عين القضات مردود دانسته شده است و حميد الدين ناگوري، از صوفيان حوزه شبه قاره هند در قرن هفتم، مولف اين اثر معرفي مي شود.

 
كليد واژه: حميدالدين ناگوري، عبدالملك وركاني، عين القضات همداني، لوايح، متون عرفاني فارسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 9 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1388; -(10):225-258.
 
احمد حرب اصفهاني نيشابوري (تحقيقي درباره احوال و اقوال يکي از صوفي - زاهدان قرن سوم هجري)
 
شفيعيون سعيد*
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

در بررسي تاريخ تحليلي تصوف و مباني نظري آن، جستار در احوال صوفي - زاهدان سده هاي نخستين هجري، امري بايسته و ناگزير است. يکي از اين بزرگان، احمد ابن حرب اصفهاني نيشابوري است که ضمن ويژگي هاي ممتاز و فردي فکري اش، به واسطه آنکه استاد محمد کرام، رييس فرقه کراميه بوده و افکار و اقوالش در اين طريقه تاثير به سزايي داشته، از اهميت خاصي در مطالعات تاريخي و نظري تصوف برخوردار است. با اين همه، متاسفانه در باب او تا به امروز، پژوهش درخور و مستقلي صورت نگرفته است. تحقيق حاضر که درباره احوال و افکار احمد حرب است، در کار تحقيقات کراميه پژوهي بسيار فايده مند تواند بود، و به برخي از سوالات و ابهامات از جمله ارتباط احمد با محمد کرام و عقايد کراميه و علل طرد و رد او توسط برخي علماي حديث، پاسخ مي تواند داد.

 
كليد واژه: احمد حرب، کرميه، زهد، تصوف
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 10 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1388; -(10):259-278.
 
روان تحليل گري روياي ابن عربي در فصوص الحكم
 
ميرباقري فرد سيدعلي اصغر,خسروي اشرف
 
 
 

«خواب و رويا» يکي از موضوعاتي است که در عرفان و روان تحليل گري جايگاه ويژه اي دارد و مي تواند موضوع پژوهش هاي ميان رشته اي قرار گيرد. روان تحليل گري حوزه وسيعي است و خود شاخه هاي مختلفي دارد که در بين آن ها روان تحليل گري يونگ با عرفان شرقي و اسلامي سازگاري بيشتري دارد. يونگ به رويا اهميت زيادي مي دهد و منشا آن را ناخودآگاه رواني انسان مي داند. او معتقد است گاهي محتواي ناخودآگاه به شکل نمادين در رويا ظاهر مي شود.
بررسي و رمزشناسي روياي ابن عربي از ديدگاه يونگ، منشا اين رويا را مشخص مي کند و بر اساس آن مي توان برداشت ابن عربي و ديگران را تحليل کرد و ترديدها و اختلاف نظرهايي را که در اين زمينه وجود دارد، برطرف ساخت. همچنين آنچه را ابن عربي از زبان پيامبر در فصوص الحکم بيان مي کند به گونه اي توجيه کرد که نه در راستگويي او ترديد شود و نه آنچه او بيان کرده، تماما به پيامبر منسوب داشت بلکه مي توان وجهي نسب تا مقبول و مناسب براي آن پيدا کرد. اين بررسي نشان مي دهد «خود» ابن عربي در رويا به صورت مبارك پيامبر (ص) نمود يافته و محتويات بايگاني شده در ناخودآگاهش نيز به شكل كتابي به نام فصوص الحكم به او داده شده تا وي آن را براي مردم گزارش كند.

 
كليد واژه: روان تحليل گري، عرفان، ابن عربي، رويا، ناخودآگاه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1388; -(9):5-25.
 
شيوه اي نادر از تبرک و شفابخشي در متون عرفاني
 
ايرج پور محمدابراهيم*
 
* دانشگاه پيام نور، اردستان
 
 

از آنجا که در ادبيات و فرهنگ اين مرز و بوم، عرفان و تصوف اسلامي بيشترين گستره و حجم را به خود اختصاص داده است، بررسي و تحليل همه جانبه آن از دربايست هايي است که بر دوش پژوهندگان و ادباي ماست. در اين راستا، گونه اي نادر از تبرک، کرامت و شفابخشي از خلال متون عرفاني انتخاب و مورد بررسي قرار گرفت.
به کرات خوانده ايم که پيران عرفاني به سبب قوت و قدرت باطني و پرداختن مدام به روح خويش، مي توانند در نفوس اشخاص، مريدان حتي اشيا و طبيعت اثرگذار باشند. اين تاثير گاه از راه نگاه و نظر
(آنان که خاک را به نظر کيميا کنند) و گاه با دعا و توجه قلبي است که غالبا به همت تعبير شده است (همت طلب از باطن پيران سحرخيز) و در مواردي نيز مشايخ تصوف براي تيمن، دست يا انگشت بر سر و روي شخصي مي کشيدند.
اما نوع نادر و شگفت از تبرک و شفابخشي، که  موضوع اين مقاله است، آن بوده که گاه عارف «آب دهان» خود را به دهان مريد يا اندامي که مبتلا به درد و بيماري بوده، مي رسانده است و نتايجي شگرف و ديرباور از اين «آب دهان» حاصل مي شده است. اين نوع از تبرک به ندرت در آثار صوفيه ديده مي شود و در متن مقاله به قدر وسع، شواهد آن جمع آوري و تحليل گرديده است. در اين مقاله، کوشيده تا ريشه هاي تاريخي اين نوع از کرامت پيدا شود که نمونه هاي متعدد در زندگي حضرت رسول(ص) و يک نمونه از حضرت مسيح(ع) نيز در انجيل نشان داده شده است
. در نگاه اسطوره اي، آب دهان با آب حيات قابل انطباق است و شواهد شعري متعددي نيز در دست است که آب دهان را با آب حيات در يک رديف مي نهد که همگي در اصل مقاله موجود است.

 
كليد واژه: آب دهان، تبرک، شفابخشي، متون عرفاني، حضرت رسول(ص)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1388; -(9):29-52.
 
مقايسه برخي از جنبه هاي محتوايي و شکلي غزليات شمس و معارف بها ولد
 
حيدري حسن*
 
* دانشگاه اراك
 
 

هرگونه بررسي و شناخت آثار و افکار مولوي بدون توجه به منابع فکري و تحصيلي او جامع نيست. از ميان اين منابع، آنچه بيشتر جلب نظر مي کند، سه ماخذ است: قرآن کريم، شعر و نثر فارسي، و تعليمات بها ولد، پدر او که در کتاب معارف آمده است. در اين مقاله به همين منبع سوم توجه شده و مقايسه اي بين محتواي معارف با غزليات شمس صورت گرفته است. از ميان موضوعات مشترک مطرح در هر دو متن، عمدتا به موضوع هايي پرداخته شده که منشا قرآني دارد  و از آن طريق، به متون عرفاني ديگر و از آنجا به کتاب معارف و سپس به غزليات شمس راه يافته است. اگر چه اين موضوع ها در غزليات شمس جامه نظم پوشيده، نوع تفکر و برداشت از آيات و شيوه بيان مطالب، همان گونه است که در کتاب معارف آمده است. از جمله موضوع ها، خالقيت و فاعليت خداوند است. دوم منحصر نبودن تسبيح خداوند به انسان است. سوم، آفرينش خداوند بر اساس فضل و کرم و مساله مترتب برآن يعني ترک اسباب است. اين اشتراک ديدگاه ها همچنين در به کارگيري زبان روزمره و محاوره و سبک موعظه و بيان منبري نيز در هر دو متن قابل تبيين است.

 
كليد واژه: مولوي، بها ولد، خالقيت خداوند، تسبيح خداوند، محتوا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1388; -(9):53-68.
 
تجلي و احکام آن در عرفان عملي محيي الدين ابن عربي
 
رحيميان سعيد*
 
* دانشگاه شيراز
 
 

آنچه از نظريه مهم تجلي در عرفان ابن عربي بيشتر مورد تبيين و تشريح قرار گرفته است، بيان مفاهيم و قواعد و کاربردهاي اين نظريه در عرفان نظري وي است، و اغلب از نقش اين مفهوم و قواعد و کاربردهاي آن در عرفان عملي غفلت شده است.
مقاله  پيش رو، عهده دار تبيين اين بعد از نظريه «تجلي» در عرفان عملي ابن عربي است. اگر تجلي در عرفان نظري محيي
الدين در ظهور مظاهر از مبدا و رجوع آن ها به او در دو قوس نزول و صعود نقش دارد، اما اين مفهوم در عرفان عملي وي عبارت است از تابش نور الهي بر قلب سالک که باعث ترقي وي در قوس صعود مي گردد و کارکردهاي متفاوتي با تجلي در عرفان نظري دارد. در اين مقاله، ضمن اشاره به اين کارکردها به وجه تمايز تجلي از مرادفات آن مانند کشف و شهود، همچنين احکام پنج  گانه تجلي در عرفان عملي ابن عربي، و بالاخره اقسام آن از جمله تجلي ذاتي، تجلي صفاتي و تجلي افعالي نيز تلاش جهت حل معضل (پارادوکس) تجلي ذات در عرفان ابن عربي پرداخته مي شود.

 
كليد واژه: عرفان ابن عربي، عرفان عملي، تجلي، تجلي ذاتي، شهود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 
آيروني در مقالات شمس
 
غلام حسين زاده غلام حسين,لرستاني زهرا
 
 
 

راست نتوانم گفتن که من راستي آغاز کردم مرا بيرون مي کردند، اگر تمام راست گفتمي به يکبار همه شهر مرا بيرون کردندي، خرد و بزرگ و مولانا نيز با ايشان يار شدي.

(شمس تبريزي)

آيروني، نوعي شيوه بياني است که تقريبا معادل اصطلاحات ادبي رايجي همچون تجاهل العارف طنزآميز، مجاز به علاقه تضاد، مدح شبيه به ذم، ذم شبيه به مدح، کنايه طنزآميز، طعنه، استهزا و ايهام به کار مي رود. به بيان ديگر، نوعي دوگانگي بياني خلاف انتظار، يا نوعي استنباط خلاف مقصود گوينده است که با عنوان آيروني از قرن هجدهم به بعد در ادبيات اروپا شايع شده است. اما ريشه لغوي آن به زمان سقراط و يونان باستان و شيوه هاي بياني آن حتي به پيش تر از آن برمي   گردد، زيرا اين شيوه سخن گفتن همواره با زبان همراه بوده است، چنان که در بسياري از آثار ادبي کلاسيک فارسي نيز نمونه هاي آن را مي توان يافت از جمله در مقالات شمس که داراي زبان وشيوه هاي بياني خاصي است، انواع مختلف آيروني را مي توان نشان داد. در واقع شمس براي برجسته کردن کلام خويش، به طور طبيعي و به گونه اي که اصلا مصنوعي به نظر نمي رسد، از اين شيوه به خوبي بهره جسته است. سخن و انديشه شمس به طور طبيعي آيرونيک است، يعني نوع انديشه و شيوه سخن گفتن او به گونه اي است که موجب مي شود، به طور طبيعي ساختارهاي عادي زبان شکسته شود و نوعي پوشيده گويي و رند معنايي (کلام آيرونيک) در سخن او پديد آيد.

 
كليد واژه: آيروني، شمس تبريزي، بلاغت، مقالات شمس، رندمعنايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:16 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها