0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 8 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1386; -(5):119-130.
 
نگاهي ديگر به بيتي از مثنوي (1)
 
قيومي سميرا*
 
* دانشگاه تهران
 
 

برترين شيوه شرح و تفسير متون عرفاني - و در اين جا به طور مشخص مثنوي مولانا - جستجوي معناي نهفته در متن از خلال ديگر بخش هاي آن، ديگر آثار اديب عارف و آثار عرفاي ماقبل اوست. چنين شيوه اي علاوه بر اين که شرح متقني از متن به دست خواهد داد، گاه ما را با جلوه هاي تازه اي از معنا و ژرف ساخت هاي ديگر متن رو به رو خواهد کرد. اين مقاله نگاهي ديگر است به يکي از ابيات مثنوي مولانا با توجه به معناي اصطلاحي واژه «قدرت» در آثار عرفاي پيش از او و نيز آثار ديگر وي.

 
كليد واژه: مولوي، مثنوي، قدرت، حکمت، عالم قدرت، عالم حکمت، عالم غيب، عالم شهادت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 9 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1386; -(5):131-143.
 
نگاهي ديگر به بيتي از مثنوي (2)
 
راستگو سيدمحمد*
 
* دانشگاه كاشان
 
 

مي دانيم که پاره اي از متون به ويژه متون عرفاني و ادبي، چند سويه و توي در توي اند و همين ويژگي، آن ها را پذيراي تفسيرهاي گوناگون مي کند. اين تفسيرهاي گوناگون هر چند بيشتر دروني اند و بر پايه برداشت هاي معنايي استوار، گاه نيز بروني اند و بنياد گرفته بر گونه گون خواني متن. بر اين پايه ها در اين گفتار، واژه «قدرت» در بيت زير از مثنوي را که در مقاله پيشين، هم گام با ديگر گزارشگران مثنوي، به گونه «قدرت» (=توانايي) خوانده و تفسير شده بود، به گونه «قدرت» (=قدر تو) خوانده ايم و تفسير ديگري از آن به دست داده ايم.
گر جهان پيشت بزرگ و بي بني است                      پيش قدرت ذره اي مي دان که نيست
بر پايه خوانش نخست، بيت بيانگر قدرت بي کران خداست که بر هر چيز تواناست و در زبان پاره اي از عارفان «جهان قدرت» خوانده شده است؛ و بر پايه خوانش دوم، بيت بيانگر شکوه بي کران انسان است که در زبان عارفان «عالم اکبر» خوانده شده و اين که «بيرون ز تو نيست آن چه در عالم هست / از خود بطلب هر آن چه خواهي که تويي».
به مناسبت، به چند بيت پيش و پس اين بيت نيز نگاهي افکنده ايم و چند گونه خواني ها و چند معنايي هاي آن ها را نيز نشان داده ايم.

 
كليد واژه: مثنوي، چندمعنايي، گونه گون خواني، قدرت، انسان، عالم اکبر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

3 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1385; -(4):37-62.
 
بررسي انديشه هاي انتقادي شاه ولي اله دهلوي
 
جواني حجت اله*
 
* دانشگاه الزهرا
 
 

مقاله حاضر عهده دار بررسي ديدگاه هاي انتقادي و اصلاحي يکي از بزرگان مکتب نقشبنديه هند: شاه ولي ا... دهلوي نسبت به تصوف است. ابتدا درباره ورود تصوف به هند و آثار آن اشاره شده و سپس زمان ظهور شاه ولي اله توصيف و در ادامه به انتقادهاي او درباره تصوف پرداخته شده است. به دنبال اين مباحث، ديدگاه هاي خاص شاه ولي در خصوص اصلاح تصوف و تبيين بحث پرمناقشه وحدت وجود و وحدت شهود بررسي شده است. انديشه اصلاح ديني صوفي مورد مطالعه مشتمل بر عنصر اجتهاد در اسلام، تبيين عدم جدايي شريعت و طريقت و احياي حديث، از مباحث ديگر اين مقاله است. در بخش پاياني نيز انديشه اصلاح حکومت و سياست از منظر اين صوفي نقشبندي تبيين شده است.

 
كليد واژه: شاه ولي ا... دهلوي، نقد تصوف، شريعت، طريقت، وحدت وجود و وحدت شهود، احيا اجتهاد، اصلاح حکومت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 
چهره هاي گونه گون نفس در مثنوي مولانا
 
شجري رضا*
 
* دانشگاه کاشان
 
 

نفس اماره، همواره به عنوان دشمني دروني و خانگي و مانعي سترگ و ستبر در راه سلوک و بندگي، در آثار عرفا و مشايخ و ديگر بزرگان و معلمان اخلاق و تربيت، نشان تير ملامت و نکوهش واقع شده و سالکان و مريدان، هوشيارانه به پرهيز و تجهيز در مقابل اين دشمن مکار و فريبکار فرا خوانده شده اند.
مولانا در دفاتر شش گانه مثنوي در ضمن داستان ها و حکايت ها، بارها فريب و مکر اين دشمن دون و زبون را با استفاده از آيات و روايات گوشزد کرده و با تشبيه و تمثيل، ترفند و تزوير او را تبيين نموده است و مي توان گفت هيچ شاعر و عارفي نتوانسته است همچون مولانا، با استفاده از هنرهاي ادبي و شگردهاي شعري از چهره هاي پوشيده و پنهان اين دشمن غدار و خونخوار پرده بردارد و راه هايي موفقيت آميز براي غلبه بر آن پيشنهاد کند.
اين مقاله کوششي است در راه شناخت انواع، آفات، خطرات و چهره هاي گوناگون نفس و همچنين راه هاي سازنده و نتايج غلبه بر اين دشمن غول آسا که از منظر مثنوي معنوي مولوي، مورد بحث و تحليل قرار گرفته است.

 
كليد واژه: نفس، انواع و آفات نفس، مثنوي، مولوي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1385; -(4):141-158.
 
معراج شاعران
 
طغياني اسحاق,نجفي زهره
 
 
 

معراج، با تمام گستردگي معناييش جايگاه ويژه اي در اعتقادات مسلمانان دارد. پيامبر گرامي اسلام (ص) که در اوج صفا و پاکي بود، معراج منحصر به فردي را درک کرد که در بالاترين و کامل ترين شکل قرار داشت. از آنجا که پس از او کسي به مقام والايش دست نيافت، تجربه چنين سفري براي ديگران ميسر نگرديد، ولي انسان هايي که تلاش کردند با قطع دلبستگي ها و تعلقات دنيوي از اسارت روحشان بکاهند، موفق گرديدند. پروازهاي روحاني را تجربه کنند که براي ديگران روي نداده است. از زمره اين افراد، شاعران عارف هستند که در شعرشان از عروج روحاني و سفرهاي ملکوتي خود سخن گفته اند.
در آثار شاعران برجسته عارف (سنايي، نظامي، عطار، مولوي، حافظ) اشعار فراواني به چشم مي خورد که در آن شاعر معراج هاي روحاني خويش را بيان مي کند و نشانگر عروج شاعر به درجات بالا و سير در ملکوت و ديدن کروبيان است و اين مقام را در بررسي آثار اين شاعران مي بينيم و در اين گفتار بررسي مي کنيم.

 
كليد واژه: معراج، عرفان، شاعر، شعر فارسي، ملکوت، عالم قدس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 10 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1386; -(5):144-160.
 
فريبکاري ايدئولوژيک با نظيره سازي کرامت ها در زندگينامه هاي مولوي
 
وفايي محمدافشين*
 
* دانشگاه تهران
 
 

از ديرباز در ميان متون صوفيه، بيان کرامت ها براي مشايخ مرسوم بوده است. آنان يا مريدانشان ناگزير بوده اند براي مشروعيت بخشي به قدرت خود و نيز ايجاد سلطه دست به کرامت سازي بزنند. آنچه درک اين مطلب را به آساني ممکن مي سازد وجود حکايت هاي کرامتي مشابه و يکسان براي صوفيه در طول تاريخ است. در اين جستار پس از بررسي فرايند کرامت سازي براي مولوي و خاندانش در زندگينامه هاي وي بخصوص مناقب العارفين و جستجوي دلايل آن به ريشه يابي برخي از اين کرامت ها در متون پيشين پرداخته شده است.

 
كليد واژه: مولوي، ايدئولوژي، قدرت، رساله سپهسالار، مناقب العارفين، مولويه، کرامت، کرامت سازي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1385; -(4):5-18.
 
ابوالعباس زوزني
 
شفيعي كدكني محمدرضا*
 
* دانشگاه تهران
 
 

يکي از عارفان بزرگ ولي گمنان مانده قرن چهارم نيشابور، ابوالعباس زوزني است. در کتب مشهور عرفاني، تنها در رساله قشيريه حکايتي از او نقل شده است و ديگر هيچ. از همين حکايت بر مي آيد که زوزني عارف بزرگي بوده است و از مشايخ ابوعلي دقاق. در اين مقاله، با جستجو در کتاب هايي چون تاريخ نيشابور حاکم و تاريخ الاسلام ذهبي، اطلاعاتي درباره نام و نسب زوزني، مشايخ او، شاگردان او، سفرهاي علمي او، گورجاي او و ... به دست داده شده است و بدين گونه چهره گمنام مانده او تا اندازه اي معرفي گرديده است. در پايان نيز با جستجو در يک مجموعه خطي (مجالس مرعشي) و کتابي با نام علم القلوب - که به غلط به نام ابوطالب مکي چاپ شده - شماري از سخنان ابوالعباس زوزني که همه حکمت آميز است و نشان از مقام علمي و عرفاني گوينده دارد، گردآوري شده است. در ميان مقاله نيز، به مناسبت درباره زادگاه زوزني – زوزن - و موقعيت تاريخي و جغرافيايي آن سخن به ميان آمده است. چنان که زير عنوان زوزنيات يک مجموعه خطي از آثار ادبا و شعراي زوزن به خط کاتبي زوزني، موجود در کتابخانه احمد ثالث ترکيه، معرفي شده است.

 
كليد واژه: ابوالعباس زوزني، زوزن، زوزنيات، نيشابور
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1385; -(4):19-36.
 
من منصوري در «انا الحق» حسين بن منصور حلاج
 
اقبالي عباس*
 
* دانشگاه کاشان
 
 

در سخن عارفان تعبيرات و اصطلاحاتي به چشم مي خورد که از شناخت و جهان بيني خاص آن ها حکايت دارد، شناختي که حاصل تجربه شخصي هر عارف است. او بر اثر تهذيب نفس و رياضتي که در پيش مي گيرد، مورد عنايت و الهام قرار مي گيرد و حالي برايش فراهم مي آيد که بيانش در قالب الفاظ عادي نمي گنجد و به ناچار از زبان رمز بهره مي گيرد تا حقيقت حال و تجربه اش از اغيار پنهان بماند؛ و از اين روست که سخنان عارفان، آکنده از رمز و اصطلاحات عرفاني مي شود.
«انا الحق» حسين بن منصور حلاج (من منصوري) از جمله اين تعبيرات رمزي است که در متون عرفاني و شعر حلاج، به شکل هاي گوناگون مطرح شده است و حکايت احوال عارفان وارسته و رمز جهان بيني توحيدي آن هاست. در اين مقاله با برشمردن ويژگي شناخت عرفاني و سخنان عرفان، به استناد ديوان شعر حلاج، معلوم گشته است که حلاج از نظر اعتقادي به «وحدت وجود» گرايش دارد و در تبيين ارتباط خداوند با آفريده ها، «وحدت حلول» را مطرح مي کند و چون جهان و خود را مظهر تجلي خدا مي داند، از «وحدت تجلي» سخن مي گويد.

 
كليد واژه: شناخت عرفاني، اصطلاح عرفاني، انا الحق، حلاج
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1385; -(4):63-84.
 
نقد و بررسي مثنوي نظم السلسله سيد احمد و صلي سمرقندي
 
خدايار ابراهيم*
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

سرگذشت ماوراالنهر در ساليان بعد از ورود اسلام به منطقه فرارود در قرن نخست هجري قمري، با اسلام و طريقت هاي برآمده از تعاليم اسلامي، پيوندي سخت ناگسستني دارد. در اين ميان، تعاليم خواجه بهاالدين محمد نقشبند بخارايي (718-791ق / 1318-1389م) و طريقت منسوب بدو "نقشبنديه" آن گونه در جان و دل اقوام و طبقات مختلف ساکن در آن، نفوذ پيدا کرده بود که مردم او را تا حد خداوند مي پرستيدند.
پيش از آن که در روزگار نيست انگاري ديني و فرهنگي دوران شوراها (1917-1991م)، مبارزه با ميراث عرفاني اين منطقه شروع شود، حرمت و تقدس اين طريقت از سوي نويسندگان و شاعران تجددگرا و روشنفکر منطقه که بعدها، غالب آن ها به حزب کمونيست پيوستند و به تبليغ مرام آن پرداختند، به شدت به ديده ترديد و تشکيک نگريسته شد؛ اما احترام عميقي که شاعر، عالم و روشنفکر بزرگ سمرقندي، سيد احمد وصلي (1870-1925م) در مثنوي «نظم السلسله» نسبت به خواجه بهاالدين نقشبند و به ويژه پير طريقت خود، ايشان ولي خان اورگوتي، آشکار کرده است، از روشنفکري و روشن بيني واقعي اين شخصيت حکايت مي کند.
در اين مقاله، براي نخستين بار مثنوي نظم السلسله - که آخرين اثر از نوع نسب نامه هاي معنوي درباره اقطاب و اولياي عرفاني در ماوالنهر به شمار مي رود - پس از يک مقدمه در شرح حال مولف، ذيل دو عنوان کلي صورت و محتوا، نقد و بررسي شده و سلسله ايشان ولي خان اورگوتي تا پيامبر گرامي (ص) با نمودار نشان داده شده است. اين مقاله به دليل استفاده از نسخ خطي، منابع چاپ سنگي و چاپي نادر به زبان هاي فارسي، تاجيکي و ازبکي، در شناساندن سلسله يکي از بزرگان طريقت نقشبنديه در آسياي مرکزي از اهميت ويژه اي برخوردار است.

 
كليد واژه: سلوک عارفانه، نقشبنديه، ادبيات قرن بيست تاجيک، وصلي سمرقندي، نظم السلسله، حکومت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 9 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1385; -(3):145-177.
 
نظربازي
 
راستگو سيدمحمد*
 
* دانشگاه کاشان
 
 

يکي از بن مايه هاي برجسته در سوره هاي عرفاني، به ويژه عرفان رندانه، که نشانگر يکي از آموزه ها و آزموده هاي عارفان نيز هست، «نظر بازي» است. نيز کليدواژه هاي وابسته بدان يا بر آمده از آن مانند نظرباز، صاحب نظر، اهل نظر، علم نظر و ... . در اين گفتار نخست به کوتاهي، باز نموده ايم که چگونه واژگاني چون نظربازي که در زبان و فرهنگ مردمي نشانگر خوهايي ناپسنديده اند، چونان کليد واژه ها به زبان و فرهنگ عرفاني راه يافته اند، سپس نشان داده ايم که نظربازي که نزد مردم به معني چشم چراني است، نزد عارفان نشانگر چند گونه تجربه عرفاني است: 1- اين تجربه که عارف در عشق و عرفان به جايي مي رسد که بر هر چه مي نگرد، خدا و جلوه هاي خدا را مي بيند و با آن ها نظربازي مي کند؛ 2. آن دست تجربه ها که ز ملک تا ملکوت حجاب از پيش عارف برداشته مي شود و چشم او به زيبايي هاي غيبي گشوده مي گردد و چه بسا يار آسماني خويش را در زيباترين چهره و پيکره انساني مي بيند و با او و آن ها نظر مي بازد؛ 3. در آن گونه تجربه ها که عارف به درون خويش راه مي يابد و با زيبايي ها و ديدني هاي شگرفي که در خويش مي بيند، نظربازي مي کند. در گزارش اين تجربه ها به نکته هايي چون: تجلي، تمثل، نظام احسن، شاهد بازي و ... نيز اشاره هايي داشته ايم)، سپس ياد کرده ايم که نظرباز، صاحب نظر، اهل نظر و ... کسي است که به چنين تجربه هايي توانايي يابد، چنان که علم نظر، آگاهي از رسم و راه نظربازي است و دانستن معاني و شيوه هاي آن، چگونگي رسيدن به آن، آفت و آسيب هاي آن و ... در پايان نيز آسيب شناسانه به ليز و لغزان بودن اين شيوه ها و سو استفاده هايي که به ويژه صوفي نمايان از آن ها کرده و مي کنند، اشاره کرده ايم.

 
كليد واژه: نظربازي، نظرباز، صاحب نظر، اهل نظر، علم نظر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1389; -(11):61-90.
 
جريده برداري و سقايي؛ ميراث قلندران و جوانمردان
 
زرواني مجتبي,مشهدي نوش آبادي محمد
 
 
 

جريده برداري و سقايي از آيين هاي عزاداري در ايام محرم است كه پايه گذار آن قلندريه و اهل فتوت بوده اند. منابع تاريخي از رواج اين آيين ها در ميان اهل فتوت در دوره ايلخاني و سپس صفويه خبر مي دهند. در فتوت نامه هاي موجود از اين آيين ها گزارش هايي در دست است که نشان مي دهد اين آيين ها در ايام محرم در ميان طريقت هاي صوفي به ويژه قلندران به هنگام عزاداري اجرا مي شده، و رواج عام در ميان دسته هاي عزادار نداشته است. اين آيين ها به تدريج به مثابه آيين هاي شيعي مورد توجه قرار گرفت و بن مايه صوفيانه آن به فراموشي سپرده شد، و از دوره قاجار و پهلوي از انحصار دراويش و قلندران خارج گشت و رواج عام يافت. با اين اوصاف، هنوز صبغه و سابقه صوفيانه آن قابل شناسايي است. سقايي ذکر مصائب وارده بر عترت رسول خدا به ويژه امام حسين (ع) و يارانش به صورت نوحه سرايي دسته جمعي و هماهنگ بدون سينه زني و زنجيرزني و سنج و طبل زني است.
جريده، علم مخصوصي است كه آن را در مقابل تكيه و حسينيه نصب مي كردند، و در پيشاپيش دسته هاي عزادار حركت مي دادند. اسناد قابل اطميناني در دست است كه نشان مي دهد در اواخر دوره قاجار در شهرهايي مانند كاشان هنوز جريده برداري مخصوص دسته هاي قلندران بوده، و حمل آن مستلزم اجازه باباي قلندران بوده است.

 
كليد واژه: آداب اهل فتوت، آداب قلندران، آيين هاي محرم، سقايي، جريده برداري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1389; -(11):91-114.
 
حضور الهي (شخينا) در سنت يهود
 
شاهنگيان نوري سادات*
 
* دانشگاه الزهرا
 
 

اين مقاله در راستاي آشنايي با تعاليم سنتي يهود درباره نحوه ارتباط خداوند با عالم نوشته شده است. ابتدا تصويري از حضور مادي و ملموس خدا بر اساس کتاب مقدس ارائه گرديده، و سپس مفهوم اين حضور که عالمان تلمودي (ربي ها) از آن به شخينا تعبير کرده اند، در تلمود بررسي شده است. در پي دستيابي به راه حلي بر معضل تناقض در آموزه ها يعني حضور تجربه شونده و تعالي خداوند، تفسيرها و آراي شماري از فلاسفه يهود در قرون وسطي مرور شده است. افزون بر آن، با بررسي آثار برجسته عرفاني آن دوره، به تبيين جايگاه شخينا در عرفان و نيز غايت حضور خواهيم پرداخته شده است.

 
كليد واژه: يهوديت، شخينا، کتاب مقدس، سفيرا، قبالا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1385; -(4):85-114.
 
نقد و بررسي آراي علامه جعفري درباره وحدت وجود
 
رضايي محمدجواد*
 
* دانشگاه تربيت معلم
 
 

نظريه «وحدت شخصي وجود» عالي ترين مرتبه توحيد نظري است. اين نظريه، به رغم سابقه طولاني اش، در سنت ما تا پس از ابن عربي و قونوي صورتي نظام مند نيافته است. اين نظريه در آثار ابن عربي با روشني بيشتري نسبت به گذشتگان مطرح شد و شارحاني چون قونوي، کاشاني، قيصري، جامي، سيد حيدر آملي و ابن ترکه اصفهاني آن را ورز دادند و به منزله نظريه اي در باب وجود مطرح کردند. ملاصدرا اين نظريه را به حسن قبول تلقي کرد و بر اساس موازين حکمت به تبيين آن پرداخت و دو برهان بر اثبات آن اقامه کرد. اين نظريه در واقع راي نهايي ملاصدراست و مي توان نظريه وجود تشکيکي وجود را نسبت به آن نظريه اي متوسط تلقي کرد. پس از ملاصدرا، عارفان و حکيماني چون آقا محمدرضا قمشه اي، سيد احمد کربلايي، ميرزا علي آقا قاضي، امام خميني و علامه طباطبايي از معتقدان و مدافعان اين نظريه بوده اند. بر حسب اين نظريه، موجود و وجود حقيقي منحصر به ذات اقدس حق تعالي است و ما سوي اله جملگي شيونات و تجليات و ظهورات آن وجود واحدند و اطلاق موجود بر مظاهر و مجالي کثير آن، بالعرض و المجاز است. بنابراين، اولا، کثرات محسوس و معقول اموري پنداري محض نيستند و خارج از ذهن ما تحصل و تحقق دارند، نهايت آن که حقيقت آن ها عين وجود نيست، بلکه مظهر و مجلاي وجودند؛ و ثانيا، هيچ يک از کثرات عالم کون حقيقتا وجود ندارند و لذا اسناد هم خدايي و حلول و اتحاد به اصحاب اين نظريه کاملا نادرست است. با اين همه، گروه هاي مختلفي به مخالفت با اين نظريه پرداخته و آن را از همين دو جهت مورد نقد و انکار قرار داده اند. در اين مقاله اظهارات مرحوم علامه جعفري که به استناد پاره اي از اقوال ملاصدرا در اسفار اين نظريه را همه خدايي و مستلزم حلول يا اتحاد پنداشته است، مورد بررسي و تحليل و نقد قرار مي گيرد.

 
كليد واژه: ابن عربي، وحدت وجود، وحدت موجود، وحدت شخصي وجود، محمد تقي جعفري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 9 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1389; -(11):227-246.
 
مقايسه لوگوس مسيحيت با انسان كامل در نزد ابن عربي
 
معتمدي منصوره,عبدي ولي
 
 
 

مفهوم لوگوس(Logos)  پيش از مسيحيت، به صورت انتزاعي در فلسفه يونان باستان و يهوديت (عهد عتيق و برخي آثار فيلون اسكندراني) به چشم مي خورد. در مسيحيت (مقدمه انجيل يوحنا) لوگوس براي اولين بار با شخصيتي تاريخي (عيسي ع) يكي گرفته شده است و مسيحيان به ويژه آباي كليسا بعد از اين يكسان انگاري، به لوگوس ويژگي هايي نسبت داده اند كه بسيار شبيه برداشت عرفاي مسلمان از «انسان كامل» است. در عرفان اسلامي هم، ابن عربي بحث انسان كامل را به طور مفصل مورد توجه قرار داده است. او در اين زمينه، عقايدي را مطرح كرده كه قابل قياس با نظريات مسيحيان در باب لوگوس است. در اين نوشتار، بعد از بررسي نظريات ابن عربي و شارحانش درباره انسان كامل و ديدگاه هاي آباي كليسا در باب لوگوس، به اين نتيجه رسيديم كه علي رغم وجود تشابهات چشمگير بين دو مفهوم، مساله تجسد لوگوس در مسيحيت، تفاوت عميق و قابل توجهي در اين زمينه به حساب مي آيد.

 
كليد واژه: لوگوس، انسان كامل، فيلون، ابن عربي، آباي كليسا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 10 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1389; -(11):247-272.
 
گونه صوفيانه معرفت و ايمان
 
مهرباني امين,حيدري حسين
 
 
 

در تاريخ تفکر اسلامي، ايمان و معرفت به عنوان دو مفهوم بنيادي و مناقشه انگيز الهياتي، همواره مورد نظر انديشمندان ديني بوده است. مسائل کلامي مهمي چون تکفير و تفسيق، حسن و قبح عقلي و ... آشکارا پي آمد تفاوت تعاريف از اين دو مفهوم اند. در اين ميان، اهل تصوف با جهان بيني ويژه خود، برداشت و تعريف خاصي از اين مفاهيم داشته اند. نظرگاه قابل توجه متصوفه، ما را به بررسي تعريف ايشان از اين دو برمي انگيزد. در اين مقاله، با پي گيري اقوال اهل تصوف به بررسي معناشناختي(Semantics)  اين دو مفهوم نزد ايشان پرداخته شده است. همچنين ارتباط معرفت و ايمان، و سهم تعقل و استدلال در ايمان را از ديد صوفيه جست و جو شده، و در پايان به اختصار، شباهت ديدگاه متصوفه با ابن حزم، اشاعره و ماتريديه در عالم اسلام و پيشگامان ايمان گرايي و معرفت شناسي اصلاح شده در مسيحيت، تطبيق و بررسي گرديده است.

 
كليد واژه: تصوف، معرفت، ايمان، معرفت شناسي اصلاح شده، ايمان گرايي
 
 
 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:00 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها