0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 
نقد شعر «زمستان» از منظر نظريه روانكاوي لاكان
 
پاينده حسين*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي، تهران
 
 

 

 

آرا و نظريه هاي فيلسوف و نظريه پرداز برجسته فرانسوي ژاک لاکان، هم مبتني بر مفاهيمِ بنيادين روانکاوي فرويدي است و هم اين مفاهيم را با به کارگيري مجموعه اي از اصطلاحات و روش شناسي هاي نو بسط مي دهد. تبيين لاکان از مفهوم ضمير ناخودآگاه، نمونه خصيصه نمايي از تکميل و تعديل نظريه روانکاوي کلاسيک است. توجه لاکان به زبان، خود يکي از ويژگي هاي فرويدي انديشه اوست. اما جايگاه و اهميت زبان در تبييني که او از ضمير ناخودآگاه به دست مي دهد، از محدوده ملاحظات عام زباني (آن چنان که در نظريه فرويد مي توان ديد) بسيار فراتر مي رود. لاکان با بهره گيري از (و هم زمان تعديل) زبان شناسي سوسوري، چهارچوب نويني براي فهم مفهوم ضمير ناخودآگاه ايجاد مي کند، چهارچوبي که در نظريه فرويد وجود ندارد و خود نمونه اي است از بسط و گسترش روانکاوي به شيوه اي ميان رشته اي.
در نوشته حاضر، نخست نظريه پردازي هاي زبان مبنايانه لاکان درباره رشد رواني سوژه را تبيين خواهيم کرد. به اين منظور، به طور خاص ديدگاه او را درباره «ساحت خيالي» و «ساحت نمادين» و مفاهيم وابسته به اين دو اصطلاح مهم بررسي مي کنيم. سپس در بخش پاياني اين نوشتار، کاربردپذيري مفاهيم لاکاني در نقد ادبي را در قرائتي نقادانه از شعر معروف «زمستان» سروده مهدي اخوان ثالث خواهيم سنجيد.
 
كليد واژه: لاکان، «زمستان»، ساحت خيالي، مرحله آينه، ساحت نمادين، حيث واقع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

1 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) زمستان 1388; 13(42):9-26.
 
اسب؛ پرتكرارترين نمادينه جانوري در شاهنامه و نقش آن در تكامل كهن الگوي قهرمان
 
قائمي فرزاد,ياحقي محمدجعفر
 
 
 

اسب؛ براي خاندان هاي پهلواني و جنگاوران هند و اروپايي از ارزش توتمي ديرپايي برخوردار بوده، به همين دليل در شاهنامه كه اثري حماسي است، پرتكرارترين نمادينه جانوري را به وجود آورده است كه نمادينگي آن را تنها بايد در ارتباط با كهن الگوي قهرمان بررسي كرد. اين نماد جانوري كه در پيوند با آب و دريا (ارتباط با نيروي سرشار زمين و طبيعت) كامل مي شود، در حقيقت، تجسم قدرت غريزي ناخود آگاه اوست كه كهن الگوي قهرمان، با رام كردن آن (مهار غريزه خود)، مسير پيكار براي كمال و پيروزي را پشت سر مي گذارد. از اين ديدگاه نمادينگي اسب هاي شاهنامه را در ارتباط با كهن الگوي قهرمان مي توان به چهار بخش تقسيم كرد:
 .تفسيرهاي اساطيري از رام كردن اسب؛ 2. توتم اسب در خاندان هاي پهلواني؛ 3. شخصيت انسان گونه اسب هاي پهلوانان و نقش مكمل آن ها در تكوين قهرمان؛ 4. اسب هاي نمادينه كننده فره.

 
كليد واژه: اسب، شاهنامه، كهن الگوي قهرمان، اسطوره، نماد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) زمستان 1388; 13(42):65-85.
 
تاثير شاهنامه فردوسي بر آثار حماسي غرب
 
تميم داري احمد*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي، تهران
 
 

 

 

ويليام جونز يکي از کساني بود که در کمپاني هند شرقي به تحقيق و ترجمه آثار ادب پارسي پرداخت و از بررسي متن و واژگان شاهنامه به شباهت زبان هاي هند و اروپايي پي برد. جيمز اتکينسون از کالج فورت ويليام در کلکته در سال 1814 م. ترجمه خود را از داستان رستم و سهراب منتشر ساخت.
ماتيو آرنولد (1822-1888 م.) منظومه پرآوازه خود را به داستان رستم و سهراب اختصاص داد. آرنولد به دو مقوله اقتباس از شاهنامه و تعزيه ايراني بسيار اهميت مي داد.
جميز راسل لوول (1819-1891 م.) با ستايش از شاهنامه از اينکه همگان به اين گونه آثار توجه ندارند، اظهار تاسف مي نمود. جونز، آرنولد، ژول مول، اتکينسون، فون شاک و ديگران همه به ترجمه آثار ادب پارسي و اقتباس از آن ها به ويژه شاهنامه پرداختند. کساني همچون الکساندر راجرز نقش فرهنگي خود را از لحاظ تقويت ادبيات غرب از طريق ادب پارسي ايفا مي کردند.
 
كليد واژه: فردوسي، ادبيات حماسي، رستم و سهراب، ويليام جونز، اتکينسون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) زمستان 1388; 13(42):87-107.
 
زبان و نوشتار زنانه؛ واقعيت يا توهم؟
 
طاهري قدرت اله*
 
* دانشگاه پيام نور، قزوين
 
 

 

 

جنبش زنان (feminism) در آغاز قرن بيستم براي احقاق حقوق زنان در مسايلي مانند استقلال مالي، تحصيلات و حق راي مطرح شده و در ادامه راه از جنبشي تماما سياسي به جنبشي فرهنگي و ادبي مبدل گشته است. در شاخه راديکال و پست مدرن اين جنبش ادعا مي شود: «زبان و نوشتار زنانه (ecriture feminine) «به عنوان گونه اي تازه از زبان، توسط نويسندگان و شاعران اين جنبش پا به عرصه حيات گذاشته است. طرح اين نظريه در بستر تحولات اجتماعي، سياسي و فرهنگي جوامع غربي ايجاد شده و ايدئولوژي غالب مانع نقد و بررسي علمي آن شده است. وجود چنين زباني با منطق شکل گيري خود زبان سازگار نيست و عنصر جنسيت نمي تواند عامل موثري براي ايجاد زباني مستقل باشد. بنابراين، زبان و نوشتار زنانه امري موهوم است. در اين پژوهش، دلايل امتناع وجود اين زبان را مطرح خواهيم کرد تا در نهايت اثبات کنيم در آثار ادبي زنانه، ما با «سبک نوشتار زنانه» که حامل تجربه، لحن و عناصر درون مايه اي زنانه است، مواجه هستيم و زبان و نوشتار مستقل زنانه چنانکه ادعا مي شود، نمي تواند تعين داشته باشد.
 
كليد واژه: نقد ادبي، زبان شناسي، جنبش زنان، زبان و نوشتار زنانه، سبک زنانه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) زمستان 1388; 13(42):133-164.
 
پديدارشناسي هرمنوتيكي شعر بازخوانش شعر «ديوار» اثر احمد شاملو
 
دهقاني حسام*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي، تهران
 
 

 

 

در اين جستار، ضمن معرفي روش تاويل پديدارشناسي هرمنوتيکي آثار هنري، برتري هاي آن به روش هاي موجود و غالبي چون ساختگرايي و پديدارشناسي نشان داده مي شود. در اين راستا، شعر «ديوار» احمد شاملو مورد بررسي قرار گرفته و تحليل شده است. اين تحليل در ساحت هاي پديدارشناختي، اسطوره اي، زمانمندي، تاريخمندي، و نهايتا بيناذهني انجام مي پذيرد و در هر بار معناداري اجزا در پرتو معناي كل و معناي كلي در پرتو اجزا، وجهي از معناي شعر را در اينهماني شعر مي نماياند. نشان داده خواهدشد که دال و مدلول چه بازي هاي متنوعي مي توانند داشته باشند و نماد در اين رويکرد وراي يک رابطه يك به يک بين دال و مدلول است.
 
كليد واژه: پديدارشناسي هرمنوتيکي، شعر، شاملو
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) بهار 1389; 14(43):103-113.
 
آيين فتوت و جوانمردي در حديقه سنايي در بررسي ماخذ حكايتي از حديقه
 
حسيني مريم*
 
* گروه ادبيات و زبان فارسي، دانشگاه الزهرا، تهران
 
 

يکي از حکايت هاي کتاب «حديقه» روايت جوانمردي مردي از صوفيه است. اين حکايت بيانگر يکي از اصول اساسي انديشه فتوت و آيين فتيان است. نويسنده در مقاله حاضر، درصدد کشف ماخذ اصلي اين حکايت برآمد و در طي اين جست وجو بر وي روشن شد که جز کتاب «حلية الاولياء» ابونعيم اصفهاني که به عنوان يکي از مآخذ کتاب ذکر شده، روايت فوق در ميان احاديث مروي از دو امام بزرگوار شيعه امام سجاد (ع) و امام محمدباقر (ع) موجود است و سلمي در کتاب «ذکر النسوة المتعبدات الصوفيات»، روايتي شبيه به آن را ذکر مي کند که احتمال مي رود از سرچشمه هاي اصلي اين حکايت باشد. ابوالحسن هجويري در «کشف المحجوب» و شهاب الدين عمر سهروردي در «عوارف المعارف» نيز به اين حکايت اشاره کرده اند. با توجه به اينکه در روايت سلمي، زن عارف قهرمان داستان است؛ بخشي با عنوان زنان و فتوت به مقاله حاضر افزوده شد تا جايگاه زنان در فتوت و زنان فتي نيز معرفي شوند. 

 
كليد واژه: فتوت، سنايي، حديقه، زنان عارف
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) بهار 1389; 14(43):115-131.
 
تركيبات فعلي همراه با «قراردادن/ قرارگرفتن» در فارسي
 
ميرزايي حصاريان محمدباقر*
 
* گروه آموزش زبان فارسي به غير فارسي زبانان، دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) قزوين
 
 

با اينکه تقريبا همه صاحب نظران معتقدند که در زبان فارسي افعال مرکب نسبت به افعال ساده از تعداد و زايايي بسيار بيشتري برخوردارند، ولي در اين ميان، به آن دسته از افعال که با همکردهاي مرکبي مانند قراردادن، قرارگرفتن، واردکردن، به عمل آوردن و مواردي از اين دست مي آيند، توجه چنداني نشده است؛ بر همين اساس در اين نوشته به توصيف و بررسي ترکيباتي پرداخته شده است که با همکردهاي مرکب قراردادن و قرارگرفتن در فارسي امروز به کار مي روند. براي اين منظور پس از بيان مقدمه اي کوتاه، برخي نظرات مرتبط با موضوع افعال مرکب معرفي و نقد گرديده است؛ در ادامه پس از درنظرگرفتن افعال قراردادن و قرارگرفتن به عنوان همکرد مرکب، طبقه بندي چندگانه اي بر اساس صورت، معنا و کاربرد ترکيبات معرفي شده و درباره ويژگي هاي هر گروه توضيحاتي ارايه مي گردد. در پايان نيز با جمع بندي ويژگي دسته هاي چندگانه و ارايه چند فرض به عنوان دلايل استفاده از ترکيبات مورد بحث، پيشنهادهايي براي بررسي هاي بيشتر مطرح مي شود.

 
كليد واژه: ترکيبات فعلي، همکرد مرکب، قراردادن/ قرارگرفتن، فارسي امروز
 
 
 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) زمستان 1388; 13(42):47-63.
 
فرايند فراهنجاري واژگاني در اشعار شفيعي كدكني
 
مدرسي فاطمه*
 
* دانشگاه اروميه، اروميه
 
 

 

 

هر شاعري براي آفرينش شعر خود از برخي تكنيک ها و شگردها سود مي جويد. يكي از اين شگردها، رويكرد به ابداع واژه و تركيبات بديع است كه از ديد فرماليست ها، فراهنجاري واژگاني ناميده مي شود. در اين شيوه، شاعر براي ايجاد رستاخيز در زنجيره كلام، واژگاني را وارد زبان شعر مي كند كه تا آن زمان وجود نداشته است. واژگان ابداعي، زماني كاركرد هنري و زيبايي شناسانه دارند كه باعث سستي و ركاكت لفظ نشده و در هم نشيني با ساير واژگان، از نوعي وحدت و انسجام نيز برخوردار باشند. شفيعي کدکني (م. سرشک) از جمله شاعران نيمايي است كه اين شگرد در اشعارش نمود بارزي يافته است. به نظر مي رسد احاطه كم نظير او بر ادبيات سنتي از سويي، تركيب پذيربودن زبان فارسي و انعطاف پذيري آن از سويي ديگر، بستر لازم را براي ابداع واژگان جديد در اشعار او مهيا كرده اند. در اين پژوهش، شيوه ابداع واژگان در اشعار او مورد كندوكاو قرار گرفته و نشان داده شده كه گنجينه پربار لغات و تركيبات تازه در اشعار او مديون وسعت اطلاعات او و امكانات بيكران زبان فارسي است.
 
كليد واژه: فراهنجاري واژگاني، فرماليست ها، امكانات زبان فارسي، تركيبات جديد، اشعار شفيعي کدکني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) زمستان 1388; 13(42):109-131.
 
بررسي طنز منثور در برخي از مطبوعات رسمي طنز كشور (بر اساس نظريه عمومي طنز كلامي)
 
شريفي شهلا,كرامتي يزدي سريرا
 
 
 

 

 

در اين مقاله به توصيف و بررسي طنز منثور در مطبوعات رسمي طنز کشور پرداخته شده است. داده هاي اين تحقيق شامل 260 متن منثور برگرفته از 7 مجله طنز مي باشد که در 25 سال اخير در ايران منتشر شده اند. اين داده ها بر اساس رويكرد «نظريه عمومي طنز کلامي» که شامل شش متغير پايه يا منابع دانش است، مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که چارچوب معرفي شده اين قابليت را دارد که براي تحليل متون طنز منثور در زبان فارسي به کار گرفته شود؛ به علاوه، از بين شش متغير پايه مطرح در نظريه عمومي طنز کلامي، دو متغير تقابل انگاره و مکانيسم منطقي از عوامل هميشه حاضر و موثر در ساختار طنز منثور در زبان فارسي هستند.
 
كليد واژه: طنز، نظريه عمومي طنز كلامي، منابع دانش، نظريه انگاره معنايي طنز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 
نشانه شناسي واقع دقوقي
 
توكلي حميدرضا*
 
* دانشگاه سمنان
 
 

جان مايه قصه پيچيده دقوقي واقع مفصل دقوقي است که سرشار از جنبه هاي رمزي و عناصر تامل برانگيز است. در اين نوشتار، نخست به معرفي نمادها و صحنه هاي مکاشفه دقوقي مي پردازيم؛ آن گاه قصه را در پيوند با قصه موسوي و خضر، مورد مداقه قرار مي دهيم. به گمان ما، قصه مثنوي برانگاره قصه قرآني شکل گرفته است. رمز و رازهاي واقعه دقوقي با توجه به گفتگوي قصه با داستان خضر و موسي نمايان تر مي شود. هر دو روايت مي کوشند تمايز منطق عالم غيب و شهادت را پديدار سازند.

 
كليد واژه: مثنوي، نشانه شناسي، نماد، واقعه، قصه موسي و خضر، قصه دقوقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1386; -(5):35-53.
 
شيوه هاي نمادپردازي در داستاني از مثنوي
 
خسروي حسين*
 
* دانشگاه آزاد شهركرد
 
 

در اين مقاله روش نمادپردازي مولوي با بررسي يکي از داستان هاي مثنوي مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است. شيوه نمادپردازي شاعر در اين داستان به دو صورت نشان داده شده: ابتدا تحليل نمادشناسانه داستان ارايه مي شود، سپس نموداري که سير معنا يا اوج و فرود آن را نمايش مي دهد.
نماد يا سمبل يکي از انواع صورخيال شاعرانه است که به جهت تعدد مفاهيم و ظرفيت معنايي گسترده اي که دارد در مرتبه اي فراتر از استعاره قرار مي گيرد. در اين مقاله براي نشان دادن تفاوت هاي نماد و استعاره، بحثي در چگونگي ساخته شدن نماد (تشبيه
¬ استعاره ¬ سمبل) و با محوريت دو واژه «ماه» و «خورشيد» مطرح شده است.
عنوان داستان مورد نظر در مثنوي «رفتن گرگ و روباه در خدمت شير به شکار» است و در بررسي آن، معاني سمبليک واژه «شير» - که از نمادهاي مورد علاقه مولاناست - شرح داده شده است.

 
كليد واژه: مولوي، ديوان شمس، مثنوي، استعاره، نماد، تموج معنايي، مجاز، شير
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1386; -(5):54-68.
 
بطن اول مثنوي، هنر داستان پردازي مولوي
 
ذكاوتي قراگوزلو عليرضا*
 
 
 

مولوي از داستان پردازان بزرگ ادب فارسي است که هنر داستان گويي او در مثنوي بسيار جالب، درس آموز و در مواردي نو و قابل مقايسه با شيوه هاي داستان پردازي نوين در مغرب زمين است.
در اين مقال، با توجه به فرضيه ياد شده، به بيان و تحليل چند داستان مشهور از مثنوي پرداخته مي شود و هنرهاي پيدا و پنهان داستان پردازي و شخصيت سازي صاحب مثنوي معرفي مي شود. در اين ميان، نويسنده مي کوشد هنر مولوي را در ايجاز، فضاسازي، گفت و گو، و بيان ما في الضمير به شيوه تداعي آزاد يا جريان سيال ذهن، بيشتر از ساير هنرها نشان دهد.

 
كليد واژه: مولوي، مثنوي، داستان پردازي، شخصيت پردازي، گفت و گو
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1386; -(5):69-81.
 
صورت: ره زن يا ره نما؟ بحثي در اصالت معنا و هويت دوگانه صورت در انديشه مولانا
 
رحيميان سعيد*
 
* دانشگاه شيراز
 
 

اصالت معنا را مي توان در تناظر با خدامحوري و وحدت هستي، رکن اساسي جهان بيني مولانا دانست. در اين مقال، ضمن توضيح اصالت معنا در سه جنبه مبدايت، محتوا بودن و غائيت، به مجاز بودن عالم صورت و ويژگي هاي صورت از جمله: محدوديت، تکثر، فرعيت، زوال، تضاد و ابزار محوري پرداخته مي شود، و ضمن بيان هويت دوگانه صورت که به جهت همين هويت هم مي تواند ره زن و مانع، و هم ره نما و مقرب باشد، بيت «اي بسا کس را که صورت راه زد / قصد صورت کرد و بر اله زد» با بيان آراي پنج تن از شارحان مثنوي از قدما (لاهوري، اکبرآبادي، عبداللطيف، خواجه ايوب و سبزواري) تفسير مي شود و در نهايت، تفسير منتخب با لحاظ دو ساحت منطقه درون متني و برون متني طرح و بر آن استدلال مي شود.

 
كليد واژه: صورت، معني، مانعيت، مقربيت، مولانا، مثنوي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1386; -(5):82-97.
 
عوامل و انگيزه هاي تاويل و تفسير معنوي متون در مثنوي
 
روحاني رضا*
 
* دانشگاه كاشان
 
 

يکي از جان مايه هاي اصلي کتاب شريف مثنوي، اشتمال آن بر جواهر گرانقدري از قرآن و حديث، و شرح و تاويل موارد بسياري از آن است، تا جايي که به تعبير برخي از اهل نظر، مثنوي را مي توان تفسيري منظوم و عرفاني از قرآن، (و حديث) به شمار آورد.
در اين گفتار، به کشف و بررسي عوامل، دلايل و انگيزه هايي پرداخته شده که جلال الدين محمد مولوي را به تاويل و تفسير معنوي متون مقدس، رهنمون مي شده است. نويسنده عوامل و انگيزه هاي خواسته يا ناخواسته در اين کار را به سه دسته تقسيم کرده است: يک دسته عوامل و انگيزه هاي گوينده محور که به صاحب اثر و انگيزه هاي دروني و شخصي او بر مي گردد؛ دسته ديگر، دلايل يا انگيزه هاي مخاطب محور که به مخاطبان و خوانندگان آثارش راجع مي شود؛ و دسته سوم، عوامل يا انگيزه هاي متن محور که به متون شرح و تاويل شده و ويژگي هاي آن متون برگشت مي کند. نويسنده همچنين کوشيده است دسته بندي خود را با نظريات جديد درک و دريافت متن (نظريت هرمنوتيکي) تطبيق نمايد، و با شواهد و مدارک مناسب، مستند و مويد سازد.

 
كليد واژه: مثنوي، تاويل، تفسير معنوي، انگيزه هاي تاويل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1386; -(5):98-118.
 
تقابل مرگ و زندگي در مثنوي
 
عطايي تهمينه*
 
* دانشگاه تهران
 
 

مثنوي مجموعه نسبتا متنوعي از تقابل هاست که در اين ميان تقابل دو جهان يکي از مهم ترين بنيان هاي فکري شاعر را تشکيل مي دهد. در منظومه فکري مولوي پيوسته سيطره جهان غيب بر عالم شهادت محسوس است و بحث رجعت يکي از مهم ترين بنيان هاي فکري شاعر است که با عناوين مختلف آدمي را به جانب جهان غيب رهنمون است. ما در اين اثر با معاني گوناگوني از مرگ مواجهيم که هر چند همگي آدمي را به سوي جهان آن سري دعوت مي کند، اما هر کدام از ديگري متمايز است. اين مفاهيم عبارت اند از: مرگ طبيعي، مرگ تبديلي، مرگ مصلحتي، شهادت که در اين ميان، شاعر بيش از همه به مرگ تبديلي پرداخته است. مولانا در اقناع مخاطبان خويش درباره جهان غيب، بيش از ديگر تمهيدات ادبي، از تمثيل بهره برده است؛ زيرا هنگامي که وي مي خواهد از جهاني سخن بگويد که هيچ مرز و صورتي ندارد، به ناچار از ابزاري بهره مي گيرد که در جهان صورت قابل درک باشد.

 
كليد واژه: مولوي، مثنوي، رجعت، مرگ طبيعي، مرگ تبديلي، مرگ مصلحتي، شهادت، تمثيل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  7:57 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها