0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) پاييز 1389; 14(45):105-127.
 
بررسي ابعاد مردم شناسي ادبي در اشعار شهريار
 
سام خانياني علي اكبر,امام زاده جوادي هادي
 
 
 

مردم شناسي به عنوان زيرمجموعه اي از علم جامعه شناسي در دو قالب مردم شناسي فرهنگي و مردم شناسي طبيعي به بررسي گروه هاي انساني مي پردازد. با توجه به اينکه برخي از آثار ادبي دربردارنده ابعاد وجودي، فرهنگي و اجتماعي انسان ها هستند، مي توان از اين آثار به عنوان اسناد و مدارکي ارزشمند، براي انجام مطالعات مردم شناختي بهره گرفت. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که محمدحسين بهجت تبريزي (متخلص به شهريار)، در ديوان اشعار فارسي خود، با پرداختن به ابعاد مختلف جسماني، رفتاري، اخلاقي و فرهنگي گروه هاي انساني در سطح منطقه اي و جهاني، ابعادي از دو گونه مردم شناسي را انعکاس داده است. نگاه منطقه اي شهريار، مربوط به مردم شناسي فرهنگي و مقايسه الگوهاي رفتاري، نحوه زندگي و روابط ميان «انسان با انسان» و «انسان با طبيعت» در اجتماع روستايي (گمينشافت) و جامعه شهري (گزلشافت) است. از ديدگاه اين شاعر معاصر، الگوهاي رفتاري و فرهنگي در اجتماع روستايي، در مرتبه اي بالاتر از جامعه شهري قرار دارند. از سويي ديگر، نگاه جهاني شهريار مربوط به بيان ويژگي هاي جسمي، زيست محيطي و الگوهاي مثبت فرهنگي مردم کشورهاي ترکيه و شوروي سابق است؛ اين شاعر در مقايسه با مردم شناسي فرهنگي ايرانيان، به افول الگوهاي فرهنگي و رفتاري در ميان مردم جامعه خود اشاره مي کند. شهريار سعي دارد که با آگاه سازي و تحريک منش ملي ايرانيان، الگوهاي فرهنگي و اجتماعي مردم ايران را بهبود بخشد.

 
كليد واژه: شهريار، مردم شناسي ادبي، مردم شناسي فرهنگي، مردم شناسي طبيعي، گمينشافت، گزلشافت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) پاييز 1389; 14(45):129-157.
 
گروه حرف تعريف در زبان فارسي
 
صحرايي رضا*
 
* گروه زبان شناسي، دانشگاه علامه طباطبايي، تهران
 
 

اين مقاله ضمن بررسي ساختمان گروه اسمي در زبان فارسي نشان داده است اکثر سازه هاي اين گروه يا از هم مستقل اند يا وابسته هاي گروه موسوم به گروه حرف تعريف هستند. نگارنده تلاش کرده است در قالب تحليلي يک دست، جايگاه ساختاري تمام سازه هاي مرتبط با موضوع اين مقاله را بر اساس رويکرد کمينه گرا در نمودار درختي نشان دهد. از جمله مواردي که در اين خصوص تحليل شده گروه مالکيت، گروه حرف اضافه و گروه کمي نما در زبان فارسي است. در اين مقاله ادعا شده است که گروه اسمي درغالب موارد، وابسته يکي از اين گروه ها است. در بخش هاي پاياني به بررسي موجوديت گروه حرف تعريف در زبان فارسي پرداخته شده و ضمن تاييد وجود چنين گروهي در فارسي، شواهدي نيز در خصوص آن ارايه گرديده است. تحليل حاضر نسبت به ساير تحليل هاي مشابه داراي چند مزيت است:
?-
تمام عناصر مرتبط با موضوع اين مقاله نمايش ساختاري مناسبي يافته اند.
?-
تمام کمي نماها اعم از صريح و غير صريح در قالبي يکسان تحليل شده اند.
?-
اهميت معنا شناختي کسره با يافتن يک جايگاه ساختاري ويژه تاييد شده است.
?-
از طريق تلقي کسره به عنوان هسته رابط گروه هاي مالکيت و اضافه، برخي از مشکلات مربوط به تقطيع زبان فارسي را حل مي کند.

 
كليد واژه: گروه حرف تعريف، گروه كمي نما، گروه اضافه، گروه مالكيت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) تابستان 1389; 14(44):9-28.
 
جايگاه شرح تعرف در ميان مآخذ تذکرة الاوليا
 
روضاتيان سيده مريم,ميرباقري فرد سيدعلي اصغر
 
 
 

محققان درباره ماخذ «تذکرة الاوليا» ديدگاه هايي متفاوت دارند. برخي معتقدند عطار بسياري از مطالب را از «کشف المحجوب» هجويري نقل کرده است. عده اي ترجمه «رساله قشيريه» را ماخذ اصلي عطار معرفي کرده اند و برخي نيز برآن اند که ترجمه لفظ به لفظ «طبقات الصوفيه» سلمي در تذکرة الاوليا ديده مي شود. اما نکته اي که تا کنون در اين باب به طور جامع بدان پرداخته نشده، چگونگي استفاده عطار از «شرح تعرف» مستملي بخاري است که به عنوان نخستين اثر عرفاني شناخته شده به فارسي و با توجه به دربرداشتن مباحث مبسوط عرفاني نسبت به کشف المحجوب و رساله قشيريه از تقدم بيشتري برخوردار است. اين مقاله در نظر دارد با مقايسه بخش هايي از تذکرة الاوليا و شرح تعرف جايگاه اين اثر را در ميان ماخذ عطار تبيين کند. بدين منظور نمونه هايي از تاثيرپذيري عطار از کشف المحجوب و ترجمه رساله قشيريه نيز ارايه شده است تا جايگاه شرح تعرف در کنار اين دو اثر با وضوح بيشتري به تصوير کشيده شود.

 
كليد واژه: تذکرة الاوليا، شرح تعرف، کشف المحجوب، ترجمه رساله قشيريه، تاثيرپذيري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) پاييز 1389; 14(45):159-184.
 
نقد سوررئاليستي هفت پيکر
 
مشهدي محمدامير,واثق عباسي عبداله,عباسي محسن
 
 
 

سوررئاليسم مکتبي ادبي است که آندره برتون، نويسنده فرانسوي، در قرن بيستم آن را بنيان گذاري کرده و دامنه نفوذ آن به ديگر کشورها هم کشيده شده است. اين مکتب با بهره گيري از نظريه هاي علمي فرويد در روان شناسي و نظريه هاي يونگ در اسطوره شناسي و نظريات فلسفي - ادبي هگل و هانري برگسون و برخي نويسندگان ادبي پا به عرصه وجود گذاشته است. سوررئاليسم معتقد است که يک اثر ادبي بايد محصول ذهن و روان ناخودآگاه خالق خود باشد. در آثار سوررئاليستي بهره گيري از روان ناخودآگاه، تخيل و انديشه، نگارش خودکار، تصادف عيني، امر شگفت و جادو، اسطوره ها و نمادها، توجه به طنز و بي زماني و بي مکاني حوادث، از مهم ترين ويژگي هاست. نظامي در «هفت پيکر»، با استفاده ناخودآگاه از فنون سوررئاليستي چون رويا و تخيل، استفاده از نمادها و روان ناخودآگاه، امور شگفت انگيز و جادويي، تصادف عيني، بي زماني و بي مکاني حوادث، اثري خلق مي کند که فنون مکتب ادبي سوررئاليسم تقريبا در همه داستان هاي آن با برجستگي ويژه اي نمايان است.

 
كليد واژه: اصول مکتب سوررئاليسم، نظامي، هفت پيکر، اسطوره ها و نمادها، روان ناخودآگاه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) تابستان 1389; 14(44):43-61.
 
ضرورت تدوين روش هاي تحقيق ادبيات فارسي
 
تميم داري احمد,نرماشيري اسماعيل
 
 
 

همه انديشمندان باور دارند که حيات و بقاي هر رشته علمي به تحقيق و پژوهش وابسته است. چون تحقيق عامل توسعه و گسترش مباني فکري دانش هاي بشري متناسب با شرايط و نيازهاي زماني و مکاني است. البته هر تحقيق علمي ناگزير از داشتن روش هاي تحقيق است. روش هاي تحقيق به محقق مدد مي رسانند تا پژوهش را با قاعده مندي مرحله به مرحله پيش برد و يقيني تر و سريع تر به نتايج مطلوب علمي دست يابد.
نگارندگان باور دارند تا حال چنين کيفيت روشمندي در رشته زبان و ادبيات فارسي به دليل اولا: نوع تعريف، ثانيا: دايره کارکردي ادبيات و ثالثا: بي اعتقادي به هم پوشاني روش هاي تحقيق بين رشته اي وجود نداشته است. اين مقاله در پي تبيين و تثبيت همين اهداف بسيار مهم، نگارش يافته است
.

 
كليد واژه: ضرورت، روش هاي تحقيق، اهداف، طرح، تعريف ادبيات، کارکرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) تابستان 1389; 14(44):29-42.
 
وجود شناسي پسامدرن در داستاني از يک نويسنده ايراني
 
پاينده حسين*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي، تهران
 
 

در منابع ادبي نمي توان تعريف واحد و جهانشمولي از پسامدرنيسم به دست آورد که مورد اجماع نظريه پردازان باشد و بتوان آن را در نقد همه انواع اين داستان ها به کار برد. اکثر نظريه پردازان پسامدرنيسم تاکيد مي کنند که اين مفهوم را نمي توان با تعريفي ساده و يگانه تدقيق کرد. ارايه تعريف جامع ومانع البته رويکردي عقلاني است، اما پسامدرنيسم که عقلانيت مدرن را به چالش مي گيرد قاعدتا نمي تواند با تعريفي واحد و همگاني سازگار باشد، بلکه به تکثر و پارادوکس ميل مي کند. با اين حال، حلقه هاي واسط و رشته هاي پيونددهنده اي در نظريه هاي مختلف پسامدرنيسم وجود دارند که جنبه هايي از آرا متفکران اين حوزه را به هم نزديک مي کنند. محو شدنِ تمايز بين دنياي واقعي و تخيل در داستان هاي پسامدرن، يکي از مشترکات نظريه هاي پسامدرنيسم است که مصداق بارز آن را داستان کوتاه «تمام زمستان مرا گرم کن»، نوشته نويسنده معاصر علي خدايي، مي توان دانست. نقد اين داستان از منظر نظريه برايان مک هِيل درباره پسامدرنيسم و سپس استناد به مفاهيم مشابهي که بري لوئيس و ديويد لاج مطرح کرده اند، نشان مي دهد که اين سه نظريه پرداز، به رغم اصطلاحات متفاوتي که به کار برده اند، تا چه حد به موضوعات مشترک نظر داشته اند و به ديدگاه هاي يکديگر تقرب مي کنند.

 
كليد واژه: پسامدرنيسم، وجودشناسي، معرفت شناسي، علي خدايي، امتزاج واقعيت و تخيل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) تابستان 1389; 14(44):63-81.
 
بررسي ارتباط ساخت هاي اشتقاقي و رده شناسي زباني در پديده دو زبانگي
 
علوي مقدم سيدبهنام*
 
* سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي، تهران
 
 

اين مقاله رشد و گسترش واژه هاي اشتقاقي و «وند» هاي موجود در آن ها را در کودکان دو زبانه بررسي مي کند. صاحب نظران معتقدند اگر رده زباني زبان اول و دوم به هم نزديک باشد، سرعت يادگيري زبان دوم بيشتر است. از آنجا كه زبان فارسي زباني پيوندي با رنگ ضعيفي از ترکيبي، زبان ترکي زباني پيوندي و زبان عربي زباني تصريفي است، انتظار مي رود دانش آموزان ترک زبان به علت شباهت رده شناختي زبانشان به زبان فارسي، با بالا رفتن پايه تحصيلي واژه هاي اشتقاقي بيشتري را نسبت به دانش آموزان عرب زبان به کار گيرند. در بررسي واژه هاي توليدي به دست آمده از طرح واژگان پايه دانش آموزان يک زبانه فارسي و دو زبانه مشخص شد که ارتباطي معنادار بين رشد و گسترش واژه هاي اشتقاقي با بالا رفتن سطح تحصيلي و رده زباني زبان هاي مورد بررسي وجود ندارد.

 
كليد واژه: واژه هاي اشتقاقي، رده شناسي، دو زبانگي، زبان پيوندي، زبان تصريفي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) تابستان 1389; 14(44):83-100.
 
پيشينه مباني سوررئاليسم در ادبيات عرفاني
 
مشتاق مهر رحمان,دستمالچي ويدا
 
 
 

سوررئاليسم با بزرگ ترين هدفش - رسيدن به حقيقت برتر و فراواقعيت از طريق امور ذهني و روحي، غيرمادي و غيرعيني - پديده اي است که در اروپا سابقه اي بيش از يک قرن ندارد. اصول و برنامه هاي سوررئاليسم از جمله عقل گريزي و نگارش خودکار - که دستاوردهاي آن ها به عنوان پيک و پيام ناخودآگاه و حقيقت مطلق مطرح مي شود - به شکلي بسيار کامل و گسترده، هرچند با تفاوت هايي عميق و اساسي، در ادبيات عرفاني قابل مشاهده است. عرفاي ايراني در جذبات و حالات بيخودي، گفته ها و نوشته هايي از خود به جا گذاشته اند که ميزان دخالت عقل و اراده در صدور آن ها اغلب هيچ يا ناچيز است. اين سخنان که به «شطحيات» معروف اند، در آثار عرفاي بزرگي چون بها ولد، مولوي و شمس وجود دارند که مي توانند منبعي غني از متون سوررئاليستي قلمداد شوند.

 
كليد واژه: عرفان، سوررئاليسم، شطح، بيخودي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) تابستان 1389; 14(44):101-127.
 
تحليل زيباشناختي ساختار آوايي شعر احمد عزيزي بر اساس کفش هاي مکاشفه
 
آقاحسيني حسين,زارع زينب
 
 
 

از نظرِ «صورتگرايان روسي» و «ساختگرايان فرانسوي»، موضوع اساسي در شعر ساختار آن است. در نقد ساختاري نيز بيشتر توجه بر روساخت اثر است، تا بدين وسيله زواياي زباني کلام بررسي و نوآوري هاي ساخت اثر کشف شود. براين اساس، محور ادبيت بر شکل زبان استوار و راه ورود زبان شناسي به ساحت ادبيات گشوده مي شود. در اين راستا زبان شعر يکي از مولفه هاي بررسي همزيستي زبان شناسي و ادبيات است. در اين ميان «ساختار آوايي» که شامل تزيينات بديعي يا به تعبيري عناصر زيبايي متن است، راهي مطمئن به شمار مي آيد که مي توان آفرينش ادبي را در آن بر اساس سلسله مراتب تحليل ساخت آوايي زبان، در سه سطح «آوايي»، «واژگاني» و «نحوي» بررسي کرد. احمد عزيزي از شاعران معاصر انقلاب اسلامي است که شعر او نمودار گزينش و ترکيبي از امکانات متعدد زباني در زنجيره گفتار است و نوعي موسيقي خاص در زبان شعر ايجاد کرده که محصول طبيعي واژه ها و نوع چينش ساختار دستوري جملات است. اين مقاله به تحليل زيباشناختي «ساختار آوايي» از دريچه کتاب وي «کفش هاي مکاشفه» مي پردازد و به برخي از ويژگي هاي آن اشاره مي کند.

 
كليد واژه: زيباشناسي، ساختار آوايي، توازن، احمد عزيزي، کفش هاي مکاشفه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) تابستان 1389; 14(44):129-159.
 
التقاي درياي شرقي و غربي هم سخني «حكيم انسي» با حافظ و هيدگر
 
حيدري احمدعلي*
 
* گروه فلسفه، دانشگاه علامه طباطبايي، تهران
 
 

مقاله درصدد است چگونگي بهره مندي مرحوم سيد احمد فرديد را از آرا حافظ و هيدگر نشان دهد. فرديد که در مقاله از او با عنوان «حکيم انسي» نام برده شده است با تکيه بر هستي شناسي ويژه حافظ که در ژرفاي روحيه ايراني جاي دارد به هيدگر، متفکري وجودي و اگزيستنسيال، رجوع مي کند و با استفاده از قوت انديشه و تحليل هاي عميق وي از جريان انديشه در مغرب زمين مي کوشد ميان غناي معنايي تفکر حافظ و تاملات دامن گستر هيدگر تلفيقي پديد آورد که به سبب آن مردم سرزمين ما بتوانند به نحو شايسته اي يکي از امکان هاي تحقق مناسبات فرهنگي خود را با دوره جديد تعريف کنند.
مقاله نشان مي دهد که فرديد چگونه با قرائت آثار عمده اي از هيدگر مانند «هستي و زمان» يا «متافيزيک چيست؟» آن ها را به زبان و ادبيات حافظ ترجمه و تفسير مي کند تا ديدگاه ها و منظرهاي تازه اي گشوده شود
.

 
كليد واژه: حافظ، فرديد، هيدگر، دازاين، عالم داري، گذر از سوژه و ابژه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) بهار 1389; 14(43):33-47.
 
مباني نظري شطحيات عرفاني از نگاه مولانا
 
حايري محمدحسن,رحيمي زنگنه ابراهيم
 
 
 

از مباحث مهم عرفاني، اسرار و رازهايي است که در شطحيات و سخنان متناقض نماي عرفاي بزرگ مطرح گرديده است. براي دريافت بن مايه هاي پارادوکس هاي هنري در زبان و بيان اهل تصوف، به خصوص پارادوکس هاي عرفاني (شطحيات)، بايد به دنبال مباني نظري اي بود که بتواند اساس شطحيات عرفاني را تبيين و تفسير نمايد.
 نگارندگان معتقدند تقابل ساحات وجودي آدمي در نگاه مولانا، اساس پارادوکس هاي عرفاني را تشکيل مي دهد؛ به همين خاطر ضمن طرح نظرهاي گوناگون درباره توجيه شطحيات عرفاني، مباني نظري انديشه مولانا در اين مساله، بر اساس نظريه تعدد مصاديق بررسي شده است.

 
كليد واژه: شطحيات، پارادوکس هاي هنري، متناقض نما، مولانا، مثنوي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) بهار 1389; 14(43):47-62.
 
نظريه «عشق» در متون كهن عرفاني (بر اساس آثار ديلمي، غزالي و روزبهان)
 
نزهت بهمن*
 
* گروه ادبيات و زبان فارسي، دانشگاه اروميه،اروميه
 
 

عشق يا محبت، نشانه اي بسيار بديهي و کيلد معنايي در متون عرفاني است و در هرگونه تحليل روان شناختي و نشانه شناختي متون عرفاني بايد به اين واژه که نسبت انساني و الهي دارد توجه کرد.
در تاريخ عرفان و تصوف اسلامي، واژه عشق در طرح تقريبا منسجم و نظام يافته اي سير و تطور متعالي و رو به کمال داشته است. در سراسر اين تحول و تطور، ما شاهد تبيين و تشريح روان شناختي و فلسفي ماهيت عشق هستيم که مبتني بر شهود و مکاشفات دروني صوفيه و سرشار از انديشه هاي غني و احساسات و عواطف شورانگيز عرفاني است. ما در اين مقال، ضمن معرفي کتاب «عطف الألف المألوف علي اللام المعطوف» ابوالحسن ديلمي (ف.391 ه.ق) که نخستين اثر مستقل و رساله اي تقريبا مفصل در باب سير تاريخي و تجزيه و تحليل روان شناختي و فلسفي «عشق» در عرفان و تصوف اسلامي است از تاثير اين کتاب بر آثار بعد از خود نظير «سوانح العشاق» احمد غزالي (ف.520 ه.ق) و «عبهر العاشقين» روزبهان بقلي شيرازي (ف.606 ه.ق) نيز سخن خواهيم گفت.

 
كليد واژه: احمد غزالي، ديلمي، روزبهان، عشق، محبت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) بهار 1389; 14(43):9-32.
 
ساختار نحوي خود اصلاحي در محاوره زبان فارسي
 
منشي زاده مجتبي,محرابي ابوالقاسم
 
 
 

«خود اصلاحي (self-repair) «فرايندي است که گوينده مشکلي را در «واحد ساختاري نوبت»خويش تشخيص مي دهد و درصدد اصلاح آن برمي آيد. اينکه چه مقدار به عقب برمي گردد تا اقدام به اصلاح کند، از زباني به زبان ديگر متفاوت است. در اين مقاله اين سوال مطرح است که آيا در عملکردهاي خود اصلاحي محاوره زبان فارسي، ارتباطي بين سازه تحت ساخت و ميزان «قلمرو بازيابي (scope of recycling) «وجود دارد. دادگان محاوره زبان فارسي نشان مي دهد که 89.8% «قسمت هاي نيازمند اصلاح (repaired segments) «از سازه هاي واحد (کلي يا جزئي) و 10.2% از ترکيب سازه هاي بندي تشکيل مي شود. اگرچه انواع مختلف سازه ها (نهاد، فعل، مفعول و...) از نظر تعداد رخدادشان در«قسمت هاي نيازمند اصلاح» به صورت کلي يا جزئي و همچنين ترکيبي، متفاوت اند؛ اما ارتباطي بين سازه تحت ساخت و «قلمرو بازيابي» يافت نشد.

 
كليد واژه: قسمت در حال اصلاح (repairing segment) و تجزيه و تحليل گفت و گو (conversational analysis)، خود اصلاحي، واحد ساختاري نوبت، قسمت نياز به اصلاح
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) بهار 1389; 14(43):63-102.
 
بررسي چند شگرد صرفي ادبي ساز زبان در سروده هاي بيدل دهلوي (وابسته هاي عددي، تركيبات و اشتقاقات بيدلي)
 
وفايي عباس علي,رهبان سيده كوثر
 
 
 

از آنجايي که شعر نتيجه درهم شکستن نظام و اصول حاکم بر زبان معيار (خودکار) است، شاعر براي خلق يک اثر هنري ناگزير است از اين هنجارها عدول کند و براي ظهور اين دگرگوني از ابزارها و شگردهاي گوناگوني بهره مي برد که سبب نزديک شدن محور زبان به نقش ادبي آن مي گردد. در اين ميان، بيدل دهلوي به عنوان برجسته ترين شاعر سبک هندي در به نمايش درآوردن ويژگي هاي فرمي و محتوايي اين دوره، به خلق و به کارگيري شگردهايي زباني پرداخته است که يا آن ها را تنها در زبان بيدل مي توان يافت يا سروده هاي وي تبلور کامل و زيباتري از آن ها را دربردارد. از اين رو، در پژوهش حاضر سعي شده است برخي از اين شگردهاي ابهام انگيز زباني و ساختارهاي سازنده و معاني قابل دريافت از آن ها، بر اساس فرايندهايي که در ژرف ساخت اين عبارات و ترکيبات بر روي محورهاي فرضي جانشيني و هم نشيني زبان صورت مي گيرد و عامل پيوند آن ها به روساخت مي گردد، تحليل و ارايه گردد.

 
كليد واژه: محور هم نشيني، محور جانشيني، وابسته عددي، ترکيب، اشتقاق
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) بهار 1389; 14(43):133-155.
 
پسامدرنيسم در رمان «تاريخ سري بهادران فرس قديم» از دكتر شميسا
 
تديني منصوره*
 
* گروه ادبيات زبان وادبيات فارسي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد رامهرمز، خوزستان
 
 

در اين مقاله حضور برخي از مهم ترين مولفه هاي پسامدرنيستي، چون محتواي وجودشناسانه، عدم انسجام، آميختن انواع ادبي (ژانرها)، اتصال کوتاه، عدم قطعيت، ابهام، آشفتگي زمان و مکان، بينامتنيت، شيفته گونگي شخصيت، تغييرات راوي و زاويه ديد و... در يک رمان از دکتر سيروس شميسا، با نام «تاريخ سري بهادران فرس قديم» با ذکر مستنداتي از متن، اثبات شده است و با توجه به عنصر غالب پسامدرنيسم در اين متن، يعني برجسته شدن محتواي وجودشناسانه با استفاده از مباحث عرفاني به شکلي تازه و کارکردي (functional)، مي توان گفت اين داستان  به شيوه اي نو و بومي شده و غيرتقليدي وارد حيطه پسامدرنيسم شده  است، در عين حال که عناصري از مدرنيسم را نيز در خود دارد؛ از جمله آن چنان که لازمه عرفان است، مباحث معرفت شناسانه نيز به نحوي تنگاتنگ و غير قابل تفکيک از مباحث وجودشناسانه در اين متن مورد توجه قرار گرفته اند.

 
كليد واژه: پسامدرنيسم، محتواي وجودشناسانه، محتواي معرفت شناسانه، عدم انسجام، بينامتنيت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  11:00 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها