اگرچه برخي معتقدند که در بين فيلسوفان مسلمان اثري منحصرا درباره هنر و زيبايي شناسي نمي توان يافت، با بررسي آثار آن ها مي توان مباحث مربوط به هنر و زيبايي شناسي را استخراج کرد. در اين بين، قاضي سعيد قمي از جمله انديشمندان مسلماني است که برخي از مباحث مربوط به هنر و زيبايي را در تعليقاتي که بر ميمر چهارم کتاب اثولوجيا نگاشته، به طور مستقل ذکر کرده است. پرسش بنيادين نوشتار حاضر اين است که هنر و زيبايي نزد قاضي سعيد قمي به چه معناست و او از چه منظري به اين مقولات نگريسته است. مفروض مقاله حاضر اين است که قاضي سعيد در اين اثر زيبايي را به زيبايي معقول و محسوس تقسيم کرده و زيبايي محسوس را تجلي زيبايي معقول مي داند و جملگي زيبايي ها را تجلي زيبايي نورالانوار مي داند. او در ادامه ضمن تاکيد بر نقش خيال متصل و منفصل در آفرينش زيبايي، هنر را تجلي صورت زيباي هنرمند بر ماده محسوس مي داند. وي زيبايي هنري را عاملي براي تکميل زيبايي طبيعت مي داند.