0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) بهار و تابستان 1390; 44(1):29-42.
 
تعريف هنر و زيبايي نزد قاضي سعيد قمي
 
بوذري نژاد يحيي*
 
* دانشگاه تهران
 
 

اگرچه برخي معتقدند که در بين فيلسوفان مسلمان اثري منحصرا درباره هنر و زيبايي شناسي نمي توان يافت، با بررسي آثار آن ها مي توان مباحث مربوط به هنر و زيبايي شناسي را استخراج کرد. در اين بين، قاضي سعيد قمي از جمله انديشمندان مسلماني است که برخي از مباحث مربوط به هنر و زيبايي را در تعليقاتي که بر ميمر چهارم کتاب اثولوجيا نگاشته، به طور مستقل ذکر کرده است. پرسش بنيادين نوشتار حاضر اين است که هنر و زيبايي نزد قاضي سعيد قمي به چه معناست و او از چه منظري به اين مقولات نگريسته است. مفروض مقاله حاضر اين است که قاضي سعيد در اين اثر زيبايي را به زيبايي معقول و محسوس تقسيم کرده و زيبايي محسوس را تجلي زيبايي معقول مي داند و جملگي زيبايي ها را تجلي زيبايي نورالانوار مي داند. او در ادامه ضمن تاکيد بر نقش خيال متصل و منفصل در آفرينش زيبايي، هنر را تجلي صورت زيباي هنرمند بر ماده محسوس مي داند. وي زيبايي هنري را عاملي براي تکميل زيبايي طبيعت مي داند.

 
كليد واژه: تجلي، زيبايي، صورت، طبيعت، قاضي سعيد قمي، عقل، هنر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) بهار و تابستان 1390; 44(1):43-62.
 
بررسي قضاياي حقيقيه منطق دانان مسلمان و گزاره هاي قانون وار به تقرير نلسون گودمن
 
عبادي احمد*,قراملكي احدفرامرز
 
* دانشگاه تهران
 
 

غرض از نگارش مقاله حاضر، انجام مطالعه اي تطبيقي ميان آراي منطق دانان مسلمان در خصوص قضيه حقيقيه از يک سو و ديدگاه نلسون گودمن در باب گزاره هاي قانون وار از سوي ديگر مي باشد. از اين رو، ابتدا تحليل منطق دانان مسلمان از مفاد قضيه حقيقيه و نيز نظر گودمن در مورد گزاره هاي قانون وار را تقرير مي کنيم و سپس با اخذ روي آوردي تطبيقي به تبيين مواضع خلاف و وفاق اين دو ديدگاه مي پردازيم. از اين رهگذر روشن خواهد شد که ضمن وجود برخي اختلافات مبنايي، وجوه اشتراک بسياري در اين دو ديدگاه يافت مي شود که تامل روش مند در آن ها به لحاظ معرفتي بسيار حائز اهميت مي نمايد. کليت و تعميم پذيري، تقويت و تاييد شرطي هاي خلاف واقع، و برخورداري از قدرت تبيين علمي، و پيش بيني از مشترکات آن ها است. از سوي ديگر، برخلاف قضاياي حقيقيه که محصول استقرا نيستند، گزاره هاي قانون وار برآمده از استقرا هستند.

 
كليد واژه: حقيقيه، گزاره هاي قانون وار، شرطي خلاف واقع، تبيين علمي، نلسون گودمن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 
بررسي ديدگاه تدئوس متز در باب خدا و معناي زندگي و نقد آن از ديدگاه علامه طباطبايي (ره)
 
كريمي قدوسي زينب*,عليزماني اميرعباس
 
 
 

نظريه خدامحور معناي زندگي بر آن است که ربط و نسبت خاص با خداوند يکي از شرايط ضروري جهت معناداري زندگي مي باشد. تفسيرهاي مختلفي از اين نظريه ارائه شده، اما مهم ترين تفسير خدامحور نظريه هدف الاهي است. بر اساس اين نظريه، تحقق بخشيدن به هدف خداوند تنها سرچشمه معناداري زندگي است. بر نظريه هدف الاهي نقدهاي بسياري همچون تقابل هدف خداوند با اخلاقي بودن و قدرت مطلق خداوند وارد شده، اما به اعتقاد تدئوس متز مهم ترين اشکال بر اين نظريه، تقابل نظريه هدف الاهي با ديدگاه خدامحور معناي زندگي مي باشد.بر اساس اين اعتراض اوصافي که سبب مي شود خداوند يگانه منبع معنا باشد (يعني فرازماني بودن، تغييرناپذيري، و بساطت) با هدفمند بودن خداوند در تعارض است. هدف اين مقاله پاسخ دادن به اين اشکالات بر اساس انديشه هاي علامه طباطبايي مي باشد. از ديدگاه علامه طباطبايي غايت خداوند از آفرينش، ذات متعالي خداوند است و انسان با حرکت ذاتي و ارادي خود مراتب وجود به سوي خداوند را سير مي کند و زندگي خويش را معنا مي بخشد.

 
كليد واژه: معناي زندگي، هدف زندگي، غايت، ديدگاه خدامحور، نظريه هدف الاهي، غايت آفرينش، تدئوس متز، علامه طباطبايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) بهار و تابستان 1390; 44(1):93-113.
 
بررسي مراتب شهود در معرفت شناسي اشراقي
 
كمالي زاده طاهره*
 
* دانشگاه زنجان
 
 

از نور به عنوان موضوع فلسفه اشراق تفاسير مختلفي ارائه شده است، اما بنا بر تفسير منطبق با نظر سهرودي، نور رمز و نمادي است از آگاهي و خودآگاهي. لذا علم مدار فلسفه سهروردي است. مسئله بنيادي مقاله حاضر بررسي مشاهده يا شهود در مسئله محوري حکمت اشراق، يعني علم اشراقي، است، و در صدد اثبات اين فرض است که سهروردي همان گونه که قاعده اشراقي ابصار را در ادراکات باطني جاري مي داند، اصطلاح مشاهده يا شهود را نيز بر تمام مراتب ادراک حسي، خيالي، عقلي، و قلبي اطلاق مي کند. در اين تحقيق نتيجه گيري مي شود که طبق نظر سهروردي حقيقت ادراک، در مراتب مختلف ادراکات ظاهري و باطني، شهودي است. مشاهده و مکاشفه در عالي ترين مرتبه متعلق به مشاهده و مکاشفه قلبي و همچنين معرفت فوق ادراک عقلي است و حقيقت معرفت اشراقي نيز در اين مرحله نهايي از شناخت شهودي عقل تحقق مي يابد و به ظهور مي رسد.

 
كليد واژه: معرفت شناسي اشراقي، ادراکات باطني (عقلي، خيالي)، مشاهده (شهود)، اشراق، عقل شهودي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) بهار و تابستان 1390; 44(1):115-135.
 
مدل سازي رياضي حرکت توسطي و حرکت قطعي
 
موسوي سيده مريم*,سعيدي مهر محمد
 
 
 

از جمله مناقشات موجود در باب مفاهيم حرکت توسطي و حرکت قطعي آن است که کدام يک از اين دو مطابق با حرکت واقع در عالم جسماني است. در اين نوشتار قصد بر آن است که با بهره گيري از زبان رياضيات، به ارائه مدلي براي هريک از مفاهيم مذکور پرداخته و بدين ترتيب مسئله فوق بررسي و بازنگري شود. در نتيجه، حرکت توسطي راسم تابعي پوشا و حرکت قطعي راسم تابعي پيوسته از زمان حرکت به مسافت خواهد بود که با توجه به دو تعبير مختلف از تعريف، يا يک به يک اند و يا در هيچ زيربازه اي از دامنه ثابت نيستند. بدين ترتيب، حرکت توسطي مانع تغييرات دفعي نبوده و حرکت قطعي به دليل اتصالي که حرکت توسطي فاقد آن است، ضامن تدريجي بودن تغييرات جسم مفروض خواهد بود. لذا آن معنايي از حرکت که در خارج موجود است مي بايد حرکت به معناي قطع آن باشد.

 
كليد واژه: حرکت توسطي، حرکت قطعي، مدل سازي، تغيير دفعي، تغيير تدريجي، حرکت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) بهار و تابستان 1390; 44(1):137-157.
 
تقريري نو از مسئله شر بر اساس نظريه ادراکات اعتباري علامه طباطبايي
 
حسيني سيدمرتضي*,هوشنگي حسين
 
* دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقيقات تهران
 
 

مسئله قرينه اي شر تنها استدلال ملحدان عليه خدا است، و نيز مسئله منطقي شر به مثابه مشکلي در ميان خداباوران مطرح است. مسئله اين مقاله اين است که آيا نظريه ادراکات اعتباري علامه طباطبايي مي تواند با اعتباري دانستن شرور، پاسخي براي اين مساله باشد؟ در اين مقاله ضمن طرح مسئله شر در صورت هاي منطقي و قرينه اي آن، اين پيش فرض را دنبال مي کنيم که شر امري اعتباري است و وجود خارجي ندارد. اگر شر را اعتباري بدانيم، آن گاه بر اساس نظريه ادراکات اعتباري به کارگيري تصديقات درباره شرور ممکن خواهد بود، و اطلاق صدق و کذب در مورد اين گزاره هاي ناظر به شرور بر اساس ضوابط حاکم بر اعتباريات صحيح خواهد بود. البته صدق و کذبي که بر اساس تطابق با صورت وهمي است. همواره کساني که شر را به نحوي عدمي يا وهمي دانسته اند با اين مشکل از سوي ديگران مواجه بوده اند که اگر شر امري وهمي يا عدمي باشد، آن گاه چگونه راجع به آن مي توان سخن گفت و تصديقات مثبت و منفي در باب آن ها داشت؟ و شرور چگونه منشا اثر هستند؟ در نظريه ادراکات اعتباري ضمن بررسي چگونگي منشا اثر بودن شرور، ارتباط اعتباريات که شرور را نيز شامل مي شوند با حقايق واقعي و عيني تبيين خواهد شد. مساله شرور با اقسام سه گانه آن (اخلاقي، طبيعي و مابعدطبيعي) از چالش برانگيزترين مسائل فلسفي و کلامي است که نه تنها ذهن خواص که ايمان عوام را هم بعضا مشوش ساخته است و امروزه مساله قرينه اي شر را در تمايز با مساله منطقي آن پناهگاه الحاد هم خوانده اند. در سنتهاي فلسفي و کلامي از ديرباز تاکنون يکي از پاسخهاي مهم به مساله شر، عدمي و نسبي قلمداد کردن شر است.به نظر مي رسد مي توان از نظريه بديع و ابتکاري علامه طباطبايي در خصوص ادراکات اعتباري به تقريري نوين و به جهاتي متفاوت از نظريه هاي کلاسيک در عدمي و نسبي و وهمي بودن شر رسيد و اين مهم از طريق "اعتباري" دانستن "شر" به معنا و مفاد مدنظر علامه طباطبايي قابل تحقق است. از نظر علامه طباطبايي همه مفاهيم و گزاره هاي عملي در برابر ادراکات اخباري و حقيقي، اعتبار جعل و قراردادهاي انساني اند درجهت رفع حوائج و نواقصي زيستي و وجودي و فرونشاندن تمايلات و رغبات برخاسته از آن نيازها. ازجمله اين اعتبارات حسن و قبح و به تبع آن خير و شر است. ويژگي و معيار مهم در اعتباريات آن است که ما ناظر به غايات متصورمان آنها را مثلا خوب يا بد، خير يا شر محسوب مي کنيم نه اينکه امور به لحاظ نفس الامري چنين باشند. البته ادراکات اعتباري به جهت اثر و کار کرد و غايتي که بر آنها مترتب است ونيز منشا وجودي و زيستي فردي يا جمعي که دارند مرتبط و مترتب بر واقع هستند و لذا معرفت بخش و معقولند هرچند برهان بردار نيستند و البته عقلانيت آنها از نوع ديگري (عملي) است. در پرتو «اعتباري» دانستن شرور به نظر مي رسد هم مساله منطقي شر و هم مساله قرينه اي آن و هم منافات نداشتن وجود شرور با نظام حکيمانه الهي، تقريري خردپذيرتر مي يابد. علاوه بر اينکه احساس و تجربه شر هم به عنوان يک واقعيت بشري به رسميت شناخته مي شود و انکار نمي شود.

 
كليد واژه: مسئله شر، ادراکات اعتباري، اعتباريات، حسن و قبح، خير و شر، صدق، توجيه، علامه طباطبايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) پاييز و زمستان 1389; 43(2):11-24.
 
نقد و بررسي تاثير آراي فلسفي صدرا پيرامون واجب الوجود بر فهم او از آيات قرآن
 
ارشدرياحي علي*
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

در اين مقاله تاثير آراي فلسفي صدرا درباره «واجب الوجود» بر فهم او از آيات قرآن مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. به اين منظور، همه كتب تفسيري و فلسفي صدرا مطالعه و مواردي كه او، تحت تاثير آراي مذكور، از آيات قرآن معناهايي غير از معناهاي ظاهري برداشت كرده جمع آوري شده اند. سپس با توجه به ساير آيات و روايات، و معناي ظاهري و شأن نزول و سياق آيات مورد بحث، و قراين موجود در آن ها، و با توجه به خصوصياتي كه پيرامون موضوع مذكور در فلسفه ذكر شده است، و همچنين نظر به استحاله لوازم عقلي برخي از تفاسير صدرا، صحت و سقم برداشت هاي مذكور معلوم شده و اين نتيجه به دست آمده است كه از 7 تفسيري كه صدرا تحت تاثير آراي مذكور ارايه داده است، تنها در يك مورد مي توان برخي مطالب را تاييد كرد.

 
كليد واژه: وجود مطلق، وجود منبسط، قوس نزول و صعود، عالم ملكوت، قاعده بسيطه الحقيقه، برهان صديقين، فيض اقدس، فيض مقدس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) پاييز و زمستان 1389; 43(2):25-38.
 
حل پارادوکس علم به جوهر در کتاب تعليقات ابن سينا
 
اكبريان رضا*,حسيني سيد احمد
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

در کتاب تعليقات - که به احتمال زياد حاصل درس نوشته هاي شاگردان شيخ الرييس است - تلاش مي شود تا به پارادوکسي در خصوص علم به جوهر پاسخ داده شود. اين پارادوکس را مي توان بدين صورت بازسازي کرد که اگر با علم به شي، عين ماهيت آن به ذهن مي آيد، آن گاه وقتي به جوهري علم پيدا مي کنيم بايد عين ماهيت آن، که جوهر است، به ذهن بيايد. از طرف ديگر، در فلسفه مشا، علم از کيفيات نفساني و از اعراض است. بدين ترتيب، با تناقضي مواجه مي شويم که علم ما به جوهر هم بايد جوهر باشد و هم بايد عرض باشد و جوهر نباشد. پاسخ تعليقات به اين پارادوکس آن است که آن چه جوهر است، مفهوم جوهر است که همان «در موضوع نبودن» است و آن چه عرض است، علم ما به جوهر است که از کيفيات نفساني است. بنابراين موضوع در دو گزاره به ظاهر متناقض عينا يکي نيست، بلکه در يکي مفهوم جوهر است و در ديگري مصداق ذهني جوهر. از اين جا معلوم مي شود که پاسخي که صدرالمتالهين با به کارگيري مفاهيم حمل اولي ذاتي و حمل شايع صناعي به اين پارادوکس (و پارادوکس هاي مشابه، مانند پارادوکس معدوم مطلق و يا کلي و جزيي) مطرح مي کند، در آثار شيخ الرييس سابقه دارد.

 
كليد واژه: جوهر، پارادوکس علم به جوهر، ابن سينا، تعليقات
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) پاييز و زمستان 1389; 43(2):39-57.
 
نقد و بررسي ديدگاه ابوالبركات بغدادي درباره چگونگي پيدايش كثير از واحد
 
خادمي عين اله*
 
* دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي
 
 

ابوالبرکات بغدادي قبل از بيان ديدگاه مختار خويش درباره مساله چگونگي پيدايش كثير از واحد، با نگاه تاريخي، نظريه مشائيان را تبيين مي كند و سپس به نقد ديدگاه حكيمان مشايي مي پردازد و در نهايت ديدگاه خويش را در طي چهار تقرير بيان مي كند. در نقد و بررسي ديدگاه او نكات ذيل قابل طرح اند. او در بررسي ديدگاه مشائيان دچار خطاي تاريخي شده است. ميان ديدگاه او و برخي از متكلمان مشابهت ها و اختلاف هايي ديده مي شود. ابوالبركات به ديدگاه هاي فارابي و ابن سينا اشراف كامل ندارد و حتي در بيان نظريه خويش دچار تزلزل است. در ديدگاه او روابط موجودات در عوالم متعدد به صورت دقيق بيان نشده اند. ابوالبرکات در بيان ديدگاه خويش به هيات بطليموسي بي توجه بوده و نقد او بر نظريه حكيمان مشايي صائب نيست.

 
كليد واژه: كثير، واحد، نظام، فيض، تعقل، حکيمان مشايي، ابوالبرکات بغدادي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) پاييز و زمستان 1389; 43(2):59-82.
 
مطالعات ميان رشته اي: مباني و رهيافت ها
 
سياري سعيده*,قراملكي احدفرامرز
 
* دانشگاه تهران
 
 

پيدايش علوم و رشته هاي جديد و معضلات مربوط به رهيافت تحويلي نگري در عرصه علم و دانش، ضرورت پيدايش مطالعات ميان رشته اي را تبيين مي کند. گرچه برخي از انديشمندان سابقه مفهوم مطالعه ميان رشته اي را به يونان باستان مي رسانند، سابقه اين گونه از مطالعات به حدود 150 سال پيش مي رسد و اولين مراکزي که به مطالعات ميان رشته اي پرداختند آزمايشگاه هاي صنعتي بودند. مطالعات ميان رشته اي هم مانند هر پديده يا تئوري ديگري بر مبنا يا مباني استوارند. مباني آن کدام اند و چه دسته بندي اي دارند؟ اين مباني چگونه اين رهيافت را توضيح مي دهند؟ اين مقاله سه دسته مبنا براي مطالعات ميان رشته اي پيشنهاد مي کند: مباني منطقي، مباني معرفت شناختي، و مباني معرفتي. کثرت گرايي روش شناختي از مهم ترين مباني منطقي آن است. همچنين، انسجام از مهم ترين مباني معرفت شناختي اين رهيافت است. سرانجام، سيستم هاي پيچيده و ضابطه هاي مربوط به آن از مباني معرفتي مطالعات ميان رشته اي اند. مقاله مي کوشد تا مطالعات ميان رشته اي را بر اساس مباني يادشده توضيح دهد و ويژگي هاي هر يک از مباني را تبيين کند و، همچنين، برخي سوالات فرعي را بررسي کند، مانند تعاريف مطالعات ميان رشته اي، انواع آن، و گسترش آن در تمام زمينه ها و رويکردها در مطالعات ميان رشته اي. مطالعات ميان رشته اي از نوع چندتباري است. مسايل چندتباري ريشه در علوم گوناگون دارند و از طريق يک علم واحد قابل بررسي نيستند. مطالعات دين و اخلاق حرفه اي از علوم چندتباري هستند. مطالعات ميان رشته اي از ضرورت ها در علوم انساني است. علوم انساني به دليل پيچيدگي و چندضلعي بودن موضوع آن، يعني موجود انساني، نمي تواند به صورت علوم تک تباري بررسي شود.

 
كليد واژه: مطالعات ميان رشته اي، کثرت گرايي روش شناختي، علوم چندتباري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) پاييز و زمستان 1389; 43(2):83-101.
 
پيامدهاي فرهنگ رفاه براي دين داري
 
علمي قربان*,حميديه بهزاد
 
* دانشگاه تهران
 
 

رفاه را به دشواري مي توان تعريف کرد. با وجود اين، از ملاحظه تعاريف مختلف مي توان آن را به برخورداري از امکانات زندگي در سه حوزه اصلي، يعني بودن، صيرورت، و تعلق، تعريف کرد. فرهنگ رفاه عبارت است از اصالت يافتن رفاه مادي و اومانيستي همراه با ابرازگرايي سوژه. در عصر حاضر، فرهنگ رفاه گسترده اي شکل گرفته است و با ارزش ها و معاني جديدي که با خود به همراه آورده، تاثير قابل ملاحظه اي بر کيفيت و کميت دين داري نهاده است. نظام معنايي نهفته در رفاه، يعني سوژه محوري و تاصل انسان، همراه با فرهنگ احساس گرايي سطحي، زمينه بسيار مساعدي جهت تحول دين داري فراهم کرده است. رابطه انسان با خدا، از رابطه تکليفي و تعبدي به رابطه اختياري و رمانتيک تحول يافته است و نيز دين به گونه اي تعريف شده است که تضادي با رفاه نداشته باشند. دين داري در تحت حاکميت فرهنگ رفاه، در معرض آن است که دين را به وسيله و ابزاري رفاه زا تبديل کند. همه تحليل هاي فوق، به صورت کاملا آشکار در جنبش هاي معنويت گراي نوپديد قابل مشاهده است.

 
كليد واژه: رفاه، فرهنگ رفاه، سوژه محوري، احساس گرايي سطحي، پست مدرنيسم، جنبش هاي نوپديد معنويت گرا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) پاييز و زمستان 1389; 43(2):103-119.
 
كاربردهاي نادرست حمل اولي و شايع
 
فلاحي اسداله*,موحد ابطحي سيدبهاءالدين
 
* دانشگاه زنجان
 
 

حمل اولي و شايع را در حل بسياري از مسايل فلسفي به كار برده اند كه برخي از آن ها كاربرد نادرست اين دو حمل است. برخي از اين كاربردها، به شبهات فلسفي و پارادوكس هاي منطقي مربوط مي شود و برخي ديگر را مي توان در مباحث مستقل فلسفي يافت: 1. شبهه اخبار از معدوم مطلق، 2. اشكالات وجود ذهني، 3. معماي جذر اصم و پارادوكس راسل، 4. پارادوكس اشاره به گيومه و پارادوكس مفهوم اسب، 5. دليل اين كه چرا حد تام را به كليات خمس نيفزوده اند، 6. دليل اينكه چرا محصورات نيازمند وجود موضوع اند، و 7. اثبات اصالت وجود با نظر به مبحث حمل. در اين مقاله، با تحليل فرامرز قراملكي از حمل اولي و شايع در منطق جديد، نشان داده ايم كه كاربردهاي هفت گانه يادشده همگي دچار نوعي خطا و لغزش منطقي اند.

 
كليد واژه: حمل اولي ذاتي، حمل شايع صناعي، منطق جديد، فلسفه اسلامي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) پاييز و زمستان 1389; 43(2):121-140.
 
بررسي اطلاق «وجود» بر خدا در فلسفه ارسطو
 
مشكات محمد*
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

ارسطو در مواردي موضوع فلسفه اولي را موجود نامتحرك يا خدا دانسته و در موارد متعدد ديگر موضوع آن را موجود بما هو موجود شمرده است. آيا اين دو موضع، دو باور ارسطويي اصيل بوده و با هم قابل جمع اند يا بايد دو موضع متناقض تلقي گردند كه ارسطو از اولي به دومي عدول کرده است؟ ثمره فرض عدول به موضع دوم اين است كه خدا را نمي توان «وجود» خواند و، در نتيجه، مابعدالطبيعه و الاهيات دو دانش مستقل مي شوند، درحالي که بنا به فرض عدم عدول، يعني بنا بر موضع نخست، مابعدالطبيعه همان الاهيات خواهد بود. راه هايي كه در اين جا براي حل مساله مورد استفاده قرار مي گيرند از اين قرارند. تحقيق مساله از منظر حكمت يا دانش مورد جستجو كه خود حاوي دو راه جداگانه خواهد بود، سپس تحقيق بر مبناي معاني «وجود» نيز ادامه مي يابد، تا سرانجام نتيجه تحقيق از اين راه هاي گوناگون با يکديگر مقايسه شود.

 
كليد واژه: مقولات، وجود، جوهر، محرك نامتحرك نخستين، فعليت، خدا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) بهار و تابستان 1389; 43(1):11-27.
 
دشواري هاي منطقي نقيض هاي مفاهيم شامل و راه حل آن ها از ديدگاه ملاصدرا
 
آتشين صدف محمدرضا*,حجتي سيدمحمدعلي
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

بنا بر قواعد مربوط به نسبت هاي چهارگانه بين مفاهيم، منطق دانان اثبات کرده اند که همواره بين نقيض هاي دو مفهوم مساوي و عام و خاص مطلق، به ترتيب، نسبت تساوي و عام و خاص مطلق (ولي به صورت برعکس) برقرار است. هنگامي که نسبت بين نقيض هاي مفاهيم شامل مورد بحث قرار مي گيرد، از آن جا که اين مفاهيم فاقد مصداق و بلکه ممتنع المصداق اند، استدلالي که براي اثبات قواعد مذکور به کار مي رود، دچار مشکل مي شود. منشا مشکل، اعم بودن موضوع سالبه محصله از موجبه معدوله است. منطق دانان تلاش هاي بسياري براي حل مشکل کرده اند که به نظر مي رسد هيچ کدام تمام نيست. در اين مقاله سعي خواهيم کرد نشان دهيم که در اين ميان ملاصدرا با نقد ديدگاه مشهور درباره معناي اعم بودن موضوع قضيه سالبه، به بيان تفسير صحيح آن، که خود مبتني بر ديدگاهي از قطب شيرازي است، مي پردازد و سپس با استفاده از ويژگي هاي قضاياي لابتيه، به حل مشکل توفيق مي يابد.

 
كليد واژه: نسبت تساوي، نسبت عموم و خصوص مطلق، اعميت سالبه نسبت به موجبه معدوله، قضاياي لابتيه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) بهار و تابستان 1389; 43(1):29-50.
 
جستاري درباره چيستي لذت از منظر ابن سينا
 
خادمي عين اله*
 
* دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي
 
 

مساله لذت از مسايل درازعمر، سترگ، تاثيرگذار، و در عين حال، مناقشه انگيز در طول تاريخ بشري بوده است و از ديرزمان تاكنون توجه مكاتب مختلف فلسفي ـ اخلاقي و همچنين اديان الاهي و غيرالاهي، به صورت سلبي يا ثبوتي، بدان معطوف بوده است. گرچه ابن سينا در تعريف لذت از حكيمان سلف تاثير پذيرفته، مقلد محض آن ها نبوده است. او دو تعريف براي لذت ارايه مي دهد كه تعريف دوم كامل تر از تعريف نخستين است. او براي تكميل تعريف اش به امور ايجابي و سلبي توجه مي كند. بوعلي از يك حيثيت در گام نخست، لذات را به حسي، عقلي و شهودي منقسم مي سازد و برخلاف تصور عامه و برخي لذت گرايان مدعي است كه لذات حسي باطني برتر از لذات حسي ظاهري، و لذات عقلي و شهودي برتر از هر دوقسم لذات حسي اند و دلايلي براي به كرسي نشاندن اين مدعا بيان مي دارد. او از جهات ديگر لذات را به دنيوي (ناپايدار) و اخروي (ابدي)، جسماني و روحاني تقسيم مي کند، و لذات اخروي و روحاني را بر لذات دنيوي و جسماني ترجيح مي دهد و همچنين بر اين باور است كه لذت امري تشكيكي و ذومراتب است و براي آن مراتب پنج گانه اي ذكر مي كند.

 
كليد واژه: لذت حسي ظاهري، لذت باطني، لذت عقلي، لذت شهودي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:32 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها