ابن سينا نخستين موجود عالم را عقل اول مي داند که بر اساس قاعده الواحد از واجب الوجود صادر شده است و به واسطه جهات و اعتبارات اش سبب پيدايش موجودات پس از خود مي گردد. ابن عربي اساس ديدگاه ابن سينا در مورد صادر نخست و چگونگي توجيه کثرات (يعني قاعده الواحد) را نمي پذيرد. وي بر اساس مشاهدات و مکاشفات اش صدور کثرات را به اسما و صفات الاهي مستند مي کند. از نظر او نخستين موجود عالم تجلي اسم الاهي «الرحمن» است که در خود داراي تمام کثرات عالم مي باشد و با سريان و انبساط خود سبب ظهور آن ها مي گردد. ملاصدرا، متاثر از ابن عربي، نخستين موجود عالم را تجلي حق تعالي مي داند. ديدگاه ملاصدرا در اين مورد با ابن عربي داراي اين تفاوت است که او جريان صدور کثرات پس از عقل اول را به گونه اي مغاير با ابن عربي به تصوير مي کشد. از نظر او کثرات نه به واسطه نکاح و توالد مراتب هستي، بلکه به خاطر جهات و اعتباراتي که در عقول وجود دارد به وجود مي آيند.