0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : فلسفه دين بهار 1388; 6(1):9-22.
 
افق هاي نوين در پژوهش هاي فلسفه اسلامي
 
بهشتي احمد (عارف)*
 
* دانشكده الهيات و معارف اسلامي، گروه فلسفه، دانشگاه تهران
 
 فلسفه اسلامي همواره در تاريخي دراز مدت با امواج گوناگون و شکننده اي از مخالفت ها و شبه تراشي ها مواجه بوده و پژوهش هاي عميقي براي دفع آنها انجام گرفته است، و همين امر موجب رشد کمي و کيفي فلسفه اسلامي شده است. اگر روزگاري جبر و تفويض، حدوث زماني عالم، زيادت صفات واجب و نفي علت غايي، نفي ضرورت و اعتقاد به اولويت، مرئي بودن خداوند، نفي حسن و قبح ذاتي و مخدوش شدن عدل الهي و ده ها مساله ديگر، فلسفه اسلامي را به چالش مي کشيد، و چنانچه روزي امواج گوناگوني از ايسم ها به بازار انديشه راه مي يافت و چند صباحي رونق مي گرفت و فلسفه و فلاسفه اسلامي را درگير مي ساخت و آنان ناگزير مي شدند که با پژوهش و نوآوري، سنگر دفاع را مستحکم سازند و در برابر تجددخواهي الحادي به مقاومت بپردازند، اکنون دوره فراتجددخواهي يا پست مدرنيسم رسيده و شعار طرفداري از کثرت و انشقاق و نسبيت سر مي دهد. اين نگرش، حاکميت و بي طرفي عقل را موهوم مي شمارد؛ عقيده به پيشرفت را نفي مي کند؛ به هيچ انگاري (نيهيلسم) گرايش دارد و فرهنگ هاي بومي و متقابل را با همه ويژگي هايشان پذيرا مي گردد. گفتني است که در اين شرايط نيز افق هاي نويني در برابر فلسفه اسلامي گشوده مي شود و به پژوهش هايي گسترده تر نياز دارد.
 
كليد واژه: مدرنيسم و پست مدرنيسم، افق هاي نوين، کلام اسلامي، فلسفه اسلامي، رشد کمي و کيفي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : فلسفه دين بهار 1388; 6(1):23-35.
 
مابعدالطبيعه به مثابه تامل ثانويه در رازها از ديدگاه گابريل مارسل
 
برنج كار رضا,اميدي سميرا*
 
* پرديس قم، دانشگاه تهران
 
 

از ديدگاه مارسل، مباحث اصلي فلسفه دين (همچون وجود، اگزيستانس، اختيار و ايمان) در گستره راز مي گنجد نه مساله، و از همين روست که متافيزيک به مثابه تامل در راز است، و رازها با تامل ثانويه مورد بررسي قرار مي گيرند. به عقيده وي، مهم ترين اشتباه اهل مابعدالطبيعه آن بوده که سعي مي کردند مباحث فلسفه را که از جنس رازند به عنوان مساله مطرح سازند و به حل آنها بپردازند؛ اما از آنجا که رازها قابل حل نيستند، دچار شکست و انحراف شدند. از ديدگاه مارسل، مباحث اصلي فلسفه دين (همچون وجود، اگزيستانس، اختيار و ايمان) در گستره راز مي گنجد نه مساله، و از همين روست که متافيزيک به مثابه تامل در راز است، و رازها با تامل ثانويه مورد بررسي قرار مي گيرند. به عقيده وي، مهم ترين اشتباه اهل مابعدالطبيعه آن بوده که سعي مي کردند مباحث فلسفه را که از جنس رازند به عنوان مساله مطرح سازند و به حل آنها بپردازند؛ اما از آنجا که رازها قابل حل نيستند، دچار شکست و انحراف شدند.

 
كليد واژه: مساله، تفکر اوليه، مابعدالطبيعه، تفکر ثانويه، راز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : فلسفه دين بهار 1388; 6(1):37-48.
 
بررسي انتقادات مک گراث به ديدگاه علمگرايانه (تکاملي) و الحادي داوکينز
 
آيت الهي حميدرضا,احمدي فاطمه*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

آليستر مک گراث، ديدگاه تکاملي و ملحدانه ريچارد داوکينز نسبت به علوم طبيعي را نقد مي کند و شواهدي را که داوکينز براي تاييد نظريه خود مي آورد نامتناسب با نتيجه استدلال او مي داند. داوکنيز در قالب چهار نکته به نقد مسيحيت پرداخته و بر اين باور است که علم، خدا را از ميان برداشته و دين مخالف استدلال است و همچون ويروسي براي ذهن عمل مي کند. مک گراث نيز به انتقادات وي پاسخ داده و معتقد است که مکتب ملحدانه داوکينز برچسبي علمي دارد، در حالي که از يک بنياد مستدل علمي بي بهره است و ميان علوم طبيعي و الحاد، رابطه اي وجود ندارد. علوم طبيعي، الحادي يا توحيدي نيستند، بلکه مي توان آنها را به صورت الحادي يا توحيدي توصيف کرد. در اين مقاله در نظر است ديدگاه اين دو مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گيرد. علي رغم پاسخ هاي منطقي مک گراث، ميزان نفوذ انتقادات او به ادعاهاي داوکينز ارزيابي شود.

 
كليد واژه: علوم طبيعي، تکامل، الحاد، ديدگاه علم گرايانه، توحيد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : فلسفه دين بهار 1388; 6(1):49-61.
 
تاملي در فلسفه آفرينش انسان در نظام تربيتي اسلام
 
آهنگران محمدرسول*
 
* دانشكده فقه و فلسفه، گروه فلسفه، پرديس قم، دانشگاه تهران
 
 

برخي از صاحب نظران، فلسفه يا علت خلقت انسان را در نظام تربيتي اسلام، رسيدن او به کمال مطلق مي ‏دانند. با توجه به اينکه خالق حکيم در هدفش نه غير مقدور، بلکه بايد مقدور و ممکن باشد، و از طرف ديگر انسان داراي عقل است و هيچگاه غير مقدور را هدف فعاليت ‏هاي خود قرار نمي ‏دهد، لذا رسيدن انسان به کمال مطلق به عنوان فلسفه خلقت انسان اشتباه است و بايد تعبير مزبور اصلاح شود. برخي از صاحب نظران، فلسفه يا علت خلقت انسان را در نظام تربيتي اسلام، رسيدن او به کمال مطلق مي ‏دانند. با توجه به اينکه خالق حکيم در هدفش نه غير مقدور، بلکه بايد مقدور و ممکن باشد، و از طرف ديگر انسان داراي عقل است و هيچگاه غير مقدور را هدف فعاليت ‏هاي خود قرار نمي‏دهد، لذا رسيدن انسان به کمال مطلق به عنوان فلسفه خلقت انسان اشتباه است و بايد تعبير مزبور اصلاح شود.

 
كليد واژه: فلسفه خلقت، کمالات ملازم، علت نهايي، حکمت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : فلسفه دين بهار 1388; 6(1):63-80.
 
ويليام اکام و مبناگرايي
 
نصري عبداله,پي كاني جلال*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

نظريه موسوم به «مبناگرايي سنتي» که اول بار ارسطو مطرح کرده بود، در قرون وسطي نيز مورد توجه قرار گرفت. توماس آکوئيناس نظريه مبناگرايي ارسطويي را با اندکي تغيير همچنان حفظ کرد. اما ويليام اکام با تلقي خاص خود از سازوکار حصول معرفت، مبناگرايي اي را ارايه داد که بر واقع گرايي مستقيم مبتني بود و با تاکيد بر يقيني بودن تجربه و رد نظريه صورت، طريقي را پيمود که برخي از ايرادهاي وارد بر مبناگرايي ارسطويي بر آن وارد نباشند. در اين نوشتار، نخست به مبناگرايي ارسطو و آکوئيناس اشاره مي کنيم و سپس به بررسي مبناگرايي اکام مي پردازيم. سرانجام نيز روشن خواهيم ساخت که مبناگرايي مورد نظر ويليام اکام با نظريه آشنايي مستقيم سازگار است. امروزه بسياري از مدافعان شاخص مبناگرايي سنتي، نجات اين نظريه را در گرو تمسک بر نظريه آشنايي مستقيم مي دانند.

 
كليد واژه: آشنايي مستقيم، ويليام اکام، توماس آکوئيناس، نظريه صورت، مبناگرايي سنتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : فلسفه دين بهار 1388; 6(1):81-93.
 
واژه استعلايي در فلسفه کانت
 
محمدرضايي محمد,فولادي عقيل*
 
* دانشگاه تهران
 
 

واژه «استعلايي» از مفاهيم کليدي تفکر کانت است که اساسا نظام فلسفي خويش را با آن مي‌شناساند [ايدئاليسم استعلايي]. با وجود اين، واژه مذکور در فلسفه کانت در معناي يکساني به کار نرفته است. با توجه به اينکه در گفته ها و نوشته هاي راجع‌ به کانت، عمدتا يک معنا براي آن ذکر مي‌شود [شرايط تجربه ممکن]، لذا روشن سازي معناي اين اصطلاح، جهت جلوگيري از بدفهمي آن لازم مي نمايد.
دستاورد اين پژوهش که اساسا با هدف رفع ابهام از ترکيب «آزادي استعلايي» صورت گرفته اين است که «استعلايي» در ترکيب مذکور و نيز موارد ديگري در فلسفه کانت که در مقاله آمده است به معناي «شرايط تجربه ممکن» نبوده و به معناي «متعالي» است؛ يعني بنا به توجيهاتي که بيان شده است، کانت «ترانسِندنتال» را عادل «ترانسِندنت» به کار برده است.

 
كليد واژه: استعلايي، آزادي، ابژه و ذات معقول، متعالي، پيشيني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : فلسفه دين بهار 1388; 6(1):95-127.
 
مراتب تجلي روح در تاريخ (درآمدي بر دايره المعارف علوم فلسفي هگل)
 
مهرنيا حسن*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

اثر حاضر بر آن است که مراتب تجلي روح در تاريخ، بسط آگاهي و تحقق آزادي را در نظام فلسفي هگل، به منزله جامع ترين نظام فلسفي، تبيين و تصوير نمايد. اما ارايه اين تبيين و ترسيم آن تصوير، چنانچه بخواهد مقرون به صحت و بازنماي دقت نظام هگلي باشد، ناگزير است که دايره المعارف علوم فلسفي هگل را مواقف اين تجلي و مدارج آن ترقي در نظر گيرد و بدان طريق، سير تکاملي روح را در گام هاي بلند اين کتاب به نظاره بنشيند.
در اين اثر، «آگاهي» يا «روح» در آغاز، چونان امري ذهني و درون ذات در طلب مطلق و در قالب منطق به سير در مقولات انديشه مي پردازد. اما به دليل محدوديت هاي عالم اثبات و ميل به عالم ثبوت، در کتاب «طبيعت»، اين آگاهي به سمت امر برون ذات و «اشيا» موجود در جهان خارج سوق مي يابد و سرانجام در «فلسفه روح» است که روح به حظ نفس و وحدت محض ميان ذهن و عين، يا انديشه و هستي که اوج آگاهي و کمال آزادي است، دست مي يابد.

 
كليد واژه: تاريخ، ديالکتيک، تجلي و نمود، مطلق
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : فلسفه علم بهار و تابستان 1390; 1(1):1-35.
 
آراي روش شناختي و فلسفي هابرماس
 
اكبري تختمشلو جواد*
 
* دانشگاه صنعتي شريف
 
 

هابرماس نظريه پردازي است که در چهارچوب سنت نظريه انتقادي گام بر مي دارد و طي چند دهه حيات فکري خويش، در زمينه مقابله با انواع سلطه ها به خصوص سلطه هاي فکري که به طور نامحسوسي افراد جوامع را تحت سيطره خود قرار مي دهند، تلاش کرده است. او در بخش فعاليت هاي روش شناختي و فلسفي خود، نقد نگاه پوزيتيويستي و علم گرايانه را که درصدد حاکميت نگرش کمي و تکنولوژيکي بر تمامي شئونات زندگي آدمي برآمده بود، از جمله نخستين اهداف مهم خويش قرار داد. هابرماس براي اين منظور، به تدوين، ارائه و تحليل نظريه «علايق معرفتي» پرداخت. او در دوره بعدي حيات فکري خود، جهت شفافيت بخشيدن به فلسفه خويش تئوري «عقلانيت ارتباطي» را ارائه و بسط مي دهد و بدين وسيله کارايي عقل را در الگوي مفاهمه متقابل تاييد، تاکيد و تحليل مي کند. هابرماس به جهت غلبه بر انتقادات وارده، در برخي آراي قبلي خود مثل نظريه صدق تجديد نظرهايي را اعمال مي کند که در اين مقاله، به همراه ديدگاه هاي مهم معرفت شناختي و فلسفي وي، مورد بحث و بررسي واقع مي گردند.

 
كليد واژه: هابرماس، معرفت شناسي، علم گرايي، خودانديشي، عقل و عقلانيت، صدق
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : فلسفه علم بهار و تابستان 1390; 1(1):37-59.
 
روش شناسي علمي پوپر و ارزش داوري
 
سجادي سيدهدايت*
 
* آموزش و پرورش تهران
 
 

به زعم پوپر، اگر چه در نهان خويش، از برخي داوري هاي ارزشي متاثر شده است، اما به آن معنا نيست که خود مرتکب همان خطايي شده که پوزيتيويست ها را بدان متهم کرده است. در اين مقاله، ضمن پرداختن به نقش ارزش داوري در فلسفه علم پوپر، نشان داده شده است که تاثيرپذيري پوپر از ارزش داوري، فراتر از آن چيزي است که وي به آن اذعان مي کند. به نظر نگارنده، دو موضع مهم در روش شناسي علمي پوپر، مستعد نفوذ ارزش ها هستند: فرايند وضع و انتخاب قاعده هاي روش شناسي، و فرايند انتخاب گزاره هاي پايه. از تحليل اين دو فرايند در روش شناسي علمي پوپر، اين نتايج استنباط مي شوند که «دانشمند، به مثابه دانشمند ارزش داوري مي کند»، و «پوپر هم خود به مثابه يک فيلسوف علم، ارزش داوري نموده است».

 
كليد واژه: پوپر، روش شناسي علمي، ارزش داوري، قاعده هاي روش شناسي، گزاره هاي پايه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : فلسفه علم بهار و تابستان 1390; 1(1):61-74.
 
واقعيت فيزيکي در نظريه الکترومغناطيس کلاسيک
 
مختاري محمود*
 
* سازمان انرژي اتمي
 
 

در خصوص مفهوم ميدان در نظريه الکترومغناطيس - همچون ديگر مفاهيم فيزيک - رويکردهاي مختلفي وجود دارد که عمليات گرايي و واقع گرايي از مطرح ترين آنها هستند. در اين مقاله ابتدا ديدگاه هاي تجربه گرايانه کارنپ و بريجمن مطرح مي شود و سپس نگاه واقع گرايانه مارک لنگ بر اساس کتاب مقدمه اي بر فلسفه فيزيک (Lange, 2002) وي مورد بررسي قرار مي گيرد. مارک لنگ در اين کتاب به دو مساله اساسي مي پردازد: «چرا کنش از راه دور يک مساله است» و «چه دلايلي براي واقعي دانستن ميدان ها داريم؟» استدلال اصلي لنگ براي هر دو مساله، مبتني بر فرض شهود موضعيت و ارضاي اين شهود است. وي فيزيک کلاسيک را در حل مسائل مربوط به وضعيت هستي شناختي انرژي، واقعيت ميدان و موضعيت فضا - زماني ناتوان مي داند و معتقد است که همانا نظريه نسبيت اينشتين است که از عهده اين مسائل بر مي آيد.
در اين مقاله از اين ادعا دفاع مي شود که مفهوم واقعيت ميدان در حوزه کلاسيکي صرفا مبتني بر يک پس زمينه و باور متافيزيکي و هستي شناسانه است، بنابراين با ديدگاه عمليات گرايي تعديل شده در خصوص شناخت ميدان قابل جمع است.

 
كليد واژه: نظريه الکترومغناطيس، موضعيت، واقع گرايي، عمليات گرايي، مارک لنگ
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : فلسفه علم بهار و تابستان 1390; 1(1):105-122.
 
بررسي مفاهيم، اصول و روش دکارت در بنيان گذاري علم جديد
 
مقدم حيدري غلام حسين*
 
* دانشگاه صنعتي شريف
 
 

معمولا دکارت را يکي از بنيان گذاران علم جديد مي دانند. او با ابداع هندسه تحليلي ماده را ممتد گرفت و با طرد تبيين غايت گرايانه ارسطويي تبيين مکانيکي را جايگزين آن کرد. دکارت با الهام از رياضيات روشي را بنا کرد که بر طبق آن هر مساله علمي بر حسب اعداد و اشکال هندسي صورت بندي گردد. او معتقد بود که کليه واقعيات جهان مادي در چهارچوبي هندسي قابل بيان است و اختلاف اشيا در چنين جهاني تنها به سبب حرکت آنهاست. در اين مقاله سعي شده است برخي از مقومات نظريه دکارت همچون ممتد بودن ماده و جسم، قوانين حرکت و روش پژوهش علمي او را بررسي شود.

 
كليد واژه: روش دکارتي، هندسه تحليلي، قوانين حرکت، نورشناسي، کيفيات اوليه، کيفيات ثانويه، ادراکات حسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : فلسفه علم بهار و تابستان 1390; 1(1):123-136.
 
پزشکي به مثابه يک پارادايم؟
 
منجمي عليرضا*
 
* پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
 
 

يکي از تلاش هايي که در حوزه فلسفه طب صورت گرفت، تعميم آموزه هاي فلسفه علم به حوزه پزشکي بود. در اين زمينه آثار توماس کوهن بيشتر از ساير فلاسفه علم مورد عنايت قرار گرفت و تلاش شد بر اساس مفاهيم پاراديم، بحران پارادايمي، انقلاب پارادايمي، و وضعيت پزشکي در جهان امروز فهم شود. پزشکي امروز (بخوانيم مدرن) يک پارادايم است و اين پارادايم اکنون دچار بحران شده است. دو نشانه اصلي اين بحران يکم، اقبال بيماران به طب مکمل، و دوم درگرفتن بحث هاي فلسفي و اخلاقي در جامعه پزشکي هستند. به اين ترتيب در اين گفتار تلاش شده است با پاسخ گفتن به چهار پرسش اساسي وضعيت طب مدرن فهم شود. پرسش اول در مورد ماهيت خود طب است. اينکه در اين عالم مدرن، طب دقيقا چه تعريفي دارد، نقطه ورود به بحث است. پرسش دوم آن است که آيا پزشکي اساسا يک پارادايم است يا به طور بنيادين با معنايي که از پارادايم مراد مي شود، ناسازگار است. به اين ترتيب نشان داده مي شود که طبابت پارادايم نيست و زيست - پزشکي به مفهوم پارادايم نزديک تر است و زيست - پزشکي هم به مثابه پارادايم در بحران نيست.

 
كليد واژه: پارادايم، پزشکي، فلسفه علم، طبابت، زيست - پزشکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 : فلسفه علم بهار و تابستان 1390; 1(1):75-103.
 
فرانکنشتاين يا پرومته: تحقيق در باب ذات گرايي در تكنولوژي پزشكي
 
معين زاده مهدي*
 
* پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
 
 

قول به ماهيتي مستقل از اراده آدميان براي تکنولوژي، از سوي هر انديشمندي که ارائه شود، تاثيرات درازدامني بر کل منظومه تاملات او درباره تکنولوژي بر جاي مي نهد. هايدگر را در زمره قائلين به ماهيت مستقل براي تکنولوژي (ذات گرايان يا essentialists) آورده اند. راي هايدگر به اين ماهيت، موکد و سازگار با ساير پاره هاي تفکر او در باب تکنولوژي است. اين قول حتي تا نهايت فلسفه ورزي او درباره تکنولوژي يعني آنجا که راهي به سوي رهايي از گشتل تکنولوژي مي جويد، جاري است. مقاله حاضر سعي بر آن دارد که ادله و شواهد عرضه شده درباره اين موضوع از سوي هايدگر را بر تکنولوژي پزشکي جاري سازد. آنگاه به نقدهايي که ممکن است بر اين ادله و شواهد وارد شوند، مي پردازد. جستن بنيادهاي آراي هايدگر در باب تکنولوژي در نخستين اثر کلاسيک وي - هستي و زمان - مطمح نظر مقاله بوده است.

 
كليد واژه: هايدگر، گشتل، فلسفه تکنولوژي، انکشاف تکنولوژيک، تکنولوژي پزشکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : فلسفه علم بهار و تابستان 1390; 1(1):137-160.
 
مساله اندازه گيري در مباني فلسفي مکانيک کوانتوم
 
منصوري عليرضا*
 
* پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
 
 

اندازه گيري در مکانيک کوانتوم يکي از وجوه افتراق اساسي آن با مکانيک کلاسيک است. در اين مقاله مساله اندازه گيري، به عنوان يک مساله مهم در مکانيک کوانتوم طرح شده است و ضمن تحليل مباني فلسفي آن، راه حل هايي که مدل هاي مختلف نظري براي آن ارائه کرده اند به اجمال بررسي، تحليل و مقايسه شده است تا از رهگذر آن بهترين راه حل يا راه حل هاي ارائه شده انتخاب شود.

 
كليد واژه: اندازه گيري، تعبير مکانيک کوانتوم، رئاليسم، گربه شرودينگر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

1 : فلسفه و كلام (مطالعات اسلامي) پاييز و زمستان 1387; 40(2/81):11-36.
 
دو تقرير از برهان جهان شناختي در مغرب زمين
 
حسيني شاهرودي سيدمرتضي*
 
* دانشكده الهيات، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

برهان جهان شناختي يکي از مهم ترين برهان هاي فلسفي و کلامي در حوزه سنت ديني اديان مختلف بوده و هست. در سنت فلسفي کلامي مغرب زمين، هم تعبيرهاي متفاوتي از اين برهان ارايه شده و هم نقدهاي بسياري بر آن وارد گشته است. در اين نوشتار هم مهم ترين تعابير آن ارايه شده و هم نقدهاي آن مورد توجه قرار گرفته و در موارد لزوم به اندازه اعتبار نقدها اشاره شده است.

 
كليد واژه: جهان شناختي فلسفي، دليل کافي، عليت، علت اولي، امکان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 16 اردیبهشت 1391  9:27 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها