0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : حكمت سينوي (مشكوه النور) پاييز و زمستان 1389; 14(44):24-39.
 
تاثير ابن سينا بر وجودشناسي دنس اسكوتوس
 
عباس زاده مهدي*
 
* پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي
 
 

تبيين تاثير آرا ابن سينا بر افكار اسكوتوس و مقايسه ديدگاه هاي اين دو متفكر در زمينه مباحث وجودشناسي از بايسته هاي بازخواني فلسفه مدرسي اسكوتوس و از لوازم شناخت جايگاه تفكر فلسفي ابن سيناست. به رغم اين که هر دو متفكر در گستره افکار فلسفي خود به نحوي تحت تاثير ارسطو و سنت مشا بوده اند و بالطبع شباهت هاي فراواني در آرا اين دو متفکر وجود دارد، ولي تفاوت هايي نيز ميان آن دو قابل طرح و بررسي است. از اين جهت زمينه منطقي براي مقايسه آرا اين دو انديشمند وجود دارد، البته بايد توجه داشت كه به هر حال اسكوتوس در فضاي فكري مسيحيت مي انديشيده، در حالي که شالوده فکري ابن سينا مباني اسلامي است و اين تفاوت فضا و فرهنگ را ضمن هر مقايسه اي همواره بايد مدنظر داشت، چنانچه گاهي برخي دواعي و انگيزه هاي ديني و كلامي در مباحث وجودشناختي اسكوتوس تاثير خود را نشان مي دهد. اسكوتوس در مباحث وجودشناختي، مانند لحاظ «موجود» به مثابه موضوع اصلي مابعدالطبيعه و بهره گيري از دلايلي همانند، در اثبات اين مدعا، توجه به مفاهيم اوليه و ثانويه، صفات موجود، عدم لحاظ موجود به مثابه «جنس» موجودات، اشتراك معنوي مفهوم موجود و لحاظ تشكيك يا درجات شدت و ضعف در حقيقت موجود، و سرانجام تمايز وجود و ماهيت، کاملا تحت تاثير ابن سينا قرار دارد.

 
كليد واژه: وجود، موجود، ماهيت، وجود شناسي، مابعدالطبيعه، اشتراك معنوي، استعلايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : حكمت سينوي (مشكوه النور) پاييز و زمستان 1389; 14(44):40-56.
 
وجودشناسي ابن سينا زمينه ساز نزديکي عين و ذهن
 
قانعي مهناز*
 
* دانشگاه شهيد مطهري
 
 

بر اساس دلايل ابن سينا منظور ارسطو از «موجود» در موضوع فلسفه «موجود از حيث وجود» بوده است. يکي از جنبه هاي اهميت اين تفسير، فراهم ساختن مجال طرح مسايلي چون وجود و ماهيت و واجب و ممکن در فلسفه است. از سوي ديگر ابن سينا به تحليل مفهومي وجود بيش از ارسطو توجه کرده و عمدتا بحث از وجود را، با طرح مساله بي واسطه معناي آن آغاز مي کند. وي اصولا در مباحث فلسفي، صرفا به موجود انضمامي نظر ندارد، بلکه به نظر مي رسد هستي را در اصل و حقيقت خود، داراي وسعتي غيرقابل تقييد مي بيند که عين و ذهن، هر دو را دربر مي گيرد. وي در همان اوايل مباحث وجود، از سويي به مفهوم شي و ملازمت آن با مفهوم وجود و از سوي ديگر به نوعي تمايز هستي شناسانه ميان ماهيت و وجود توجه کرده است. اين بررسي ها نشان مي دهد روش ابن سينا در هستي شناسي از جهاتي با روش ارسطو تفاوت دارد. وي از روش تحليل مفهومي بيش از ارسطو استفاده مي کند اما از سوي ديگر، مسايلي چون صدق و وجوب را، که در ارسطو بيشتر وجهه منطقي دارند، از جنبه هستي شناسانه آن نيز مورد واکاوي قرار مي دهد. يعني گويي ابن سينا در هستي شناسي خود، دايما از عين به ذهن در تردد است.
به اين ترتيب حکمت سينوي زمينه ظهور دو معناي تشکيک وجود و امکان فقري، را فراهم کرده است.

 
كليد واژه: ابن سينا، وجود و موجود، ماهيت و وجود، عين و ذهن، حق و صدق، وجوب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : حكمت سينوي (مشكوه النور) پاييز و زمستان 1389; 14(44):57-76.
 
مفهوم جسم در طبيعيات سينوي
 
رحيمي غلام حسين*
 
* گروه طراحي کاربردي، بخش مهندسي مکانيک، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

امروزه متخصصان و دانشجويان علوم جديد با مشکل فهم اصول و مباحث فلسفي مواجه هستند و متقابلا اهل فلسفه و علاقمندان مطالعات فلسفي از دريافت مفاهيم و مباني علمي باز مي مانند. علت بروز اين مشکل بيش تر از آن جهت است که صاحب نظران علم و فلسفه براي آشنايي مخاطبان گروه مقابل با مفاهيم تخصصي دانش خود هيچ تلاش و اقدامي نکرده اند. در اين شرايط همراهي و همکاري اين دو حوزه معرفتي ـ علم و فلسفه ـ در تبيين مفاهيم مشترکي مانند جسم مي تواند به وضوح کامل تر اين موضوعات و معاني بينجامد.
هر چند مفهوم جسم طبيعي بدان گونه که در علوم تجربي مطرح مي شود در عمل راهگشا است اما به لحاظ تحليلي و عقلي حاوي نقص اساسي است. از سوي ديگر همين مفهوم در آثار فلسفي به نحوي مطرح مي شود که به معناي جسم به مثابه يک واقعيت خارجي که مهم ترين موضوع مطالعه و تحقيق علم تجربي است ارتباطي ندارد. در اين ميان ابن سينا به عنوان فيلسوفي آشنا با مباحث علمي روزگار خود مفهوم جسم طبيعي را به گونه اي طرح مي کند که سازگار با هر دو ساحت معرفتي است. تلاش وي مي تواند به مثابه الگوي مناسبي براي دانش پژوهان به کار گرفته شود.

 
كليد واژه: ابن سينا، جسم، ماده، صورت، امتداد، هيات، طبيعيات
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : حكمت سينوي (مشكوه النور) پاييز و زمستان 1389; 14(44):77-95.
 
ادراک حسي: مقايسه ديدگاه ابن سينا و تئوري هاي جديد علوم اعصاب
 
كاوندي سحر*
 
* گروه فلسفه، دانشگاه زنجان
 
 

امروزه يکي از مباحث مطرح در حوزه هاي مختلف فلسفي، روان شناسي و علوم اعصاب مانند فيزيولوژي و نوروسايکلوژي، مساله ادراک حسي است. از ميان فلاسفه، ابن سينا فيلسوفي است که با دقت نظر و ژرف نگري خاصي مسايل مربوط به ادراک حسي را تبيين نموده است، به گونه اي که با گشودن افق هاي جديد در اين خصوص راه گشاي بسياري از فيلسوفان و حتي پزشکان در مباحث مربوطه بوده است. با توجه به آن که مطالعات مربوط به ادراک، مطالعاتي چند بعدي و ميان رشته اي است، طرح و تبيين آن در حوزه هاي مختلف علمي و فلسفي با مباني متفاوت صورت پذيرفته است. با مقايسه نظر ابن سينا - به عنوان حکيم و فيلسوفي جامع علوم - و انديشمندان علوم اعصاب در زمينه «ادراک حسي» رگه ها و تاثيراتي از نظريات و ابن سينا در آرا فلاسفه و پزشکان پس از او مشاهده مي شود. اين تاثير در مباحثي چون توجيه مساله حس و فرآيند ادراک حسي، شناسايي زوج هاي عصبي مغزي، عملکرد اختصاصي مناطق قشر مغز، تقسيم بندي حس ها، ادراکات حسي کاذب قابل پي گيري است.
در مقايسه اين دو ديدگاه علاوه بر تبيين نقاط اختلاف آن ها، هم در مباني نظري و هم در مسايل خاص، به تحليل و بررسي موارد اشتراک متعدد نيز پرداخته شده است.

 
كليد واژه: ابن سينا، علوم اعصاب، احساس، ادراک حسي، حواس ظاهري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : حكمت سينوي (مشكوه النور) پاييز و زمستان 1389; 14(44):96-113.
 
فرآيند تاثير حکمت سينوي و اسلامي در اندلس و اسپانياي معاصر
 
موسي زاده زهره*
 
* دانشگاه امام صادق (ع)، پرديس خواهران
 
 

با مطالعه دقيق فرآيند شكل گيري تفكر فلسفي در جهان اسلام و ورود آن به اندلس، و سير در مكتب مترجمان طليطله و سپس ترويج آن در ديگر کشورهاي جهان غرب و با بررسي و تحليل نقش هر يك از فلاسفه اسلامي و آثار آن ها در مي يابيم كه ابن سينا از معماران اصلي بناي تفكر، فلسفه و علم در شرق و غرب بوده است، تا حدي که مي توان ابن سينا و حکمت سينوي را سرچشمه رشد و تحول تفكر فلسفي غرب در سده هاي مياني، تصور کرد. نقش موثر و پوياي تفکر اسلامي در کشور اسپانيا به دليل هويت تاريخي 800 ساله آن تحت تاثير حکومت اسلامي اندلس، اين کشور را در سده هاي مياني به عنوان ناقل اصلي تفکر اسلامي به جهان غرب مبدل نمود. در عصر حاضر نيز موضع واقع گراي انديشمندان و محققان اسپانيايي، در شيوه برخورد با نقش متفکران اسلامي در فلسفه و تاثير آن در فلسفه مدرسي و سپس در رنسانس، بهترين تصوير را از جايگاه و نقش تفکر اسلامي در جهان غرب ارايه مي کند. اين مقاله در صدد است به تبيين فرآيند سير و ميزان نقش و تاثير ابن سينا و حکمت سينوي بر اندلس و اسپانياي معاصر به عنوان گذرگاه انتقال فلسفه اسلامي به جهان غرب بپردازد.

 
كليد واژه: حکمت سينوي، فلسفه اسلامي، اندلس، اسپانياي معاصر، مکتب مترجمان، سده هاي مياني، رنسانس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : حكمت سينوي (مشكوه النور) پاييز و زمستان 1389; 14(44):114-129.
 
تحليل معنايي عليت در فلسفه ارسطو و ابن سينا
 
سالم مريم,سعيدي مهر محمد,اكبريان رضا
 
 
 

ارسطو براي نخستين بار در تاريخ فلسفه، نظريه علل اربعه را مطرح كرد و از آن براي بررسي ساختار رويدادهاي طبيعت و توجيه تغييرات عالم بهره گرفت. علل در فلسفه ارسطو هم باعث تحقق شي در خارج مي شوند و هم سبب شناخت آن. ابن سينا با استفاده از منابع فکري متعدد، از نوافلاطوني گرفته تا انديشه هاي ديني در اسلام، عليت را به گونه اي ديگر تفسير کرد و توانست با آن نظام خلقت را تبيين فلسفي نمايد. عليت در نظام فلسفي ابن سينا بر مدار وجود است، نه حرکت؛ و عليت، هستي موجودات را تبيين مي کند، نه فقط حرکت آن ها را. از اين رو با وجود آن که عليت و توابع آن هم در فلسفه ارسطو و هم در فلسفه ابن سينا نقش محوري دارد، اما نگرش اين دو فيلسوف به اين نظريه متفاوت بوده است. به نظر مي رسد اين تفاوت در تعاملي دوسويه با تطور معنايي علت از فلسفه ارسطو به فلسفه ابن سينا شکل گرفته است. براي روشن شدن علت اين تفاوت لازم است تا معناي عليت نزد اين دو فيلسوف به خوبي تبيين گردد تا واضح شود که هر يک از اين دو فيلسوف براي عليت و علت چه واژه اي را به کار مي بردند و از آن چه معنا و کاربردي انتظار داشتند.

 
كليد واژه: ابن سينا، ارسطو، عليت، علت ايجادي، حرکت، آيتيا، آيتيون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : حكمت سينوي (مشكوه النور) بهار و تابستان 1389; 14(43):5-24.
 
منطق سينوي، ابداعات و نوآوري ها
 
نبوي لطف اله*
 
* گروه فلسفه، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

منطق ارسطويي (منطق حملي) از طريق ترجمه مستقيم و بي واسطه آثار ارسطو، و منطق رواقي - مگاري (منطق شرطي) با ترجمه غيرمستقيم و به واسطه برخي متون لاتيني جالينوس، اسکندر افروديسي و بوئتيوس مربوط به نخستين سده هاي ميلادي به جهان اسلام راه يافت. پس از دو قرن تلاش براي ترجمه، شرح، تقرير و تفهيم ميراث منطقي يونانيان، با ظهور ابن سينا «دوره ابداع و نوآوري» فرا رسيد. ابداعات منطقي و منطق هاي ابداعي ابن سينا، به ويژه دو نظريه «قياس اقتراني شرطي» و «موجهات زماني» که با تلاش هاي دويست ساله بعدي تا زمان خواجه نصيرالدين طوسي به کمال و استواري رسيد، در سطحي است که اين دوره از پژوهش هاي منطقي را مي توان دوره «منطق سينوي» يا «منطق سينايي» ناميد و بر اهميت و استقلال آن در مقايسه با مکتب ارسطويي و مکتب رواقي - مگاري تاکيد نمود.
نگارنده در مقاله حاضر ضمن بيان اجمالي دو نظريه ياد شده، دلايل خود را در تثبيت و اثبات ايده «منطق سينوي» ارايه مي کند.

 
كليد واژه: منطق سينوي، ابداعات منطقي، قياس اقتراني شرطي، موجهات زماني، ابن سينا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : حكمت سينوي (مشكوه النور) بهار و تابستان 1389; 14(43):25-44.
 
مبادي وجودي جداانگاري واجب الوجود از ممکنات در فلسفه ابن سينا
 
شهيدي سعيده سادات*
 
* دانشگاه امام صادق (ع)
 
 

تنزيه واجب الوجود نسبت به ممکنات و نقايص آنان که برگرفته از آموزه هاي ديني محسوب مي شود، از مهم ترين دغدغه هاي خداشناسي حکماي مسلمان است. در اين ميان ابن سينا ديدگاهي تنزيهي تر از ديگر حکما از جمله (ملاصدرا) دارد. او به جدايي خداوند از عالم معتقد است. بنا به اعتقاد او، اختلاف ميان خداوند و ممکنات به حدي است که وي از آن به «تباين» ياد کرده است. منشا تنزيه خداوند را بايد در مبادي وجودشناختي مشترک شيخ الرييس با ديگر حکما و ريشه هاي جداانگاري واجب از ممکنات را مي بايد در نگاه خاص وي جستجو کرد. مباحث او در الهيات عام و نظريه پردازي هاي وي در مباحثي چون وجود و ماهيت، واجب و ممکن و ويژگي هاي آن ها را مي توان زمينه ساز تنزيه خداوند دانست. اما آنچه باعث نگاه تنزيهي تر ابن سينا نسبت به سايرين شده است، نگاه کثرت گرايانه او به عالم موجود و عدم پذيرش تشکيک خاصي است. در چنين نگاهي خداوند، جدا و متمايز از ديگر موجودات است. در مقاله حاضر ابتدا به مبادي مشترک ابن سينا با ديگر حکما در ارايه نگاهي تنزيهي به خداوند پرداخته مي شود و در ادامه دلايل شکل گيري رويکردي تنزيهي تر ابن سينا نسبت به خداوند مورد توجه قرار گرفته است.

 
كليد واژه: وجود، ماهيت، واجب، ممکن، تشکيک وجود، تباين ذاتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 3 : حكمت سينوي (مشكوه النور) بهار و تابستان 1389; 14(43):45-65.
 
نظام احسن و مساله شرور در فلسفه ابن سينا
 
صادق زاده قمصري فاطمه*
 
* گروه فلسفه دانشگاه امام صادق (ع)
 
 

عنايت از نظر ابن سينا به مفهوم احاطه علمي حق تعالي به کل موجودات با بهترين نظام و بنا بر نيکوترين وجه ممکن است. وي علم عنايي را منبع فيضان خير در عالم هستي مي داند و نظامي که بر اين اساس صورت مي پذيرد، نظام احسن مي نامد.
ابن سينا شر را عدم شي يا عدم کمالي براي موجود مي داند و موجودات را در دو گروه قرار مي دهد: خير محض که از هر شر و فسادي مبري است؛ امري که خير و منفعت آن با شري عارضي همراه است. از نظر ابن سينا، چنين اموري با وجود احتمال شري که خداوند سبحان به سبب يا به همراه آن ها رخ مي دهد، خير محسوب مي شوند. عنايت و فياضيت الهي اقتضا مي کند که خداوند سبحان علاوه بر خير محض، موجوداتي را که داراي خير کثير و شر اندک هستند نيز بيافريند. در حکمت سينوي، شرور نه با وجود که مبدا خيرات است، ارتباط دارند و نه با اوصاف و افعال الهي. در فلسفه ابن سينا، هر گونه نقص در عالم هستي به ضعف و قصور قوابل مادي در عالم طبيعت مربوط مي شوند. بر اين اساس مي توان گفت نظام احسن، نظامي است که از يک سو داراي کمال و خير بيش تر، گسترده تر و برتر (در تمام عالم) و از سوي ديگر واجد نقايص و آفات کم تر و محدودتر (در عالم طبيعت) باشد.

 
كليد واژه: نظام احسن، شرور، عنايت، علم عنايي، خير غالب، خير محض، ابن سينا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 4 : حكمت سينوي (مشكوه النور) بهار و تابستان 1389; 14(43):66-86.
 
گزاره ماهوي نزد ابن سينا و جهت سور
 
فلاحي اسداله*
 
* گروه فلسفه، دانشگاه زنجان
 
 

ابن سينا با آن كه به تمايز ميان «جهت حمل» و «جهت سور» تصريح كرده است، در عمل، تنها به جهت حمل و تقسيمات آن پرداخته و از جهت سور و اهميت آن در فلسفه اسلامي غافل مانده است. يكي از كاربردهاي جهت سور، حمل نوع بر جنس است. به نظر ابن سينا، در گزاره «حيوان انسان است» اگر نظر به افراد حيوان باشد، جهت گزاره جهت ضرورت يا امتناع خواهد بود، اما اگر نظر به حقيقت و ماهيت حيوان باشد، جهت آن امكان است. گزاره دال بر امكان حمل نوع بر جنس (مانند «حيوان انسان است به امكان») گزاره اي است كه در منطق قديم نامي براي آن وضع نشده است و از اين رو، آن را «گزاره ماهوي» مي ناميم. گزاره ماهوي در قالب هيچ يك از تقسيم بندي هاي رايج منطق قديم نمي گنجد؛ زيرا اين گزاره نه شخصيه است، نه طبيعيه، نه مهمله و نه محصوره، چنان كه نه حمل اولي است و نه حمل شايع. راز بيرون ماندن گزاره ماهوي از تقسيم بندي هاي رايج اين است كه اين تقسيم بندي ها تنها براي گزاره هاي مطلقه و گزاره هاي موجهه به «جهت حمل» هستند در حالي كه گزاره ماهوي را اصولا نمي توان جهت حمل دانست، بلكه بايد آن را «جهت سور» به شمار آورد.

 
كليد واژه: ضرورت، امكان، گزاره ماهوي، جهت حمل، جهت سور
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 5 : حكمت سينوي (مشكوه النور) بهار و تابستان 1389; 14(43):87-105.
 
ساختار منطقي مسايل و موضوع علم نزد ارسطو، فارابي، ابن سينا و ابن رشد
 
مفتوني ناديا*
 
* دانشگاه تهران
 
 

حکما مسايل علم را عوارض ذاتي موضوع علم مي دانند و محمولي را که موضوع در حد آن اخذ شود يا محمولي که از جوهر و ماهيت موضوع به آن ملحق شود عرضي ذاتي مي نامند. هر چند اساس اين سخن، ماخوذ از ارسطو است، اما فيلسوفاني چون فارابي و ابن سينا مباحث جديدي را پيرامون ارتباط موضوع علم با موضوع مساله مطرح نموده اند که در آثار ارسطو به چشم نمي خورد. از آن جا که محمولات مسايل، عوارض ذاتي موضوع علم اند، موضوع علم بايد در حد محمولات مسايل علم اخذ گردد. اما تطبيق قاعده عوارض ذاتي بر همه مسايل علوم خالي از صعوبت نيست. براي حل اين مشکل، مفهوم عرضي ذاتي از سوي فارابي و ابن سينا با بيان هاي متفاوتي توسعه يافته است و بدين ترتيب موضوعات مسايل علاوه بر موضوع علم، مشتمل بر اموري هم چون انواع موضوع علم، انواع انواع موضوع علم، اعراض ذاتي موضوع علم نيز مي شوند. شيخ الرييس براي تعيين مرزهاي اين توسعه، ملاک تخصص و واسطه در حمل را ارايه داده است. ابن رشد در تفسير و تلخيص آثار ارسطو، توجهي به نوآوري هاي فارابي و ابن سينا نکرده است و سخن منسجمي در مورد اين مباحث ندارد.

 
كليد واژه: عوارض ذاتي، محمولات ذاتي، موضوع علم، مسايل علم، ملاک حمل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 6 : حكمت سينوي (مشكوه النور) بهار و تابستان 1389; 14(43):106-124.
 
معناي نبوت نزد ابن سينا
 
قاسمي نراقي سميه,محقق داماد سيدمصطفي*
 
* گروه حقوق، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

در فلسفه اسلامي نبوت و رسالت با دو اصل عقل و خيال تبيين مي شود. ابن سينا نبوت را داراي سه مرتبه دانسته است. نخستين مرتبه، مختص كمال عقل قدسي و قوه عقل نظري است. مرتبه دوم مختص به كمال متخيله و در نهايت هم نبوت مختص به انفعالات خاص جسماني و قواي محركه است. وي كمال متخيله را براي تحقق نبوت كافي مي داند. اهميت دادن به متخيله در تبيين معناي نبوت مي تواند راه را براي وارد شدن تخيلات شخصي نبي به حوزه وحي و دريافت و انتقال آن به ديگران بگشايد. اما در فلسفه شيخ الرييس متخيله هر چه قوي تر باشد، مي تواند دريافت هاي خود را دقيق تر و البته با جزئيات بيشتر حكايت نمايد. از طرفي اگر چون ابن سينا قوت قواي محركه را مرتبه اي ديگر از نبوت بدانيم، راه را براي اين خرده گشوده ايم كه هر كس به كمال متخيله يا قوت محركه برسد، به نبوت رسيده است. در حالي كه ابن سينا دريافت وحي از عقل فعال را از طريق عقل قدسي، انتقال آن به ديگران را با حكايت هاي دقيق متخيله قوي و اظهار معجزات را با قوه محركه مي داند. تمامي قواي نفساني در كمال قوت خود خادمان قوه ناطقه اند. بدين ترتيب ابن سينا نشان مي دهد كمال متخيله و قواي محركه نبي با همراهي قوت عقل مرتبه اي از نبوت را مي سازد.

 
كليد واژه: نبوت، رسالت، وحي، ابن سينا، عقل قدسي، متخيله، قواي محركه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 7 : حكمت سينوي (مشكوه النور) بهار و تابستان 1389; 14(43):125-144.
 
ذات گرايي ارسطويي - سينوي و ذات گرايي معاصر
 
حسيني سيداحمد*,سعيدي مهر محمد
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

بر اساس ذات گرايي، برخي اشيا موجود در خارج، داراي ذات هستند و ذات يک شي، به چگونگي اشاره ما به آن شي، يا به طور کلي، به اين که ما چگونه به آن مي انديشيم يا از آن سخن مي گوييم، بستگي ندارد. از ديد يک ذات گرا، هر شي، مجموعه اي از صفات ذاتي دارد که ماهيت فردي آن شي ناميده مي شود. اين گونه صفات از ويژگي هاي عرضي کاملا متمايز هستند و به اشاره يا نحوه سخن گفتن ما بستگي ندارند. اما از ديد يک قراردادگرا، اعتقاد به چنين ذاتي مردود است و آنچه ذات اشيا ناميده مي شود، حاصل نوع نگاه خاص انسان ها و علايق آن ها در ناميدن چيزهاست. از ديدگاه ارسطو، افراد و اشخاص داراي ذات هستند و تمام حقيقت اين اشيا را اوسيا و ذاتشان تشکيل مي دهد. از نظر ابن سينا نيز جواهر و اعراض، در ذات خود به اشيا ديگر وابسته نيستند. در ذات گرايي ارسطويي - سينوي، علم به اشيا و تعريف آن ها تنها در سايه صورت و ذات حاصل مي شود. در حالي که اين سنت بيش تر به بحث معرفت و تعريف معطوف است، در ذات گرايي معاصر بيش تر به بحث «اين هماني» و «جهان هاي ممکن» پرداخته مي شود. در اين سنت، صفت ذاتي يک شي، به عنوان صفتي تعريف مي شود که در همه جهان هاي ممکن همراه آن شي باشد.

 
كليد واژه: صفات ذاتي، صفات عرضي، ذات گرايي، اين هماني، جوهر، ارسطو، ابن سينا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 1 : حكمت سينوي (مشكوه النور) پايير و زمستان 1388; 13(42):5-21.
 
عنوان فارسي: بحث ماهيت و وجود در ابن سينا و ابن رشد و نقد آن (عنوان عربي: قضية الماهية و الوجود في فلسفة ابن سيناء و ابن رشد و نقدها)
 
احمدي احمد*
 
* دانشگاه تهران، سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني دانشگاه ها (سمت)
 
 

چکيده فارسي:
يکي از مهم ترين مسائل فلسفي ـ و شايد مهم ترين آن ها ـ بحث ماهيت و وجود و رابطه آن ها با يکديگر است. ابن سينا پس از فارابي، ماهيت و چگونگي تعلق وجود به آن را در آثار خويش به تفصيل آورده است. بعدها نصيرالدين طوسي در تاييد ديدگاه شيخ، اعتراضات فخر رازي نسبت به نظرات بوعلي را پاسخ مي دهد. در اين ميان ابن رشد انتقاداتي بر ديدگاه هاي ابن سينا و غزالي داشته است
.
به نظر مي رسد طرح بحث ماهيت و وجود، مولود خلط معرفت شناسي و هستي شناسي است. تبيين چگونگي پيدايش صور ذهني از راه عليت و تاثير ميان اشياء خارجي ـ خواه حسي و خواه فراحسي ـ و اندام هاي حسي و قواي ادراکي نفس، به خوبي نشان مي دهد که فقط «خارج» هست و صورت هاي ذهني پديد آمده از آن، در ذهن. به اين ترتيب براي طرح بحث ماهيت مصطلح و رابطه آن با وجود و اتصاف آن به وجود و مسائل فراوان برخاسته از اين بحث، ديگر جايي باقي نمي ماند.

چکيده عربي:
من المواضيع المهمة في علم الفلسفة و لعل من أهمها هو موضوع الماهية و الوجود و علاقتهما ببعض، و قد ذکر اب نسيناء بعد الفارابي موضوع الماهية و کيفية تعلق الوجود بها في آثاره بالتفصيل. و قام نصيرالدين طوسي من بعده بالإجابة علي انتقادات فخر الرازي علي آراء ابن سيناء مؤيدا وجهات نظر الشي خالرئيس، و في هذا الأثناءنتقد ابن رشد أحيانا آراء ابن سيناء و الغزالي. و علي مايبدو طرح قضية الماهية و الوجود هو نتاج خلط ما بين نظرية المعرفة و علم الوجود، و تبيين کيفية تکوين الصور الذهنية عن طريق قانون العلة، و تأثير الأشياء الخارجية (سواء الحسية أو ما فوق الحسية) علي الاجسام الحسية و قوي النفس الادراکية؛ظهر لنا بوضوح أن الخارج هو موجود، و الصورة الذهنية مستوحاة منه في الذهن فحسب.و علي هذا الأساس لايبقي أي مجال لطرح موضوع مصطلح الماهية و علاقته و اتصافه بالوجود و المواضيع العديدة المتشعبة من هذه القضية.

 
كليد واژه: كليد واژه فارسي: ماهيت، وجود، عدم، زيادت وجود بر ماهيت، حسي و فراحسي، عليت، قضيه وجودي (كليد واژه عربي: الماهية، الوجود، العدم، زيادة الوجود علي الماهية، الحسية و ما فوق الحسية، العلة، القضية الوجودية)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی

 2 : حكمت سينوي (مشكوه النور) پايير و زمستان 1388; 13(42):22-40.
 
عنوان فارسي: حکمت مشرقي ابن سينا از منظر هانري کربن (عنوان عربي: حکمة ابن سيناء الشرقية من وجهة نظر هنري کوربن)
 
قاسمي اعظم*
 
 
 

چکيده فارسي:
هانري کربن، ابن سينا را فيلسوف سلف سهروردي و از اين جهت وي را پيشگام حکمت مشرقي مي داند و بر اين باور است حکمت مشرقي ابن سينا براي انسان معاصر، کارآمد و رهگشاست. وي با اين هدف که چشم اندازهاي سينوي را بگشايد، نخستين متفکري بود که در اين راه قدم نهاد. به زعم وي فلسفه سينوي در شرق با حفظ نفوس فلکي به راه خود ادامه داد و نقادي غزالي تاثيري بر اين حکمت نداشت. کربن با دغدغه هاي مختلفي در فلسفه غربي روبرو بود و بر اين باور بود که حکمت مشرقي مي تواند پاسخي به اين بحران ها باشد. به همين دليل معتقد به برتري فلسفه سينوي يا اشراقي بر مکتب ابن رشدي بود. وي اظهار مي کند روشي را که با آن مي توان حکمت سينوي را امروزي کرد را مي توان «دروني سازي» ناميد. با الهام از فرشته شناسي سينوي است که نفس با تحولي که در خود ايجاد مي کند از اين عالم مادي فراتر مي رود و وارد عالم مثال مي شود و اين گونه است که عالم خيال يا عالم مثال به عنوان عالم رمزها اعتبار دوباره اي مي يابد و انسان معاصر نيز مي تواند در تجربه آن دخيل شود
.

چکيده عربي:

يعتبر کوربن ابن سيناء سلفا لسهروردي، وعده من رواد فلاسفه الحکمة الشرقية،عتقد ايضا أن الحکمة الشرقية عملية لقضايا الانسان المعاصر، و هو أول مفکر خطا في تبيين و جهات نظر اب نسيناء أو ما شابهها. و طبق تصوره واصلت فلسفة اب نسيناء طريقها في الشرق مع حفظ أصول النفوس الفلکية، و لم تتأثر هذه الحکمة بانتقادات الغزالي و کان کوربن مواجها لهواجس عديدة في الفلسفة الغربية، معتقدا باستطاعة الحکمة الشرقية علي الإجابة علي هذه الهواجس، لذلك اعترف بتفوق فلسفة ابن سيناء أو الاشراقية علي مدرسة ابن رشد. و بإيحاء.«بالتحول الداخلي» و قد سمي منهج عصرنة حکمة ابن سيناء من علم معرفة الملائکة لاب نسيناء، تستطيع النفس مع التحول الذي تحدثه فيها اختراق حدود العالم المادي و التسرب إلي العالم المثالي. و علي هذا الأساسستعيد عالم الخيال أو المثل اعتباره تحت اسم عالم الرموز، وستطيع الانسان المعاصر أنجربه بنفسه.
 
كليد واژه: كليد واژه فارسي: ابن سينا، فلسفه غربي، حکمت مشرقي، فلسفه سينوي، هانري کربن، فرشته شناسي، انسان معاصر، عالم مثل، نفوس فلکي (كليد واژه عربي: ابن سيناء، الفلسفة الغربية، الحکمة الشرقية، هنري کوربن، حکمة ابن سيناء، علم المعرفة الملائکة، الانسان المعاصر، عالم المثل، النفوس الفلکية)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  6:16 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها