در فلسفه افلوطين و ملاصدرا، احد و واجب الوجود ويژگي هايي دارند که در ساير موجودات يافت نمي شود، و اگر صفات مشابهي در ساير موجودات وجود دارد، منشا آن همين مرتبه است. به همين ترتيب، صفاتي که در موجودات مادون احد و واجب الوجود يافت مي شوند، چنانچه بر ضعف و نقص دلالت کنند، از اين مرتبه سلب مي شوند. علي رغم تفاوت هاي مبنايي ميان اين دو فيلسوف، که به بنيان هاي فلسفي و مذهبي آن ها مربوط است، مشابهت هايي نيز ميان آن دو مشاهده مي شود که با توجه به تاثير سنت نوافلاطوني بر فلسفه اسلامي و به ويژه ملاصدرا، مقايسه ميان اين دو فيلسوف خالي از فايده نيست. توصيف وحدت حقيقي، نفي وجود محدود در احد و واجب الوجود، عدم اتکاي فعل احد و واجب الوجود به اراده و علم زائد بر ذات و تناظر مرتبه عقل در فلسفه افلوطين با وجود منبسط و حقيقت وجود در فلسفه ملاصدرا، از نکات قابل بررسي در اين مقايسه است.