پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
3 : پژوهش هاي فلسفي - كلامي بهار و تابستان 1386; 8(4-3 (32-31)):59-84. |
|
نظريه بساطت ذات الهي؛ برخورد دو پارادايم فلسفي |
|
سعيدي مهر محمد* |
|
* گروه فلسفه، دانشگاه تربيت مدرس |
|
اعتقاد به بساطت ذات الهي و نفي گونه هاي مختلف ترکيب از آن از دير زمان مورد اعتقاد بسياري از فيلسوفان و متکلمان اديان بزرگي همچون اسلام و مسيحيت بوده است. در سنت اسلامي فيلسوفاني همچون ابن سينا و ملاصدرا و در سنت مسيحي نيز جمعي از فيلسوف- متکلمان قرون وسطايي نظير آگوستين، آنسلم و به ويژه آکوئيناس به تحکيم مباني و تشريح ابعاد گسترده اين آموزه همت گمارده اند. يکي از ابعاد مهم اين نظريه که در مقاله حاضر مورد توجه است عينيت خداوند با صفات حقيقي خود نظير علم و قدرت است و همين بعد از نظريه است که اخيرا مورد نقد اساسي برخي از فيلسوفان معاصر دين همچون الوين پلنتينگا واقع شده است. در اين مقاله پس از مروري کوتاه بر ديدگاه طرفداران اين نظريه در دو سنت اسلامي و مسيحي تقرير دقيقتري از ديدگاه آکوئيناس ارايه مي گردد و سپس اشکالات پلنتينگا بر آن بيان مي شود. در مرحله بعد و پس از بررسي مباني انتقادات پلنتينگا، بر اين مطلب احتجاج مي شود که اين انتقادات در پارادايمي کاملا متفاوت با پارادايم فيلسوفان سنتي طرح شده و از اين رو، مشکلي براي نظريه بساطت ذات الهي- آنگاه که در پارادايم فلسفه سنتي لحاظ شود – ايجاد نمي کند.
|
|
كليد واژه: |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391 1:59 PM
تشکرات از این پست