چنانچه سال گذشته در يكي از نشستهاي حوزه هنري «مرتضي سرهنگي» مدير مركز مطالعات و تحقيقات ادبيات پايداري اين مركز در پاسخ به خبرنگاري گفت كه بتازگي موفق به ايجاد ارتباط براي جمعآوري خاطرات خلبانان و رزمندگان ارتش جمهوري اسلامي طي دوره جنگ تحميلي شدهاند.
وي همان روز نويد انتشار كتابي از مجموعه خاطرات اين خلبانان را داد و حالا اين كتاب با عنوان «مهمان صخرهها» منتشر شده و روي پيشخوان كتابفروشيها قرار گرفته است.
«مهمان صخرهها» دربردارنده خاطرات «خلبان محمد غلامحسيني» است و از اين نظر داراي اهميت است كه اولين كتاب از مجموعه خاطرات خلبانان دوره جنگ تحميلي محسوب ميشود.
راحله صبوري تدوين اين كتاب را بر عهده داشته است، وي پيش از اين هم تدوين كتاب «كوچه نقاشها» را انجام داد كه اين كتاب موفقيت خوبي را كسب كرد، اميد آن ميرود كه دومين كتاب اين نويسنده و پژوهشگر جوان هم با اقبال خوبي از سوي جامعه مواجه شود.
مهمان صخرهها چندی پیش با حضور جمعي از مسوولان و نويسندگان در حوزه هنري رونمايي شد.
در اين مراسم «حجتالاسلام خاموشي» رئيس سازمان تبليغات اسلامي، «محسن مومني شريف» رئيس حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي، «مرتضي سرهنگي» مدير مركز مطالعات و تحقيقات ادبيات پايداري،«محمد حمزهزاده» مديرعامل انتشارات سورهمهر، محمد غلامحسيني و راحله صبوري، راوي و نويسنده كتاب حضور داشتند.
انقلاب و صداي اذان
حجتالاسلام خاموشي، رييس سازمان تبليغات اسلامي كه در اين مراسم حضور پيدا كرده بود، گفت: زماني در كوچهپسكوچههاي تهران راه ميرفتيم و به اين ميانديشيديم كه آيا روزي خواهد رسيد كه صداي اذان در شهر بپيچد؟ و به يمن پيروزي انقلاب اسلامي اين آرزوي ما برآورده شد و صداي اذان همه جا پيچيد.
وي افزود: مستكبرين از هيچ كاري براي درهم فروريختن انقلاب اسلامي كوتاهي نكردند، آنها ارتش را دستپرورده خود ميدانستند و ميخواستند با بمباران انقلاب ما را از بين ببرند. حضرت امام خميني(ره) در همان زمان تشخيص دادند بايد ايستاد و استقامت كرد، كه چنين هم شد.
رئيس سازمان تبليغات اسلامي ادامه داد: همه دنيا در برابر ايران ايستاد اما ما پيروز شديم، در اين ميان هركس خود را مسبب اين پيروزي بداند عزم ملي را ناديده گرفته چرا كه اين پيروزي براي تك تك مردم است و به همه تعلق دارد. از كودك 11 سالهاي كه مقابل درمنزل ايستاد و گفت براي ورود از جنازه من بايد رد شويد گرفته تا آنها كه در جنگهاي زميني و هوايي جان بر كف نهادند و در برابر دشمن ايستادند.
تبريك به راوي كتاب
خاموشي همچنين گفت: بنده توفيق داشتم كتاب را تا نيمه بخوانم. مهمان صخرهها كتابي شيرين است كه بايد براي تدوين زيباي آن به راوي تبريك گفت. از سوي ديگر به تمام كساني كه قصد دارند با عزم جدي در عرصه دفاع مقدس كار كنند ميگويم كه جريانهاي حوزه هنري را در اين زمينه پيگير باشند، چرا كه آغاز خوبي داشته و در مسير خوبي هم حركت ميكند و آينده خوبي هم خواهد داشت.
رييس سازمان تبليغات اسلامي افزود: نتيجه حركت رزمندگان هشت سال دفاع مقدس افتادن دومينوي سردمداراني است كه طاغوتوار كشورها را مورد ظلم قرار دادند بايد روايتگري، ايثارگري و شهادتطلبي تمام فرماندهان و قواي مختلف بيان شود تا مردم آنها را لمس كنند و بدانند بهشت را به بها ميدهند نه به بهانه.
اسيراني از 15 كشور جهان!
ديگر سخنران اين برنامه مدير مركز مطالعات و تحقيقات ادبيات پايداري بود كه در ابتدا به بيان خاطراتي از اردوگاه اسيران پرداخت و گفت: در جريان جنگ ايران و عراق اسرايي از 15 كشور جهان داشتيم! سربازان كشورهاي مصر، سودان، اردن، يمن، مراكش، كويت،عربستان و.. همه جزو اين افراد بودند، بنابراين اگر بگوييم جنگ تحميلي ايران، جنگ جهاني سوم در جغرافيايي محدود بود، مبالغه نكرده ايم، چرا كه آمار و مدارك موجود بر اين ادعاي ما مهر تاييد خواهد زد.
رمز پيروزي ما در جنگ
وي ادامه داد: ما از هندوستان هم در ايران اسير داشتيم، فكرش را بكنيد با دست خالي در برابر اين همه كشور جنگيدهايم، اما همواره به ياد داشته باشيم رمز پيروزي ما در اين جنگ فرهنگ مردم ايران بود نه اسلحه و تجهيزات جنگي!
نكته: «مهمان صخرهها» که تدوین آن را راحله صبوری به عهده داشته، دربردارنده خاطرات خلبان محمد غلامحسيني است و از اين نظر اهميت داردكه اولين كتاب از مجموعه خاطرات خلبانان دوره جنگ تحميلي محسوب ميشود
در واقع اين فرهنگ والاي مردم ما بود كه موجب شد هشت هزار اسير عراقي به ايران پناهنده شوند و زندگي در كشور ما را بر وطن خود ترجيح دهند. مدير مركز مطالعات و تحقيقات ادبيات پايداري گفت: مهمان صخرهها نخستين كتاب درباره خلبانان است چرا كه تا پيش از آن خاطراتي كوتاه و پراكندهاي داشتيم اما اين كتاب كامل و جامع است، بايد آگاه بود كه سربازان جنگ هم مانند تمام انسانها عمر معيني دارند و اگر خاطرات خود را ننويسند جنگ را ناقص رها كردهاند.
حركت خاطرهنويس بر لبه تيغ
راحله صبوري، نويسنده و محقق كتاب مهمان صخرهها هم تعبير زيبايي از خاطرهنويس را در اين مراسم بيان كرد و گفت: خاطره نويس همواره بر لبه تيغ حركت ميكند، از اين رو كه بايد دقت داشته باشد گاهي روايت را خيالانگيز كند تا مخاطب با او همراه شود، نه اينكه روايت را خام به مخاطب ارائه كند.
فقط خاطره نگار بودم
نويسنده مهمان صخرهها افزود: اين كتاب نخستين كتاب مجموعه خاطرات خلبانان است كه تدوين آن برعهده بنده بود. بايد از شهدا ياد كنيم مخصوصا شهداي خلبان و شهيد سعيد هاديمقدم. اميدوارم روح تمام شهدا از عملكرد ما راضي باشد. غلامحسيني خود بهتر از هركسي ميتواند از آنچه برخودش گذشته سخن بگويد، من فقط خاطره نگار بودم.
نويسنده كتاب مهمان صخرهها درباره انتقادهايي كه از جلد كتاب شده بود، گفت: طي چند روز گذشته حرف و حديثهاي فراواني درباره طرح جلد كتاب مطرح شده اما بايد بگويم طرح حاضر مربوط به يكي از گرافيستهاي معروف و حرفهاي است كه تا كنون چندين طرح جلد زده است. رنگ زرد جلد كه همه نسبت به آن معترض هستند، دليل روشنايي و درخشندگي كار است چون دوست داشتيم براي مخاطب جذابيت داشته باشد.
وي در پايان سخنانش گفت: اين كتاب براساس واقعيت زندگي غلامحسيني به همراه 15 فصل، اسناد، عكس و دو روايت تكميلي نگاشته شده است، از اينرو سعي كردم با تحقيقات صورت گرفته يك حادثه را از زواياي مختلف بررسي كنم. فراز و نشيب و نقاط عطف در روايات كتاب وجود دارد، اسارت و ايجكت و نقش پدر خلبان در آزادي وي و... از نقاط عطف كتاب است.
زحمت جنگ بر دوش خلبانان
محمد غلامحسيني خلبان و راوي كتاب مهمان صخرهها هم در اين مراسم گفت: بيشترين و بالاترين زحمت را در جنگ، خلبانها متحمل شدند، اما حالا قهر كردند و حاضر به صحبت نيستند، تعداد زيادي از خاطرات نوشته شده اما در كمدها و روي طاقچهها مانده و خاك ميخورد.
وي افزود: در جمع حاضر تعداد زيادي از خلبانان حضور دارند كه در زمان جنگ جزو خلبانان برجسته محسوب ميشدند، براتپور و صمدي از جمله آنها هستند كه ليدر حملات اچ3 بودند، بايد به اين افراد افتخار كنيم و زمينهاي فراهم شود تا آنها هم خاطرات خود را مكتوب كنند كه اين نياز به همت حوزه هنري دارد.
اما ماجراي كتاب از اين قرار است كه خلبان غلامحسيني كه بشدت مجروح شده مجبور به ايجكت (فرود اضطراري) ميشود. او بعد از اينكه ايجكت ميكند ناخواسته وارد حوزه استحفاظي حزب دموكرات كردستان ميشود و توسط اين گروه به اسارت درميآيد.
غلامحسيني از تيرماه تا آبان ماه در اسارت اين گروه بوده و بعد آزاد ميشود كه بخش عمدهاي از خاطرات كتاب به روايت اين دوران اختصاص دارد.
زينب مرتضاييفرد - جامجم