پایگاه اطلاعرسانی حضرت آيتالله خامنهای، به مدت 10 روز، گزیدهای از بیانات معظمله را كه در شش ماه اخیر بیان شده است، به منظور بررسی درسها و عبرتها و تدبر بیشتر در فتنه سال گذشته، بازنشر میكند.
[روز اول: امیدوار كردن دشمن]
[روز دوم: شكاف بین ملت]
[روز سوم: قصد عجیب فتنهگران]
[روز چهارم: دگرگون جلوهدادن واقعیات]
پنجمین بخش از این گزیدهها، اختصاص دارد به تحلیل رهبر معظم انقلاب از نحوه رفتار جبهه استكبار و «بیشفعالی جبهه خارجی دشمنان جمهوری اسلامی» در فتنه سال گذشته، كه در دیدار ایشان با خبرگان رهبری بیان شد.
به نظر من، بايد با اين چشم به اين حوادث تلخ نگاه كرد. نه اينكه اهانت به قرآن كار كوچكى است؛ خيلى بزرگ است، خيلى زشت است، خيلى ننگين است؛
اما براى ما بايد زنگ بيدارباش باشد، بايد حواسمان را جمع كنيم، بفهميم كه: «
من نام لم ينم عنه»؛(نهجالبلاغه: نامهى 62)
اگر ما اينجا خواب برويم، جبههى دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نيست خواب رفته باشد؛ او بيدار است، عليه ما توطئه خواهد كرد.
به نظر من،
فتنهى سال 88 هم همين بود؛ براى ما يك زنگ بود، يك زنگ بيدارباش بود. بعد از آنى كه در يك انتخاباتى، چهل ميليون شركت ميكنند و همهى ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند كه پاى صندوقهاى رأى مردم جمع شدند و تا آخر شب رأى دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم لذت ميبردند - ناگهان از يك گوشهاى، فتنهاى شروع ميشود؛ ما را بيدار ميكند؛ ميگويد: به خواب نرويد، غفلت نكنيد، خطرهائى در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اينهاست. به نظر من، همهى حوادث را اينجورى بايد نگاه كرد.
در اين جلسهى محترم و مكرم، يك
نگاهى به مسائل جهانى مرتبط با ما بكنيم:
در مسائل جهانى آن چيزى كه از همه واضحتر و بارزتر است،
بيش فعال شدنِ جبههى مقابل ماست. بيمارى بيشفعالى يكى از بيمارىهاى كودكان و نوجوانان است. بيشفعالى معناش اين است كه تحرك، زياد؛ كارهاى گوناگون انجام ميدهند، اما تمركز نيست، هدف نيست؛ به اين در و آن در ميزنند. تحرك زياد، اما بدون هدف و غالباً همراه با ناكامى. اين حالت بيشفعالى است. انسان اين حالت را امروز در جبههى مقابلِ دشمن مشاهده ميكند.
مشغول تحركات گوناگونند: تحريم، قطعنامه، تهمت، جوسازى عليه نظام اسلامى، تقويت معارضان داخلى، به اصطلاح ورزشكارها دوپينگ كردنِ معارضين داخلى، كه اينها را همين طور هى با آمپولهاى نيروزا كه هيچ تأثيرى هم در تقويت واقعى ندارد و فقط ظاهراً او را فعال ميكند، هى تزريق كنند.
پارسال در همان بحبوحهى جريان فتنهى سال 88 شنيديد كه يكى از
شبكههاى اجتماعى اينترنتى كه در ارتباط با معارضين فعال بود: خبرهاى اينجا را ببرند، دستورهاى آنجا را برسانند، همين طور شلوغ كنند، فضا را چه كنند، ميخواست موقتاً براى تعميرات كارش را تعطيل كند، دولت آمريكا مانع شد، گفت شما اگر الان، ولو براى تعميرات تعطيل موقت بكنيد، اين به معارضين داخل ايران ضرر ميزند؛ جلويش را گرفتند. يعنى تعطيلى موقت را به اين شبكهى اجتماعى اجازه ندادند. يعنى كمكهاى اينجورى بود. و انواع و اقسام كمكها و اعانتهايى كه به اينها ميشود.
امروز، همهى وسائل ارتباطى را به كار گرفتند؛
وسائل سياسى را به كار گرفتند؛ وسائل فرهنگى را به كار گرفتند؛ وسائل اقتصادى را به كار گرفتند، براى اينكه تحريمها در حق ايران كهنه نشود و وسط راه از كار نيفتد. دولت آمريكا يك مأمور عاليرتبهى اقتصادى و پولى خودش را مخصوصاً مأمور اين كار كرده كه اين همين طور وظيفهاش اين است كه كميتههائى را هدايت كند، به اين طرف و آن طرف دنيا مسافرت كند، با سران و رهبران كشورها تماس بگيرد و دائم كشورهاى ديگر را عليه ايران وادار كنند. اين بيشفعالىِ نظام استكبار و جبههى مقابل نظام اسلامى، امروز به نظر من بارزترين حوادث است.
بنابراين، حوادثى از قبيل آنچه در اين مدت براى ما اتفاق افتاده است - چه قطعنامهى 1929، چه اين مسئلهى اهانت به قرآن كريم، چه اظهارات صريحاً خصمانهاى كه عليه جمهورى اسلامى ميكنند، چه آنچه كه در سال 88 گذشت، كه اين هم بلاشك و به طور واضح دست دشمنان مستكبر در اين جريان عيان بود -
اينها همهاش به خاطر اين است كه آن طرف احساس ميكند كه اين طرف قوى شده است. اين قدرت و قوّت و استحكامى كه در اين طرف به وجود آمده، آن طرف را ميترساند. اين در اظهارات خودشان هم هست و دارند ميگويند: اگر اين كار را نكنيم، ايران قدرت اول خاورميانه ميشود؛ اگر اين كار را نكنيم، نفوذ ايران در خاورميانه زياد ميشود؛ از اين حرفها ميزنند.