تــنــهــا نــه مـن از شـوق سـر از پـا نـشـنـاسـم یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست
هــر نــالــه کـه داری بـکـن ای عـاشـق شـیـدا جــائـی کـه کـنـد نـالـه عـاشـق اثـر ایـنـجـاسـت
( درنعت پیامبر اکرم)
نه دل من طرب آلود نگاه و نفس توست
از نگاه و نفست ,حق به طرب آمده آری
به شفاخانه ی قانون تو افتاده نجاتم
کیمیایی است سعادت ز فتوحات تو جاری