پاسخ به:مشاعره آنلاین
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک اللهم العن العصابه التی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله اللهم العنهم جمیعا
الهم صل علی محمد و آل محد وعجل فرجهم
الهم عجل لولیک الفرج
یاد ایامی که در گلشسن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم
ما نبودیم و تقاضامان نبود لطف تو ناگفته ما میشنود
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
یکی بی زیان مرد آهنگرم ز شاه آید همی برسرم
ماهی ومرغ دوش ز فغان من نخفت
وان شوخ دیده بین که سر از خواب بر نکرد
دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
می خواستم که میرمش اندر قدح چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد
در شمار ارچه نیاورد کسی حافظ را شکر کان محنت بی حد و شمار حاصل شد
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
دل مجنون زشکر خنده، خون است تو لب میبینی و دندان که چون است
تو که از سرای طبیعت نمی روی برون
کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد
داد معشوقه به عاشق پیغام که کند مادر تو بامن جنگ
گر این نصیحت شاهانه بشنوی حافظ
به شاهراه حقیقت گذر توانی کرد
درد پرده ی غنچه را باد بام هزار آورد نغز گفتار ها