يك هنرمند اصفهاني پيرامون مجموعه «در مسير زاينده رود» با اشاره به اين كه همشهريان بياييد اين عينك بدبيني سطحينگري را برداريم، نوشت: من بيننده اصفهاني به نوبه خود خوشحالم از اين كه يك تيم تهراني بالاخره از اين تهران بيرون آمد و شهر ديگري را براي خلق اثر خود انتخاب كرد.
يكي از هنرمندان اصفهاني پيرامون مجموعه «در مسير زاينده رود» يادداشتي با عنوان «چرا اين همه حرف و حديث؟» را در اختيار خبرگزاري فارس قرار داد.
در اين يادداشت آمده است: نميدانم از كجا بگويم و چگونه... اصلا ميخواستم سكوت كنم اما امروز چشمم به اين همه حاشيه و حرف و حديث افتاد، ديگر نتوانستم چيزي نگويم!!
اول از اسم سريال يعني: «در مسير زاينده رود» شروع ميكنم. يك نام كاملا اصفهاني كه خود كلمه زايندهرود خواه ناخواه ياد اصفهان را در ذهن شنونده تداعي ميكند! چيزي كه خيلي در اين سريال به چشم ميخورد، فيلمنامه تراژدي و غمناك و اثرگذار اين اثر است كه نشانگر تجربه بالاي عليرضا نادري در سمت نويسندگي و حسن فتحي را دارد. اين سريال شيرين شروع شد، با موضوعي جذاب اما اگر توجه كنيم ميبينيم اين همه حرف و حديث و حاشيه زماني شروع شد كه داستان رفته رفته تلخ شد كه اين نشان از سطحيسنجي و ظاهربيني
كساني دارد كه به اين سريال كم لطفي كردند.
يك تراژدي قوي با موضوعي جديد كه حداقل همين موضوع جديد اين سريال را از ديگر سريالهاي ماه رمضان امسال كه موضوعاتي تقريبا دست دوم دارند متمايز ميكند. من بيننده اصفهاني به نوبه خود خوشحالم از اينكه يك سريال با تيم تهراني خود بالاخره از اين تهران بيرون آمده و شهر ديگري را براي خلق اثر خود انتخاب كرده است، گويا اين امر به چشم آقايان و ديگر مسئولان، بالاخص مسئولان اصفهان نيامده و هيچ ابراز رضايتي از امر ندارند. همشهريان بياييد اين عينك بدبيني سطحينگري را برداريم و كمي هم جدي نگاه كنيم.
كمي به حالت فيلمبرداري و چرخشهاي دوربين نگاه كنيد، كمي به پس زمينهها و تصاوير زيبايي كه حسن فتحي در پشت سر بازيگران خود خلق كرده نگاه كنيد!
در اين يادداشت آمده است: از سحرگاه زيباي ميدان نقش جهان تا درشكهها و عمارت عالي قاپو، از نماي زيباي خواجو در شب تا چهل ستون در حوض، از آتشگاه از يادها رفته تا خانههاي قديمي و زيباي بازسازي شده توسط سازمان ميراث فرهنگي كه بهحق حسن فتحي حجت را در استفاده از اين آثار تاريخي و به تصوير كشاندن آنها تمام كرده.
چرا فقط به نيمه خالي ليوان نگاه ميكنيم؟ آن هم ليواني كه دو سوم آن پر است و فقط يك سومش خالي؟ فقط حرفمان ناتواني در اداي درست گويش اصفهاني است؟
اين هنرمند نوشته است: بله من هم قبول دارم كه لهجه اصفهاني به خوبي توسط بازيگران ادا نميشود اما به ياد داشته باشيم كه بازيگران اكثرا غير اصفهاني هستند و در همين حد هم واقعا خوب از عهده كلمات بر ميآيند. شايد ميگوييد چرا از بازيگران اصفهاني استفاده نشده است! اول بايد بگويم كه كدام بازيگر؟ شهري كه يك تئاتر شهر ندارد، اصفهاني كه دانشگاه سينما ندارد، اصفهاني كه فقط چهار سينما دارد مگر ميتواند بازيگر ساز باشد و بازيگر داشته باشد؟
چرا يادمان رفته زنده ياد ارحام صدر را كه تا زنده بود هيچ يادي از او نشد و هيچ اسمي از او آورده نشد و هنگامي كه از بين ما رفت به يادش
افتاديم و گفتيم اي كاش او اثري تازه از خود بجا ميگذاشت، اين است هنركشي ما!!
در ادامه ميخوانيم: بعد هم بايد خاطر نشان شوم كه اين سريال يك سريال سراسري است نه يك سريال براي مركز اصفهان. بايد تمام جوانب را در نظر گرفت و ديد كه اگر بازيگران بنام نباشند، بيننده از ديدن سريال سر باز ميزند!
اما انصافاً سريالهايي كه خود مركز اصفهان با بازيگران بومي ساخته چقدر موفق بودن؟ «كارآگاه رشيد» كه علي رغم اينكه از شبكه 3 سيما پخش شد، سيزده قسمت آن حذف شد و تهيه كننده اعلام هشتاد ميليون ضرر را كرد!! و يا نوروز چند سال پيش، سريال «دل خوش سيري چند» چه محبوبيتي پيدا كرد؟
در اين نامه آمده است: آقايان آيا باز هم از سريال «در مسير زايندهرود» ايراد ميگيريد؟ آيا اينقدر كه در اين سريال از تمام نماها و آثار اصفهان فيلمبرداري شده در آن دو سريال ساخته خود مركز اصفهان هم فيلمبرداري شده است؟
به ياد داشته باشيم «در مسير زاينده رود» كه توسط كارگردان بزرگي به نام «حسن فتحي» ساخته شده است! كارگرداني كه «روشنتر از خاموشي» را در همين اصفهان ساخت با شاه عباس و ملاصدرا، كارگرداني كه «مدار صفر درجه» و «ميوه ممنوعه» را در كارنامه خود دارد. در مسير زاينده رود بزرگاني همچون مسعود رايگان و دكتر مهدي سلطاني (بهزاد مصيب) را دارد. مهدي سلطاني كه داراي دكتراي تئاتر است و موجب افتخار است كه در سريال ايفاي نقش ميكنند.
درست است گويش اصفهاني توسط بازيگران به طور اكمل و كافي ادا نميشود اما همين هم از ديد ما اصفهانيها بايد قابل قبول باشد! اين سريال آنقدر زيبايي و گفتني دارد كه اصلا نارسايي در لهجه اصفهاني نبايد به زبان بيايد كه اين حواشي پردهاي شود بر روي ديگر جذابيتهاي اين اثر. حال اينكه اين نارسايي گويش اصفهاني فقط در ديد ما اصفهانيها عيان است و اين سريال در 29 استان ديگر هم بيننده دارد و به يقين آنها ميبينند و لذت ميبرند از اين اثر.
حال براي من جاي تعجب است كه چطور يكي از مسئولان اصفهان به خود اجازه ميدهد كه بگويد: لهجه اصفهاني در اين سريال به تمسخر گرفته شده است؟! مگر اين اثر يك سريال روتين و طنز است كه اينگونه سخن ميگوييد؟ در اين سريال كاملا جدي به لهجه اصفهاني سخن گفته ميشود و هيچ تمسخري جاي ورود ندارد. و جالب اين كه آيا شوراي شهر اصفهان اينقدر بيكار شده است كه به بدي لهجه اصفهاني در يك سريال ايراد بگيرد؟ خب همين است پروژه متروي اصفهان به بنبست ميخورد و مصلاي اصفهان پس از 14سال به نيمه هم نرسيده!!
در پايان اين يادداشت آمده است: بياييم كمي فني نگاه كنيم. واقعيتها را ببينم و ايرادهاي بيهوده را كنار بگذاريم. به قول ما اصفهانيها: اُرد ناشتا ميديم و ايراد بنياسرائيلي ميگيريم.
سريال «در مسير زايندهرود» به شك بهترين سريال ماه مبارك رمضان در سال 89 است و حق آن بيشتر از اينها را دارد.
من بيننده اصفهاني در همين جا كمال تشكر و خسته نباشيد خود را نسبت به تيم سازنده و دست اندركاران سريال در مسير زاينده رود اعلام ميكنم. آقاي فتحي خسته نباشيد...
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه