شفاعت اولياى الهى در روز قيامت براى گنهكاران، بدون حساب نيست؛ بلكه متوقف بر شرايطى است كه در همين دنيا بايد آن را به دست آورد. در آيات و روايات، براى هيچ فرد يا گروهى تضمين نشده است كه حتماً مورد شفاعت قرار مىگيرند؛ بلكه صفات و ويژگىهاى كلى كسانى كه از اين نعمت بهرهمند و يا محروماند، بيان شده است. بر اساس آيات و روايات، شرايط شمول شفاعت نسبت به بنده گنهكار، عبارت است از:
يك. رضايت خداوند:
1-1. رضايت از شفيع
شفيعان واسطه فيض خدا هستند. به همين جهت شرط اصلى و اساسى شفاعت، اين است كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد. شفيعان كسانىاند كه خداوند آنان را براى اين كار پسنديده و به آنان اجازه شفاعت داده است. قرآن كريم مىفرمايد: «در آن روز، شفاعت كسى سودمند نيست، مگر آن كسى كه خداى رحمان به او اجازه دهد». طه (20)، آيه 109.
1-2. رضايت از شفاعت شونده
شفاعت شوندگان بايد مورد رضايت و پسند خداوند باشند؛ يعنى، شفاعت در حق كسانى مؤثر خواهد بود كه در دنيا در مسير اطاعت، بندگى و رضايت خداوند قرار داشتند. قرآن كريم مىفرمايد: «و [ شفيعان ]شفاعت نمىكنند، مگر براى كسى كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد». انبياء (21)، آيه 28.
در حقيقت شفاعت تجلّى اراده و خواست خداوند، مبنى بر بخشش و آمرزش بندگانى است كه در دنيا عقيده و عملشان مورد رضايت خداوند بوده است؛ هرچند دچار خطا و لغزش نيز شدهاند. شفاعت، پاداشى در حق آنان است.
دو. حفظ اصل ايمان
كسانى مورد شفاعت قرار مىگيرند كه به سبب گناهان، اصل ايمانشان به خطر نيفتاده باشد. به همين جهت، در منابع دينى آمده است: كافر، مشرك و منافق در روز قيامت مورد شفاعت قرار نمىگيرند.
رسول اكرم(ص) فرموده است: «شفاعت براى ترديدكنندگان، مشركان و كافران نيست؛ بلكه براى مؤمنان يكتاپرست است». ميزان الحكمه، ج 4، ص 1472، ح 9482.
سه. عمل به دستورات دينى
گنهكارانى مورد شفاعت قرار مىگيرند كه مطيع دستورات خدا و پيامبر(ص) و اولياى دين باشند؛ يعنى، درست بر خلاف آنچه كه برخى گمان مىكنند كه وعده به شفاعت، موجب تشويق افراد به ارتكاب گناه و سرباز زدن از مسؤوليت مىشود! در منابع دينى شرط شفاعت، عمل به دستورات دين و اطاعت از خدا و رسول و امامان معصوم(ع) ذكر شده است. كسى كه روش عملى او اطاعت از خدا و عمل به وظايف و مسؤوليتهاى دينى بوده؛ لكن گاهى هم دچار لغزش و خطا شده است، شايستگى دريافت رحمت الهى را در آخرت خواهد داشت.
امام صادق(ع) مىفرمايد: «هركس دوست دارد شفاعت در مورد او سودمند واقع شود، بايد در صدد جلب رضايت خداوند برآيد. بدانيد هيچ كس رضايت خداوند را جلب نخواهد كرد؛ مگر با اطاعت از خدا و پيامبر و اولياى الهى از آل محمد(ص)». بحار الانوار، ج 75، ص 220. اين روايت ضمن بيان شرط اساسى شفاعت (رضايت خداوند)، راه جلب خشنودى او را عمل به دستورات دين دانسته است.
از ديدگاه قرآن كريم، علت اينكه شفاعت به حال برخى از اهل دوزخ سودى نمىبخشد، عدم پايبندى آنان به احكام و وظايف دينى است: «از اهل دوزخ سؤال مىكنند: چه چيزى شما را جهنمى كرد؟ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم و بينوا را اطعام نمىكرديم، و با اهل باطل، همراه و همصدا بوديم، و روز پاداش را دروغ مىانگاشتيم، تا اينكه مرگ ما فرا رسيد. پس شفاعت شافعان به حال آنان سودى نمىبخشد». مدثر (74)، آيات 48 - 42.
اهميت عمل به احكام و وظايف دينى، به حدى است كه در مواردى، حتى سبك شمردن و اهميت ندادن به آن، موجب محروميت از شفاعت مىشود. رسول اكرم(ص) فرموده است: «شفاعت من به كسى كه نمازش را سبك بشمارد، نمىرسد». ميزان الحكمه، ج 4، ص 1472، ح 9485.
چهار. رابطه معنوى شفاعت شونده و شفيعان
كسانى مورد شفاعت قرار مىگيرند كه در دنيا ارتباط روحى و معنوى خاصى بين آنان و شافعان برقرار شده باشد. كسانى كه نسبت به اولياى الهى محبت و مودّت دارند و در دنيا تحت جذبه هدايتگرى آنان قرار گرفته و همفكر، هم عقيده و همراه ايشان بودهاند. به درجهاى از وحدت و سنخيت روحى با آنان رسيدهاند، در آخرت نيز مورد شفاعت آنان قرار مىگيرند.
در حقيقت، يكى از حكمتهايى كه سبب شده خداوند اولياى الهى را در روز رستاخيز، واسطه وشفيع در فيض مغفرت و بخشش خود، به اين افراد قرار دهد، همين رابطه معنوى و سنخيتى است كه در دنيا ميان آنان برقرار بوده است. در روايات گوناگونى بر محبت و دوستى پيامبر اكرم و امامان معصوم تأكيد شده است بحارالانوار، ج 27، ص 158، ح 3؛ كنز العمال، ج 14، ص 399، ح 39057.؛ زيرا اين محبت موجب تقويت رابطه معنوى و سنخيت روحى با آنان مىشود. وحدت و سنخيت دو روح، به يگانگى عقايد، اوصاف، روشها و عملها است. محبت حقيقى، محب را شيفته محبوب كرده و موجب همگونگى در عقايد، اخلاق و سليقهها مىشود. محبت و مودّت حقيقى نسبت به پيامبر اكرم و امامان(ع)، از ارتكاب گناه مىكاهد و مانع از دلبستگىها و وابستگىهاى كاذب مىشود.
بر اين اساس «محبت اولياى الهى»، يكى از شرايط شفاعت آنان است تا در پرتو آن محبت، از مغفرت، رحمت و لطف الهى بهرهمند گردد. ر.ك: محمد شجاعى، تجسم عمل و شفاعت، ص 106. در منابع دينى آمده است:
- «عالم براى كسانى كه با هدايت او ره يافتهاند، شفاعت مىكند». ميزان الحكمه، ج 4، ص 1475، ح 9506.
- «امامان معصوم(ع) براى شيعيان و پيروان خود شفاعت مىكنند». همان، ح 9504 و 9505؛ بحارالانوار، ج 8، ص 43، ح 34، 42، 43 و ص 36 و 37.
- «كسانى كه حلقه ارتباط و اتصال به اولياى الهى را گسسته و ولايت امامان را نپذيرفتهاند، مورد شفاعت آنان قرار نمىگيرند». بحار الانوار، ج 8، ص 736، ح 9.
به همين جهت در روايات آمده است: كسى كه ذريه و فرزندان رسول اكرم را آزار دهد، مورد شفاعت آن حضرت نخواهد بود: «به خدا سوگند! براى كسانى كه فرزندان و ذريهام را آزار كرده باشند، شفاعت نمىكنم» امالى صدوق، ص 370؛ بحارالانوار، ج 93، ص 218، ح 4..
محرومان از شفاعت:
كافران، دشمنان خاندان رسالت، آزاردهندگان فرزندان و ذريه رسول اكرم و كسانى كه رشته محبت و پيوند روحى با شفاعت كنندگان را در دنيا گسستهاند، مورد شفاعت آنان قرار نمىگيرند. منكران شفاعت و سبك شمارندگان نماز نيز از ديگر محرومان از شفاعتاند. رسول اكرم(ص) مىفرمايد: «شفاعت من در روز قيامت حق است، پس كسى كه به آن ايمان نداشته باشد، مورد شفاعتم نخواهد بود» ميزان الحكمه، ج 4، ص 1472، ح 9487؛ كنز العمال، ج 14، ص 399، ح 39059. و «شفاعت من براى گنهكاران است، مگر شرك و گناه ظلم». ميزان الحكمه، ج 4، ص 1472، ح 9484.
امام صادق(ع) مىفرمايد: «كسى كه نماز را سبك بشمارد، شفاعت ما هرگز شامل حالش نمىشود». همان، ح 9486.