پاسخ به:دانلود کتب، جزوات و مقالات علوم ریاضی و آمار
در اين مقاله فرمولي براي محاسبه تقريبي تبديل معکوس لاپلاس دو بعدي بر بازه متناهي ارايه شده است. اساس آن بر اين است که با جاي گذاري q=1/n, p=1/u تبديل لاپلاس دو بعدي تبديل به کانولوشن تبديل ملين دو بعدي مي گردد که هسته آن شامل تابع G مي باشد که با جايگذاري حاصل ضرب متناهي از 1/G و استفاده از خواص معکوس تبديل ملين دو بعدي تابع ¦(c, y) به صورت تقريبي بازسازي مي شود که با افزايش n جواب دقيق تري حاصل مي شود.
نسخه قابل چاپ
در اين مقاله مربع گراف هاي جهت دار مورد بحث قرار مي گيرد. H2 مربع گراف H است که به وسيله اضافه کردن يال هايي درH كه دو راس مجزا را که فاصله بين آن ها دقيقا 2 باشد را به هم وصل مي کند، به دست مي آيد. (در صورتي که يک گراف غير جهت دار باشد.) در اين مقاله به بررسي توان دوم گراف هاي جهت دار براي اولين بار پرداخته شده و قضاياي مرتبط با اين موضوع و مثال هايي جهت تشريح مطلب بيان مي شود.
مقاله حاضر، ابتدا تاثير امواج داخلي بر سرعت صوت و به ويژه پايداري زماني کانال صوتي در حوزه تاثير اين امواج را بررسي مي کند. سپس جواب هاي معادلات حاکم بر امواج داخلي را به روش تفاضلات متناهي و مبتني بر ايده هاي عددي موجود در روش مدهاي نرمال مورد بحث قرار مي دهد. بعد از آن پروفيل سرعت صوت تغيير يافته و چگالي را در روش معادلات سهموي اعمال مي نمايد. همچنين شرايط تاثير امواج داخلي بر نوسان هاي سرعت صوت و پايداري زماني کانال هاي صوتي را بررسي مي کند. در نهايت با مقايسه تاثير اين امواج بر انتشار صوت، تغيير رويکرد امواج آکوستيکي را در نمودارهايي با حالت انتشار بدون تاثير امواج داخلي، به طور همزمان مورد تجزيه و تحليل قرار داده که نتايج به دست آمده، کارايي روش را تاييد مي نمايد.
هدف نهايي کنترل ترافيک هوايي برقراري جريان هواپيمايي کارا با حفظ امنيت عمليات هواپيمايي است. به هرحال هدف اصلي امنيت است که به هيچ وجه نمي توان آن را ناديده گرفت. تاخيرات ترافيک هوايي زماني بوجود مي آيد که تقاضا براي فرود آمدن و يا پرواز کردن از ظرفيت موجود تجاوز کند. اثرات اين تاخيرات را مي توان با افزايش ظرفيت يا تعديل تقاضا کاهش داد. البته افزايش ظرفيت يک راه حل خوب اما اقدامي بلند مدت است که با ساخت فرودگاه هاي جديد، توسعه فرودگاه هاي موجود و روش هاي فرود جديد امکان پذير است. بنابراين، يک تصميم کوتاه مدت براي کاهش تاخيرات با توجه به امکانات موجود، به يک مدل بهينه سازي تاکتيکي نياز دارد. در اين مقاله چارچوب اين مدل را که تعميمي از مدل شبکه جريان پويا با ظرفيت تصادفي است، ارايه مي دهيم.
اخيرا روش جديدي براي خوشه بندي داده ها، توسط گو و همکارانش در [13] ارايه شده است، که از تحليل پوششي داده ها (DEA) براي خوشه بندي استفاده مي کند. اين روش، براي خوشه بندي داده هايي با مولفه هاي ورودي و خروجي، از توابع توليد قطعه قطعه خطي به دست آمده از مدل هاي DEA استفاده مي کند. اما الگوريتمي که به اين منظور پيشنهاد شده است، به دليل وجود جواب هاي چندگانه براي مدل هاي DEA، يک مشکل اجرايي دارد. لذا در مقاله حاضر، مشکل الگوريتم مذکور تشريح و الگوريتم جديدي جهت خوشه بندي صحيح يک گروه از داده ها با استفاده از DEA، ارايه خواهد شد.
مدل هاي تحليل پوششي داده ها (DEA) در انتخاب بهترين وزن ها آزاد هستند. براي رفع مشکلات حاصل از آزادي وزن روي وزن هاي ورودي و خروجي محدوديت هايي قرار داده مي شود. يکي از انواع محدوديت هاي وزني که تا کنون معرفي شده، محدوديت هاي وزني متقارن است. محدوديت هاي وزني متقارن نخستين بار توسط ديميترو و ساتون در سال 2009 [3] مطرح شد. آنها با استفاده از محدوديت هاي وزني جديدي که به مدل ماهيت ورودي و خروجي CCR اضافه نمودند، مبادرت به حذف وزن هاي صفر از وزن هاي ورودي و خروجيDMU تحت ارزيابي کردند. تکنيک تخصيص وزن متقارن (SWAT) پيشنهادي ديميترو و ساتون روي ناحيه شدني مدل تاثير نمي گذارد و در نتيجه هميشه شدني است. همچنين به DMU ها اجازه مي دهد که وزن ها را متقارن انتخاب کنند.
دراين مقاله، تحليل پوششي داده ها با بازده به مقياس متغير ارايه شده است. واحدهاي تصميم گيرنده (DMU) به صورت کارآ يا ناکارآ طبقه بندي مي شوند که بعد از تغييرات ورودي / خروجي هاي آن ها، ممکن است طبقه بندي شان تغيير کند. يعني يک DMU کارآ مي تواند ناکارآ شود و بالعکس. هدف اين مقاله ارزيابي تغييرات ورودي / خروجي هاي يک DMU سوپر کارآي راسي است به گونه اي که وضعيت کارآيي آن تغيير نکند و در نتيجه ناحيه اي کارآ براي آن واحد مشخص مي گردد. تشخيص اين ناحيه با استفاده از روش تکرار مي باشد. دراولين گام، مدل بسط داده شده تحليل پوششي داده ها (DEA) لحاظ شده که با استفاده از آن DMU تحت ارزيابي از مجموعه مرجع جدا مي شود. با استفاده از برنامه ريزي پارامتريک و با به کار بردن جدول سيمپلکس جواب بهينه به دست مي آيد، سپس جواب هاي دوآل استخراج و معادله وجهک متناظر مشخص مي گردد. با تکرار روش از وجهکي به وجهک مجاور رفته و تا تعيين همه وجهک هاي مرز ناحيه کارآيي براي DMU مورد نظر اين عمل ادامه يافته، تا ناحيه کاملي از کارآيي به دست آيد.
از آنجايي که مکانيسم بازار در پاسخ گويي به سوالات اساسي اقتصاد (چه چيزي توليد شود؟، چگونه توليد شود؟، براي چه کسي توليد شود؟) نقش مهمي را ايفا مي کند لذا مي بايست توجه ويژه اي به چگونگي تعيين قيمت و مقدار در اين مکانيسم صورت بگيرد. در واقع قيمت بازاري کالا و مقدار توليد به وسيله تعادل ميان عرضه (مقدار کالايي که فروشنده مايل و قادر است با توجه به قيمت آن و ثابت بودن ساير عوامل در يک دوره زماني معين در بازار ارايه کند) و تقاضا (مقدار کالايي که فرد خريدار مايل و قادر است با توجه به قيمت آن و ثابت بودن ساير عوامل در يک دوره زماني معين خريداري کند) تعيين مي شود. از يک طرف براي دستيابي به مقدار تعادلي عرضه و تقاضا مجبور به حل يک دستگاه معادلات خطي هستيم. از طرف ديگر، در شرايط واقعي برخي داده هاي مبهم در روابط ميان مقادير عرضه شده و تقاضا شده در يک قيمت مشخص در دسترس هستند و طبيعتا اين روابط منجر به تشکيل يک دستگاه معادلات خطي فازي مي شود. در اين مقاله روي حل چنين دستگاه هايي متمرکز مي شويم که مستقيما به حل يک مساله اقتصادي (تعيين مقادير تعادلي بازار) مرتبط مي شوند.
در اين مقاله، حل دستگاه معادلات خطي منفرد n´n مورد بررسي قرار گرفته است. ما نشان داده ايم هر دستگاه معادلات خطي منفرد با يك دستگاه معادلات خطي فرومعين هم ارز است. با ارايه مثال هاي عددي، نيز نشان داده شده است كه جواب مينيمال به دست آمده براي دستگاه معادلات خطي فرومعين در دستگاه معادلات خطي منفرد هم ارز با آن نيز صدق مي كند.
نمودار کنترل T2 هتلينگ به عنوان يک روش چند متغيره داراي بيش ترين کاربرد براي دو يا چند مشخصه مرتبط است، ولي فاقد دقت لازم در تشخيص تغييرات کوچک و متوسط مي باشد. اخيرا، ثابت شده است، طرح کنترل با فواصل نمونه گيري و حدود کنترل متغير (VSICL) در مقايسه با نمودار کنترل T2 هتلينگ با نرخ نمونه گيري ثابت(FRS) ، توانايي بسيار خوبي در تشخيص تغييرات کوچک و متوسط دارد. به علاوه، نشان داده شده است که طرح با فواصل نمونه گيري و حدود کنترل متغير، اقتصادي تر از نوع متعارف آن است. اين مقاله پيامدهاي اقتصادي يک طرح کنترل جديد به نام طرح کنترل با اندازه هاي نمونه، فواصل نمونه گيري و حدود کنترل متغير (VSSICL) را بررسي مي کند که در آن اندازه نمونهn ، فاصله نمونه گيري h و حد کنترل k، بين دو مقدار مينيمم و ماکسيمم تغيير مي کند. در اين ارتباط، مدل هزينه کوستا و رحيم (2001) را مورد استفاده قرار مي دهيم. اين مدل هزينه، شامل هزينه هشدارهاي اشتباه، هزينه کشف و اصلاح يک انحراف با دليل، هزينه توليد اقلام خارج از کنترل و هزينه نمونه گيري و آزمايش است. علاوه بر اين، فرض مي کنيم طول زماني که فرايند در حالت کنترل باقي مي ماند، داراي توزيع نمايي است که با اين فرض قادر به به کارگيري ديدگاه زنجير مارکوف براي تعميم مدل هزينه خواهيم بود. به منظور تعيين مقدار بهينه پارامترهاي مدل با مينيمم کردن تابع هزينه، از الگوريتم ژنتيک استفاده مي کنيم. سرانجام، نمودارهاي T2 -VSICL و T2 -VSSICL را از طريق متوسط هزينه در واحد زمان مقايسه مي کنيم.
در اين مقاله، با استفاده از فرم خطي متناظر با مدلFDH ، دوآل آن تعيين شده و نقش عدد غير ارشميدسي e در مدل FDH بررسي مي گردد. سپس طي روندي، با حل n مساله برنامه ريزي خطي، يک بازه اطمينان براي e به دست مي آوريم.
در اين مقاله فرض بر اين است n مشاهده واحد تصميم گيري با ورودي و خروجي وجود دارد. تحليل حساسيت را براي حالتي که شاخصي به مجموعه اضافه مي شود را انجام مي دهيم. يک شاخص جديد به شاخص ها اضافه نموده و محدوده اي براي اين شاخص چنان مي يابيم که کارايي واحدهاي کارا و مقدار کارايي واحدهاي ناکارا حفظ گردد. براي ايجاد اين ناحيه و اجتناب از حل مجدد مساله از روش تحليل حساسيت برنامه ريزي خطي استفاده مي کنيم.
امروزه يکي از شاخص هاي توسعه هر کشور، ميزان و چگونگي بهره مندي از حمل و نقل ريلي روان، ايمن، پرسرعت و به طور کلي حمل و نقل ريلي کارا و اثربخش مي باشد. در اين مقاله با استفاده از تکنيک خاص تحليل پوششي داده ها (DEA) کارايي فني نواحي چهارده گانه راه آهن جمهوري اسلامي ايران اندازه گيري و مقايسه شده است. همچنين واحدهاي الگو براي نواحي ناکارا معرفي و نواحي کارا رتبه بندي گرديده اند. يافته هاي اين مطالعه نشان مي دهد که در سال 1387 از مجموع 14 ناحيه مورد بررسي تعداد 5 ناحيه در حالت CRS (کارايي فني کل) و تعداد 9 واحد در حالت) VRS کارايي فني خالص) کارا مي باشند و ميانگين کارايي مجموع نواحي در اين دو حالت به ترتيب برابر با 666/0 و 782/0 بوده است. بنابراين مي توان ادعا کرد که در سال مورد بررسي سيستم حمل و نقل ريلي ايران 334/0 زير ظرفيت فعاليت مي کند. نواحي تهران، خراسان، اصفهان، هرمزگان و شرق داراي کارايي واحد مي باشند و روي مرز کارايي قرار گرفته اند. همچنين نتايج رتبه بندي نواحي کارا نشان مي دهد نواحي هرمزگان، شرق، خراسان، تهران و اصفهان به ترتيب با امتيازهاي 74/2، 64/1، 33/1، 08/1 و 03/1 داراي بالاترين سطح کارايي مي باشند.