دانلود کتب، جزوات و مقالات شیمی

چكيده: در اين پژوهش استخراج كيتين از پوسته ميگو طي فرآيندهاي املاح زدايي و پروتئين زدايي از نظر زمان اقامت، غلظت مواد فرآوري كننده يعني هيدروكلريك اسيد و سديم هيدروكسيد و دماي واكنش، بهينه سازي شد. در برخي از روش هاي موجود مرحله پروتئين زدايي مقدم بر املاح زدايي است، ولي آزمايش هاي انجام شده بيانگر اين واقعيت است كه فرآيند املاح زدايي بايد مقدم بر پروتئين زدايي باشد. مطابق آزمايش هاي انجام شده، دما و زمان بهينه در فرآيند املاح زدايي به ترتيب 55^oC و 8 ساعت تعيين شد و دما و زمان اقامت بهينه در فرآيند پروتئين زدايي به ترتيب 65^oC و 12 ساعت به دست آمد. در فرآيند املاح زدايي، هيدروكلريك اسيد با غلظت 3 نرمال به جاي اسيد 4 نرمال قابل استفاده است كه موجب %25 صرفه جويي در ميزان هيدروکلريک اسيد مي شود. براي فرآيند پروتئين زدايي، سديم هيدروكسيد با غلظت 3 نرمال به عنوان مقدار بهينه تعيين شد. در اين شرايط، راندمان استخراج كيتين به حدود 82 درصد رسيد.

 نسخه قابل چاپ

در اين پژوهش با توجه به کاربرد شيشه فسفاتي سيستم CaO-P₂O₅-TiO₂ در شيشه سراميک هاي فسفاتي، ترکيبات گوناگوني در سامانه ياد شده تهيه شد. اثرات بوته ذوب، زمان ذوب و چگونگي سرمايش بر روي ترکيب بهينه بررسي شد. براي اين منظور از آناليزهاي XRD و FT-IR بهره گرفته شد. بررسي ريزساختاري شيشه پايه و نيز جدايش فازي با استفاده از SEM انجام شد. محفظه آلومينايي براي ذوب بهترين شرايط را نشان داد. دماي بهينه و مدت زمان بهينه ذوب به ترتيب C°1350 و يک ساعت گزارش شد. ترکيب با نسبت مولي فاز ₆(PO₄)Ca₃ به فاز ₆(PO₄)CaTi₄ در بازه 2-2.16، ترکيب بهينه به منظور تشکيل شيشه پايدار در سامانه ياد شده تعيين شد. نحوه سرمايش در قالب با سرعت سرمايش بالا مناسبترين نحوه سرمايش بود. دماي جوانه زني و پيک تبلور شيشه بهينه با توجه به الگوي DTA، به ترتيب C°680 و C° 833گزارش شد.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش تاثير جوهرزدايي آنزيمي (جوهرزدايي زيستي) بر روي ويژگي هاي نوري و مکانيکي کاغذ ساخته شده از خميرکاغذ جوهرزدايي شده از کاغذ روزنامه باطله مورد بررسي گرفت. به اين منظور پس از تهيه نمونه ها، عمليات خميرسازي با دو تيمار آنزيمي سلولاز و ترکيب سلولاز / ليپاز، در درصد خشکي %4، به مدت 2.5 دقيقه، در pH خنثي و در دو دماي 20 و 50 درجه سانتي گراد انجام شد. پس از تهيه خمير كاغذها، مرحله جوهرزدايي به روش شستشو بر روي الک با مش 120 انجام گرديد و کاغذهاي دست ساز ساخته شد. در ادامه، اثر تيمارهاي آنزيمي و دما بر ويژگي هاي نوري و مكانيكي كاغذهاي دست ساز ساخته شده مورد بررسي و تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت. نتيجه هاي به دست آمده از اندازه گيري ها نشان داد که، جوهرزدايي آنزيمي به ويژه در دماي 50 درجه سانتي گراد، سبب بهبود ويژگي هاي نوري و مکانيکي کاغذهاي دست ساز تهيه شده نسبت به نمونه شاهد شده است. براي نمونه شاهد مقاومت به تاخوردگي كاغذ 3، جذب انرژي کششي 34.625J/m²، افزايش طول %1.74، درجه روشني 42.46%، تعداد لك 51 و سطح لك 1.008 mm² اندازه گيري شد. در حالي كه بيشترين مقدارها براي نمونه هاي تيمار شده به ترتيب 4، 54.51J/m²، 2.03%، 43.91%، 15 و 0.245mm² به دست آمد. اين پژوهش نشان داد كه با توجه به محدوديت منابع چوبي در كشور از يك سو و پايين بودن سطح فناوري بازيافت در كشور از سوي ديگر، مي توان از تيمار آنزيمي به عنوان يك فرآيند جايگزين فرآيندهاي شيميايي مخرب محيط زيست در صنايع بازيافت كاغذ استفاده كرد.

 نسخه قابل چاپ

در اين پژوهش سرعت ته نشيني ذرات پرپليمر هنگام انتقال نيوماتيک با استفاده از ديناميک سيالات محاسباتي (CFD) به دست آمده است. شبيه سازي با استفاده از ديدگاه اولرين - لاگرانژين انجام شده است. براي حل عددي معادله هاي حاکم بر سامانه انتقال نيوماتيک در حالت پايا از روش حجم محدود براي فاز پيوسته و روش رانگ کوتا مرتبه پنجم براي فاز ناپيوسته استفاده شده است. مقايسه نتيجه هاي به دست آمده از شبيه سازي با رابطه تجربي موجود براي محاسبه افت فشار در خطوط انتقال نيوماتيک نشان مي دهد که سرعت ته نشيني پيش بيني شده توسط شبيه سازي CFD به طور متوسط 17.6 درصد نسبت به رابطه تجربي خطا دارد. تاثير افزايش سرعت ظاهري گاز بر افت فشار و همچنين تاثير در نظر گرفتن توزيع اندازه ذره ها بر سرعت ته نشيني مطالعه شده است. نتيجه هاي به دست آمده از شبيه سازي  CFD نشان مي دهد که با در نظر گرفتن توزيع اندازه ذره ها، سرعت ته نشيني و افت فشار خط انتقال افزايش مي يابد.

 نسخه قابل چاپ

بستر شارانيده گاز - جامد حبابي با استفاده از مدل دو سيالي و تئوري سينتيکي جريان دانه اي براي مطالعه ماندگي ذرات جامد در جهت محوري و شعاعي در سه مقطع (h/H) 0.25، 0.58 و 0.89، شبيه سازي شده است. شبيه سازي ها در سرعت هاي بالا انجام شده است. حرکت ذره ها و رفتار حباب ها درون بستر، پيش بيني شده و با نتيجه هاي تجربي و يافته هاي ديگر پژوهشگران مقايسه شده است. نتيجه ها نشان مي دهند که رفتار ذره هاي جامد به سرعت گاز و نسبت قطر بستر به ارتفاع ايستايي آن بستگي دارد. نتيجه هاي مدل به شدت به مدل دراگ حساس است. مدل دراگ ارسطوپور بهترين نتيجه ها را در سامانه مورد بررسي از خود نشان مي دهد. در سرعت ظاهري گاز 2.1824 m/s، مدل درهم k-eو جريان آرام براي فاز پيوسته استفاده شده و نتيجه هاي اين دو مدل با هم مقايسه شده اند. به طور کلي مدل موجود تطابق قابل قبولي با نتيجه هاي تجربي داشته و بهبود چشم گيري در کاهش خطا نسبت به کارهاي گذشته را نشان مي دهد. خطاي محاسبه شده در اين مطالعه در جهت شعاعي كمترين 8 درصد در بخش پاييني بستر، بيشترين 20 درصد در بخش بالاي بستر و در جهت محوري 4.5 مي باشد.

 نسخه قابل چاپ

اين مقاله روشي براي کنترل و بهينه سازي يک سامانه توليد نفت با فرازآوري طبيعي گاز ارايه مي دهد. فرآيند فرازآوري طبيعي با گاز شامل توليد همزمان از يک مخزن نفتي و يک مخزن گازي است. در اين فرآيند، گاز فرازآور از ناحيه گازي به صورت کنترل شده وارد سامانه توليد نفت مي شود. گسترش روزافزون فناوري چاه هاي هوشمند و در كنار آن به كارگيري گسترده ابزار اندازه گيري و كنترل درون چاهي به همراه روش هاي نوين انتقال و اخذ داده باعث شده است كه كنترل سامانه هاي فرازآوري طبيعي با گاز به مراتب موثرتر و به روزتر انجام گيرد. با اين فناوري امکان بازبيني شرايط درون چاهي مانند فشار ناحيه گازي و کارآيي اين ناحيه و نيز امکان کنترل درون چاهي مانند کنترل شيرهاي جريان درون چاهي در ناحيه گازي فراهم مي آيد. در اين بررسي، از يك كنترل كننده پسخور از نوع تناسبي - انتگرالي - مشتقي براي کنترل تزريق گاز استفاده شده و بهينه سازي اين سامانه براي تعيين مقدار مقرر نرخ تزريق گاز، با روش تکامل تفاضلي انجام گرفته است.

 نسخه قابل چاپ

در سال هاي اخير فناوري ازدياد انتقال حرارت به طور گسترده اي در مبدل هاي حرارتي براي استفاده در فرايندهاي گوناگون صنعتي به کار گرفته مي شود. با استفاده از اين فناوري نياز به افزايش تعداد مبدل هاي حرارتي در يک مجموعه براي رسيدن به نرخ هاي حرارتي بالاتر قابل رفع مي باشد که اين امر از نظر اقتصادي بسيار داراي اهميت است. در اين پژوهش عملکرد سه نوع افزاينده انتقال حرارت فنر مارپيچ، ماتريس با دانسيته كم و ماتريس با دانسيته زياد، در جريان دوفازي آب - هوا در الگوي حبابي مورد بررسي قرار گرفت. نتيجه هاي به دست آمده نشان دهنده آن است كه افزاينده هاي به كار گرفته شده به ترتيب به ميزان 26.48، 37.52 و 59.12 درصد موجب افزايش ضريب انتقال حرارت شده اند. مقايسه داده هاي ضريب انتقال حرارت دوفازي آزمايشگاهي در الگوي حبابي و در لوله خالي با داده هاي مرجع انتخاب شده حاكي از ميزان انحراف 13.89 درصد مي باشد. همچنين براي محاسبه ضريب انتقال حرارت جابجايي سيال دوفازي در لوله خالي و لوله هاي مجهز به افزاينده، جداگانه از داده هاي آزمايشگاهي، رابطه هاي جديدي استخراج شده و مورد ارزيابي قرار گرفته است.

 نسخه قابل چاپ

از آنجا که پايداري هيدرات گاز متان براي ذخيره سازي و انتقال گاز طبيعي بسيار مهم مي باشد، اثر دما و مقدار مول اوليه گاز در هيدرات بر روي سرعت تجزيه هيدرات متان مورد بررسي قرار گرفته است. ابتدا هيدرات متان در شرايط گوناگون تشکيل شده تا شمار مول هاي اوليه گاز موجود در هيدرات متفاوت باشند. بعد از تشکيل هيدرات، آزمايش هاي تجزيه در فشار جو، دماهاي گوناگون 270.2 K) الي (264.2 K و شمار مول هاي اوليه متفاوت در فاز هيدرات (0.06 و (n₀=0.03 انجام شد. نتيجه ها نشان مي دهد که در دماي ثابت با گذشت زمان به علت تشکيل يک لايه يخ بر روي سطح هيدرات، سرعت تجزيه و ناپايداري هيدرات کاهش مي يابد. اين پديده اثر خود حفاظتي هيدرات ناميده مي شود. همچنين با كاهش دما از ميزان تجزيه هيدرات كاسته شده و هيدرات، پايداري بيشتري از خود نشان مي دهد. با افزايش شمار مول اوليه گاز متان در هيدرات در دماي ثابت به علت كاهش مقدار يخ موجود در سيستم و درنتيجه مقاومت حاصل از آن، درصد تجزيه هيدرات افزايش مي يابد. همچنين از برازش داده هاي آزمايشگاهي يك مدل براي پيش بيني درصد تجزيه هيدرات متان به دست آمده است.

 نسخه قابل چاپ

فلز سرب از فلزات سنگين است كه کاربردهاي زيادي در صنايع گوناگون باتري سازي، رنگ سازي، توليد تسليحات نظامي و ... دارد. به دليل سمي بودن اين فلز، تخليه پساب هاي صنعتي حاوي آن خطرات جبران ناپذيري براي محيط زيست و اكوسيستم هاي زنده در پي خواهد داشت. در اين پژوهش با سنتز و استفاده از نانو ذرات مغناطيسي آهن ابتدا آلودگي سرب پساب ساختگي مورد بررسي قرار گرفته و سپس پساب کارخانه باتري سازي به عنوان نمونه مورد آزمايش قرار گرفت. همچنين با تغيير پارامترهاي فيزيکي و شيميايي همچونpH ، دما، ميزان نانو ذرات و غلظت اوليه سرب منحني هاي همدماي جذب فروندليچ و لانگموير رسم شد. نتيجه هاي اين پژوهش بيانگر درصد حذف بالاي سرب از پساب واقعي (با راندمان 70 درصد) در pH اسيدي (5.5-6) و دماي محيط مي باشد. براي کاربرد صنعتي اين روش نيز طرح پيشنهادي ارايه شده است.

 نسخه قابل چاپ

در اين پژوهش از طريق عبور مخلوط گازهاي HF و N₂ از بستر پر شده حاوي قرص هاي NaF جذب HF توسط بستر مورد بررسي قرار گرفته است. در زمان هاي اوليه عبور گاز از بستر، کليه HF موجود در گاز توسط قرص ها جذب مي شود. به علت پايين بودن سرعت جذب، طول منحني اشباع در بازه زماني ديده شدن HF در گاز خروجي و اشباع کامل برج زياد مي باشد. ظرفيت جذب قرص ها در حالت اشباع کامل برابر با 5.96 درصد جرم آنها محاسبه شد. جذب HF توسط قرص ها برگشت پذير بوده به طوري که قرص ها با قرار گرفتن در محيط گرم بدون اينکه دچار تخريب فيزيکي شوند کليه HF جذب شده را آزاد مي نمايند.

 نسخه قابل چاپ

انتقال نفت واکس دار از نقاط سرد سبب کاهش حلاليت ترکيبات پارافيني در نفت و رسوب آنها بر ديواره لوله مي شود. با بررسي ساختار رسوب، مي توان فرايند سخت شدن رسوب را بررسي نمود. بررسي ساختار رسوب در لوله نشان داد که بلورها با رشد لايه رسوب، از ساختار صفحه اي به ناقص و گويچه اي تغيير شکل مي يابد. با مشاهده هاي انجام شده نسبت ابعادي بلورها در معادله پيش بيني نفوذپذيري رسوب تصحيح شد.

 نسخه قابل چاپ

در اين پژوهش، متوکسي متا- ترفنيل ها با استفاده از محلول بوران تري برميد در دي کلرومتان و در دما -10 °C دمتيله شدند. متوکسي متا- ترفنيل هاي مورد استفاده شده از واکنش متوکسي آريل - گرينياردها با ?، ?- دي کلرو يدو بنزن درحلال THF و درحال رفلاکس تهيه شدند.

 نسخه قابل چاپ

در فرايند پليمريزاسيون استايرن، تري کلسيم فسفات، TCP، به عنوان پايدارکننده سوسپانسيون پليمر مصرف مي شود. اندازه ذره هاي TCP در قدرت پايدارکنندگي آن و همچنين توزيع اندازه ذره ها و شکل هندسي فراورده پلي استايرن نقش بسيار مهمي را بازي مي نمايد. هر چه اندازه ذره هاي TCP کوچکتر باشد، قدرت پوشش آن بر روي قطرات منومر استايرن افزايش يافته و ميزان ادغام قطره هاي منومر، به هنگام برخورد با يکديگر کاهش مي يابد. در نتيجه درصد فراورده کروي شکل با اندازه کوچک و توزيع يکنواخت و باريک افزايش خواهد يافت. در اين پژوهش، تاثير استفاده از ترکيب هاي پلي فسفات معدني و ناکانول بر اندازه ذره هاي TCP که طي واکنش رسوبي کلسيم هيدروکسيد و اسيد فسفريک تهيه شده، مورد بررسي قرار گرفت. نتيجه هاي به دست آمده نشان مي دهند که حضور سديم هگزا متافسفات در طي واکنش رسوبگيري کلسيم فسفات، سرعت رشد کريستال هاي TCP را کاهش داده و از تجمع آن ها جلوگيري نموده و در نتيجه متوسط اندازه ذره هاي فراورده از mm ) 5بدون استفاده از هگزا متافسفات) به) 1.5 mm با استفاده از هگزا متافسفات) کاهش مي يابد.

 نسخه قابل چاپ

فرايند فيلتراسيون جريان رو به بالا با بستر لجن (USBF)، يک روش موثر و نوين در تصفيه پساب و در واقع يک نوع فرايند لجن فعال متعارف اصلاح شده مي‌ باشد. در اين پژوهش، فرايند حذف بيولوژيكي فسفر در يک مجموعه آزمايشگاهي 60 USBF ليتري با جريان پساب مصنوعي پيوسته مورد بررسي قرار گرفت كه براي تعيين زمان ماند هيدروليكي بهينه بر اساس بيش ترين راندمان حذف فسفر در خروجي سامانه، جريان پساب با شدت جريان ‌هاي 0.67، 0.8، 1، 1.33 و 2 ليتر در ساعت و با نسبت COD/P در حدود 50 در بازه pH، 6.5 تا 7.8 و دماي محيط (20±2^oC) به سامانه اعمال شد. بر مبناي نتيجه هاي به دست آمده از آزمايش ها ميزان فسفر در خروجي راكتور، در شدت جريان هاي ورودي 0.8 و 0.67، سامانه به سرعت به حالت پايدار رسيده و راندمان حذف بيش از %90 بود ولي در شدت جريان هاي ورودي 1.33 و 2 زمان بيشتري براي رسيدن به راندمان حذف مناسب در سامانه ديده شد. بنابراين با تحليل هاي آماري انجام شده و در نظر گرفتن جنبه‌ هاي اقتصادي هر پروژه كه با افزايش زمان ماند در يک شدت جريان ورودي ثابت، افزايش حجم حوضچه ‌ها را در بر دارد، زمان ماند هيدروليكي بهينه براي مجموعه آزمايشگاهي USBF، 10 ساعت در زلال ساز با جريان رو به بالا از ميان بستر لجن، تعيين شد.

 نسخه قابل چاپ

در اين پژوهش، نقش پليمر طبيعي کيتوزان در افزايش سرعت گرانول سازي در راكتور بي هوازي بافل دار حاوي پساب مصنوعي گلوكز مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور دو راكتور موازي (راكتور اول به عنوان شاهد و راكتور دوم با افزودن هفتگي كيتوزان) با حجم مفيد 10 ليتر كه هر كدام داراي 4 محفظه بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. بررسي ها نشان داد که افزودن پليمر به راكتور، باعث تسريع تشکيل گرانول ‌ها (30 درصد) و در نتيجه کوتاه شدن زمان راه اندازي مي ‌شود همچنين گرانول ‌هاي چگال ‌تر و مقاوم ‌تري به دست مي ‌آيد. در بررسي تاثير غلظت COD ورودي بر كارايي حذف در راكتور شاهد در بارآلي83.5kg COD³.d  درصد و در راكتور حاوي پليمر كيتوزان در بارآلي 6kg COD³.d حذف تا 96 درصد در سامانه ديده شد. در بررسي سهم مشاركت هر يک از 4 محفظه در حذفCOD ، به ترتيب 50-60، 30-40، 3-4 و 1-3 درصد در محفظه‌ هاي اول تا چهارم در هر دو راكتور ديده شد. همچنين در بررسي تاثير زمان ماند هيدروليكي در راكتور داراي پليمر كيتوزان در زمان ماند هيدروليكي 24، 48 و 72 ساعت به ترتيب ميانگين كارايي حذف COD برابر 86.9، 93.8 و 94.6 درصد و در راكتور شاهد 67.5، 80.8 و 81 درصد ديده شد.

 نسخه قابل چاپ