دانلود کتب، جزوات و مقالات شیمی

به منظور گوگردزدايي بيولوژيکي از گازوييل، باکتري بومي Rhodococcus P32C1 روي پايه هاي پليمري تثبيت شد. پايه هاي آلژينات و پلي اتيلن از ميان انواع متفاوت پايه هايي که براي تثبيت سلول به کار مي روند به دليل ارزان تر بودن، روش تثبيت ساده تر، امکان دسترسي بهتر و سازگاري مناسب تر با باکتري انتخاب شدند. آزمايش هاي اوليه گوگردزدايي در حضور ترکيب گوگرددار مدل دي بنزوتيوفن و در فاز آبي انجام شد و در نتيجه ميزان تبديل دي بنزوتيوفن توسط سلول هاي تثبيت شده در آلژينات و روي پلي اتيلن به ترتيب 1.06 ميلي مول در ساعت به ازاي هر کيلوگرم جرم خشک سلولي و 0.18 ميلي مول در ساعت به دست آمد. به منظور بررسي فعاليت گوگردزدايي سلول هاي تثبيت شده در محيط آلي، ميزان کاهش گوگرد کل يک نمونه گازوييل اندازه گيري شد که در شرايط عملياتي بهينه، سلول هاي تثبيت شده در آلژينات و روي پلي اتيلن باعث کاهش به ترتيب 10 و 4 درصد گوگرد کل نمونه گازوييل شده بودند.

در اين پژوهش، نمونه هايي از سيليكاي رسوبي كه به عنوان پر كننده تقويت كننده در صنايع لاستيك به كار مي رود، به وسيله خنثي سازي محلول سديم سيليكات صنعتي با محلول سولفوريك اسيد ساخته شد و نحوه شستشو و خشك كردن آن مورد مطالعه قرار گرفت. سپس روي نمونه هاي خشك شده  و دو نمونه سيليكاي رسوبي تجاري وارداتي (ولكاسيل) شاخص هاي فيزيكي مانند چگالي انباشتگي، جذب سطحي روغن، سطح ويژه، اندازه ذره ها و ... اندازه گيري شد. با بررسي و مقايسه نتيجه هاي اين آزمون ها با نمونه وارداتي، بهترين نمونه ساخته شده با كد PS-7 انتخاب شد و پس از استفاده به عنوان پر كننده در آميزه لاستيكي از جنس آلياژ لاستيك پلي بوتادين/لاستيك طبيعي (NR/PBR) مورد آزمون هاي عملكردي مانند رئومتري، مقاومت كششي، سختي و سايش قرار گرفت. مقايسه نتيجه ها نشان مي دهد كه نمونه ساخته شده در اين پژوهش قابل رقابت با نمونه وارداتي بوده و داراي قابليت جايگزيني است. به طوري كه سختي آميزه لاستيكي ساخته شده با نمونه PS-7 و سختي آميزه لاستيكي ساخته شده با نمونه مشابه وارداتي با كد AKZO هر دو برابر 57 واحد Shore بوده و مقاومت سايشي آن نيز بهتر از نمونه خارجي است (mm³ 56.59 كاهش حجم نمونه بهينه در مقابل mm³ 56.76 نمونه وارداتي). همچنين ازدياد طول تا پارگي آميزه لاستيكي ساخته شده با اين نمونه بهينه 484 درصد در مقابل 470 درصد مربوط به آميزه لاستيكي ساخته شده با نمونه وارداتي است. درضمن پخت سريع تر اين نمونه، 35.35 دقيقه در مقابل 36.74 دقيقه نمونه خارجي، نشان دهنده كيفيت مطلوب آن است.

يك ساختار دو فازي شامل جرياني از ذره هاي خوشه اي شكل و نيز جريان رقيقي از مواد معلق (ذره هاي جامد و گاز) در مجاور سطح انتقال حرارت براي مدل سازي ضريب انتقال حرارت تابشي در نظر گرفته شده است. توزيع شدت تابشي به صورت يك بعدي و ايزوتروپيك در دو جهت مخالف يكديگر در امتداد عمود بر سطح انتقال حرارت (ديواره بستر) فرض شده است. توزيع دما و نيز توزيع غلظت ذره هاي جامد در لايه مرزي مجاور ديواره بستر در مدل لحاظ شده است. با استفاده از مدل بالا اثر پارامترهاي موثر در ضريب انتقال حرارت تابشي بررسي شده است. نتيجه ها نشان مي دهد که ضريب انتقال حرارت تابشي با افزايش پارامترهاي دماي بستر، دماي ديواره، ضريب نشر ديواره و ضريب نشر ذره ها، افزايش مي يابد. تاثير اندازه ذره ها و نيز قطر رايزر بر ضريب انتقال حرارت تابشي به چگالي هاي مواد معلق پايين محدود مي شود. مدل معرفي شده با نتيجه هاي آزمايشگاهي ارايه شده توسط ساير محققان سازگاري مناسبي دارد.

سديم پربورات به عنوان يك سفيد كننده، نقش بسيار مهمي در صنايع متفاوت دارد و يكي از اجزاي مهم در فرمول بندي پودرهاي شوينده است. اين ماده از واكنش سديم متابورات با هيدروژن پراكسيد به دست مي آيد كه سديم متابورات نيز از اثر بوراكس بر سود حاصل مي شود. در اين تحقيق واكنش تهيه سديم متابورات و سديم پربورات مورد توجه قرار گرفته است. در واكنش تهيه سديم متابورات، اثر زمان افزايش بوراكس (شدت جريان) نسبت به سود، در مجاورت سه نوع همزن متفاوت مورد آزمايش قرار گرفته است كه نتيجه ها نشان مي دهد كم ترين تغيير در ويسكوزيته محلول واكنش با وجود تغيير زمان ريزش بوراكس هنگامي وجود دارد كه از همزن لنگري در اختلاط مواد واكنش استفاده شده است، حتي اگر عمل اختلاط در دماهاي متفاوت صورت پذيرد. در واكنش تهيه سديم پربورات، اثر زمان ريزش متابورات بر آب اكسيژنه در مجاورت سه نوع همزن متفاوت روي دانه بندي و تخلخل دانه هاي سديم پربورات حاصل مورد آزمايش قرار گرفته است. نتيجه ها نشان مي دهد كه افزايش سديم متابورات در مدت زمان طولاني تر (شدت جريان كم تر) و استفاده از همزن لنگري باعث رسوب بيشتر سديم پربورات و در نتيجه افزايش بازده عمل و يكنواختي ابعاد دانه ها مي شود. تخلخل دانه ها زماني افزايش مي يابد كه افزايش سديم متابورات در مدت زمان كوتاه تري صورت گرفته (حداقل شدت جريان g/min 0.5) و همزدن مخلوط واكنش به وسيله همزن لنگري صورت گيرد.

ميزان کل جذب شونده براي يک جامد ناهمگن به طور معمول به وسيله معادله هاي انتگرالي بيان مي شود. معادله انتگرالي جذب، شامل يک کرنل و همچنين يک تابع توزيع است كه تابع توزيع، بيان كننده ميزان ناهمگني سطح جامد است. کرنل مورد نظر در معادله مذكور، همان معادله هم دماي جذب است. حل معادله انتگرالي جذب در حالت كلي جواب پايدار نمي دهد. از اين رو، در اين مقاله از نظريه معكوس و روش رگولاريزاسيون براي غلبه بر اين ناپايداري استفاده شده و جواب معادله انتگرالي به دست آمده است. همچنين عملكرد روش رگولاريزاسيون براي محاسبه تابع توزيع انرژي از روي معادله كلي جذب به وسيله داده هاي شبيه سازي شده مورد بررسي قرار گرفته است.