دانلود کتب، جزوات و مقالات فیزیک

در اين مقاله سعي مي شود تا کوانتش برزين روي فضاي هيلبرت تصويري P(H) مجددا فرمولبندي شود تا از اين طريق رابطه (پاد) کوانتش برزين با فرمولبندي هندسي مکانيک کوانتومي آشکار شود. خواهيم ديد از اين طريق بروشني مي توان ديناميک در کوانتش برزين را مورد مطالعه قرار داد و از کوانتش برزين حد کلاسيک فرمولبندي هندسي مکانيک کوانتومي را به دست آورد.

 نسخه قابل چاپ

نمونه هاي تک فاز چند بلوريBa₂Cu₃O_7-d Pr_x Gd_1-x با استوکيومتري 0.15، 0.10، 0.05=X با روش استاندارد واکنش حالت جامد، ساخته و با انجام آزمايشهاي XRD و SEM مشخصه يابي شدند. اندازه گيريهاي مقاومت ويژه، اثر هال و مقاومت مغناطيسي بر روي اين نمونه ها انجام شد. نتايج اندازه گيري مقاومت ويژه نشان مي دهد که هر سه ترکيب ساخته شده داراي گذار ابررسانايي مي باشند. دما و پهناي گذار اين نمونه ها با افزايش مقدار آلايش Pr در ترکيب به ترتيب کاهش و افزايش مي يابند. اندازه گيري اثر هال اين نمونه ها، يک رفتار ناهنجار دمايي در ضريب هال را نشان مي دهد. در نمونه  O_7-d Cu₃ Ba₂ Pr_0.10 Gd_0.90يک تغيير علامت ضريب هال نسبت به دما ديده شده است. اندازه گيري مقاومت مغناطيسي اين نمونه ها در بازه 0 تا kOe 10نشان مي دهد که تغييرات مقاومت ويژه در حالت بهنجار (T>T_c) با افزايش ميدان مغناطيسي کوچک، اما در حالت مخلوط، بزرگ است. مشاهده شده است که با افزايش ميدان، پهناي گذار بار رسانايي افزايش مي يابد و يک رفتار تواني از H را نشان مي دهد. همچنين از اين آزمايشها، رفتار دمايي H_C2(T)   در نمونه ها به دست آمده است. از نحوه پهن شدگي گذار، انرژي ميخکوبي و وابستگي آن به ميدان مغناطيسي محاسبه شده است. نتايج نشان مي دهد که انرژي ميخکوبي با افزايش ميدان مغناطيسي و ناخالصي Pr در نمونه کاهش مي يابد.

 نسخه قابل چاپ

اثر ايزوبارD روي خصوصيات ماده هسته اي متقارن مورد مطالعه قرار گرفته است. اين كار توسط به كار بردن پتانسيل دو نوكلئوني V₂₈ انجام شده است. نتايج محاسبات نشان مي دهند كه ايزوبار D باعث جا به جايي منحني اشباع ماده هسته اي در چگاليهاي پايين (بالا) به سمت پايين (بالا) مي شود. تغيير قابل ملاحظه اي در خصوصيات نقطه اشباع ماده هسته اي با در نظرگرفتن ايزوبار D درمحاسبات ديده مي شود. نشان داده شده است كه معادله حالت ماده هسته اي با پتانسيل V₂₈ سخت تر از معادله حالت محاسبه شده با پتانسيل AV₁₄ است.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله گذار فاز مغناطيسي و ناهمسانگردي مغناطوالاستيكي يك نمونه بس بلور Nd₁₄Dy₂Fe₇₈B₆ به كمك اندازه گيري پذيرفتاري مغناطيسي متناوب و مغناطوتنگش گزارش شده است. اين تركيب به روش ريخته گري از مذاب تهيه شد. تصاوير SEM و طيف XRD آن نشان داد كه نمونه بس بلور و غير تك فاز بوده و عمده ترين تركيب موجود در ان فاز 1- 14- 2 است. اندازه گيري پذيرفتاري مغناطيسي متناوب نشان داد كه نمونه در دمايي در حدود 130 K تغيير فاز مغناطيسي مي دهد، كه ناشي از بازجهتگيري تدريجي اسپينها همراه با واپيچش ساختار بلوري است. مغناطوتنگش نيز درسه امتداد عمود بر هم از بدنه نمونه، در بازه دمايي 77 K الي 300 K و تا ميدانهاي 1.5 T اندازه گيري شد، كه در دماهاي كمتر از 125 K مقدار آن با ضريب دو تا سه برابر متفاوت به دست آمد. اين ناهمسانگردي در مغناطوتنگش حاكي از سمتگيري ترجيحي بلوركها در حجم نمونه است. علاوه بر اين، مغناطوتنگش در ناحيه گذار فاز داراي كميته است كه مقدار آن در سه امتداد مختلف نيز متفاوت است. كميته مغناطوتنگش بر اساس رفتار بحراني گشتاور مغناطيسي مداري اتمهاي Fe در ناحيه گذار قابل تفسير است.

 نسخه قابل چاپ

در اين بررسي، توزيع زاويه اي پاره هاي شكافت عناصر طلا و بيسموت با باريكه پروتون درگستره انرژي 25 تا 30 ميليون الكترون ولت با استفاده از آشكارسازهاي سد سطحي اندازه گيري شد. ناهمسانگري زاويه اي پاره هاي شكافت اندازه گيري شده با پيش بيني مدل آماري نقطه زيني استاندارد همخواني دارد. سطح مقطع كل شكافت اين عناصر نيز در انرژيهاي تابشي مختلف اندازه گيري شد و با نتايج اندازه گيري قبلي مقايسه گرديد.

 نسخه قابل چاپ

ضرايب انباشت پرتوگيري تابشهاي گاما با در نظر گرفتن انواع برهم كنشهاي فوتون با ماده، از جمله پراكندگيهاي ناهمدوس و همدوس و همچنين تابشهاي فلورسانس براي چشمه هاي نقطه اي در آب و سرب به روش مونت كارلو محاسبه شدند. اين ضرايب را كه با به كارگيري آخرين سطح مقطعهاي موجود در اينترنت محاسبه شده اند مي توان به عنوان ضرايب انباشت پرتوگيري اصلاح شده تلقي كرد و در محاسبات حفاظ گذاري از آنها استفاده گرد. اختلاف بين ضرايب محاسبه شده در اين كار با ضرايب قبلي كه با به كارگيري سطح مقطعهاي قديمي تر و روشهاي متفاوت به دست آمده اند، در مواردي كه بر هم كنشهاي مشابه منظور شده اند، بين 2 تا 30 درصد است.

 نسخه قابل چاپ

نمونه هاي ابررساناي دماي بالاي تك فازچند بلوري Gd_1-x-zPr_xCa_zBa₂Cu₃O_7-d (GdPrCa-123) با  0£x£ 0.3 و  0£z£0.35با روش استاندارد واكنش حالت جامد ساخته شدند وآناليزهايXRD و SEM روي آنها انجام شد. فازهاي ناخالصي BaCuO₂و CaCu₂O₃ با درصد كمي (<%1) در نمونه هاي با غلظت بالايي ازيون pr-Ca مشاهده مي شوند. اندازه گيريهاي الكتريكي نمونه ها نشان مي دهند كه با آلايش اين مواد با يون Ca، پله هاي موجود ديده شده در منحني T_c(x) ،از بين نمي روند و هنوز روند كاهش غيرخطي منحني T_c(x) مشاهده مي شود. همچنين منحني T_c(z) درنمونه هاي با x=0 يك كاهش غيرخطي را نشان مي دهد. همچنين منحنيهاي T_c(x,z) سهمي شكلي براي سري تركيبات با غلظت ثابتي ازيون Pr و مقادير متفاوتي ازيون Ca، به دست آمده اند. با مشاهده اين منحني و نيز غير خطي باقي ماندن منحني T_c(x) و نيز حضور ناخالصي BaCuO₂، پيشنهاد مي شود كه Pr علاوه بر اثرات شكست جفت و پر كردن حفره هاي متحرك درصفحات CuO₂ ، داراي اثر مخرب ديگري مانند موضعي كردن حفره هاي متحرك مي باشد. اندازه گيريهاي مغناطيسي نمونه ها مقدار ميدان بحراني پاييني ازتركيبات را از مرتبه mT به دست داد. منحني مقاومت بر حسب دماي نمونه ها تحت ميدان مغناطيسي، پهن شدگيهايي را نشان مي دهد. برازش اين منحنيها با نظريه AH، حضور پديده TAPS را در اين نمونه ها در محدوده دمايي نزديك دماي گذار، نشان مي دهند. روند تغييرات پارامتر g در نظريه AH نسبت به دما، ميدان و غلظت يونهاي آلايشPr  و Ca به دست آمد. مشاهده مي شود كه با افزايش يون Ca به تركيب، چگالي جريان بحراني افزايش و با آلايش يون Pr به تركيب، جريان بحراني كاهش مي يابد. پيشنهاد مي شود كه يون Ca تا حد بهينه آلايش به عنوان مركز ميخكوبي و يون Pr به عنوان ارتباط ضعيف عمل مي كنند.

 نسخه قابل چاپ

نظريه ميدانهاي همديس لگاريتمي را مي توان با استفاده از تبديلات مقياس پوچ توان به دست آورد. با استفاده از اين نوع تبديل مقياس خصوصيات مختلف نظريه هاي ميدان همديس لگاريتمي، از جمله توابع همبستگي دو نقطه اي و سه نقطه اي را صرفا با استفاده از قيود تقارن محاسبه مي كنيم. توابع همبستگي چهار نقطه اي نياز به محاسبه بردارهاي تكين دارد كه در اين مقاله با استفاده از روش وزنهاي پوچ توان، دترمينان كچ، بردارهاي تكين و نهايتا توابع چهار نقطه اي محاسبه مي شوند. اين نتيجه منجر به تعميم معادله فوق هندسي به يك مجموعه معادلات ناهمگن مي شود، كه جوابهايي براي آنها ارايه مي شود. در ادامه با استفاده از همين روش، نظريه ميدانهاي همديس لگاريتمي نزديك مرز را تحليل مي كنيم. در پايان ابر ميدانهايي با وزن همديس D=0 وD=2 معرفي مي شوند كه يكي در بردارنده جفت لگاريتمي عملگر واحد و ديگري شامل جفت لگاريتمي تانسور انرژي تكانه است. سرانجام مبادرت به استنتاج OPE اعضاي هر يك از اين ابر ميدانها مي ورزيم.

 نسخه قابل چاپ

خواص الكتروني تركيب YBa₂Cu₃O₇ با روش انرژي كل – شبه پتانسيل در تقريب چگالي موضعي با در نظرگرفتن تصحيحات گرادياني بررسي شده است. ساختار نوار انرژي، چگالي حالتهاي الكتروني و چگالي بار اين تركيب در تقريب چگالي موضعي و تصحيح گرادياني محاسبه شده است. مقايسه نتايج محاسبات با نتايج روشهاي ديگر مانند TB,LMTO,LCAO,LAPW در اين دستگاه نشان مي دهد كه شكل كلي ساختار نوار انرژي، چگالي حالتها و چگالي بار الكتروني در همخواني خوبي با آن نتايج مي باشد، اگر چه در جزييات، مانند روشهاي ديگر، اختلافهاي كوچكي وجود دارد. با اين دقت محاسبه، اختلاف نتايج در تقريب چگالي موضعي و تصحيحات گرادياني كوچك است.
علاوه بر انجام محاسبات بالا، خواص الكتروني و ساختاري اين تركيب با اعمال فشار بالا برسلول واحد در تقريب چگالي موضعي بررسي شده است. ساختار نوار انرژي، چگالي حالتهاي الكتروني، چگالي بار الكتروني، طول پيوندها براي فشار متعارف و فشارهاي بالا و تغييرات مقدار حاملهاي حفره در صفحات CuO₂ و زنجيره هاي Cu-O با تغيير فشار بر تركيب، محاسبه شده است. از انجام اين محاسبات نتيجه مي شود كه مقدار حاملهاي حفره هم در صفحات CuO₂ و هم در زنجيره هاي Cu-O افزايش مي يابد. افزايش مقدار حاملهاي حفره، هم در صفحات و هم در زنجيره ها نشان مي دهد كه افزايش حاملها درصفحات CuO₂ تنها عامل براي تغييرات T_c با فشار در اين تركيب نيست. اين نتيجه همچنان نشان مي دهد كه الگوي انتقال بار القايي فشار (PICT) براي توجيه تغييرات T_c­ در اين تركيب كامل نيست. از اين محاسبات، مدول حجمي و حجم تعادلي سلول واحد به ترتيب مقادير 184GPa و 174.89 انگستروم مكعب به دست آمده كه در همخواني با نتايج كارهاي تجربي مي باشد.

 نسخه قابل چاپ

منحنيهاي نوري دوتايي نيمه جداي آر- زد ذات الكرسي روي صافيهاي V,B,U به همراه منحنيهاي رنگي سيستم، در اين مقاله ارايه شده اند. منحنيهاي نوري مورد تحليل قرار گرفته اند و با استفاده از المانهاي طيفي و داده هاي هيپاركوس، پارامترهاي مطلق سيستم به دست آمده اند. ناهنجاريهاي نوري و علل وقوع كميته هاي تحت مورد بحث قرار گرفته اند. براساس شواهد موجود، توجيه ساده اي براي وقوع ناهنجاريها دركميته اصلي ارايه گرديده است.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله پراش فرنل از پله يك بعدي و گرد در حالت بازتاب و عبور براي فرود دلخواه و عمود باريكه نور، به طور نظري و تجربي مطالعه شده است. اين مطالعه نشان مي دهد كه نقش پراش نور از پله شبيه نقش پراش نور از مانع نيمه بينهايت است، ولي با اين تفاوت كه نماياني فريزها تابعي دوره اي از ارتفاع پله است و به زاويه فرود نيز بستگي دارد. بستگي حساس نماياني فريزها به ارتفاع پله و زاويه فرود امكان مي دهد از اين پديده براي اندازه گيري ضخامت، ضريب شكست و جابه جاييهاي كوچك به صورتي ساده تر و دقيقتر از روشهاي متداول تداخل سنجي استفاده كرد.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

جواب كرمچاله اي وابسته به زمان معادلات برانس - ديكي در يك پس زمينه تابشي ناهمسانگرد ارايه شده است. ميدان نرده اي برانس - ديكي فقط به زمان وابسته است. اين وابستگي زماني به شكل تواني است. نشان داده شده است كه هندسه كرمچاله اي براي w³-³/₂ و در نتيجه براي مقدارهاي مثبت دلخواه ? امكان پذير است. حد نسبيت عام جواب به ازاي w=0 به دست مي آيد نه به ازاي w®¥. گرچه ميدان نرده اي مي تواند شرط انرژي را برآورده سازد اما ماده پس زمينه به طور كامل نقض كننده شرط انرژي است.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله پديده چسبش - لغزش را براي مدل يك بعدي يك دستگاه ديناميكي غيرخطي شامل آرايه اي از N اتم مورد بررسي قرار مي دهيم. اين مدل بيانگر ويژگيهاي آماري و ديناميكي دستگاه هاي اتلافي است. مدل فنر - قطعه ساده ترين مدل دستگاه هاي پيچيده واقعي مانند زلزله است كه نياز به شبيه سازيهاي بسيار پيچيده و سنگين رايانه اي دارند، اما مزيت اين مدل در اين است كه با منابع و مراكز محدود رايانه اي نيز مي توان با آن كار كرد. بدين منظور حل عددي معادلات حركت مدل فنر - قطعه با ديناميك چسبش - لغزش ارايه مي شود. رفتار آماري و ديناميكي اين مدل در دسته هاي مختلف و مقياسهاي گوناگون سرعت مطالعه مي شود. مشخصه هاي چسبش - لغزش با بهره گيري از تحليل آماري و ديناميكي داده ها بررسي مي گردد. در اينجا تاكيد به طور عمده بر دسته سرعتهاي خيلي كم و خيلي زياد استوار است. نشان داده مي شود كه وقتي از گروه سرعت كم به ناحيه متوسط و سپس به ناحيه سرعت زياد مي رويم تغيير واضحي در توزيع نيروي لغزش ايجاد مي شود. اين تغيير رفتار وابسته به توزيع گوسي در ناحيه سرعت كم به رفتار ضربه اي در سرعت متوسط و به توزيع وارون گوسي در سرعت زياد است. سرانجام، نشان داده مي شود كه تبديل فوريه نوسانهاي نيروي فنر به خوبي بر حسب دسته ¹/_f توصيف مي شود.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله سيستمهاي دوبعدي از ديدگاه نظري، تجربي و شبيه سازي كامپيوتري مورد بررسي قرار گرفته و سپس مراحل انجام شبيه سازي ديناميك مولكولي تشريح شده است. ذوب يك بلور نمك يوني دوبعدي را توضيح داده و نتايج شبيه سازي سيستمهايي با 16، 64 و 256 ذره ارايه مي گردد. نتايج نشان مي دهد كه گذار ذوب مورد شبيه سازي از نوع مرتبه اول است. سيستم مورد شبيه سازي را پس از ذوب گرم كرده و سپس مايع گرم را سرد كرده تا منجمد شود، كه در اين دما سيستم به ساختار بلوري بر ميگردد.

 نسخه قابل چاپ