دانلود کتب، جزوات و مقالات فیزیک

بلورهاي Cd_0.96 Zn_0.04Te به روش ترابري فاز بخار رشد داده شده اند. نتايج نشان دهنده رشد درختي شكل بلورهايي به بزرگي تا 3.5 mm به اين روش هستند. الگوهاي پراشي پرتو X و پس پراكندگي لاوه نشان مي دهند كه شاخه هاي بلوري تك فاز هستند و راستاي رشد دانه هاي بلوري به طور كتره اي حول امتداد جريان گاز حامل جهت گيري كرده است. اندازه گيريهاي الكتريكي انجام شده به روش وندر پاو نشان مي دهند كه مقاومت الكتريكي بلورهاي رشد داده شده در حدود 10⁴ W و رسانندگي آنها نوع n است.

 نسخه قابل چاپ

ما ضمن مطالعه فرآيندهاي ممكن گسيل نوترينو از ستاره هاي نوتروني، سطح مقطع برهمكنش ge®enn را به صورت تحليلي در ناحيه m_e<E<M_W محاسبه كرده ايم. همچنين با فرض ناجابه جا بودن فضا، سطح مقطع پراكندگي gg®nn را نيز به دست آورديم. نتايج به دست آمده در مقايسه با سطح مقطع برهمكنش هاي gg®nn و gg®gnn در فضاي جابه جايي مي تواند بسيار مهم باشد. به عنوان مثال، مشاهده مي شود كه در بازه L=100-300 GeV، سطح مقطع برهمكنش gg®nn در فضاي ناجابه جايي در مقايسه با مورد مشابه اش در فضاي معمولي بزرگتر و يا هم مرتبه است.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله تشكيل فاز اسپينلي پودر نانومتري فريت منگنز تهيه شده از روش همرسوبي در دماهاي مختلف و همچنين در اتمسفر اكسيژن و آرگون بررسي شده است. الگوهاي XRD كم شدن تدريجي شدت پيكهاي پس زمينه را با افزايش دماي پخت نشان مي دهند. از سوي ديگر مشاهده شده است كه تشكيل فاز اسپينلي تنها در گازهاي بي اثر مثل آرگون امكان پذير است. همچنين براي داشتن نمونه تك فاز از جداسازي مغناطيسي استفاده شد.

 نسخه قابل چاپ

در اين تحقيق، سيستم لايه نازک Ag-SiO₂ با غلظتهاي مختلف نقره (%0.2، %0.4، %1.6 و %8) بر سطح زير لايه soda-lime ساخته شدند. پس از مرحله پخت نمونه ها، بررسي خواص فيزيکي و شيميايي لايه هاي نازک سيليکا (SiO₂) حاوي نانوذرات نقره، توسط اندازه گيهاي اپتيکي براي تعيين خواص نوري لايه ها، توپوگرافي و ريزساختار نمونه ها توسط ميکروسکوپ نيروي اتمي (AFM) و ميکروسکوپ الکتروني روبشي (SEM)، اندازه گيري دقيق سايز نانوذرات نقره و توزيع آنها در سطح و حجم لايه ها با استفاده از ميکروسکوپ الکتروني عبوري (TEM) انجام شد. بر اساس تحليل نتايج به دست آمده از روشهاي مذکور، بدون انجام عمليات حرارتي مناسب، نانوذرات نقره در غلظتهاي خيلي کم نقره (%0.2) و يا خيلي زياد آن (%8) تشکيل نمي شوند، بلکه با در نظر گرفتن غلظت اوليه نقره در يک ناحيه مياني اين امر صورت مي گيرد. در واقع نانوذرات Ag در اين غلظتهاي حدي در دماي پخت 200^oC تشکيل مي شود. همچنين بر اساس مشاهدات TEM، حداقل متوسط اندازه ذرات سنتز شده، براي غلظت %0.2 نقره در حدود 4nm تعيين گرديد.

 نسخه قابل چاپ

از مقاله هايي که در زمينه مکانيک کوانتمي ابرتقارني نوشته شده است چنين بر مي آيد که تاکنون براي معادله شرودينگر تعداد معدودي پتانسيل با حلهاي دقيق معرفي شده است که براي به دست آوردن توابع موج و انرژي ترازهاي مختلف با روش عملگري، اغلب آنها داراي يک پارامتر متغير و يک پارامتر ثابتند. برخي دو پارامتر ثابت و برخي نيز دو پارامتر متغير دارند. اين پتانسيلها از توابعي که ابر پتانسيل ناميده مي شوند به دست مي آيند. در اين مقاله ما ابتدا از يک ابرپتانسيل کلي با دو پارامتر ثابت و چهار پارامتر متغير شروع کرده ايم، ولي در محاسبات، عملا ملزم به اعمال قيودي شديم که حاصل آن سه نوع ابرپتانسيل مختلف با خصوصيات زير بود: 1- به ازاي مقادير خاصي از پارامترها به تعدادي از ابرپتانسيلهاي مشهور قبلي تبديل مي شوند و اين نتيجه خود تست مهمي براي اطمينان از صحت آنهاست. 2- به اين لحاظ که تاکنون چنين ابرپتانسيلهايي که هر يک مولد برخي از ابرپتانسيلهاي قبلي باشند معرفي نشده جديداند. 3- همچنين اين ادعا که غير از سه ابرپتانسيل کولن، نوسانگر سه بعدي و نوسانگر انتقال يافته، بقيه ابرپتانسيلهاي شناخته شده قبلي زير مجموعه هايي از اين سه ابرپتانسيل هستند هم ادعاي جديدي است. 4- از هر يک از سه دسته ابرپتانسيل فوق، پتانسيلهايي ايجاد مي شود که انرژيهاي کلاين گوردان آنها داراي فواصل مساوي است، ولي قيدي که براي اين منظور اعمال مي کنيم سبب کاهش پارامترهاي متغير مي شود.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله سعي بر آن است که ضمن مطالعه نقش نيتروژن در فرآيندهاي اپتيکي نيمه رساناي InGaNAs، روشهاي بهبود بازده اپتيکي نانوساختارهاي اين نيمرسانا را به منظور به کارگيري آن در ساختمان ديودهاي ليزري ناحيه IR تشريح کنيم و نشان دهيم که چگونه با وارد کردن نيتروژن به ساختار InGaNAs طول موج گسيلي آن به ناحيه مطلوب منتقل مي شود و چگونه ضمن رسيدن به طول موج مناسب مي توان بهره اپتيکي را بهبود بخشيد. تغييرات ايجاد شده در ساختار نواري به دليل حضور نيتروژن با استفاده از مدل دافعه نوري قابل بررسي است و ايجاد اين تغييرات در نتيجه دافعه بين تراز جايگزيده ناشي از نيتروژن و لبه نوار رسانش ماده ميزبان (InGaNAs) است. بر اساس مدل فوق، در نتيجه حضور نيتروژن گاف نواري نيمرسانا کاهش مي يابد و بدين ترتيب طول موج نور گسيلي از نمونه به منظور دستيابي به طول موجهاي ناحيه مادون قرمز نيز قابل کنترل است. همچنين حضور نيتروژن از يک طرف باعث ايجاد افت و خيزهاي پتانسيل در ساختار نواري نيمرسانا مي گردد که به عنوان مراکز تله عمل نموده و باعث جايگزيدگي اکسيتونها مي شوند که در نتيجه آن احتمال بازترکيب اکسيتوني افزايش يافته و راندمان نوري بهبود مي يابد، ولي از طرف ديگر حضور نيتروژن موجب ناهمواريهايي به ويژه در سطح مشترک چاه و سد در ساختارهاي کوانتومي مي شود که اين ناهمواريها به عنوان مراکز بازترکيب غيرنوري عمل مي کنند.

 نسخه قابل چاپ

واکنش شکافت اورانيم 238 با پروتونهاي 45-69 MeV در مرکز سيکلوترون و راديوايزوتوپ دانشگاه توهوکوي ژاپن انجام شد. محصولات شکافت حاصل از اين واکنش با روش طيف نگاري پرتوهاي گاما شناسايي شدند. داده هاي تجربي نشان مي دهند که توزيع بار الکتريکي محصولات شکافت با عدد جرمي يکسان (ايزوبار) از يک تابع گاوسي با انحراف استاندارد ثابت پيروي مي کند و بستگي به عدد جرمي ايزوبار انتخاب شده ندارد. اين انحراف استاندارد در واکنش ²³⁸U(p,f) با پروتونهاي 45، 55، 65 و 69MeV اندازه گيري شده است. براي شکافت با پروتونهاي 45 MeV، اين کميت با مقدار ارايه شده در آزمايشهاي ديگر به خوبي سازگار است و با پيش بيني مدل هاوزر - فشبک نيز مطابقت دارد. براي انرژيهاي ديگر نيز اندازه گيري اين انحراف استاندارد تاکنون در مقاله ها گزارش نشده است. نتايج نشان مي دهند که با افزايش انرژي برانگيختگي هسته شکافنده، توزيع بار الکتريکي محصولات شکافت ايزوبار پهن تر مي شود. در اين آزمايش، محتمل ترين بار الکتريکي محصولات شکافت ايزوبار نيز به دست آمد. اين نتايج با پيش بيني مدل «انرژي پتانسيل کمينه (MPE)» سازگاري خوبي دارد. به علاوه، داده هاي تجربي، قطبش بار الکتريکي را نيز در فرايند شکافت هسته اي نشان مي دهند.

 نسخه قابل چاپ

اتصال دو متريک فضا - زمان مختلف از طريق يک مرز مشترک يا ابر سطح، کاربردهاي فراواني در نسبيت عام و کيهانشناسي دارد. به طور نمونه مي توان از مطالعه روي ساختار داخلي سياهچاله ها، ديناميک حبابها و ديواره هاي حوزه که دو فاز همزيست مختلف را در مدلهاي تورمي کيهانشناسي از يکديگر جدا مي سازند، کرم چاله ها و تغيير نشانگان در نسبيت عام، ديناميک نواحي فروچگال و فراچگال در ساختار بزرگ مقياس عالم، و بالاخره نظريه اخير که عالم ما يک شامه (3+1) بعدي واقع در يک فضا - زمان با ابعاد بالاتر است، نام برد. اتصال دو متريک در اين نوع مسايل اغلب با ناپيوستگي مشتقات متريک در دو طرف مرز يا ابر سطح جداکننده همراه است. اين ناپيوستگي به نوبه خود منجر به تکينگي از نوع تابع دلتا در تانسور انحناي ريماني بر روي مرز مي شود. اگر مرز جداکننده دو متريک يک ابر سطح زمان گونه (يا فضا گونه) باشد، تنها بخش ريچي از تانسور انحناي ريماني تکين است و اين تکينگي به تانسور انرژي - تکانه ماده روي ابرسطح ارتباط داده مي شود. در اين صورت مرز جداکننده دو متريک لايه نازک ناميده مي شود. اما اگر ابرسطح جداکننده نورگونه باشد، هر دو بخش ريچي و وايل تانسور انحناي ريمان روي مرز تکين هستند. در حالي که تکينگي در تانسور ريچي همچنان با تانسور انرژي - تکانه ماده روي ابرسطح نورگونه مرتبط است، تکينگي در تانسور وايل به وجود امواج گرانشي ضربه اي تعبير مي شود. روش استاندارد براي شرح لايه هاي زمان گونه (يا فضا گونه) استفاده از تقريب لايه نازک ايسراييل است که در آن پرش در تانسور انحناي عرضي از ميان لايه با محتويات انرژي - تکانه روي لايه متناسب است. در اين روش معادله اتصال دو متريک از طريق لايه، برحسب مختصات ذاتي روي لايه داده مي شود و لذا مي توان مختصات در فضا - زمان دو طرف لايه را به دلخواه مستقل از يکديگر، و به طور طبيعي منطبق بر تقارنهاي خاص هر فضا - زمان اختيار نمود. چنين آزادي در انتخاب مختصات دو طرف لايه کاربرد وسيع اين روش را که فرمولبندي نهايي آن توسط ايسراييل انجام گرديد، سبب شده است. بعدها بارابس و ايسراييل اين فرمولبندي را براي لايه هاي نورگونه توسعه دادند. رهيافت معادل ديگري موسوم به روش توزيع براي مطالعه لايه هاي نازک وجود دارد که به خصوص براي هندسه هاي پيچيده توصيه شده است. اما اين روش مستلزم پيش ساخت مختصات سراسري فضا - زمان به طور پيوسته روي لايه است، آن چنان که در آن چهار - متريک فضا - زمان روي لايه پيوسته شود. تاکنون از اين روش براي بررسي ديناميک لايه هاي زمان گونه (يا فضا گونه) با تقارنهاي کروي و استوانه اي استفاده شده است. در اين مقاله در چارچوب روش توزيع براي يک لايه نور گونه غوطه ور در فضا - زمان با تقارن کروي يک تبديل مختصات که در آن چهار متريک فضا - زمان پيوسته شود، جستجو شده و نشان داده مي شود که معادلات اتصال حاصله با نتايج حاصل از روش بارابس-ايسرائيل همانند هستند.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله جوابهاي چرخان با افق تخت در گرانش با تصحيحات مرتبه اول نظريه ريسمان معرفي مي گردد. اگر چه اين گونه جوابها به صورت مجانبي آنتي دوسيته نمي باشند، ولي نشان داده مي شود که مي توان از روش کانترترم (Counterterm) براي محاسبه کميتهاي پاياي اين سيستم گرانشي استفاده نمود. در اينجا ضمن بازنويسي مختصر اين روش کميتهاي پاياي اين گونه جوابها به دست مي آيند. همچنين با به دست آوردن جرم سياهچاله به صورت تابعي از آنتروپي و تکانه هاي زاويه اي نشان داده مي شود که کميتهاي پايا و ترموديناميکي اين سياهچاله هاي چرخان قانون اول ترموديناميک را ارضا مي نمايند. در پايان، با انجام آناليز پاياني در آنسامبل کانوني نشان داده مي شود که اين جوابها از نظر ترموديناميکي پايا مي باشند که با گذار فاز هاوکينگ- پيچ براي سياهچاله هاي با افق تخت هماهنگي دارد.

 نسخه قابل چاپ

تا کنون ممانهاي چند قطبي خورشيد کاملا شناخته نشده است. از نظر تئوري مشکل اساسي به خاطر دوران ديفرانسيلي خورشيد است که بنابر آن، اندازه سرعت چرخش در سطح و عمقهاي خورشيد متفاوت است. از نظر رصدي، نمي توان مستقيما اين ممانهاي چند قطبي را اندازه گيري کرد. پيشرفتهاي اخير لرزه شناسي خورشيد، وجود يک دوران ديفرانسيلي شعاعي در لايه اي نازک واقع در مجاورت سطح (تاچولين) را اثبات مي کنند. با استفاده از تئوري ستاره هاي چرخان، تحليل اثر اين گراديانهاي زيرسطحي در ممانهاي گرانشي اساسي J₂ و J₄ امکان پذير مي گردد. در اين مقاله، ابتدا مقادير J₂ و J₄ با در نظر گرفتن گراديان شعاعي چرخش را محاسبه کرده و سپس مقادير به دست آمده با مقادير موجود مقايسه و يک ديد کاملتري ارايه خواهد شد. بعضي نتايج اختر فيزيکي به خصوص در مورد پارامترهاي نسبيتي فرانيوتني بيان خواهد شد. نهايتا چگونگي تجارب فضايي ) پروازهاي با بالن SDC،Beppi Colombo، GoffNG، Gaia و...( در مورد تعيين پارامترهاي اساسي توضيح داده خواهد شد.

 نسخه قابل چاپ

اگر انرژي ميدان گرانش بتواند نقشي در توليد خود داشته باشد، اجرام گراننده ميداني قويتر از آن چه قانون نيوتن اجازه مي دهد از خود نشان خواهند داد و به زبان نيوتني پر جرمتر ظاهر خواهند شد. بسته به ميزان فشردگي جرم گراننده اين افزايش ممکن است تا پنج برابر برسد و در تفسير منحني سرعت کهکشانهاي مارپيچي، پراکندگي سرعت در خوشه هاي کهکشانها و يا توجيه قاعده تالي - فيشر به کار بيايد. ديناميکي که بر مبناي ياد شده به دست مي آيد از اصل هم ارزي پيروي مي کند. ولي از اصل برهم نهي، تنها به طور تقريبي و در مورد سيستمهايي که اجزاي آن به قدر کافي از هم دور باشند پيروي مي کند.

 نسخه قابل چاپ

مکان مناسب براي احداث رصدخانه ملي ايران کجاست؟ در اين مقاله بخشي از فعاليتهاي انجام شده براي يافتن اين مکان مناسب گزارش مي گردد. تاکيد ما در اين گزارش بر نحوه اندازه گيري ديد آسمان مناطق مورد نظر است. دستگاه اندازه گيري پارامتر «ديد نجومي» يعني «ديدسنج نجومي ديفرانسيلي» معرفي و نحوه تحليل داده هاي ثبت شده توسط اين دستگاه ارايه مي شود.

 نسخه قابل چاپ

با جايگزين کردن هندسه کرمچاله اي با يک محيط هم ارز و به کار بردن نظريه اختلال پراکندگي و تقريب بورن، سطح مقطع پراکندگي امواج الکترومغناطيسي توسط کرمچاله هاي ايستا را محاسبه کرده ايم. با بررسي سطح مقطع ديفرانسيلي در طول موجهاي بلند نه تنها مي توان کرمچاله ها را از اجسام معمولي تشخيص داد بلکه مي توان انواع مختلف کرمچاله ها را از نظر تابع شکل از هم متمايز نمود. کمينه هاي سطح مقطع ديفرانسيلي به شعاع گلوگاه بستگي پيدا مي کنند و ممکن است بتوان با تعيين کمينه ها، اندازه گلوگاه را برآورد کرد. اين محيط هم ارز بر خلاف اجسام واقعي، هيچ اثري بر قطبش خطي موج ندارد و اين خود مي تواند در تشخيص کرمچاله ها از اجسام معمولي به کار رود.

 نسخه قابل چاپ