دانلود کتب، جزوات و مقالات فیزیک

منگنايت ها يک زير شاخه جديد از فيزيک ماده چگال است که داراي مفاهيم فيزيکي زياد و کاربردهاي فراوان است. در اين تحقيق به بررسي خواص ساختاري، الکتريکي و مغناطيسي يک سري از منگنايت La_1-xCa_xMnO₃ ، LCMO، به ازاي 0.5، 0.4، 0.3، 0.2، x=0.1 پرداخته شده است. مشاهده شد که ساختار بلوري اين منگنايت در دماي اتاق و در آلايشهاي کوچک، راست گوشه است و با افزايش مقدار آلايش، ثابتهاي شبکه کاهش مي يابند و ساختار بلوري به سمت چارگوشي پيش مي رود. همچنين افزايش مقدار آلايش باعث القاي فاز فلزي در دماهاي پايين و گذار فاز عايق - فلز مي شود که دماي اين گذار فاز تا آلايش x=0.4 تقريبا بر دماي کوري نمونه ها منطبق است. با افزايش مقدار آلايش تا 0.5 دماي گذار فاز عايق - فلز و دماي کوري نمونه ها ابتدا افزايش و سپس کاهش مي يابد. در آلايشهاي 0.1 و 0.2 و در دماي حدود 90K، گذار فاز از حالت بي نظم به حالت منظم شده بار الکتريکي رخ مي دهد. در نهايت با يک پيشنهاد به تحليل گذار فاز عايق - فلز و انطباق دماي آن بر دماي کوري پرداخته مي شود.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله نحوه باز توزيع ناخالصي آرسنيک و تاثير آن را بر روي سرعت رشد اکسيد سيليسيم که به روش اکسيداسيون گرمايي )در دماي 900°C و با استفاده از بخار آب( رشد داده شده است بررسي مي کنيم. ناخالصي آرسنيک به وسيله کشت يوني با انرژي 100keV در نمونه سيليسيم با جهت بلوري (100) کاشته شده و اثر ناخالصي آرسنيک با غلظتهاي  2×10¹⁶As⁺/cm² و 5×10¹⁶As⁺/cm² بر سرعت رشد اکسيد سيليسيم به وسيله اندازه گيري ضخامت اکسيد به روش پراکندگي برگشتي راترفورد (RBS) بررسي مي شود. همچنين، نحوه توزيع ناخالصي آرسنيک و عمق آن از جمله مسايلي است که مي توان بدين وسيله مطالعه کرد. مقايسه اين نتايج با کارهاي قبلي انجام شده در زمينه اکسيداسيون سيليسيم براي نمونه هاي کشت شده، افزايش سرعت رشد را نشان مي دهد. ايجاد Shallow Junction ها از جمله نتايج مورد انتظار است.

 نسخه قابل چاپ

ترکيب بس بلورهاي Y_1-2xCa_xTh_xBa₂Cu₃O_7-? با 0.075، 0.05، 0.025، x=0 به روش استاندارد واکنش حالت جامد ساخته شدند. خواص ترابردي و ابررسانايي آن با اندازه گيري گرما الکتريسيته S(x,T) به صورت تابعي از دما و تراکم آلايش مطالعه شده است. دماي بحراني به صورت خطي با افزايش تراکم آلايش کاهش مي يابد. S(x,T) توسط مدل پديده شناختي نوار باريک تحليل گرديد. تغييرات T_c و گرما الکتريسيته در دماي اتاق S_290K و نتايج مدل پديده شناختي نوار باريک حاکي از آن هستند که علت اصلي از بين رفتن ابررسانايي در اين آلياژ خنثي از نظر الکتريکي جايگزيده شدن حاملهاي بار (حفره ها) است.

 نسخه قابل چاپ

بر اساس تقريب چگالي وزني WDA فرمولبندي ديگري براي مايعات كلاسيك غيريكنواخت به دست آمده است كه تقريب چگالي وزني اصلاح شده NWDA ناميده مي شود. در اين روش همه مرتبه هاي بسط تابعي انرژي اضافي با استفاده از روش خودسازگاري به كار مي رود. تابع همبسته مستقيم دوتايي مايع كره هاي سخت به كار رفته در اين روش معمولا PY (Percus-Yevick) مي باشد و ما در اين مقاله براي اولين بار از توابع همبسته مستقيم دوتايي پيشنهاد شده توسط روت و همكاران RELK (Roth, Evans, Lang, Kahl) و در ادامه از تابع همبسته مستقيم PY-RELK كه تركيبي از تابع همبسته مستقيم PY و RELK است استفاده كرديم. نتايج حاصل از PY-RELK كه توسط ما پيشنهاد شده است در مقايسه با PY و RELK به نتايج شبيه سازي، كمي نزديكتر هستند. اما نتيجه مهمي كه از اين مقاله به دست مي آيد اين است كه در ابتدا پيش بيني مي شد با انتخاب تابع همبسته مستقيم مناسبتر كه يكي از ورودي هاي اصلي نظريه MWDA است پارامترهاي انجماد مدل كره سخت به نتايج شبيه سازي خيلي نزديكتر شود كه عملا اين اتفاق نيفتاد. اين نشان دهنده اين است كه بايد به دنبال نارسايي هاي ديگري در مدل MWDA باشيم.

 نسخه قابل چاپ

ترازهاي انرژي در پتانسيل هسته هاي غيركروي را مي توان به وسيله مدل نيلسون تعيين كرد. اما مدل نيلسون تغيير شكل هسته را به گونه اي در نظر مي گيرد كه هسته داراي تقارن محوري باشد. ما سعي كرده ايم كه ترازهاي انرژي هسته هاي غيركروي را با فرض اين كه تغيير شكل به گونه اي باشد كه هسته را به صورت بيضوي در نظر بگيريم، به وسيله اختلال مرتبه اول واگن توسط برنامه كامپيوتري به دست آوريم. هاميلتوني اصلي H عبارتست از هاميلتوني مدل لايه اي هسته اي H_o و جمله اختلالي H₁، ما اين معادلات را براي اعداد كوانتمي N, l, j, W متناظر با پارامترهاي مدل نيلسون و مدل تغيير شكل يافته سه محوري، براي مقادير l=1, 2, 3, j= ¹/₂, ³/₂, ⁵/₂, ⁷/₂ و N=1, 2, 3 حل كرده و ترازهاي انرژي مربوطه را رسم كرده ايم.

 نسخه قابل چاپ

روش قطع تراز يك راهكار بسيار سودمند جهت تجزيه و تحليل سريهاي زماني تصادفي است. ما در اين مقاله با معرفي اين روش به تحقيق در مورد نوفه هاي بتا و سريهاي زماني فواصل ضربان قلب (RR) پرداخته و تمايز قابل توجهي را بين نوفه l/f و نوفه سفيد و همچنين قلب سالم و بيماري نارسايي قلبي (Chf) نشان مي دهيم.

 نسخه قابل چاپ

در اين كار ضمن ارايه يك مدل رياضي براي محاسبه مقاومت ويژه لايه هاي نازك، تغييرات مقاومت الكتريكي ويژه بر حسب ضخامت براي تك لايه ايهاي نازك Ni و چند لايه ايهاي نازك Ni/Cu مورد مطالعه قرار گرفت. لايه ها به روش الكتروانباشت از يك محلول الكتروليت شامل يونهاي Ni و Cu رشد يافتند. ضخامت لايه ها از 200 تا 2000 نانومتر تغيير داده شد. نقش پراش پرتوايكس (XRD) تعدادي از لايه هاي نازك Ni/Cu بيانگر ساختار چندلايه اي و پيروي آنها از ساختار ترجيحي زير لايه خود است. از مطالعات اندازه گيري مقاومت الكتريكي ويژه، پويش آزاد ميانگين براي لايه هاي نازك Ni و Ni/Cu محاسبه گرديد.

 نسخه قابل چاپ

در اين مطالعه، روشي براي تبديل معادله انتگرالي تكين دار ليپمن- شوينگر به يك معادله جبري ماتريسي ارايه شده است. اين روش براي محاسبه عناصر ماتريسي عملگرهاي واكنش و گذار به ترتيب بر روي محور حقيقي و صفحه مختلط به كار رفته است. با داشتن مقدار عناصر ماتريسهاي واكنش و گذار در روي پوسته انرژي هم جابه جاييهاي فاز و هم دامنه هاي جزيي پراكندگي و سطح مقطعهاي جزيي قابل محاسبه اند. روش ارايه شده براي كوادراتورهاي گوسي مبتني بر چند جمله ايهاي لژاندر، لاگور، هرميت، ژاكوبي، چبيشف و عام چبيشف مناسب است و انتخاب نقاط گرهي و توابع وزني به نوع مساله و نظر كاربر بستگي دارد.

 نسخه قابل چاپ

تابع كار و انرژي سطح به ازاي واحد مساحت در چارچوب نظريه تابعي چگالي به روش امواج تخت بهبود يافته خطي به علاوه اربيتالهاي موضعي با پتانسيل كامل براي يك بره متقارن از سيليكون شامل دو سطح (بالا و پايين) محاسبه شده اند. الگوي اين سطوح به طور نظري با استفاده از روش ابرياخته با روي هم قرار دادن تعدادي از لايه هاي سيليكون در امتداد محور بلورشناسي (111) به دست آمده است. به منظور متقارن ساختن اين بره دو مقدار يكسان از خلا در بالا و پايين سطوح Si (111) اضافه شده اند. سپس به منظور شبيه سازي سطح مشترك سرب و سيليكون اتمهاي سرب بر روي سطوح آماده شده سيليكون لايه نشاني شده اند. محاسبات در غياب و حضور بر هم كنش اسپين- مدار براي سه فاز (fcc) T4, (top site) T1 و (hcp) H3 انجام شده اند. انرژي هاي كل محاسبه شده در توافق با اندازه گيرهاي تجربي نشان مي دهند كه فاز T1، كه در آن اتم سرب در امتداد اتم اولين لايه سيليكون واقع شده است، پايدارترين فاز مي باشد. سپس تابع كار، انرژي تشكيل براي سطح مشترك Pb/Si (111) در پايدارترين حالت به دست آمده، محاسبه شده اند. نتايج نشان مي دهد كه پيوند سيگما بين Si و Pb در سطح مشترك برقرار است.

 نسخه قابل چاپ

با استفاده از روش مرتبه N و محاسبات ساختار نواري بلور نوري آلوميناي حفره دار در راستاي GX و بررسي تطابق نتايج آن با نتايج تجربي اندازه گيري ضرايب جذب و بازتاب، تغييرات نمار شكست آلومينا در ناحيه اكسيد خارجي حول حفره ها مورد مطالعه قرار گرفت. در اين محاسبات براي توزيع آنيونهاي اسيدي فسفات در ناحيه اكسيد خارجي تابعيت گاوسي در نظر گرفته شد و تعيين تغييرات نمار شكست، منجر به مشخص شدن عمق نفوذ آنيونها در اين ناحيه گرديد. با تعيين تركيب نمار شكست آلومينا در ناحيه اكسيد خارجي، ساختار نواري اين بلور نوري براي چهار نوار اول در هر دو مد TE و TM محاسبه شد كه نتايج محاسبات وجود يك گاف نواري كامل و باريك در مد TM را نشان مي دهد.

 نسخه قابل چاپ

نانوسيمهاي كبالت و نيكل با استفاده از قالب اكسيد آلومينيم حفره دار و انباشت الكتروشيميايي متناوب با قطرهاي مختلف و زمان انباشت هاي متفاوت ساخته شد. براي نانوسيمهاي نيكل با قطر 30 نانومتر ميدان وادارندگي با افزايش زمان انباشت ابتدا افزايش و سپس كاهش مي يابد، در حالي كه براي قطرهاي بالاتر روند صعودي ميدان وادارندگي با افزايش زمان انباشت تغيير نمي كند. به طور عام، افزايش قطر نانوسيم موجب كاهش وادارندگي مي شود. براي نانوسيمهاي كبالت بيشينه ميدان وادارندگي به قطر 30 نانومتر و زمان انباشت 30 ثانيه مربوط است و با افزايش زمان انباشت ميدان وادارندگي روند نزولي دارد. اثر ناهمسانگردي بلوري و شكلي بر خواص مغناطيسي نانوسيمهاي كبالت و نيكل بررسي شد و مشخص گرديد كه ناهمسانگردي بلوري براي نانوسيمهاي كبالت نقش غالب را ايفا مي كند در حالي كه براي نانوسيمهاي نيكل رقابت دو ناهمسانگردي شكلي و بلوري تعيين كننده مي باشد.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله شاره مخلوط كلاسيكي يكنواخت متشكل از مولكول هاي بيضوي گون را مورد مطالعه قرار داده ايم. اين شاره مخلوط از دو نوع مولكول بيضوي گون با برهمكنش گي - برن (GB) (در اصطلاح، بيضوي هاي نرم) كه داراي اندازه هاي متفاوتي مي باشند و در دماي T قرار دارند، تشكيل يافته است. براي اين سيستم، معادله ارنستين - زرنيك با رابطه بستاري پركس - يويك را حل كرده، تابع همبسته مستقيم و خواص ترموديناميكي اين شاره را در دماي T محاسبه و با نتايج شبيه سازي و ديگر روش ها مقايسه مي كنيم. نتايج به دست آمده در توافق خوبي مي باشند.

 نسخه قابل چاپ

بررسي سيستم هاي ناكام مغناطيسي به وسيله روش ميدان ميانگين مي تواند اطلاعات كيفي مناسبي در مورد رفتار سيستم در اختيار ما قرار دهد. اين اطلاعات براي سيستم هاي به شدت ناكام مانند شبكه هاي كگومي كه در بعضي از مواد با اين ساختار گذار فاز به صورت تجربي مشاهده نشده يا به دلايل تكنيكي مشاهده آن تاكنون ناممكن بوده بسيار ارزشمند است. استفاده از روش ميدان ميانگين مي تواند روش سريعي براي مطالعه مقدماتي مدل هاي پيشنهادي براي اين دسته بلورها باشد. در اين مقاله سعي شده است تا با اضافه كردن يك نوع ناهمسانگردي به مدل XY دوبعدي، رفتارسيستم به وسيله ميدان ميانگين مورد بررسي قرار گيرد و در نهايت احتمال وجود نقطه سه بحراني در سيستم بررسي شود.

 نسخه قابل چاپ

ابتدا تابع ساختار هسته هاي ³He و ³H را با استفاده از فرمولبندي درهم روي هسته اي كه در برگيرنده اثرات حركت فرمي و انرژي بستگي هسته اي است را محاسبه مي كنيم. در اين محاسبات از نتايج به دست آمده براي تابع ساختار نوكلئون هاي آزاد گروه تحقيقاتي GRV (Gluck, et al.) بهره مي گيريم. در ادامه نسبت EMC براي هسته هاي ³He و ³H را به دست آورده و سعي مي كنيم نسبت تابع ساختار نوترون به پروتون را كه به صورت يك رابطه خودسازگار برحسب تابع ساختار و نسبت EMC هسته هاي ³He و ³H قابل نوشتن است را مورد بازنگري قرار مي دهيم كه منجر به بهبود نتايج در حد مقادير بزرگ مقياس بيوركن (x) مي شود.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله اندازه گيري مشخصات پلاسما به روش ECE مورد مطالعه قرار گرفته و با استفاده از آن پروفيل دماي الكترون ها در سطح مقطع پلاسماي توكامك IR-T1 اندازه گيري شده است. در اين اندازه گيري براي سنجش تابش هاي سيكلوتروني گسيل شده از پلاسما از يك طيف سنج پنج كاناله هترودين با قدرت تفكيك زماني بالا استفاده شده و نتايج به دست آمده براي نمايش پروفيل دما در سطح مقطع پلاسما مورد استفاده قرار گرفته است. همچنين تغييرات اين پروفيل بر حسب زمان نيز اندازه گيري و معرفي شده است.

 نسخه قابل چاپ