پاسخ به:دانلود کتب، جزوات و مقالات فیزیک
خزش شار فعال شده گرمايي ابررساناي جديد Y3Ba5Cu8O18 ساخته شده با دماي گذار ابررسانايي 102K مطالعه شده است. تحليل پهن شدگي گذار از حالت بهنجار به حالت ابررسانايي در مقاومت الکتريکي روشن نمود که خزش شار فعال شده گرمايي سهم الکتروني در ناحيه مجاورت دماي بحراني ابررسانايي Tc را توضيح مي دهد. انرژي فعال سازي U در ميدان هاي مغناطيسي زير 15kOe با تصحيح مدل خزش شار فعال شده گرمايي محاسبه شده است و انرژي ميخکوبي با ميدان مغناطيسي رابطه نمايي نشان مي دهد.
نسخه قابل چاپ
در اين مقاله، ابررساناي Y1-xCdxBa2Cu3O7- d با مقادير 0.5، 0.4، 0.3، 0.2، 0.15، 0.1، 0.05، x=0 به روش حالت جامد ساخته شده و ساختار، مقاومت الکتريکي، چگالي جريان بحراني و دماي بحراني آن بررسي شده است. نتايج نشان مي دهند که اين آلايش ها، تغيير محسوسي در ساختار و ثابت هاي شبکه ايجاد نمي کنند. با افزايش مقدار آلايش، مقاومت نمونه ها افزايش مي يابد. مقدار کم آلايش کادميوم، چگالي جريان بحراني را بهبود مي بخشد به طوري که نمونه x=0.1 بيشترين مقدار چگالي جريان بحراني را در بين نمونه ها دارد. دماي بحراني با آلايش کادميوم تا x=0.2 نوسان کمي دارد و تغييرات، قابل ملاحظه نمي باشد، اما با افزايش مقدار آلايش تا x=0.5، دماي بحراني به تدريج کاهش مي يابد.
سازوکار ميخکوبش و انرژي فعال سازي در ابررساناي MgB2 الاييده به 10 درصد وزني ماليک اسيد، کلوخه سازي شده در دماي 800oC، با استفاده از اندازه گيري مقاومت الکتريکي و چگالي جريان به صورت تابعي از ميدان مغناطيسي و دما مورد مطالعه قرار گرفته است. وابستگي ميداني چگالي جريان بحراني Jc بر اساس مدل ميخکوبش جمعي گردشاره ها بررسي شده است. يک ميدان متقاطع، Bsb، عبور از ناحيه ميخکوبش تک گردشاره اي به ناحيه ميخکوبش دسته هاي کوچک از گردشاره ها نشان مي دهد، مشاهده شده است. وابستگي دمايي Bsb (T) به خصوص در دماهاي پايين در توافق خوبي با سازوکار ميخکوبش d1، ناشي از نوسانات مسير آزاد ميانگين حامل بار، است. انرژي فعال سازي Uo تقريبا به صورت خطي با افزايش ميدان مغناطيسي کاهش مي يابد.
در اين تحقيق نانو ذرات ابررساناي YBCO با استفاده از روش ترکيبي سل - ژل، احتراقي با اندازه متوسط 100 نانو متر ساخته شدند و اثر تغييرpH سل و تغيير دماي پخت بر تشکيل فاز ابررسانايYBCO و بر اندازه ذرات اين ابررسانا مورد بررسي قرار گرفت. دو دسته نمونه از سل هاي با pH،7 و 5 تهيه شد. دماي پخت 880 درجه سانتيگراد انتخاب و به مدت 5 ساعت در دماي مذکور حرارت دهي شدند. با استفاده از پراش اشعه (XRD)X و ميکروسکوپ الکتروني روبشي (SEM)، نمونه ها مشخصه يابي شدند. طيف پراش اشعه Xو تصاويرSEM مبني بر اين بود که نمونه با pH=7 داراي خلوص بهتر و اندازه متوسط ذرات 200 نانو متر مي باشند و نمونه با pH=5 داراي خلوص کمتر و با اندازه متوسط ذرات حدود 500 نانو متر مي باشند. به منظور ساخت ذراتي با اندازه کوچکتر، اثر دماي پخت بر تشکيل فاز ابررساناي ايبکو و بر اندازه ذرات اين ابررسانا بررسي و از سل با pH=7 سه دسته نمونه تهيه شد. زمان پخت 5 ساعت انتخاب شد و سه دسته نمونه، در دماهاي 800، 880 و 950 درجه سانتيگراد حرارت دهي شدند. متوسط اندازه ذرات براي نمونه هاي حرارت داده شده در دماهاي 800، 880 و 950 درجه سانتيگراد به ترتيب 100، 200 و 400 نانو متر اندازه گيري شدند.
مغناطش و چگالي جريان بحراني ابررساناي جديدا کشف شده Ndo0.82F0.18FeAs با دماي بحراني ابررسانايي 51.5K به صورت تابعي از ميدان مغناطيسي و دما مطالعه شده است. نتايج به دست آمده نشان داد که اين ترکيب در ميدان هاي مغناطيسي بسيار پايين و دماهاي کمتر از دماي بحراني داراي رفتار ابررسانايي استاندارد با خاصيت ديامغناطيس کامل است. اما با افزايش ميدان مغناطيسي در ميدان هاي بزرگتر از 50kOe مشاهده مي شود که اين ترکيب داراي يک رفتار پارامغناطيسي قوي است. اين رفتار به وضوح در منحني تغييرات مغناطش بر حسب ميدان مغناطيسي قابل مشاهده است.
تک بلورهاي ترکيب شيميايي Ba1-xKxBiO3 براي مقادير 0.6>x>0 شامل ترکيبات ابررسانا و عايق با روش الکتروشيميايي رشد داده شد. بلورهاي رشد داده شده توسط آزمايش هاي پرتو ايکس پودري و لاوه به منظور تعيين ساختار بلوري، فازهاي تشکيل شده و مقدار پتاسيم در ترکيب مشخصه يابي شدند. نوارهاي فونوني اين سيستم با روش پراکندگي ناکشسان پرتو ايکس اندازه گيري و بستگي آنها به مقدار پتاسيم و اندازه حرکت بلوري بررسي شد. با افزايش مقدار پتاسيم نوارهاي فونوني با انرژي پايين تقريبا ثابتند در حالي که نوارهاي با انرژي بالا به انرژي هاي بالاتر منتقل مي شوند. افزايش قابل توجهي در مقدار انرژي فونونهاي با انرژي بالا به همراه يک نرم شدگي فونوني در هنگام گذار عايق- ابررسانا با افزايش مقدار پتاسيم مشاهده شده است. اين نرم شدگي ناهنجار شاهدي تجربي براي وجود برهم کنش قوي الکترون - فونون و نقش آن در تشکيل حالت ابررسانايي در اين سيستم است.
اثرات پتانسيل دوقطبي - دوقطبي و چهارقطبي - چهارقطبي ناهمسانگرد بر گاف انرژي گاز بوزي را در تقريب ميدان متوسط بررسي مي کنيم. از مدل دوشاره اي براي به دست آوردن بيناب انرژي قسمت هاي چگاله و ناچگاله (حرارتي) استفاده مي کنيم. با به دست آوردن اين بيناب، تغيير گاف انرژي به دست مي آيد. در مقايسه با سيستم بوزي با بر هم کنش ضعيف تماسي که اثر ناچگاله ها بزرگتر است، مشاهده مي شود که در سيستم با برهم کنش دوقطبي اثر چگاله ها بر گاف انرژي بزرگتر است و تغيير گاف انرژي در مورد پتانسيل دوقطبي به هندسه دام بستگي دارد. همچنين پتانسيل چهارقطبي - چهارقطبي تاثيري بر گاف انرژي ندارد.
در اين مقاله برخي خواص الکترونيکي ابررساناي جديد Sr2VO3FeAs از جمله چگالي حالت ها، ساختار نواري، چگالي ابر الکتروني و طول پيوندها در حالت پايه ارايه شده است. همچنين بر اساس N(Ef) در حالت پايه مقدارCV/T تخمين زده شده است. محاسبات به روش پتانسيل کامل امواج تخت تقويت شده خطي (FP-LAPW) در چهارچوب نظريه تابعي چگالي DFT با استفاده از تقريب شيب تعميم يافته (GGA) انجام شده است.
نمايه هاي تمام پراش تابش سينکروتروني از نمونه پودري (YBCOx) YBa2Cu3O6+x در دماهاي اتاق و 500oC توسط روش ريتولد پالايش شده است و با رسم نمودار ويليامسون - هال (W-H) ديده مي شود که پهن شدگي قله ها فقط از روال پهن شدگي همسانگرد که ناشي از کرنش و اندازه بلورک هاست پيروي نکرده و پهن شدگي تعداد خاصي از قله ها با نمايه هاي ميلر (hh0) و (h00) بيانگر پهن شدگي از نوع غير همسانگرد بوده که مي تواند مؤيد تشکيل ريز ساختارهاي دوقلويي در راستاي عمود بر صفحات (110) باشد. از تحليل W-H اندازه متوسط بلورک ها وکرنش دروني آنها نيز استنتاج شده است.
در اين تحقيق ما به مطالعه همدوسي ترابرد کوانتومي در يک اتصال گرافيني فرومغناطيس – ابررسانا - فرومغناطيس در چارچوب نظريه BCS و با استفاده از معادله شبه ذرات DBdG پرداختيم. ترابرد همدوس براي ناحيه ابررسانا با پهناي محدود داراي دو ويژگي يکي است، وجود ترابرد الکتروني در انرژي هاي کمتر از گاف ابررسانا و ديگري نوسان رسانش ديفرانسيلي در انرژي هاي بالاتر از گاف است. همچينين ما صفر شدن دوره اي بازتاب آندريو در انرژي هاي موسوم به تشديد هندسي که نشانه مستقيمي از تداخل تابع موج شبه ذرات است را نشان داديم. با نشان دادن وابستگي خطي بين رسانش اسپيني و پتانسيل تبادلي پيشنهادي براي ساخت دستگاه هاي توليد کننده جريان اسپين قطبيده را که مي تواند کاربردهايي در صنعت اسپينترونيک داشته باشد، ارايه داديم.
ما خواص ترابرد بار و اسپين مربوط به اتصال جوزفسون SNS در حد تميز (ابررساناي سه تايي - فلز نرمال - ابررسانايي سه تايي) را با استفاده از معادلات نيمه کلاسيکي آيلنبرگر به دست مي آوريم. سيستم ما شامل دو بلور ابررساناي اسپين سه تايي p-wave مي باشد که به وسيله يک نانو لايه مس از همديگر جدا شده اند. اثر ضخامت لايه فلز بين دو ابررسانا روي جريان اسپين و بار را بررسي مي کنيم. موضوع ديگر بحث ما در اين مقاله بررسي بستگي جريان اسپيني به چرخش دو بلور ابررساناي سه تايي نسبت به هم مي باشد.
محاسبات ابتدا به ساکن خواص ساختاري، الکتروني و مغناطيسي ترکيب ابررساناي فرومغناطيسي RuSr2GdCu2O8 با استفاده از روش FP-LAPW در چارچوب نظريه تابعي چگالي محاسبه شد. فشار هيدرواستاتيکي تا 6 گيگا پاسکال با تغيير حجم سلول واحد با ثابت نگه داشتن نسبت a:b:c اعمال شد. نتايج بهينه سازي پارامترهاي دروني نشان داد که يک تنش صفحه اي در صفحات Ru-O وجود دارد که منجر به چرخش هاي غير همفاز هشت وجهي هايRuO6 در ساختار تجربي اين ترکيب مي شود. بررسي بارهاي جزئي نشان داد که اعمال فشار منجر به تزريق حفره در صفحات Cu-O شده و با در نظر گرفتن مدل انتقال بار، آهنگ افزايش دماي گذار ابررساناي در اثر اعمال فشار K/GPa 1.6به دست آمد. ثابت جفت شدگي تبادلي J بين اتم هاي Ruبا در نظر گرفتن دو فاز فرومغناطيسي و آنتي فرومغناطيسي اتم هاي Ruمحاسبه شد. نتايج محاسبات نشان داد که با اعمال فشار ممان مغناطيسي اتم هاي Ruکاهش يافته و قدرت برهم کنش تبادلي J بين اتم هاي Ruفزايش مي يابد.
ايجاد بار الکتريکي در لايه هاي ابررسانا، مشخصه جريان - ولتاژ آرايه جوزفسون را تحت تاثير قرار مي دهد و باعث ايجاد ناحيه اي به نام ناحيه شکست در نمودار جريان – ولتاژ سيستم مي شود. ممکن است اين بارها به علت تشديد پارامتري به صورت مد پلاسمايي نوسان کنند يا تغيير نامنظم داشته باشند. در اين مقاله با استفاده از توابع همبستگي و خود همبستگي مي خواهيم نواحي داراي مد پلاسماي طولي را از نواحي نامنظم متمايز کنيم.
با به کار گيري روش پتانسيل کامل امواج تخت بهبوديافته، در تقريب چگالي موضعي با در نظر گرفتن پلاريزاسيون اسپيني، چگالي حالت سيستم Sr2RuO4 را محاسبه نموده ايم. با اين بررسي مي توانيم سهم هر کدام از حالات نزديک سطح فرمي را تعيين نموده و پارامترهايي از قبيل اندازه ميدان کريستالي، شکافتگي تبادلي، و ميزان هيبريداسيون بين اتم هاي مختلف را بررسي کنيم. براي بررسي اين کميت ها در دو تقريب متفاوت محاسبات را انجام داده ايم: تقريب LSDA و تقريب LSDA+U. با اعمال U، ميزان همبستگي الکترون هاي نزديک سطح فرمي را تعيين مي نماييم. در اين صورت قادر خواهيم بود به اين سوال پاسخ دهيم که آيا اين سيستم در ناحيه سيستم هاي همبسته قوي قرار مي گيرد يا نه؟
ضريب برهم کنش الکترون- فونون در ابررساناي کوپراتي La2-xBaxCuO4 براي گستره آلايش هاي مختلف، از حالت بدون آلاييدگي تا حالت فراآلاييده، مورد محاسبه قرار گرفته است. در اين مطالعه هدف بررسي کيفيت محاسباتي از اين دست به روش DFT است که براي اين منظور نتايج محاسبات ساختار الکتروني به روش sGGA+U نيز مورد بررسي قرار گرفته اند. مقدار محاسبه شده ضريب جفت شدگي الکترون - فونون در تطابق با محاسبات پيشين است ولي مقدار محاسبه شده پارامتر U هابارد نشان مي دهد که روش مذکور در تخمين همبستگي هاي الکتروني در اين ترکيبات ضعيف تر از آن است که بتوان بر مبناي نتايج چنين محاسباتي در مورد نقش فونون ها در اين ترکيبات تصميم گيري کرد. علاوه بر اين وجود گذار فازهاي متعدد در دماها و آلاييدگي هاي مختلف، به خطاهاي بزرگتري در محاسباتي از اين دست منجر مي شوند. بر اساس نمودارهاي پراکندگي فونوني محاسبه شده مي توان گذارفازهاي ساختاري موجود در اين ترکيب را استنتاج کرد که بيانگر قدرت DFT در به دست دادن خواص ساختاري اين ترکيبات و نيز نقش کم همبستگي هاي قوي در اين خواص است.