0

مسيحيت يهودى

 
mohsenh
mohsenh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 1156
محل سکونت : قم

مسيحيت يهودى

مذهبى شدن و يهودى شدن آمریکا با شكلگيرى و نشو و نماى آن ارتباط پيدا مى كند . مهاجران اوليه آمریکا را اورشليم ( جديد يا كنعان جديد تلقى كردند و خود را به عبرانى هاى قديم تشبيه نمودند، كه از ظلم و ستم فرعون )جيمز اول پادشاه انگليس فراركردند و از سرزمين مصر انگليس به جست وجوى سرزمين موعود جديدگريختند . به اين ترتيب، تعقيب و بيرون راندن سرخپوستان توسط مهاجران پروتستان در دنياى جديد آمریکا بسان تعقيب و بيرون راندن عبرانى هاى قديم توسط كنعانى ها در فلسطين بود .
بدين ترتيب، شهرك نشينان از پندها و سفارشات حكايات سفر خروج چراغى فراراه خود در تدوين قانون اساسى آمریکا ساختند. بنابراين بندگى در مصر، بيرون رانده شدن، سرگردانى، وارد شدن به سرزمين موعود، قتل عام ساكنان آن و... تاريخ پيشين و آينده اى براى ملت جديد برگزيده خداوند در سرزمين جديد موعود شد.
تبديل دنياى جديد به اسرائيل جديد، هدف اصلى طرح شهرك نشينان پروتستانى پورتانى اوليه بود. آن ها هميشه در انگلستان خواب تطبيق و اجراى شرت تورات را مى ديدند و هنگامى كه به آمریکا آمدند، روياى دولتى را در سر پروراندند كه دستورات و فرمان هاى خداوند بر آن حكومت كند، حتى مورخى چونا جان فيسك مى گويد:
همين كه مى بينى تاريخى در آمریکا ساخته مى شود، ملاحظه مى كنى كه آن، تاريخى آمريكايى- يهودى است.
يهودى شدن مسيحيت امريكايى در اصل به آن چيزى باز مى گرددكه ما آن را مسيحيت يهودى ناميديم و با ظهور قديس پولس دومين بنيانگذار مسيحيت پس از يسوع روى از ديده ها نهان كرد، اما طى دوره اصلاح گرايى و انقلاب در اروپا ظاهر شد و رشد نمود و نقش مهمى پس از باز پس گرفتن اسپانيا توسط مسيحيان- كه در آن زمان در دست يهوديان به آيين مسيحيت در آمده يا يهوديان مارانو بود- بازى كرد.
باشروع قرن شانزدهم، تأثيرات مسيحيت يهود منجر به انتشار ايده هزاره گرديد و تفسيرهاى جديد و نوينى از سفر دانيال در عهد قديم( و رؤياى يوحنا )در عهد جديد شد و بدين ترتيب يهوديان در نقشه خداوند جهت پايان تاريخ، كه شامل بازگشت يهود به فلسطين، آن هم قبل ازآمدن مسيح مى شد، جايگاه مهمى پيدا،کردند. اما حركت بزرگ مسيحيت يهود با جنبش اطلاح طلبانه پروتستان ها در قرن شانزدهم ارتباط پيدا مى كند، به طورى كه پروتستان ها اعتبار و آبروى يهوديان را به آن ها بازگرداندند و عهد قديم يهوديان بالاترين منبع اعتقادى پروتستان ها شد. با انقلاب پورتانى ها در قرن هفده، يهودى شدن مسيحيت به ارج خود رسيد. پووتانى ها درگرامى داشت عهد قديم، سنگ تمام گذاشتند و از دولت بريتانيا خواستند، قوانين تورات را به عنوان قانون اساسى كشور اعلام كند و آداب و رسوم يهوديت را جايگزين مسيحيت نمودند و حتى پا را از اين هم فراتر نهاده برخى از آن ها نماز وكتاب مقدس را به زبان عبرى مى خواندند.
هنگامى كه مهاجران پورتانى اوليه به دنياى جديد آمريكا رسيدند، اسطوره هاى هفت برگزيده، سرزمين موعود و سرزمين اسرائيل چراغ راه ر راهنماى ايشان بود. آن ها نماز را به زبان عبرى مى خواندند و بر فرزندان خويش نام هايى از داستان هاى تورات مى گذاشتند و اولين كتابى كه در آ مريكا چاپ كردند، كتاب مزامير داوود سرودهاى مذهبى داوود بود.
به اين ترتيب، مسيحيتى كه با دومين گروه از مهاجران وارد آمريكا شد، مسيحيتى يهودى بود؟ به عبارت ديگر مسيحِ يسوع ناصرى كه در راس دين مسيحيت قرار دارد، تبديل به مسيحى يهودى يا يكى ازپيامبران بى شمار قوم يهود شد . با تأثيرپذيرى از مسيحيت يهودى و با آغاز قرن هجدهم، اعتقاد به برانگيختگى يهود در فلسطين تبديل به يكى از اصول لاهوتى مهم در پررتستان هاى آمريكايى شد؟ به طورى كه اعتقاد به مسيح منتظر و عصر هزاره خوشبختى جايگاه مهم و بارزى در اعتقادات اين مسيحيان پيداكرد.
با ورود آمريكا به دوره رشد و بيدارى بزرگ مذهبى در دهه 40 قرن نوزدهم، مسيحيت صهيونيسم از مسيحيت يهود، زاده شد و با هدف قرار دادن فرهنگ و سياست آمريكا آن ها را ملزم به فريضه برپايى اسرائيل برانگيختگى يهود و حمايت از آن ما، به عنوان فريضه اى الهى و فرهنگى و در نهايت سياسى كرد . به اين ترتيب صهيونيسم آمريكايى دهه ها پيشتر، گوى سبقت را از صهيونيسم هرتزلى در زمينه برپايى اسرائيل ربود و اين يكى از دلايل تفسيركننده حمايت آمريكا از برپايى اسرائيل در سال 1948 و سپس پشتيبانى آمريكا از اسرائيل است. اين حمايت و جانبدارى، الهى و فرهنگى است كه در جان و روح و سياست آمريكايى ها، سال ها قبل از ظهور صهيونيسم يهودى و لابى يهودى- كه هر روز بيش از پيش بر قدرت و نفوذ آن افزوده مى شود، بى آن كه به احساسات مسيحيان صهيونيست آمريكايى توجه كند- نفوذكرده است . بنايراين براى بحث وگفتگو پيرامون مذهبى شدن و يهودى شدن آمريكا مى بايست، برجنبش احياى مذهبى در آمریکاكه در بيست وپنج سال آخر قرن ييستم به وقوع پيوست تمركز نمود و به آن توجه كرد. از سال،1976 ايالات متحده آمریکا شاهد به قدرت رسيدن مسيحيت اصولگرا بودكه اصطلاحا راست مسيحى يا مسيحيان راستگرا ناميده مى شدند. اين مسئله باعث شد تا هزاران نفر از جوانان آمریکايى به مسيحيان دوباره زاده شده تبديل شوند و نظرسنجى مؤسسه گالوپ آشكار ساخت كه پنج و يك سوم آمریکايى ها غسل تعميد را دوباره انجام دادند .مسيحيان دوباره زاده شده و- پیروان كليساهاى افراطى و تندرو افزايش يافت و شبكه هاى تلوينيونى مذهبى يا كليساهاى تلویزيونى تأسيس شدند . اين موج به كاخ سفيد نيزكشيده شد، به گونه اى كه رئيس جمهور وقت آمریکا كارتر اعلام کرد مسيحى دوباره زاده شده است . به قدرت رسيدن مسيحيت سياسى و اصولگرا يا به قدرت رسيدن مسيحيت صهيونيسم، به ويژه پس از پيروزى اسرائيل در جنگ ژوئن 1967 واشغال قدس توسط آن، ارتباط پيدا مى كند و اين مسئله اى است كه مسيحيت صهيونيستى آمریکا آن را تاكيدى بر درستى و راستى پيشگويى هاى تورات و مقدمه نزديك بودن ظهور مسيح تلقى كرد. به اين ترتيب مسيحيت صهيونيسم داراى سازمان هاى مخصوص به خود شدكه وسايل گروه هاى فشار لابى را به خدمت گرفت تا بر افكار عمومى وكنگره آمریکا با هدف تايد بر مشروع بودن دولت اسرائيل و حمايت اقتصادى و نظامى و سياسى از آن به عنوان فريضه اى الهى و اخلاقى- آمریکايى و يهودى كردن قدس به عنوان شهرى كه مسیح پس از ظهورش از آن جا بر جهان حكومت مى كند، تأثير بگذارد . قدرت يافتن جناح راست مسيحى در دهه هشتاد و نود هم ادامه يافت، تا اين كه راى دهندگان به آن در انتخابات رياست جمهورى وكنگره تبديل به قدرت مولر و با نفوذى شدند . اين جناح 25 درصد آراء را در ايالات متحده آمریکا به خود آختصاص مى دهد حدود ده برابر آراء يهود. در راه سلطه بر ميدان و عرصه سياسى آمریکا، جناح راست مسيحى با جناح راست سياسى در حزب جمهورى خواه متحد شد تا حزبى را تشكيل دهندكه به حزب الله معروف شد . اين مسئله با افزايش نقش راستگرايان مسيحى كه شامل كاتوليك هاى آمریکايى و پروتستان ها مى شد، همراه می شد و باعث شد تا يهوديت مسيحى ويژگى و صفتى جدايى ناپذير، لاهوتى، اخلاقى و فرهنگى براى آمریکا شود، به اندازه اى كه هركس در توصيف آمریکا صفت يهوديت را به مسيحيت اضافه نمى كرد، زبانش قطع مى شد. اين موضوعى بودكه طى و پس از انتخابات رياست جمهورى و نمايندگان در سال 1992 به وقوع پیوست وآمریکاى يهودى- مسيحى شاهد به قدرت رسيدن بوش بود. با وجود اينكه در دوره رياست جمهورى بوش شاهد سقوط اتحاد جماهير شوروى سابق و پيروزى آمریکا در جنگ خليج فارس بوديم.
دهه نود شاهد تثبيت و تحكيم سازمان هاى اصولگراى مسيحى تحت نام ها و عنوان هاى مختلف ائتلاف مسيحيان ، احياى اصولگرايى ، مجلس مطالعات خانواده ، تمركز بر خانواده ائتَلاف ارزش هاى سنتى و ...... بود؟ هم چنين گروه ها و جمعيت هاى زور و خشونت ظاهر شدند و براى تخريب و از بين بردن سيستم اجتماعى و سياسى و تأسیس دوباره آن بر اساس تعاليم و اصول كتاب مقدس، روى به قتل وكشتار و خونريزى آوردند تا زمينه بازگشت و ظهور مسيح را فراهم آورند .
سيستم هاى مسيحيت سياسى و اصولگرا فقط به آماده ساختن جامعه آمریكا براى بازگشت مسيح اكتفا نكردند، بلكه رسالت آن ها، رسالت جهانى و صليبى بود و نقش آن فقط به سياست داخلى محدود نمى شد، بلكه در سياست خارجى آمريكا نيز داراى نقش مهم و مؤثرى شدند؟ چراكه پشت سر حملات ايالات متحده عليه سازمان ملل و بدهى هاى صندوق بين المللى پول و صندوق جمعيت سازمان ملل قرار داشتند، همانگونه كه پشت سر تصویب قانون تحريم سرنگونى مذاهب نيز بودند . به اين ترتيب آماده ساختن جهان براى پايان تاريخ و دومين ظهور مسيح، در چارچوب مسيحيت سياسى و اصولگراى آمریکا قرار مى گرفت

منبع:http://yamojir.com

چهارشنبه 17 اسفند 1390  12:37 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها