نام نویسنده
: كسري امام صفاري
تنها
يك ماه براي «فلورنتينو پرس»، رييس جديد رئال مادريد، كافي بود تا 215
ميليون يورو براي اين تيم خرج كند. جالب آنكه اين رقم سنگين فقط براي
چهار بازيكن خرج شده است؛ كريستيانو رونالدو (93 ميليون يورو)، كاكا (65
ميليون يورو)، كريم بنزما (35 ميليون يورو) و (23 ميليون يورو). خريدهاي
رئال مادريد البته اينجا تمام نميشود. با توجه به اينكه پرس پيش از
معرفي بهعنوان رييس رئال مادريد قول داده بود 300 ميليون يورو براي تيمش
خريد كند، هنوز 85 ميليون يورو جا دارد. اما اينكه او با اين خرجها
بهكجا ميرسد و چه در سر ميپروراند جاي سؤال دارد؛ اينكه آيا اصلا صرف
چنين هزينهاي قابل جبران است و دست آخر براي باشگاه سود دارد يا نه؟
پرس نه سال پيش نيز رياست باشگاه را برعهده گرفت. او آن زمان لوييس فيگو،
ستاره پرتغالي بارسلونا را به مادريد آورد و بمب خبري وحشتناكي را در جهان
فوتبال منفجر كرد. فيگو با پيوستن به رئال مادريد گرانترين بازيكن تاريخ
فوتبال لقب گرفت. اما يك سال بعد پرس، زينالدين زيدان، ستاره بينظير
فرانسوي را از يوونتوس خريد و يكبار ديگر ركورد گرانترين نقل و انتقالات
سال را به اين تيم اختصاص داد. از آن به بعد طي پروژه «كهكشانيها» پرس
سالانه يك ستاره به سانتياگو برنابئو اضافه ميكرد؛ رونالدو (2002)، ديويد
بكام (2003)، مايكل اوون (2004) و روبينيو و و ژوليو باپتيستا كه البته
هرگز به بزرگي ساير ستارههاي اين تيم نشدند. آن پروژه اما شكست خيلي بدي
خورد. آخرين قهرماني رئال مادريد در اروپا برميگردد به سال 2002؛ يعني
وقتيكه فقط زيدان و فيگو در اين تيم عضويت داشتند. يك سال بعد هم سلاطين
پايتخت كه رونالدو را نوك حمله خود ميديدند، آخرين قهرمانيشان را در
لاليگا در زمان رياست پرس بهدست آوردند. كهكشانيها در سه سال آخر فعاليت
پرس، هيچ جامي بهدست نياوردند تا صداي هواداران اين تيم هم بلند شود و
رييس پرطمطراق مادريدي از اين تيم برود؛ هرچند پرس وقت رفتن شكست را قبول
نداشت. او معتقد بود پروژه او چنان پشتوانه مالياي براي رئال مادريد
بهوجود آورده است كه اين تيم تا مدتها اصلا با مشكل مالي مواجه نشود. او
قراردادهاي تجاري باشگاه را آنطور كه خودش صلاح ميدانست امضاء ميكرد و
هر راهي را براي درآمدزايي باشگاه ميرفت؛ بهعنوان نمونه قرارداد با
كمپاني توليد لوازم ورزشي آديداس كه اصليترين اسپانسر رئال مادريد است.
آديداس در ميان ساير تيمهاي باشگاهي و ملي كه از آنها حمايت ميكرد،
بيشترين پول را براي رئال مادريد ميفرستاد. اما اين براي پرس كافي نبود.
او تصميم گرفت ديويد بكام، ستاره سرشناس منچستريونايتد را به باشگاه
بياورد. هدف او از خريد بكام اصلا فني نبود و بيشتر به درآمدزايي براي
باشگاه فكر ميكرد. بكام مهمترين بازيكني بهحساب ميآمد كه براي آديداس
تبليغ ميكرد و حضور او در باشگاهي كه حامي مالياش آديداس بود ميتوانست
بهترين اتفاق براي طرفين باشد. بكام حتي قراردادش را هم كاملا تجاري با
باشگاه ثبت كرد. او طي اين قرارداد موظف بود 30 درصد از هر پولي را كه از
راه تبليغات بهدست ميآورد بهحساب باشگاه واريز كند. بهاين ترتيب، رئال
مادريد سعي ميكرد براي بكام حامي مالي بيشتري پيدا كند تا سود خوبي از
تبليغات ببرد. با اين شرايط بود كه طي كمتر از يك فصل، رئاليها توانستند
كل پولي را كه بابت خريد بكام پرداخته بودند به دست آورند.
اين قبيل فعاليتهاي تجاري باعث شد رئال مادريد براي چند فصل متوالي
بهعنوان پردرآمدترين تيم دنيا معرفي شود. اين تيم كه سه سال نتوانسته بود
حتي در جام حذفي قهرمان شود، ثروتمندترين باشگاه دنيا نام داشت تا پرس
بتواند هنگام خداحافظي از خودش دفاع كند. او البته يك پروژه شكست خورده هم
داشت؛ «زيدانها و پاوونها».
دوره حضور پرس در رئال مادريد، پر بود از انتقاداتي كه بهخاطر خريد ستاره
و عدم توليد بازيكن از سيستم مديريتي اين تيم ميشد. پرس هم در جواب اعلام
كرد قصد دارد تيمش را پر از «زيدانها و پاوونها» كند. پاوون آن زمان
مدافع رئال مادريد و محصول تيمهاي پايه باشگاه بود. بههمين دليل پرس سعي
داشت وانمود كند، روي تيمهاي پايه سرمايهگذاري ميكند تا ضمن خريد
ستارگاني مانند زيدان، جواناني مانند پاوون را هم پرورش دهد. اما واقعيت
چيز ديگري بود. نهتنها غير از پاوون هيچ بازيكن ديگري از تيمهاي پايه
رئال مادريد به سطح اول فوتبال دنيا معرفي نشد، بلكه خود پاوون هم هرگز
نتوانست خودش را در صف بهترين بازيكنان جهان قرار دهد.
با همه اين تفاسير، پرس راه را براي درآمدزايي باشگاه باز گذاشته بود.
فروش حقوق پخش تلويزيوني باشگاه رئال مادريد در خاور دور بيداد ميكرد.
مردم چين، ژاپن، مالزي، سنگاپور و... با خريد حق پخش بازيهاي باشگاه،
سالانه پول زيادي بهحساب باشگاه واريز ميكردند كه همه اين درآمدها
بهخاطر پروژههاي درآمدزايي پرس بهدست ميآمد. ساير شركتها مثل كارخانه
اتومبيلسازي «آئودي»، لوازم آرايشي بهداشتي «ژيلت»، روغن موتور
«كاسترول»، يك آژانس هواپيمايي و چند كمپاني ديگر همزمان با پرس
فعاليتهاي تجاريشان را با باشگاه شروع كردند.
شايد همين مسايل بود كه باعث شد پرس كه خودش را براي رياست مجدد باشگاه
آماده ميكرد، با اقبال عموم هواداران مواجه شود. هرچند كارشناسان همچنان
عقيده داشتند روش پرس، خريد ستاره است و بهجاي پرورش استعداد سعي ميكند
تنها ستارههاي آماده را مصرف كند و اين كار راهي به موفقيت ندارد، اما به
هرحال، هواداران كاملا از پرس حمايت كردند و او هم با قاطعيت بهعنوان
رييس رئال مادريد انتخاب شد.
پرس اينبار قول داده بود پروژه كهكشانيها را كنار بگذارد و شكوه و
اقتدار را به تيم بازگرداند. او البته تاكنون طور ديگري به اين قول عمل
كرده است و بهجاي اينكه سالي يك ستاره براي تيم بخرد همه ستارهها را
قصد دارد در يك سال در تيمش جمع كند. موفقيت تيم پرس را در زمين فوتبال
بايد يك سال ديگر سنجيد.