0

آیت الله امجد: ما خلق شده ايم براي بندگي خدا نه عبادت

 
rahbar
rahbar
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 347
محل سکونت : سمنان

آیت الله امجد: ما خلق شده ايم براي بندگي خدا نه عبادت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آیت الله امجد:

 

 

 

 

 

 

 ما خلق شده ايم براي بندگي خدا نه عبادت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  ما متولی جامعه نیستیم ما باید خودمان را درست کنیم / دوره گردی ، حمالی و لبو فروشی از پستی میزو قدرتی که تو را بی دین کند بهتر است قدرت نباید بر ما سوار شود / اسلام هیچگاه اجازه نداده تا منکری را به خاطر معروفی انجام دهیم/ آيا كفر بهتر از اين اسلام نيست؟ / هركس با ما باشد را خوب مي دانيم و هركس با ما نباشد بد است!/ امروز پول و تبليغات و قدرتها بر دموكراسي حاكم شده­اند / نبايد در امور مردم تجسس كرد و به دين مردم شك كرد / مشكل اين است كه ما دوا را به درد تبديل مي كنيم / يكي از خصوصيات بسيار مهم و درس آموز حضرت علامه طباطبايي تحمل قول مخالف بود/ احساس برتري نسبت به ديگران خوب نيست / متاسفانه ما به جاي توجه به اخلاق ديني، سليقه خود را بر دين تحميل كرده ايم و بيشتر به ظاهر دين چسبيده ايم و از اين ظاهر قصد ديگري داريم! نبايد مردم را از دين ترساند/ حوادثي نظير سقوط هواپيما نياز به حسن تدبير دارد. به خصوص تكرار اين حوادث درست نيست و نشان از بي­تدبيري دارد و نبايد بي­تدبيري خود را به پاي مشيت الهي بگذاريم! خداوند به ما عقل و تدبير داده تا از آن استفاده كنيم / در جامعه علي رغم همه شعارهايي كه داده مي شود به زنان ظلم مي شود زنها هرچقدر هم كه بد باشند اما مظلومند

 

 

 

 

 

1-  مسلمانی ما با اسلام واقعی خیلی تفاوت دارد یکی از معجزات اسلام اینست که ما با اعمال و رفتارمان تیشه برداشته و به ریشه آن می زنیم اما هنوز اسلام زنده است.

 

 

 

 

 

2-   ما متولی جامعه نیستیم ما باید خودمان را درست کنیم

 

 

 

 

 

3-   دوره گردی ، حمالی و لبو فروشی از پستی میزو قدرتی که تو را بی دین کند بهتر است قدرت نباید بر ما سوار شود

 

 

 

 

 

4-  اسلام هیچگاه اجازه نداده تا منکری را به خاطر معروفی انجام دهیم یا منکری را برای ترک منکر دیگر انجام دهیم این مسئله غلط اندر غلط است

 

 

 

 

 

5-   ما در كثرت گير كرده ايم و غافليم و به دستگاهي كه فيلم هستي را پخش مي كند توجه نداريم . اين جهان مظهر است و قرآن مي فرمايد اين عالم سراسر آيه خدا است. سراسر عالم معجزه است. همه چيز آيات خدا است. شب و ستاره ها و كهكشان ها و ... حيوانات و ... ايات الهي هستند و اگر انسان به هوش باشد جز آيات خدا نمي بيند. تمام موجودات آيات الهي هستند. آيا برگ درخت معجزه نيست؟ ايا ژن آيات خدا نيست؟ عميت عين لا تراك. كور است چشمي كه تو را نمي بيند. حيف است انسان در اين عالم بيايد و همين جور غافل از اين دنيا برود!

 

 

 

 

 

6-      استغفار باعث مي شود تا همه گناهان انسان بريزد و بايد زياد استغفار كنيم ولي متاسفانه ما مردم را از استغفار ترسانده ايم. استغفار سبك است و آسان و پرنتيجه! خيرالدعا الاستغفار .... انبيا و ائمه استغفار مي گردند ولي متاسفانه استغفار از ما گرفته شده و از آن ترسيده ايم. توبه با استفغار متفاوت است. استفغار نوعي معذرت خواهي است و طبيعت انسان گناهكار است و انسان گناهكار مي تواند با استغفار به خاطر گناهان خود از خداوند عذرخواهي كند و هيچ كريمي نيست كه اگر از او معذرت بخواهي تو را نبخشد. اگر كسي از ما انسانهاي معمولي هم معذرت بخواهد او را مي بخشيم چه برسد به خداي اكرم الاكرمين! استغفرالله يعني هرچي بدي هست از من است آن را رفع و دفع كن و هرچه خوبي هست به من بده! و اين كليد كار است و قبلا به استفغار توجه بيشتري مي شد.

 

 

 

 

 

7-  هر عبادتي خدايي نيست و ممكن است شيطاني باشد. ما خلق شده ايم براي بندگي خدا نه عبادت. عبادتي كه در آن بندگي نباشد عبادت نيست. خدمت به خلق بالاترين عبادت ها است. و عبادتهاي ظاهري ملاك نيست. گاهي بايد نماز اول وقت را براي كارهاي ديگري به عقب انداخت ....

 

 

 

 

 

8-    دعا منكر اسباب نيست. خلاف اسباب خلاف توحيد است! چون خلاف امر الهي است و خداوند به استفاده از اسباب امر نموده است. بدون كاشت گندم برداشت نمي شود. خداوند فرموده كه بايد درس بخواني تا عالم شوي آيا مي توان درس خواندن را به بهانه اينكه باباطاهر بدون درس خواندن و زير آب رفتن عالم شد، رها كرد و منتظر عالم شدن بود؟ مسلما نه! هرچند اين اتفاق ميان بر به نظر مي رسد ولي اين اتفاق نيز بدون سبب نبوده است. بايد اوامر الهي را گوش كرد و انتخاب را به دست خدا سپرد. ما بارها امتحان كرده ايم كه دعا كردن و يا خواندن حمد باعث شفا، تسكين دردها مثلا درد دندان مي شود اما آيا درست است كه در مواقعي كه دارو و درمان و پزشك هست از آن استفاده نكرد؟ و اسباب را كنار گذاشت؟ مسلما خير! بايد به دكتر مراجعه كنيم اما شفا را از خدا بخواهيم! بايد انتخاب را به دست خدا سپرد.

 

 

 

 

 

9-    دعا آدابي دارد اما نبايد فقط به آداب ظاهري اكتفا كرد و از حقيقت آن بازماند. مثلا قرآن بر سرگذاشتن يعني به قرآن پناه آوردن و قرآن را قبول داشتن اما متاسفانه ما گاهي ظاهر قرآن بر سر مي گذاريم ولي حقيقت آن است كه باطن قرآن را زير پا گذاشته ام، چون غيبت مي كنيم، تهمت مي زنيم و حق مردم را رعايت نمي كنيم. متاسفانه ما همه چيز را بر خدا ترجيح مي دهيم و معاذالله خدا را پوچ مي دانيم در حاليكه غير خدا پوچ است.

 

 

 

 

 

10-    متاسفانه ما در نماز خيلي حواسمان پرت است. نماز اقامه است نه خواندن. آنهايي كه امام حسين(ع) را كشتند نيز نماز مي خواندند. هيچ يك از ما در خواندن نماز به پاي خوارج نمي رسيم. پيشاني آنها از نمازخواندن پينه بسته بود ولي بهترين كار را كشتن اميرالمؤمنين(ع) در شب قدر مي دانستند. آيا كفر بهتر از اين اسلام نيست؟

 

 

 

 

 

 

 

11-  كجا است خدا در زندگي ما؟ آيا ما لااله الا الله را باور كرده ايم؟ ما يك عمر با نام الله در خدمت شيطان بوده ايم! با خدا بودن به حرف و لفظ و نماز خواندن و الله الله گفتن و ... نيست. و ما كه روحاني هستيم از همه بيچاره تريم! ما زياد گول مي خوريم و به ظاهر توجه داريم. مثلا فلان مجلس حال خوبي داشت و چند نفر غش كردند! و ما هم خيلي گريه كرديم. اينها اسلام نيست. اينها دين نيست. به جاي شور بايد به شعور توجه كرد. شور تنها مشكلي را حل نمي كند.

 

 

 

 

 

12-  اسلام مي گويد اگر زبانت را حفظ كردي به همه دين عمل كرده اي! به خصوص در روزگار ما كار خيلي سخت شده و بايد به خدا پناه ببريم و از خدا استمداد كنيم. خدايا به تو پناه مي بريم به خاطر اينكه پيوند با عقل و شرع نداريم ولي اعمال ظاهري فراوان داريم و اين منشاء مشكلات ما است. بايد به ميزان توجه كرد. ميزان عقل است و تفكر و اخلاق نه خود. متاسفانه ما اينطور هستيم كه هركس با ما باشد را خوب مي دانيم و هركس با ما نباشد بد است!

 

 

 

 

 

13-  شناخت حجت الهي نورانيت خاص خود را مي خواهد. شناخت خدا باعث شناخت رسول و شناخت رسول باعث شناخت حجت خدا مي شود. معرفت حجت الهي به ديدار ظاهري نيست و بايد به حقيقت امام توجه و توسل پيدا كرد هر چند ديدار ظاهري توفيقي است كه اگر خدا بخواهد بدست مي آيد.

 

 

 

 

 

14-  واقعيت دموكراسي در دنياي كنوني غير از اين است. پول و تبليغات و قدرتها بر دموكراسي حاكم شده­اند و مشكل با دموكراسي حل نشده است.   بايد بين مشروعيت قانوني و حقانيت تفاوتهايي قايل شد. مسئله مهم اداره جامعه توسط انديشمندان است و بزرگان ممكلت(اداره كنندگان) در جامعه بسيار مؤثرند و مي توانند مردم را به سمت هدايت و يا عكس آن سوق دهند. تشويق خوبان توسط اداره كنندگان جامعه باعث ترويج خوبي ها ميشود و برعكس! مدير بي لياقت فاضل نيست و فضيلت نيست كه مديريتها توسط افراد ظاهرالصلاح كه توانايي اداره كردن ندارند اشغال شود. مسئله مهم وجدان كاري است. بايد كارها توسط اهلش انجام شود و نبايد در امور مردم تجسس كرد و به دين مردم شك كرد.

 

 

 

 

 

15-  فضاها متفاوت است و در حال حاضر فضاي معنوي وجود ندارد و در حال حاضر انسانهاي بزرگ معنوي كمتر ساخته مي­شوند.

 

 

 

 

 

16-  هركه را از بهر كاري ساختند. يك فيزيكدان كه قصد خدمت داشته باشد از يك فقيه فاسد ارزشمند­تر است. در اينجا اهداف مهم است. هركس از استعداد خودش خوب استفاده كند سلمان زمان است. اما در شرايط مساوي هر علم ارزش خودش را دارد و بايد بين عالم و قصد او و خود علم تفاوت قايل شد. بايد به اين نكته توجه كرد كه يك دانشمند علم فيزيك هم مي­تواند به توحيد توجه كند و اصل، آن چيزي است كه به آخرت مي­پردازد و اين علوم بايد در خدمت آخرت باشد نه دنيا!

 

 

 

 

 

17-  هر كس را كه بر خلاف علم و واضحات علما حرفي بزند را بايد به ديوار زد! استاد داشتن خوب است، بدون استاد بودن مشكل است اما پيدا كردن استاد خوب مشكل است. ملاك كشف و كرامات ظاهري و غيب گويي نيست و كوچكترين انحراف از شرع جايز نيست. دين اسلام دين عقل است. هيچ كس جز چهارده معصوم مطلق نيست. حرف خلاف علم و عقل از هركس صادر شود قابل اتباع نيست و بايد مواظب بود و گول نخورد. ملاك انزوا، ظاهر و ... نيست! ملاك شغل يا حرفه هم نيست. در هر شرايطي مي توان بسوي خدا رفت. به هر حال نبايد دستورالعمل ها منجر به خروج فرد از حدود متعارف و طبيعي شود. مشكل اين است كه ما دوا را به درد تبديل مي كنيم. وقتي براي ادعا و پزدادن و يا پول به منبر مي رويم، متاسفانه ما دوا را به درد تبديل مي كنيم.

 

 

 

 

 

18-  وضع مطلوب ما غير از وضع موجود است. با وضع موجود بايد ساخت و راضي بود ولي وضع مطلوب را خواست. مي توان به مريض بودن راضي بود و براي شفا يافتن دعا كرد! البته افراد خاصي هستند كه اصلا دعا نمي كنند و در كلاس ديگري هستند. آنها از روي تواضع اصلا دعا نمي كنند، به جاي دعا كردن، دنبال صيقلي كردن هستند و اين به خاطر اين است كه آنها با سر قدرآشنا هستند. اگر انسان تسليم امر خدا باشد خداوند بهترين كارها را براي او مي كند. اگر زن و فرزند شما به آنچه شما مي گويي و مي كني راضي باشند، شما بهترين كارها را براي آنها نمي كنيد؟! ما نيز عيال خدا هستيم. بهترين حالت بنده تسليم است و خدا مي داند با بنده اي كه تسليم اوست چه كند. همه چيز به نفع بندة تسليم تمام مي شود!

 

 

 

 

 

19-  يكي از خصوصيات بسيار مهم و درس­آموز حضرت علامه طباطبايي تحمل قول مخالف بود.

 

 

 

 

 

20-  اگر انسان در درون خود به دنبال هدايت و سعادت و معرفت باشد حتي يك شعر و يك نكته از يك مرد الهي مي­تواند او را به سعادت برساند. اما اگر شخصي به طالب حق و حقيقت نباشد حتي اگر صبح تا شب هم ملازم اولياي الهي باشد، هيچ تاثير مثبتي نمي­گيرد و حتي ممكن است بدتر هم بشود! ملاك استفاده است!

 

 

 

 

 

21-  احساس برتري نسبت به ديگران خوب نيست اما حركت در جهت بهترين شدن خوب است. خود را بزرگ ديدن باعث جلوگيري از پيشرفت مي­شود. اصلا ما نمي­دانيم چه كسي نزد خدا برتر است، پس چطور خود را برتر از ديگران بدانيم؟! اگر خود را برتر از ديگران ندانيم، در جهت اصلاح خود اقدام مي­كنيم. البته بايد به اين نكته هم توجه كرد كه گاهي براي تربيت افراد متكبر بايد با آنها طوري رفتار كرد كه به اشتباه خود پي­ببرند حتي گاهي نبايد به اين افراد سلام كرد چه برسد به تواضع! البته قصد تربيت نبايد با احساس برتري نسبت به او باشد. چرا كه ما از آينده هيچ كس خبر نداريم. از كجا معلوم كه حتي يك فرد گناهكار كه علي الظاهر ما خود را از او برتر مي­دانيم(بر فرض صحت اين برتري كه نمي­شود تشخيص داد)، بعدا بهتر از ما نشود؟ ما در تاريخ خودمان هم ديده­ايم كه انسانها چه تغييرات عجيبي مي­كنند!

 

 

 

 

 

22-  شهيد محراب حضرت آيت الله مدني با آن عظمت در شب احياء فرموده بودند: اي مردم اگر شما آمده ايد از گناهان خود توبه كنيد، من هم آمده ام از صوابهاي خود توبه كنم!

 

 

 

 

 

23-  متاسفانه ما به جاي توجه به اخلاق ديني، سليقه خود را بر دين تحميل كرده ايم و بيشتر به ظاهر دين چسبيده ايم و از اين ظاهر قصد ديگري داريم! نبايد مردم را از دين ترساند.

 

 

 

 

 

24-    حوادثي نظير سقوط هواپيما نياز به حسن تدبير دارد. به خصوص تكرار اين حوادث درست نيست و نشان از بي­تدبيري دارد و نبايد بي­تدبيري خود را به پاي مشيت الهي بگذاريم! خداوند به ما عقل و تدبير داده تا از آن استفاده كنيم. بايد صداقت و حسن نيت داشته باشيم!

 

 

 

 

 

25-  اصل ذكر به دل است و به زبان نيست. ورد بر زبان جاري مي شود. اگر وردي به زبان جاري شود و در دل ياد نباشد فايده اي ندارد. و منظور از "ذكرا كثير"ا . ياد در دل است! آنچيزي كه حد ندارد، ياد دل است. اما ورد محدود است و انسان را خسته مي كند و اين خطرناك است و حتي ممكن است كار را به جنون بكشاند. حتي نماز اگر باعث خستگي شود درست نيست! حتي بي حساب و زياد درس خواندن هم درست نيست!... در اينجا بايد به ادبار و اقبال توجه كرد. اما ما متاسفانه تنبلي خود را با اين حرفها توجيه مي كنيم. جداي از واجبات كه ترك آن هيچ توجيهي ندارد! انسان بايد در مستحبات تعمل كند يعني خود را به عمل بزند، تا دل اقبال كند و شوق تحريك شود. مثلا چه اشكال دارد انسان قرآن را بازكند و به آن نگاه كند! شايد وقتي يك آيه خوانده شد، دل اقبال مي كند و ادامه پيدا كرد تا يك جزء! نبايد تنبلي كرد ولي اگر در حين خواندن خستگي پيش آمد بايد استراحت كرد ... پس در مستجبات اقبال و ادبار شرط است.

 

 

 

 

 

26-  دين اسلام دين سختي نيست و نبايد به خاطر ظاهر دين  ، مردم را به زحمت انداخت تا از اصل دين بيزار شوند. تكليف به اندازه توان و وسعت است!

 

 

 

 

 

27-  توسل هم به ظاهر نيست. خيلي­ها پنجاه سال خود را به ضريح ائمه مي­بندند اما اتفاقي برايشان نمي­افتد! عمده مطلب سنخيت است. سنخيت باشد اصل مسئله حل شده و توسل ظاهري خيلي مهم نيست نه اينكه درست نباشد. خوب هم هست. به هر حال خداوند دست عده­اي را بازگذاشته است ...

 

 

 

 

28-      زنها هرچقدر هم كه بد باشند اما مظلومند. اين كه گفته اند زن دنده كج است حرف بدي نيست! يعني شما بايد با او بسازي و نبايد طوري رفتار كني تا بشكند. شما بايد مروت داشته باشي. آن بنده خدا به اندازه كافي جور شما را مي كشد. در جامعه هم علي رغم همه شعارهايي كه داده مي شود به زنان ظلم مي شود. آخرين كلام پيامبر هم اين بود كه النساء النساء . تشخيص رضاي خدا در اين موضوع با اين اصل است كه خداوند در اينجا از ما خشونت نخواسته است. نبايد در خانه خشونت باشد. صلابت با خشونت فرق مي كند. اگر صلابت و لينت با هم باشد امكان سوء استفاده هم گرفته مي شود. افراط و تفريط در اين موضوع از يك طرف ممكن است موجب سوء استفاده و از طرفي ديگر ممكن است باعث زبوني و عقده حقارت شود. از طرفي براي ما انسانهاي عادي انتظار اين نيست كه بيش از حد توان تحمل كنيم و البته به همين سادگي ها هم نبايد اجازه داد كار به جدايي و طلاق بكشد. تحمل بعضي از بزرگان در اين موارد مثال زدني است! سير انسان در همه چيز بايد معتدل باشد و هنگامي كه امتحاناتي پيش آمد مواظبت نمود و ...
دوشنبه 5 مرداد 1388  2:36 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها