0

چگونه می توان میان جوانان و نماز پیوند آفرید؟

 
mohsenh
mohsenh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 1156
محل سکونت : قم

چگونه می توان میان جوانان و نماز پیوند آفرید؟

هستی زیباست؛ همراه با تقارن ها ، تناسب ها و هندسه شگفت و چشم نوازی كه تامّل و تفكّر در آن روح و جان را به شكوفایی و بالندگی می برد . جوان نیززیباست؛ عواطف جوشان ، ارمان جویی، شور نشاط و زیباخواهی فضای زندگی جوان را پر كرده است. نماز هم زیباست؛فرصت زیبا شدن روح،پیوند با هم زیبایی ، همه خوبی برای رسیدن به كرانه های كمال و جمال.

سخن بر سر این است كه چگونه می توان میان جوان و نماز و به دیگر زبان ، دو زیبایی، پیوند و یگانگی آفرید. پرسش جدّی این است كه چرا نسلی كه به دلیل ((زیبایی جویی)) نمی تواند از كنار زیبایی روح (نماز) ساده بگذرد ، اقبال و استقبال و نشاط نماز نمی بینم؟

درست تر و راست تر آن است كه روح عریان نماز كه تماشاگه هم رمز و رازها و زیبایی هاست ، هنوز در معرض دید جوان قرار نگرفته است.روش های جذّاب و زیبا در ایجاد گرایش و كشش به كار گرفته نشده و آنان كه منادیان و ناشران فرهنگ نمازند ، عمدتاً شیوه انتقال و ارتباط با جوان را نمی دانند.آیا یك هدی زیبا را با خشونت، بی مهری،سردی و رفتاری غیر زیبا می توان عرضه كرد و به تاثیر و تحولی عمیق دل بست؟اگر آموخته ایم كه (( مَنْ لَهُ صَبّیُ فَلَیَتصاب)) ، این نه بدان معناست كه تنها زبان كودكانه باید داشت كه روش ، منش و دانش ارتباط كودكانه را نیز باید به دست آورد.زبان، تنها كلام نیست كه هر آنچه ابزار و زمینه ساز ارتباط است،((زبان)) است . در ((ارتباط)) ، هماره چند عامل مهم و تعیین كننده وجود دارد كه حذف یا نادیده گرفتن هر كدام به اختلال در ارتباط می انجامد.

اركان ارتباط عبارتند از :

۱- ارتباط گیرنده

۲- مخاطب ارتباط

۳- پیام ارتباط

۴- شیوه ارتباط

۵- ابزار ارتباط

ما عادت كرده ایم كه در ناكامی های خود ، بلافاصله مخاطب را متهم كنیم و به تبرئه خویش بپردازیم.اگر مخاطب از سخن و رفتار ما تاثیر نپذیرفت، در دادگاهی كه به سادگی و سرعت تشكیل می دهیم، به داوری می پردازیم كه حرف شنو نیست، حقیقت پذیر نیست، زیربار نمی رود و در بیانی شكننده تر : نرود میخ آهنین در سنگ ! اما كم شنیده ایم كه شخص بگوید : نكند نقص در من باشد، نكند نحو بیان من، محتوای بیان من و ابزاری كه به كار گرفته ام نامناسب باشد.نكند ناساختگی من از تاثیر سخن كاسته است، كه در اسلام همه چیز به شرط من است. تو كیستی كه سخن می گویی؟ اگر جریان تهذیب و تقوا از قلمرو روح و قلبت عبور نكرده باشد، منتظر تاثیر مباش كه: (( مَنْ لَمْ یَعْمَل بِعِلمِهِ زَلّتْ موْعِظَتُهُ عَنِ القلوبِ كَما یزّلُ الْمَطَرُ عَنِ الصّفا)).هر كس به علم خویش عمل نكند موعظه و نصیحتش همچون لغزش قطرات باران از سطح سنگ لغزان، فرو خواهد ریخت(برقلب ها اثر نخواهد گذاشت).پس در بی تاثیری كلام ، نخست باید در خود تردید كنیم، در روش ها ، در منش ها و حتی در دانش خویش و بعد تعبیر لطیف و گویای امیر بلاغت: المُتقونَ ... فَهمْ لاَنفُسِهمْ مُتّهمون:تقوا پیشگان نفس خویش را متهم می دارند.برهمین اساس، تحلیل و نقد وضعیت موجود ارتباط ما با نسل جوان و یافتن راه كارها و روش های مناسب در گسترش و تعمیق فرهنگ نماز میان نسل جوان لازم است. در زمینه ارتباط با مخاطب های جوان به مرور برخی كاستی ها و ضعف ها می پردازیم و در حد توان روش هایی را پیش نهاد می كنیم.

۱- روان شناسان ارتباط ، ارتباط(COMMUNICATION) را دارای دو بخش می دانند:

الف- هدایت كردن(LEADING)

ب- همدلی كردن(PACING)

ما معمولاً در هدایت كردن ، نصیحت كردن و باب موعظه های كشدار و طولانی را گشودن قهرمانیم اما در همدلی نه ، و به همین دلیل پل های ارتباط را می شكنیم و توان تاثیرگذاری را به حداقل می رسانیم. وقتی جوان احساس كند در موضع موعظه نشسته ایم و تنها از او (( گوش)) انتظار داریم، چیزی به نام ((پذیرش و تسلیم)) اتفاق نمی افتد. برای توفیق در ارتباط باید به ((همدلی)) رسید و همدلی نیازمند چند مسئله است:

- درك ذهن و ضمیر جوان

- انعطاف

- صبوری

درك شرایطی كه جوان در آن به سر می برد ،موقعیت روحی و روانی جوان و انعطاف یا به بیان قرآن ((تنزل)) از دنیای خویش به دنیای جوان وصبوری در مقابل گفتار و رفتار او، شرایطی فراهم خواهد ساخت كه جوان ، قلبش را به ما بسپارد و در پی آن ذهن و اندیشه ی وی نیز كاملاً تسلیم ما شودهمه این مفاهیم را در این مفهوم قرآنی می توان خلاصه كرد كه خداوند به پیامبرش فرمود:( وَ لَوْ كنتَ فَظّاً غَلیظَ القلبِ لاَ نفَضّوُا مِنْ حَوْلكَ)).اگر تند و خشن بودی ، همه از دور و برت پراكنده می شدند.

غلظت قلب و عمل ، رمندگی ، زدگی، گریز و پرهیز می آفریند و میان ما و نسلی كه دمی رها كردن آن باعث پرتاب شدن به پرتگاه های هولناك می شود، فاصله و درّه ایجاد می كند.

۲- ما هندس گفتن با جوانان را به خوبی نمی دانیم. پرگویی،دارزگویی، مكرّر گویی های كسالت آور، سنت سیئه ماست. برای روشن شدن این موضوع اگر به پرسش هایی كه از ائمه اطهار و مجموعه سخنرانی های روان شناسان و انسان آشنایان بزرگ مراجعه كنیم خواهیم یافت كه بسیاری از پاسخ ها به چند ثانیه نمی رسد و بی شك اگر همین پرسش ها با ما مطرح شود باید منتظر سخنرانی ها و خطابه ها نشست! در مجموعه نهج البلاغه جز چند سخنرانی(خطبه) نسبتاً طولانی -با در نظر گرفتن حذف بخش هایی از خطبه- كه از نظر زمانی خواندن هریك از آن ها به نیم ساعت و در مواردی اندك به بیش از یك ساعت نمی رسد.، بقیه خطبه ها در حدود ده دقیقه بیشتر نیستند.دقت در سوره های قرآن نیز گویای همین مسئله است. جامعه ای كه در آغاز بعثت مخاطب پیامبر است- مكه - به دلیل ظرفیت محدود و كشش اندك ذهنی و روانی با سوره هایی مواجه است كه نه تنها آهنگین ، زیبا و قاطع اند كه بسیار كوتاه نیز هستند، اما در مدینه كه زمینه فراهم شده و ظرف وجودی مخاطب ها گسترش یافته ، سوره های بلند مطرح می شود كه البته هواندن آن ها نیز به ندرت به یك ساعت می رسد! شاید تعبیر ظنز گونه نویسنده ای خوش ذوق در مورد ما درست باشد كه اگر العیاذباالله برهی از ما جای خدا بودیم از همان آسمان هفتم یك سره سیم كشی می كردیم بهكرات پایین و بلندگویی خداپسندانه نصب می كردیم در وسط اسمان و زمین و یكسره برای عالم و آدم سخن رانی می كردیم! همین و بس! در برخی تحقیقات، به ویژه تحقیقاتی كه در آموزش و پرورش انجام پذیرفته است، یكی از دلایل بی علاقگی و گریزدانش آموزان از نماز جماعت ، سخنرانی های طولانی و تكراری مطرح شده است. باید خطبا و گویندگان برای ایراد سخنرانی های پنج تا ده دقیقه ای كوتاه ، مفید ، جذّاب ، مناسب و متناسب تمرین و ورزیدگی داشته باشند.به دیگر زبان ، روح زیبا طلب جوان ، كلام جوان ،زیبا ، رسا و كوتاه می طلبد.

۳- جوان از جوان بهتر و زودتر می پذیرد.با لحن جوان، هیات جوان ، برخورد جوان و مهم تر از هر چیز به دلیل نزدیك بودن جهان احساسی ، عاطفی و روحی دو جوان ، تفهیم و تفاهم سریع تر اتفاق می افتد. ائم جماعت بسیاری از مساجد پیرند و با دنیای جوان بیگانه. در این میان پیران خوش اندیش و خوش روش و توانایی می توان یافت ، اما اگر به نوعی جوان گرایی دست بزنیم كارا و گره گشا خواهد بود. تفاوت نسل ها ، كندی رفتار، طولانی كردن نماز ، طرح مسائلی بیگانه با فضای امروز ، میان مخاطب و گوینده فاصله می افكند.برخی دانش آموزان طولانی شدن نماز و عدم امكان ارتباط با ائم جماعت سالمند را دلیل اجتناب از نماز جماعت دانسته اند.

زیبایی ظاهری و آراستگی نیز در این میانه بی تاثیر نیست.در مدارس متعددی شاهد هستیم كه امام جماعت، توصیه قرآن در باب زینت خویش و آراستگی مناسب را در وقت نماز لحاظ نمی كند.همین جا طرح و تذكر این نكته لازم است كه ائمه جماعت باید با مسائل تربیتی و روانی نسل جوان آشنا شوند.تغذیه مداوم آن ها در این زمینه از بایسته ترین كارهایی است كه پرداختن به آن ضروری احساس می شود.بهتر است تعدادی كتاب مناسب در این زمینه ها به همه ائم جماعت و هدایتگران فكری در مساجد و مدارس معرفی شود و در صورت امكان در طول سال، در شهرستان ، سمینارهای توجیهی برای ائم جماعت و مبلغان برگزار شود.

۴- بهره گیری از زمان های خاص برای ارتباط عاطفی میان مدرسه و مسجد از یك سو و خانه و مسجد از سوی دیگر در جذب و جلب خانواده ها، به ویژه جوانان ، موثر است.در فرصت های عاطفی مانند عروسی، سفر حج، رفع یك خطر و ولادت فرزند می توان به سراغ افرادی رفت كه احیاناً با مسجد ارتباطی دارند.هدیه بردن به نام مسجد برای این افراد ، گذشته از تحول در دیدگاه ، عایق های میان خانه و مسجد را از میان برمی دارد. اگر در جشن مدرسه مجاورف شیرینی به شكل بسته بندی شده و با نام مسجد به دانش آموزان داده شود چه تاثیری خواهد داشت؟اگر امام جماعت و هیات امنای مسجد در مراسم مدرسه شركت كنند چه فضای مناسب ساخته خواهد شد؟فراتر از این ها، اعضای مساجد می توانند در مدارس شركت كنند، مثلا در تعمیر میز و صندلی ف گروه نجار مسجد همكاری كنند یا پزشك مسجد-اگر ممكن شود- با مدرسه مرتبط باشد. این ها بهانه های مقدسی برای برداشتن سدها و مانع ها میان مسجد و مدرسه است.

۵- مساجد از همان سر در ، تا درون مسجد(صحنف محراب، فضا، دیوارها و ...) باید اراسته ، پیراسته و جوان پسند باشد.از جاذبه های هنری و علمی در پیشانی مسجد باشد.نوشته های مساجد آن قدر تكراری و ناهمخوان با ذهن و ضمیر نوجوان و جوان است كه رغبتی برای خواندن نمی انگیزد.

پاكیزگی، طراوت وزیبایی مسجد نیز مسئله مهمی است.برخی دانش آموزان بوی بد، فضای تنگ نمازخانه، فرش ها و موكت های آلوده را باعث بی رغبتی به نماز می دانند.به رغم تلاش های ارزنده و سازنده ای كه در ساختن مسجدهای شایسته و مناسب در جاده ها شده است-خداش خیر دهاد آن كه این عمارت كرد-هنوز دخمه های تاریك ، فرسوده، نمور با موكت آلوده و فرسوده فراوان است.

از این گذشته مساجد جدید را باید به گونه ای ساخت كه كانون هم فعالیت ها بتواند باشد.انحصار مسجد به نماز ، خلاف سنّت و سیره اسلامی است.مطالعه عصر پیامبر نشان می دهد كه مسجد همه چیز است؛پایگاه تصمیم گیری اجتماعی ، نظامی ، سیاسی ، عبادی و فرهنگی .باید هر مسجد یك مجتمع باشد.امكانات هنری ، ورزشی؛نمایشی،كتابخانه-با شیوه های نو-باید در كنار مسجد به عنوان جزئی از پیكره مسجد محسوب شود.در برنامه ریزی های آینده ((بازسازی مساجد)) باید به این نته توجه شود.اگر این امكانات در مسجد و ((از))مسجد باشدف جوانان به مسجد راغب تر می شوند.از لحظه های ناب و خاص نیز استفاده كنیم.اگر در مساجد بین راه ها و جاده ها، نوشته هایی مناسب نصب شود، طنین آن ها در ذهن مسافران ، در طول راه كه فرصت تامل و تفكر بیشتر است، تاثیر مطلوب برجای خواهد گذاشت.بسیاری از نمازخانه های بین راه از این جهت خالی و تهی اند.

در مساجد شهرها و نمازخان مدارس و نهادها ، می توان از گروه هایی استفاده كرد كه تناسب جملات زیبا و تاثیرگذاری نصب كنند بی آنكه تنها جملات سیاسی، مكرر و معمولی به كار گرفته شود.

۶- نماز، به ویژه نماز اول وقت، مصونیت روانی می آورد.پیامبر(ص) می فرماید:(لا یزالُ الشیطانُ هائباً لابن آدَم زَعْرامنْهُ ما صَلّی الصلوات الْخمْسَ لِوَقتهنَّ فَاذا ضیعهنّ اِجْتَرَا علیهِ فادْخَلَهُ فی العظام.))

شیطان تا هنگامی كه انسان نمازش را در وقت فضیلت می خواند در خوف و وحشت است، ولی نماز را اول وقت نخواند ، شیطان جرئت فریب او را می یابد و او را به گناهان بزرگ وا می دارد.

واقعیت این است كه در خانواده ها چنین موضوعی كمتر رعایت می شود.اگر در مدارس، نهادها و ادارات ، سنت نماز جماعت به هنگام برقرار باشد، بازتاب آن نوعی مصونیت و بازدارندگی و انضباط رفتاری خواهد شد.در مدارس به دلیل فقدان یا كمبود امكانات وضو گرفتن، به گونه ای باید عمل كرد تا دانش آموزان فرصت وضو گرفتن داشته باشند. برخی دانش آموزان مشكل وضو گرفتن را در مدرسه به دلیل نبودن سرویس های بهداشتی كافی و شیرآب كافی ، علت شركت نكردن در نماز جماعت می دانند.

•0- جوانان حساس و زودشكن اند.رؤیت فاصله میان گفتن و بودن در جامعه زمینه رمندگی جوانان است.آنها كمتر می توانند به تحلیل عمیق بپردازند و مرز میان راه و منتسبان به ((راه)) را دریابند.خیانت هیچ كس به اندازه آنانی نیست كه منتسب به دین و انقلاب اند و كجرو و بد عمل. اسلام در پی نمازی است كه مدافع مكتب بسازد و به تعبیر روایت، انسان را ((زین)) دین كند نه ((شین)) آن. باید هماره این نكته را به اولیا، معلمان و هم كسانی كه چشم جوانان به آنان دوخته است یادآور شد كه لغزش های ما ، تباهی و انحراف یك نسل را در پی خواهد داشت و به همین دلیل اصلاح همیشه رفتار، بازنگری در خود و بازسازی و تصحیح اعمال هیچ گاه نباید فراموش شود.در بیانی رساتر و گویاترف یادمان باشد كه نماز زنگ تفریح زندگی نیستف هنگام تصحیح زندگی است.

دكتر محمدرضا سنگری

منبع:namaz.namaz.ir

یک شنبه 14 اسفند 1390  12:02 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها