به گزارشی : امام حسین(ع) روز دوم محرّم الحرام وارد سرزمین کربلا شد، و عصرروز عاشورا به شهادت رسید.بنابراین مدّت اقامت حضرت ابی عبد الله ویاران وهمراهانش در کربلا هشت روز بیشتر نبود، و مسافری که کمتر از ده روز در جایی بماندالبته در صورتی که مرددّ نباشد وسفر او شرعی باشد نمازش کوتاه و دو رکعتی میشود.

بنابراین هر چند نماز خوف هم به فتوای اکثریّت قریب به اتّفاق فقیهان، حتّی درحضَر هم قصر و دو رکعتی میشود اما در آن بیابان امام هم مسافر بود و هم در حال خَوفبه سر میبرد و نوع نماز آن حضرت نماز خَوف ذات الرّقاع بود که به جماعت برگزار شد. بااین تفاوت که در این غزوه پیامبر با کفّار در حال نبرد بود، و امام حسین(ع) در بیابان کربلابا ب''''اغیان و شورش گران در حال جنگیدن بود. و این عمل امام(ع) مشروعیّت اقامه نمازخوف در مقابله با آشوب گران را اثبات مینماید. اگر چه جواز قصر برای مسلمانان باغیمورد تردید است.
چنان که صاحب جواهر مینوییسد:
«و الاحتیاط لا ینبغی ترکه فی ذالک کلّه حتّی فی الخوف من العدو اذا لم یکنمُخالفا فی الدین و ان کان باغیا بالخروج علی غیر امام العصر للشکّ فی شمول الادلهاما لو کان علیه(ع) فلا ریب فی تقصیر العدد حینئذ کما یدل علیه فعل امیر المؤمنین فیحرب صفّین و الحسین فی کربلا کالشکّ فی تناول الادله المشروعیّه صلاه الخوفبالنسبه الی الباغی نفسه...»
صاحب جواهر کاستن از کیفیّت نماز و بسنده کردن به اشاره به جای قرائت و اَذکاررکوع و سجود در نماز خوف را بر خلاف اصل احتیاط میداند، و نمازگزار حتّی المقدور بایداز عدد رکعات و کمیّت نماز بکاهد. نه کیفیّت آن.
چنان که فقیه نامی ابن نَما مینویسد:
«حضرت صلاه الظهره فأمر (ع) لزهیر بن القین و سعید بن عبد الله الحنفی انیتقدّ ما أمامه بنصف من تخلف معه و صلّی بهم صلاه الخوف بعد أن طلب منهم الفتورعن القتال لادا الفرض قال ابن حصین اِنَّها لا تقبل منک و أنتَ شارب الخمر!و قیل صلّیالحسین و اصحابه فرادی بالایماء»
در حالی که امام(ع) به همراه یاران به نماز ایستاده بود یزیدیان سنگ دل نه تنهابه نمازگزار و نماز احترام نگذاشتند دهان به زخم زبان گشودند و با سوء استفاده از اینفرصت به سوی این نماز گزاران عاشق و مدافعان اسلامی تیر اندازی کردند، و قلبنمازگزاری چون سعید بن عبد الله را نشانه رفتند، و او را به شهادت رساندند، و کوفیان غدّاربا این کار خود به بی اعتنایی خود به نماز و شعائر مقدّس دین، به خاطر دنیا و منافق بودنخویش اثبات کردند.
طبری و دیگران نوشتهاند: در گرما گرم نبرد عاشورا در عرصه کربلا. یکی از تابعانو شجاعان شیعه و یاران علی (ع) و یاوران مسلم بن عقیل در کوفه، به نام عمرو بنعبدالله معروف به ابوثمامه صائدی دریافت که ظهر است و خطاب به سید الشهدا عرضکرد. «یا أبی عبد الله نفسی لک الْفدأ انی اری هولاء قد اقتربوا منک لا و الله لا تقتل حتیأقتلُ دونک ان شاء الله و احبّ ان ألقی ربّی لقد صلیّت هذه الصلاه التی دنا وقتها. فرفعالحسین رأسها ثم قال: ذکَّرتَ الصَّلاه جَعَلَکَ اللهُ منَ الْمُصلّینَ الذّاکرین. نَعَم هذا وقتها؛ای ابا عبدالله: جانم به فدایت که این گروه قصد جان تو کردهاند نه به خدا کشتهنمیشوی مگر به خواست خدا من در راه تو کشته شوم. و دوست دارم در حالی پروردگارم راملاقات نمایم که این نماز را که وقتش فرا رسیده به جای آرم. امام(ع) نگاهی به آسماننمود و فرمود: آری اکنون اوّل وقت نماز است، و دوباره او را دعا فرمود که: نماز را یاد کردیخدا ترا از نمازگزاران ذاکر قرار دهد.
امام نگاهی به آسمان کرد و فرمود: آری اکنون اول وقت نماز است و در حق او دعاکرد: به یاد نماز هستی خداوند ترا از نمازگزاران اوّل وقت قرار دهد.»
یادآوری
این نکته نیز ضروری است که هرگز این گونه نبود که یک مجاهد والا مقام به فکرنماز ظهر بود.ولی امام معصوم در اندیشه نماز اول وقت به جماعت نباشد، بلکه امام(ع) بهطور قطع و مسلّم آماده انجام این فریضه دینی بود، لذا فرمود: ذَکَرتَ الصَّلاهَ و نفرمودذَکَرتَنی، و از این جمله منظور امام(ع) تشویق ابو ثمانه، و دیگر نمازگزاران و رزمندگان بهنماز، و به یاد خدا بودن در هر حال است و این درسی بود که امام(ع) از پیامبر و امیرمؤمنان در میادین نبرد اسلام آموخته بود.
چنان که در جنگ صفیّن عبد الله ابن عباس، امام علی(ع) را نگران آسمان و درحال انتظار در بحبوحه نبرد دید و با شگفتی پرسید: چرا به آسمان نگاه میکنی؟حضرتفرمود: مراقب اول وقت نمازم. ابن عباس گفت: اکنون مصلحت ما نیست، دست از جنگبکشیم. حضرت در پاسخ فرمود؛ چنین نیست؛ «اِنَّما قاتَلناهم علی الصَّلاه؛ی جز ایننیست که ما بخاطر نماز با آنان میجنگیم.»
این موضعگیری برای همه پیروان علی(ع) و حسین(ع) درسی است که بخاطربسپارید که نماز باید همه امور را تحت الشّعاع قرار دهد و به تعبیر روایات و شهید رجایی:به کار بگویید وقت نماز است.
به گزارش مقرّم در مقتل الحسین(ع)، امام پس از ادای نماز ظهر عاشورا بهجماعت در سخنان کوتاهی به یارانش فرمود: «یا کرامُ هذهِ الجنَّهُ فُتِحَت أبوابُها واتّصَلَتأنهارُها و أیْنَعَت ثمارُها و هذا رسولُ اللهِو الشّهداءُ الَّذینَ قُتِلوا فی سبیل اللهِ یَتَوَقَّعونَقُدومَکُم و یَتَباشَرونَ بِکُم فَهامُوا عن دینِ اللهِ و دینِ نبیِّهِ و ذَبَّوا عن حرمِ الرَّسولِ؛ ایبزرگ نشان، این بهشت است که برای شما درهایش باز و رودهایش به هم پیوسته و میوههایش رسیده و این پیامبر خدا و شهیدان راه خدا هستند که در انتظار ورود شما به سرمیبرند.پس بر عهده شماست که از دین خداو پیامبرانش حمایت و از حرم پیامبر دفاعنمایید.»
سخن آخر با عاشوراییان
بسیاری از قدرتمندان تاریخ بشر بر پایه حسّ خلود و عشق به ماندن همیشگیمایل بودند که پس از مرگشان نام و یادشان زنده بماند و چه بسا که بناهای یادبودی پیشاز مرگ برای خود ساختهاند، و یا کتیبههای سنگی یا فلزّی از خود به یادگار گذاشتهاند ولیهرگز این نوشتهها در دلها و سینهها جا نگرفت.
اما آرمانهای مردان الهی و پیامهای منادیان دین و حقیقت با این که رویصفحه لرزان هوا منعکس شده بود، همواره در دلها و سینههای انسانها نقش بسته وخطوط نورانی آن زندگی نسلها را در گستره تاریخ انسانیّت روشن نگه داشته است.
پیامهای نهضت حسینی که همواره با دود آه این سالار شهیدان، به امواج هوایگرم کربلا سپرده شده بود، و با خون پاک امام(ع) و یاران وفادار او بر زمین نقش بستهبود.چون از سر اخلاص و عشق به خدا بود رنگ جاودانگی گرفت.
بی تردید نهضت الهی حسینی همانند دانشگاهی پویا آموزهها و پیامهای فراوانو مهمّی دارد که در جای خود باید بیش از پیش مورد بررسی و بهره برداری قرار گیرد ونماز ظهر عاشورا که بخش کوچکی از آن قیام الهی است، برای بشریت به ویژهعاشوراییان و عاشقان ابی عبد الله پیام هایی داد که مهمترین آنها از این قرار است:
۱-اهمیّت نماز و عبودیت و بندگی خدا در زندگی انسان.
۲-فضیلت محافظت بر نماز در اول وقت آن.
۳-ضرورت ترویج نماز، با جماعت مسلمانان.
۴-مواظبت بر دفاع از نمازگزاران حتی در میدان نبرد.
۵-جدیّت در احترام به مقدسات دین و احیای اذان.
۶-استعانت و کمک خواستن از خدا در پیکار با ستمگران.
۷-تبعیّت از مکتب جهاد و شهادت در حفظ آرمان حسینیان، زیرا اگر ما شیعیاندر پی آن نباشیم که بخش مربوط به خود را از آن حماسه جاویدان، چون تابلویی آموزندهدر زندگی شرافت مندانه، استفاده نماییم باید بر شیعه بودن خویش تردید نماییم.
آری ما همواره باید تلاش نمائیم که در پایداری در صراط مستقیم حق جوئی وحق گرائی و احترام به مقدسات اصیل مذهب، پایبندی به شعائر دین، امر به معروف ونهی از منکر، مبارزه با خرافات، جلوگیری از توهین، تضعیف اسلام ناب محمدی(ص)،اصلاح برخی آداب و رسوم عزاداری که آفات آن به شمار میآید، پیش گام باشیم وگرنهناخواسته همسو با دشمنان به نهضت کربلا و بانیان ارجمند آن خیانت کردهایم.
چه این که اگر حسین(ع) و یارانش با مهلت گرفتن از دشمن، شب را تا صبح بهنماز و دعا و تلاوت قرآن و استغفار پشت سر گذاشته و شب عاشورا را محفل انس با خدا وتقویت معنویت قرار دادهاند. روا نیست، به بهانه عزاداری با نواختن شیپور، نی، فلود واجرای آهنگهای مبتذل و موسیقی غنایی و برهنه کردن بدن در جلو چشم نامحرمانو...مجالس عزا را به محفل شادی و گناه و معصیت الهی تبدیل کنیم.
اگر امام حسین(ع) برای مبارزه با بدعت و نجات اسلام خون داد، حسینیان نیز باحفظ شعائر مذهبی و مراسم عزاداری سنّتی، و پرهیز از هر نوع کارهای من درآوردی-نظیر شبیه سازیهای غیر واقعی، چهار دست و پا راه رفتن و صورت را بر زمینکشیدن، و خون آلوده کردن، و قمه زدن در ملاعام - که در دنیای امروز موجب وهن مذهب وبدبینی به مقدّسات دینی، و ضرر غیر قابل جبران میگردد- باید در تقویت دین و ترویجفرهنگ عاشورایی که همان مبارزه با ستم و فساد و تباهی است، همواره کوشش نمایند.
در شرایط کنونی به جای قمه زنی علنی، به یاد شهدای کربلا برای درمان بیمارانو پاداش اخروی خون خود را به مراکز انتقال خون اهداء نمایند. چرا که در موقعیّت کنونیبسیاری از فقیهان نامی نظیر آیه الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء در «الفردوسالاعلی» علامه سید محسن امین عاملی در «اعیان الشیعه» و نیز امام خمینی و دیگراندر وضع کنونی جهان به فتوا اجتناب از قمه زنی و ممنوعیت آن دادهاند.
مقام معظم رهبری مدظله العالی نیز در دیدار با روحانیون، در آستانه ایام عاشورایسال ۱۳۷۳ نیز باتوجه به شرایط زمانی فرمود: «این جانب از کسی که تظاهر به قَمه زنیکند قلباً راضی نیستم» و نیز در جای دیگر میفرماید: «من در دو سه سال قبل از اینراجع به قمه زنی مطلبی را گفتم و مردم عزیز ما آن مطلب را با همه وجود پذیرفتند، وعمل کردند.
اخیراً شخصی مطلبی را به من گفت که خیلی برایم جالب و عجیب بود، برای شماهم نقل میکنم: کسی که با مسایل کشور شوروی سابق، و این بخشی که شیعه نشیناست-آذربایجان-آشنا بود میگفت: آن وقتی که کمونیستها بر منطقه آذربایجانشوروی سابق مسلط شدند همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبارتبدیل کردند. سالنهای دینی و مذهبی و حسینیهها را به چیزهایی دیگر تبدیل کردند وهیچ نشانهای از اسلام و دین و تشیّع باقی نگذاشتند. فقط یک چیز را اجازه دادند و آنقمه زدن بود.
دستور العمل رؤسای کمونیستی به زیر دستان خودشان این بود، که مسلمانان حقندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند. اما اجازه دارند قمه بزنند. چرا؟! چون خودقمه زدن برای آنها یک وسیله تبلیغ بر ضدّ دین و بر ضدّ تشیّع بود. بنابراین گاهی دشمناز بعضی چیزها این گونه علیه دین استفاده میکند. هرجا خرافات به میان بیاید دینخالص بدنام خواهد شد.»
به تعبیر شاعر خوش ذوق معاصر حجه الاسلام محدثی:
کی گفت حسین تو بر سر خویش بزن؟!با تیغ به فرق خویشتن نیش بزن!
تیغی که زنی بر سر خود ای غافلبر فرق ستمگران بد کیش بزن
چنان که گذشت، روح اساسی نهضت حسینی امر به معروف و نهی از منکر بود.بنابراین محبّان حسینی باید از نَوح به باطل و مدّاحی و مرثیه خوانی افراد بیسواد کهداستانهای بی اساس و خرافات پوچ و اشعار غلوآمیز، و محتوای زبان حال بی مدرک، واخبار جعلی، که موجب وَهن معصومین و استهزاء مسلمین و تضعیف دین میگردد. بهشدت پرهیز، و جلوگیری نمایند، و نگذارند، که مراسم مذهبی حرکت آفرین عاشورا واربعین حسینی و دیگر امامان با خرافات آمیخته گردد و مسئولیت شرعی نخبگان وعلمای دین و مسئولان هیئتهای مذهبی قهراً در این زمینه سنگینتر خواهد بود.
سرانجام اگر سیّد الشّهدا(ع) در گرماگرم ظهر عاشورا در اوج تابش سوزان خورشیدپاییزی، و تشنگی و در میان صفیر تیر باران دشمن به نماز جماعت ایستاد. برای آن بود،که به همگان اعمّ از زن و مرد و پیر و جوان مسلمان تفهیم نماید که به نماز اوّل وقت آنهم به جماعت اهمیّت دهند!و احیای این فریضه مهم را مهمتر از سینه زنی، زنجیر زنی،علم کشی و نوحه خوانی بدانند، و در ظهر عاشورا در میادینی که سدّ معبر پیش نیاید.بهاقامه نماز با جماعت همّت گمارند و نوجوانان و جوانان و مؤمنین بدانند که عزاداری از بینماز مقبول درگاه الهی نخواهد بود.
اگر بخواهیم مورد عنایت و توجه حضرت ابی عبد الله الحسین(ع) قرار بگیریم،باید نماز را سر لوحه زندگی خویش قرار دهیم. تا از پویندگان خطّ سید الشهدا و راه و روشاولیای خدا باشیم.
چنان که امام خمینی۱ در جمع دانشجویان و اساتید دانشکده الهیات و معارفاسلامی در تاریخ ۱۴/۳/۵۹ فرمودند: «نماز پشتوانه ملت است. سید الشهدا در همانظهر عاشورا که جنگی بزرگ بود و همه در معرض خطر بودند، وقتی یکی از اصحاب گفت:که ظهر شده است. فرمود: یاد من آوردید نماز را و خدا تو را از نمازگزاران حساب کند. وایستاد در همان جا نماز خواند: نگفت که ما میخواهیم جنگ بکنیم، خیر، جنگ را براینماز کردند.»
از این رو به جرأت میتوان نتیجه گرفت که شهادت یاران و امام و اسارت خاندانپیامبر، حیات اسلام و قرآن جاودان را برای انسان به ارمغان آورد . این بخش را با دعای سجده پایان «زیارت عاشورا»حُسن ختام میبخشیم کهامام باقر(ع) ناظر خردسال صحنه عاشورا میفرماید: «اللهم لک الحمدُ حمدَ الشّاکرینَلکَ علی مُصابِهِم. الحمدُ للهِ علی عظیمِ رزیَّتی. اللهم ارْزُقنی شفاعهَ الحسینِ یومَ الوُرودِو ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عندکَ معَ الحسینِ و اصحابِ الحسینِ الذینَ بذَلوا مُهَجَهُم دونَالحسینِ علیه السّلامُ معبود، تمامی حمد سپاس گزاران حقیقی در برابر آن چه به ایشانرسیده است ویژه توست؛
و بر غم و اندوه سترگی که در این مصیبت بزرگ به من رسید تنها تو را سپاسگویم. بارالها شفاعت حسین(ع) را به هنگام ورود بر خویش در سرای دیگر، روزی منفرما! و گام مرا در پیشگاه خود و همگام با حسین(ع) و یاران او-که آخرین قطرات ذخیرهخون دل خویش را در راه حسین(ع) افشاندند-استوار و پایدار فرما!»
____________________________
منابع:
۱ - قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم ۱۳۷۸
۲ - ابن الاثیر الجزری، ابوالحسن علی بن محمد(م ۶۰۶)الکامل فی التاریخ، دار الکتبالعربیه بیروت ط ۲، ۱۳۷۸ ق
۳ - ابن ابی الحدید، ابو حامد عبد الحمید(م ۶۵۶)شرح نهج البلاغه، دار احیا الکتبالعربیه القاهره ۱۳۷۸ ق
۴ - ابن طاووس، السید علی بن موسی (م ۶۶۴)الملهوف علی قتلی الطفوف، دار الاسوه،تهران ط ۲-۱۳۷۵
۵ - ابن عبد ربه، الاندسی، احمد بن محمود(م ۳۲۸)العقد الفرید، مطبعه لجنه التألیف والترجمه و النشر ۱۳۶۵ ق
۶ - ابن نما الحی، محمد بن جعفر(م ۶۴۵)مثیر الاحزان، مطبعه الحیدریه، النجف،۱۳۶۹ق
۷ - ابو داوود، سلیمان بن الاشعث السجستانی (م ۲۷۵)سنن ابی داوود، دار حیا السنهالنبویه.
۸ - بحرانی، شیخ عبد الله اصفهانی (م ۱۲)عوالم العلوم و المعارف و...(الامام الحسین ج۱۷)مدرسه الامام المهدی، قم، ۱۴۰۷ ق
۹ - جمعی از پژوهشگران، موسوعه الامام الحسین(ع) انتشارات کمک آموزشی وزارتآموزش و پرورش، ۱۳۷۸
۱۰ - جناتی، محمد ابراهیم دروس فی الفقه المقارن، معهد الشهید الصدر، قم، ۱۴۱۱ ق
۱۱ - حر العاملی، محمد بن الحسن(م ۱۱۰۴)وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعهدار احیاء، التراث العربی بیروت، ۱۳۸۲ ق
۱۲ - خامنهای سید علی حسینی، از ژرفای نماز، بعثت، تهران
۱۳ - صالح، صبحی، نهج البلاغه، دار الحجره، قم، ۱۴۰۷ ق
۱۴ - طبرسی فضل بن حسن(م ۵۴۸)۱-اعلام الوری، باعلام الهدی، دار المعرفه،بیروت، ۱۳۹۹
۱۵ - طبرسی، ابو نصر الحسن بن فضل(م ق ۶)مکارم الاخلاق، مؤسسه الاعلمی،بیروت، ط ۲-۱۳۹۲ ق
۱۶ - طبری، ابو جعفر محمد بن جریر بن یزید، (م ۳۱۰)تاریخ الامم و الملوک، دارالمعارف، مصر ط ۲- ۱۹۷۱ م
۱۷ - عزیزی، عباس، نماز و عبادت امام حسین، انتشارات نبوغ، قم، ۱۳۷۸.
۱۸ - فیض، ملا محسن(م ۱۰۹۱)محجه البیضافی احیاء الاحیاء دفتر انتشارات اسلامی،قم ۱۳۸۳ ق
۱۹ - فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، بی نا، تهران، بیتا
۲۰ - قاضی نعمان، محمد التمیمی (م ۳۶۳)دعائم السلام، دار المعارف، مصر، ۱۳۷۹ ق
۲۱ - قرطبی، محمد بن احمد(م ۶۶۱)الجامع لاحکام القرآن، دار احیاء التراث العربی،بیروت
۲۲ - قمی، شیخ عباس(م ۱۳۱۹)۱-سفینه البحار ط سنگی ۱۳۵۵ ق ثنایی،تهران۲-مفاتیح الجنان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران (به خط طاهر خوشنویس )۳-نفس المهموم، مکتبه، بصیرتی، قم
۲۳ - متقی، الهندی، علی(م ۹۵۷)کنز العمال سنن القوال و افعال، مؤسسه الرساله، بیروتط ۵-۱۴۰۵ق
۲۴ - مجد، امید، قرآننامه منظوم، کتیبه، تهران ۱۳۷۷
۲۵ - مجلسی، محمد باقر(م ۱۱۱۱) بحار الانوار مؤسسه الوفاء، بیروت ط ۲-۱۴۰۳
۲۶ - مشک فشان، گزیدهای از ارشادات و تلمیحات و آثار رهبر معظم انقلاباسلامی(جزوه )
۲۷ - مفید، محمد بن محمد نعمان (م ۴۱۳) ۱- الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد،مکتبه بصیرتی، قم.
۲۸ - مصطفوی، محمد کاظم، القواعد، مؤسسه النشر الاسلامی، قم ۱۴۱۲ ق
۲۹ - مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چشمه خورشید.(مجموعه مقالات اولینکنگره امام خمینی و فرهنگ عاشورا)دفتر ۳-۱، ۱۳۷۴ مجموعه مقالات دومینکنگره بین المللی امام خمینی فرهنگ عاشورا، دفتر ۲، تهران ۱۳۷۶
۳۰ - نجفی، محمد حسن(م ۱۲۶۶)جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، دار احیاءالتراث العربی، بیروت ط ۷-۱۹۸۱ م
۳۱ - نجمی محمد صادق، سخنان حسین بن علی از مدینه تا شهادت، انتشاراتاسلامی قم، ۱۳۶۰.
۳۲ - یوسفیه، ولی الله، فلسفه شهادت حسین و یاران او، سنایی، تهران ۱۳۴۴ س.
منبع:موسسه جهاني سبطين