اينجا بوي بهشت ميدهد، بهشتي كه برگرفته از وجود مضجع شريف و نوراني ضامن آهوست، اينجا كه ميآيي نامش مشهدالرضا است، پايتخت دلهاي عاشق.
رمضان در اين شهر قداست ديگري دارد، سحرگاهان خلوت و سكوت در فضاي نوراني حرم رضوي غوغا ميكند و آن قدر همه چيز زيبا و آرام است كه ميتواني با خيال راحت در كنجي از اين حرم باشكوه به نظاره گلدستههاي گوهرشاد، به تماشاي صحن و رواقها، به سقاخانه، و به آستان ملكوتي حضرت رضا(ع) بنشيني و نظارهگر باشي. نگاه كني و شايد چند قطره اشكي از سر شوق در گوشه چشمانت جا خوش كند و حلقه بزند.
رمضان ماه بركت است، ماه رحمت، ماه آمرزش، ماه توبه و بازگشت به سوي خدا.
رمضان، ماه گذشتن و عبور است، عبور از هر آنچه تو را دلبسته دنياي خاكي ميكند، كه به خودسازي برسي و با معبود بودن را تجربه كني، در شبهاي قدر به قدر آسمان و زمين كوچك شوي و تنها او را بخواني و تنها اين عبوديتها است كه مايه آرامش ميشود و در جاي جاي ايران اسلامي جاري است اما ميرسيم به خراسان و مشهد ...
*رمضان در مشهد
مشهد عصاره آداب و رسوم ايرانزمين است، جايي است كه ميشود رمضان را بو كرد و نفس كشيد و آن را مزمزه كرد.
براي رسيدن به آداب و رسوم مشهديها در ماه رمضان راه دوري نيست تا آن را طي كني.
رمضان در مشهد و دركنار بارگاه امام مهربانيها، آن هم در ميهمانسراي حضرت رضا(ع)، رنگ و بوي ديگري دارد كه ميشود نهايت اوج و عشق را تجربه كرد.
مردم مشهد نيز رسم دارند كه سه روز آخر ماه شعبان را براي استقبال از ماه ميهماني پروردگار روزه بگيرند، مشهديها هم در اين ماه مبارك، قرآن را يك دور كامل ميخوانند. سفره افطار را براي دوستان و آشنايان پهن ميكنند، نذري هم ميدهند و اطعام به نيازمندان را فراموش نميكنند.
مشهديها نيز همان قدر به شله مشهدي علاقهمند هستند كه ساير مردم ايرانزمين، زولبيا و باميه را دوست دارند.
و هنوز اين رسم پسنديده در روستاهاي مشهد زنده مانده است كه صداي طبل و دهل ندا دهنده سحر و نقارهزني بر روي بام خانهها از دور دستها به گوش ميرسد و خدا را شكر ميگوييم كه در مكاني نفس ميكشيم كه در وقت سحر، از نقارههاي بارگاه ملكوتي حضرت رضا (ع) صدا و نجواي سحر شنيده ميشود.
*و اما عصر جديد
اما حال و هواي رمضان در اين عصر جديد، تغييراتي هم پيدا كرده است كه گاهي هاج و واج ميماني و شايد به آنها از روي تعجب نگاه كني. ديگر در اين شهر پر از هياهو، صداي طبل سحر پير محله به گوش نميآيد. و اين صداي زنگ ساعت و يا تلفن همراه است كه تو را براي سحر آماده ميكند.
غذاهاي آماده و رستورانها نيز اندكي كار مردم را راحت كرده است كه دستپخت خانه را به فراموشي ميسپرد، از سوپ گرفته تا انواع و اقسام غذاها را به راحتي ميتوان از رستورانها تهيه كرد و بابت آن نه اندك بهايي بلكه مبلغ زيادي را پرداخت نمود.
در رمضان عصر جديد كه ميگذرانيم، افطار تمام نشده، انگار پاي سريالهاي تلويزيوني ميخكوب ميشوي، كه بايد در جراحت دست و پا بزني و با ملكوت به اوج برسي، در مسير زاينده رود شنا كني و با نان و ريحون به استقبال سحر ديگري بروي.
*بهشتي براي تقرب به درگاه الهي
اما از هرچه بگذريم باز هم اين صداي رمضان است كه به گوش ميرسد.
صدايي براي گذشتن از خود و رسيدن به درگاه او، همان كه چشم اميدمان براي رهايي از غمها به سوي اوست... همان كه صدايمان را ميشنود كه در اين اوج صداها، هيچ بشوي و تنها به او بينديشي. اينجا صداي پروردگار است كه ميآيد " ادعوني استجب لكم... "
پروردگارا من اينجايم، ابتداي راه تو، ابتداي راهي كه انتهايش تو ايستادهاي، به صلابت بهشتي كه وعده دادهاي، پس دستانم را بگير و تنهايم مگذار ...
=======
مريم سليمي
=======
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه