شعیب و نماز
مردم مَدیَن مردمى فاسد و طاغى و یاغى و متجاوز به حقوق حق و خلق بودند . خداوند بزرگ حضرت شعیب را در میان آنان مبعوث به رسالت فرمود ، تا آنان را از گمراهى و ضلالت نجات دهد . تعالیم ملکوتى و آسمانى شعیب را حضرت حق بدین صورت بیان مى فرماید :
* ( وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْباً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِنْ إِله غَیْرُهُ وَلاَ تَنْقُصُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ إِنِّی أَرَاکُم بِخَیْر وَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْم مُحِیط * وَیَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلاَ تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ * بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِن کُنتُم مُؤْمِنِینَ وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظ )(۲۷) .
براى هدایت و راهنمایى مردم مدین برادرشان شعیب را فرستادیم . او به مردم مدین از جانب حضرت حق چنین گفت : اى جامعه ! خداى جهان آفرین را بپرستید ، زیرا جز او خدایى نیست ، و آنچه را به وسیله ى پیمانه و ترازو به مردم مى فروشید از آن کم مگذارید . من خیر شما را به شما نشان مى دهم . چرا مى خواهید از راه تقلب و خیانت به ثروت خود بیفزایید ؟ من شما را از عذاب روز فراگیر مى ترسانم ، هاى اى ملت ! پیمانه را پر بدهید ، جنس ترازویى را بدون کم گذاشتن به مشترى ارائه کنید ، و از گناه و تجاوز به حق مردم دست بردارید .
مردم مدین ! بى تردید آنچه خداوند در سایه ى مقرراتش بر شما حلال دانسته به بفع شماست اگر اهل ایمان هستید . من قدرت بازداشتن شما را از تجاوز ندارم ، وظیفه ى من تبلیغ برنامه هاى خداست و بس .
تعالیم شعیب ضامن خیر دنیا و آخرت مردم بود ، ولى جامعه ى مدین در برابر شعیب و دلسوزیهاى او موضع سختى گرفتند و نخواستند هدایت حق را بپذیرند و دست از هوا و هوس و شهوت و دنیاپرستى بردارند . و عجیب اینجاست که تمام برنامه ها و تعالیم آن بزرگمرد الهى را نتیجه ى نماز شعیب مى دانستند وبه این معنا علم داشتند که نماز ، باز دارنده ى نمازگزار از هر فحشا و منکرى است . آنان به شعیب گفتند :
* ( قَالُوا یَا شُعَیْبُ أَصَلاتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَو أَن نَفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّکَ لأنتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ )(۲۸) .
( اى شعیب ! ما در پرستش معبودهاى پدران خود ثابت قدمیم و در برنامه هاى مالى خود آزاد ، و از هر راهى که بخواهیم ثروت به چنگ مى آوریم و به هر صورت که اراده کنیم مى فروشیم ) .
اى شعیب ! به نظر ما آنچه تو را تحریک کرده که ما را از آیین نیاکانمان برگردانى و مسیر خرید و فروش ما را عوض کنى نماز توست . به راستى تعجب آور است که با ما سر ستیزدارى در حالى که ما تو را مرد بردبار و درستى مى دانیم .
آرى ! نماز رشد دهنده و هدایتگر و بازدارنده ى از فحشا و منکرات و فساد بود ، اما مردم شهوت پرست مدین نمى خواستند در چنین حصن حصینى داخل شوند و دایره ى حیات را با این دژ محکم و حصار مستحکم از شرّ شیاطین و خطرات مصون و محفوظ بدارند .
موسى و نماز
حضرت کلیم الله که از انبیاى اولوالعزم است ، مورد عنایت خاص حضرت محبوب بود .
یاد آن حضرت و اوصاف حمیده ى او در قرآن مجید زیاد آمده است .
او زمانى که که به هدایت حضرت حق ، در مسیر مدین و مصر به وادى سینا و منطقه ى طور رسید ، براى اولین بار طنین دلرباى صداى معشوق را بدین گونه شنید :
* ( یَامُوسَى * إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً«۱۲»
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَى * إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلاَهَ لِذِکْرِی )(۲۹) .
* اى موسى ! من پروردگار تو هستم ، کفش از پاى بیرون کن ( : از همه چیز جز من قطع علاقه نما ) ، چون هم اکنون در وادى مقدسى .
من تو را به مقام شامخ رسالت برگزیده ام ، بنابراین به آنچه به تو وحى مى شود گوش فرا ده :
منم خداى یکتا ، خدایى که جز من نیست ، پس مرا اطاعت کن و در مسیر عبادت من قرار گیر و نماز را به خاطر یاد من به پاى دار .
آرى ! نماز که همراه با شرایط ظاهرى و باطنى اقامه شود یاد حضرت محبوب را در دل زنده مى سازد و حاکمیت آن یاد را در اعمال و اخلاق مى گستراند و امنیتى همه جانبه در قلب ایجاد مى کند به طورى که انسان از شرّ شیاطین در مصونیّت الهى مى رود و از برکت آن امنیّت ، سعادت دنیا و آخرت آدمى تضمین مى شود .
* ( أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ )(۳۰) .
آگاه باشید ! با یاد خدا دلها آرامش و امنیّت یابد .
چون امنیّت به وسیله ى نماز با شرایط و عبادتِ با حال ، حکومتش را در عرش قلب برقرار کرد ، به هنگام مرگ و سفر به آخرت ، دارنده ى قلب مطمئن مخاطب به خطاب حضرت حق مى شود و آن وقت ، مردن براى انسان از عسل شیرین تر مى گردد :
* ( یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَهً مَرْضِیَّهً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِى * وَادْخُلِی جَنَّتِى )(۳۱) .
اى صاحب نفس با آرامش ! به پروردگارت برگرد در حالى که راضى هستى و از تو خشنودند ، پس در عباد من وارد شو و به بهشتم درآى .
لقمان و نماز
آن بزرگمرد الهى که بر اثر تزکیه ى نفس و جهاد فى الله ، از جانب حق وجود با برکتش چشمه ى جوشان حکمت الهى شد ، در سفارشاتش به فرزند خود مى فرماید :
* ( یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاَهَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزِمِ الْأُمُورِ )(۳۲) .
اى پسرم ! نماز را به پاى دار و در جامعه اقدام به امر به معروف و نهى از منکر
کن و در برابر حوادث بردبار و صبور باش ، که تحمل و صبر در راه ارشاد مردم نشانه اى از عزم ثابت مردم بلند همّت است .
داود و نماز
علّامه ى مجلسى دانشمند کم نظیر شیعه در توضیح آیاتى که در رابطه ى با حیات با برکت داود است ، روایاتى درباره ى فضایل و محاسن و کثرت عبادات و مناجات داود ، به خصوص عشقى که از پیامبر بزرگ به نماز داشت ، نقل مى کند :
* آن حضرت در خانه ى خود محرابهاى متعددى قرار داده بود تا در جاى جاى منزلش نماز اقامه کند .
او اوقاتش را به چهار مرحله تقسیم کرده بود : روزى را براى حلّ مشکلات مردم ، روزى را براى زن و فرزندش ، روزى را براى دعا و مناجات د ر دل کوهها و کنار دریا ، و روزى را براى انس با محبوب در خلوت منزل و در کنار محراب عبادت .
امام صادق (علیه السلام) مى فرماید : در حالى که در محراب عبادتش مشغول نماز بود ، خداوند مهربان با وى سخن مى گفت(۳۳) .
سلیمان و نماز
کتاب ارزشمند ارشاد دیلمى روایت مى کند :
* لباس سلیمان لباسى بس عادى بود ، در حالى که سلطنت و حکومت و مالى که در اختیارش بود براى احدى از گذشتگان و آیندگان مقرّر نشد .
او شبهاى خو را به نماز تمام مى کرد ، در حالى که همچون چشمه ى جوشان بهارى از دیده اشک مى ریخت . آن حضرت اداره ى امور معاشش از طریق زحمت بازوى خودش بود(۳۴) .
علماى اهل سنّت در تفسیر آیات ۳۰ تا ۳۳ سوره ى ص متمایل به این معنا شده اند که سلیمان در بازدید از اسبهاى آماده براى جنگ از نماز عصرش غافل شد و به وقت غروب آفتاب متوجّه از دست رفتن نماز گشت و به این خاطر به غم و غصّه ى شدیدى دچار آمد .
آن گاه خداوند قادر آفتاب را براى او برگرداند تا نماز عصرش را در ظرف معیّن وقتش بجاى آورد !
امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حضرت باقر (علیه السلام) نظر کعب الاحبار و علماى اهل سنّت را مردود دانسته و دامن حیات باعظمت سلیمان را در تمام عمر از قضا شدن یک نماز پاک مى دانند .
در روایات شیعه آمده است که نماز سلیمان از اوّل وقت به تأخیر افتاد ، و به این جهت سخت ملول شد . حضرت حق آفتاب را به وقت عصر برگرداند تا آن مرد بزرگ الهى و آن پیامبر معصوم نمازش را به وقت فضیلتش ادا نماید(۳۵) .
آرى ! بر اساس معرف اسلامى ـ البته معارف ملکوتى و باارزشى که شیعه نقل کرده است ـ حیات انبیاى حق از هر عیب و نقصى حتى قبل از مبعوث شدن مبرّا بوده است و پیامبرى نبوده که در عین آن همه زحمت و رنج روزانه ، نمازى از نمازهایش قضا شده باشد .
یونس و نماز
آن عبد شایسته ى حق سالها مردم نینوا را به عبادت حق و دست شستن از شرک و کفر و گناه دعوت کرد ، ولى مردم در برابر تعالیم الهى او تکبر ورزیدند و با وى به مخالفت برخاستند تا جایى که آن حضرت را از هدایت خود ناامید ساختند ، و آن جناب از حضرت ربّ جهت نابودى قوم نینوا نفرین نمود و سپس آنان را رها کرده و به جایى رفت که مردم به او دسترسى نداشته باشند .
چون به منطقه بازگشت زندگى مردم را عادى یافت ، معلوم شد جامعه ى نینوا به پیشگاه حق برگشته و عذاب را با قدرت و قوّت توبه از خود دور کرده اند .
پس ، با خشم و غضب منطقه را ترک کرد و چنانکه مى دانید از میان امواج دریا در شکم ماهى جاى گرفت . خداوند علت نجاتش را از آن زندان مهلک چنین بیان مى فرماید :
* ( فَلَوْلاَ أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ * لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ )(۳۶) .
پس اگر او اهل تسبیح نبود ، هر آینه تا قیامت در شکم ماهى مانده بود .
در مجمع البیان از قول مفسّر بزرگ قتاده آمده است که منظور از تسبیح و ستایش یونس نماز بود(۳۷) .
زکریّا و نماز
قرآن مجید در باب نماز زکریّا مى فرماید :
* ( هُنالِکَ دَعا زَکَرِیّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لى مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّه طَیِّبَهً اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ * فَنادَتْهُ الْمَلائِکَهُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلُى فِى الِْمحرابِ اَنَّ اللهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى مُصَدِّقاً بِکَلِمَه مِنَ اللّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصوُراً وَ نَبِیّاً مِنَ الصّالِحینَ )(۳۸) .
در آن هنگام که زکریّا عنایات حق را نسبت به مریم مشاهده کرد ، عرضه داشت : پروردگارا ! مرا از لطف خویش فرزندانى پاک سرشت عطا فرما ، همانا تو اجابت کننده ى خواسته ى بندگانى .
زکریّا در حالى که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود فرشتگان به او بشارت دادند که همانا خداوند ترا به ولادت یحیى مژده مى دهد ، فرزندى که به پیامبرى عیسى گواهى خواهد داد و خود نیز در راه هدایت مردم پیشوا و پارساست و نزد پیامبرى از شایشتگان است .
عیسى و نماز
داستان عیسى و مادرش مریم که داراى مقام عصمت و طهارت بود ، از عجایب مسائل روزگار است .
خداوند مهربان براى نشان دادن قدرت خود ، و براى عبرت دیگران و در جهت هدایت امتها به طور مکرر به واقعه ى عظیمه ى این پسر و مادرش در قرآن مجید اشاره فرموده است .
از عجایب حیات عیسى سخن گفتن او در گهواره پس از ساعاتى چند از ولادت است که در آن گفتار ، حقایق الهیّه را براى مردم بازگو کرد و به خصوص به این معنا اشاره فرمود که من مأمور به نمازم :
* ( قالَ اِنّى عَبْدُاللّهِ اتانِىَ الْکِتابَ وَ جَعَلْنى نَبِیّاً * وَ جَعَلَنى مُبارَکاً اَیْنَما کُنْتُ وَ اَوْصانى بِالصَّلوهِ وَ الزَکوهِ ما دُمْتُ حَیَّاً * وَ بَرّاً بِوالِدَتى وَ لَمْ یَجْعَلَنى جَبّاراً شَقِیّاً * وَ السَّلامُ عَلى یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ اَمُوتُ وَ یَوْمَ اُبْعَثُ حَیّاً )(۳۹) .
عیسى در گهواره گفت : همانا من بنده ى خدایم ، به من کتاب آسمانى عنایت شده و به شرف نبوّت آراسته ام و هر کجا باشم براى جهانیان مایه ى برکت و رحمتم . من تا زنده ام دستو دارم نماز را به پاى دارم و زکات مال بپردازم . من مأمورم به مادر نیکى کنم و از شقاوت دورم . سلام حق بر من روزى که به دنیا آمدم و روزى که مى میرم و روزى که در قیامت مبعوث مى شوم . .
محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم) و نماز
مسائلى که در باب نماز در آیین رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) مطرح است در هیچ فرهنگى مطرح نبوده است .
نماز در اسلام محمّدى حقیقتى جامع و واقعیّتى کامل است که در پرتو آن انسان به آداب الهى مؤدّب مى شود و طریق رشد و کمال و عرفان و طریقت و عشق و حقیقت را مى پیماید .
نماز در آیین محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم) بال پرقدرتى است که اگر با شرایط مخصوص به خودش انجام بگیرد ، انسان را تا مقام قرب و وصال محبوب ابدى و معشوق سرمدى پرواز مى دهد .
عارفان عاشق و واصلان کامل مى فرمایند : نماز معجونى است که حضرت شارع حکیم آن را ترتیب فرموده و به لطف عمیم خود ترکیب نموده است .
مشخص است که هر جزء آن مبتنى بر حکمتى ، و مقتضى سرّى و مصلحتى است ، و هویدا و مبرهن است که افضل اعمال بنى آدم سجده کردن است . چنانکه صریح اخبار و صحیح اعتبار بر آن ناطق و شاهد است ، صادق از آنکه اعضاى سبعه را در آن حال مصلّى بر خاک گذارده و مجمع النّورین که اشرف جوارح است بر زمین مالد و به زبان نیاز به درگاه کریم کارساز بنده نواز نالد .
در حدیثى بسیار مهم از قول رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) آمده است :
* اِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلاثَهٌ : ایَهٌ مُحْکَمَهٌ ، اَوْ فَریضَهٌ عادِلَهٌ ، اَوْ سُنَهٌ قائِمَهٌ...(۴۰) .
آیه ى محکمه تفسیر به توحید و معرفه اللّه شده ، و فریضه ى عادله به اخلاق و تزکیه ى نفس معنا گشته ، و سنّت قائمه به فروع شریعت محمّدى تبیین شده است
نماز معجونى است که اجزاء آن از این سه علم ترکیب گشته و جامعه اى است که از این سه رشته دوخته شده و حقّه اى است که در آن این سه گوهر نفیس اندوخته گشته و صدفى است که این سه لؤلؤ نایاب را در بر دارد و منبعى است که این سه چشمه از آن منفجر گردد ، و این همه در رابطه با نماز اسلام محمّدى است .
اما اشتمال نماز بر توحید ، آن است که افتتاح نماز با تکبیره الاحرام است و مفهوم تکبیر ، توحید ذات و نفى صفات است ، و بلند کردن انگشتان دهگانه که هر یک دلیل و نشانه اى بر صفات جلالیّه و جمالیّه است که انسان به هنگام راه یافتن به نماز باید متوجّه این معانى بلند آسمانى و مفاهیم جانانه ى ملکوتى باشد .
اما اشتمال نماز تزکیه ى اخلاق به این است که طهارت بر دو نوع است :
طهارت ظاهر از خبائث و احداث ، و طهارت باطن از ذمایم اخلاق . و چنانکه تطهیر ظاهر ، شرط صحت نماز است ، همچنان تطهیر باطن نیز شرط قبولى این عبادت الهیّه است
و اشتمال نماز بر سنّت قائمه از این جهت است که نماز اشرف عبادات و افضل طاعات است و در فروع ، هیچ عملى باآن برابرى نمى کند .
آرى ! نماز اسلام محمّدى سراپا آداب الهى و مسائل تربیتى و حقایق ملکوتى و واقعیّات آسمانى است .
با چنین نمازى است که انسان به معراج مربوط به خودش مى رسدو به دریاى نور سرمدى متصل مى گردد ، چنانکه در روایات معتبره از قول معصومین علیهم السلام آمده است :
* قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) : اِذا قامَ العَبْدُ اِلىَ الصَّلواهِ الْمَکْتُوبَهِ مُقْبِلا اِلَى اللّهِ تَعالى بِقَلْبِهِ وَ سَمْعِهِ وَ بَصَرِهِ وَ اِنْصَرَفَ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْم وَلَدَتْهُ اُمُّهُ .
رسول الهى (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود : زمانى که عبد به نمازهاى واجب برخیزد و با قلب و گوش و چشم به سوى حضرت حق رود ، پس از پایان نماز از گناهانش همچون روز ولادت از مادر بیرون رفته است .
در روایت بسیار مهم دیگر آمده است :
* چون عبد به نماز برخیزد ، حجاب بین او و حق برداشته مى شود و حضرت محبوب با وجه کریم با او روبرو مى گردد . ملائکه از دو طرفش تا انتهاى آسمان صف بسته و با او نماز مى گزارند و دعایش را آمین مى گویند و تمام جوارح و اعضاى بدن و هر آنچه در اطراف اوست تسبیح میگویند(۴۱) .
در روایات معتبر آمده :
* اَلصَّلوهُ نُورُ الْمُؤْمِنِ(۴۲) .
نماز روشنایى انسان با ایمان است .
* اَلصَّلوهُ نُورٌ(۴۳) .
نماز نور است .
* اَفْضَلُ الْاَعْمالِ بَعْدَ الْایمانِ الصَّلوهُ(۴۴) .
برترین کارها پس از ایمان نماز است .
* اَلصَّلوهُ کَفّاراتٌ لِلْخَطَاءِ(۴۵) .
نماز کفاره ى گناهان است .
* اَلصَّلوهُ مِعْراجُ اُمَتى(۴۶) .
نماز معراج امت من است .
* اَلصَّلوهُ اَوَّلَ وَقْتِها رِضْوانٌ وَ آخِرُها غُفْرانٌ(۴۷) .
نماز اول وقت حشنودى حق ، و آخر وقت آمرزش الهى است .
* عَلَمُ الْایمانِ الصَّلوهُ .
نشانه ى ایمان نماز است .
* اَلْمُصَلّى یُناجى رَبَّهُ .
نمازگزار با پروردگارش مناجات مى کند .
از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده :
* چون عبد رو به قبله کند از براى نماز به اخلاص تمام ، و نیت کند و بگوید : « اَللّهُ اَکْبَر » ، بیرون آید از گناه چنانکه از مادر زاده شده ، و چون بگوید : « اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم » به هر تار مویى که بر تن او باشد خداى تعالى ثواب یک سال عبادت در دیوان اعمال او نویسد ، و چون فاتحه و سوره
بخواند چنان بوَد که یک حج و عمره بجا آورده ، و چون رکوع کند و تسبیح بگوید چنان باشد که به وزن خود زر سرخ صدقه باشد و همانند آن است که تمام کتاب هاى خدا را خوانده باشد ، و چون بگوید : « سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَه » خداوند مهربان به نظر رحمت به وى نگاه کند ، و چون سجده کند و تسبیح گوید حضرت حق ثواب پیامبران روزى او نماید ، و چون تشهد گوید خداوند او را ثواب صابران دهد ، و چون سلام دهد و فارغ شود خداى کریم درهاى بهشت را به روى او باز کند پس ، از هر درى که بخواهد ، بى حساب وارد رضوان حق مى شود(۴۸) .
در آیات قرآن مجید به شخص رسول اسلام امر به نماز شده که این امر واجب و لازم متوجه تمام مرد و زن و امت هم هست :
* ( وَ اَقِمِ الصَلوهَ طَرَفَىِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ اِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِئاتِ ذلِکَ ذِکْرى لِلذّاکِرینَ )(۴۹) .
و نماز را در دو طرف روز و نیز در ساعت تاریکى شب به پا دار ، که البته خوبیهاى شما زشتى و بدکاریتان را نابود مى سازد . این حقیقت یادآورى است براى یادکنندگان .
* ( أَقِمِ الصَّلاَهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُوداً )(۵۰) .
نماز را اول زوال آفتاب تا نیمه ى شب بجاآر ، و نماز صبح را نیز بجاى آر که آن نماز به حقیقت مشهود نظر فرشتگان شب و روز است .
قرآن مجید به رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) دستور مى دهد که اهل بیت خود را به نماز امر کن و بر این مسئله استقامت نما :
* ( وَاْمُرْ اَهْلَکَ بِالصَّلوهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لانَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى )(۵۱) .
تو اهل بیت خود را به نماز امر کن و بر این حقیقت صبور و شکیبا باش . ما از تو روزى کسى را نمى طلبیم ، بلکه به تو و دیگران روزى مى دهیم ، و عاقبت نیکو مخصوص پرهیزکارى و تقواست .
مسئله ى نماز به اندازه اى مهم است که جداگانه به زنان پیامبر در امر به نماز مى فرماید :
* ( وَ اَقِمْنَ الصَّلوهَ وَ اتَیْنَ الزَّکوهَ وَ اَطِعْنَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ )(۵۲) .
و « اى زنان رسول من ! » نماز به پا دارید و زکات مال به فقیران دهید و امر خدا و رسولش را اطاعت کنید .
منبع:موسسه جهاني سبطين