نمایشگاه دیگری از طبیعت ساکت، آرام و بی زبان که در قرآن از آن سخن گفته می شود، نمایشگاه آسمان ، ماه و ستارگان و کهکشان ها هستند. برای انسان فرصت هایی به دست می آید که با تأمل به آسمان نگاه کند و از نگاه خود لذت ببرد. این فرصت در شب در بیابان ها که نور شهرها کمتر وجود دارد و تلألو می کند و تابلویی طبیعی و منظم از جهان آفرینش را به نمایش می گذارد، بهتر فراهم می شود .
قرآن با تعبیرات گوناگون این زیبایی ها را توصیف می کند و مهم تر آنکه ما را به زاویه های پنهان شگفتی جهان آفرینش رهنمون می سازد. خدایی که هفت آسمان را طبقه طبقه آفرید. در آفرینش آن بخشایشگر، هیچ گونه اختلاف و تفاوت نمی بینی . باز بنگر آیا خلل و نقصانی می بینی ( ملک/۳ ) در آیه ای دیگر به جزئیات دیگری از آسمان و شگفتی هایش اشاره می کند .
مگر ندیده اید که چگونه خدا هفت آسمان را تو بر تو آفریده است و ماه را در میان آنها روشنایی گردانیده و خورشید را چون چراغی قرار داده است ( نوح / ۱۵ ) .
ارکان هستی
باد به حرکت در آورده تا ابرها را از سرزمینی به سرزمینی دیگر سیر دهد و ابرهای منقبض شده را در آسمان بگستراند . آنگونه که خاصیت آن ابر هست و قانون خداست (به حجمش می افزاید ) .
و ابر را انبوه می کند! پس تو ، باران را می بینی که از لا به لای آن ابر انبوه بیرون می آید .
اما آیا می توانی پشت آن ابرها را ببینی ؟ مگر اینکه بالای ابرها حرکت کنی و خورشید را در پس آن ببینی، که تمام نورش را یک جا به ابرها می تاباند تا ذوب شده و باران رحمت را به سرزمین مرده بباراند .
خدا ، کسی است که شما را آفرید سپس روزی تان داد، تمام نیازهای مادی و معنوی شما را برآورده کرد و همه اشیاء را بدین وسیله به هم مرتبط ساخت.
« ماه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری »
سپس شما را به اتمام کار یعنی انتهای اجل مسمّی ( چه بخواهید و چه نخواهید به مرگ میرساند ) سپس شما را زنده میکند ( دوباره درچرخه طبیعت قرار خواهید گرفت )
کدام یک از این کارها را که خداوند انجام میدهد ، شریکان شما انجام میدهند؟ شناوری ، پاکی ، شفافی ، والا مقامی و بلند مرتبه ای از آن خداست ! پس چگونه شرک می ورزید ؟
(دلایل پوچ گرایی ، خود محوری ، آقاوسید برای خود ساختن یعنی بت پرستی و پول پرستی و .............. همه شرک است ) باید بدانید حرکت از خداست و همه چیز در زیر این حرکت تحت المحیط قرار دارد ! (۴۰) و انچه در اسمانها و زمین وجود دارد ، همه از آن خداست . و همه از خواست خود در برابر خدا، خود دارند، یعنی خواست خداوند را گردن
نهاده اند . (۲۶) و ستایش در آسمان و زمین از آن خداوند است. (پس بجز ستودن خداوند ، حق ستایش دیگری را نداریم . ) چه پوشیده (در دل باشد ) و چه در ظاهر ستایش شود .
( نه در دل و نه بر زبان ستایش غیر خدا گفته نشود ، که انسان را خوار و ذلیل و زبون و زیر دست قرار میدهد . )
منبع:موسسه جهاني سبطين