0

چگونه می توان میان جوان و نماز پیوند آفرید؟

 
mohsenh
mohsenh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 1156
محل سکونت : قم

چگونه می توان میان جوان و نماز پیوند آفرید؟

دکتر محمدرضا سنگری
هستی زیباست؛ همراه با تقارن ها ، تناسب ها و هندسه شگفت و چشم نوازی که تامّل و تفکّر در آن روح و جان را به شکوفایی و بالندگی می برد . جوان نیززیباست؛ عواطف جوشان ، ارمان جویی، شور نشاط و زیباخواهی فضای زندگی جوان را پر کرده است. نماز هم زیباست؛فرصت زیبا شدن روح،پیوند با هم زیبایی ، همه خوبی برای رسیدن به کرانه های کمال و جمال.
سخن بر سر این است که چگونه می توان میان جوان و نماز و به دیگر زبان ، دو زیبایی، پیوند و یگانگی آفرید. پرسش جدّی این است که چرا نسلی که به دلیل ((زیبایی جویی)) نمی تواند از کنار زیبایی روح (نماز) ساده بگذرد ، اقبال و استقبال و نشاط نماز نمی بینم؟
درست تر و راست تر آن است که روح عریان نماز که تماشاگه هم رمز و رازها و زیبایی هاست ، هنوز در معرض دید جوان قرار نگرفته است.روش های جذّاب و زیبا در ایجاد گرایش و کشش به کار گرفته نشده و آنان که منادیان و ناشران فرهنگ نمازند ، عمدتاً شیوه انتقال و ارتباط با جوان را نمی دانند.آیا یک هدی زیبا را با خشونت، بی مهری،سردی و رفتاری غیر زیبا می توان عرضه کرد و به تاثیر و تحولی عمیق دل بست؟اگر آموخته ایم که (( مَنْ لَهُ صَبّیُ فَلَیَتصاب)) ، این نه بدان معناست که تنها زبان کودکانه باید داشت که روش ، منش و دانش ارتباط کودکانه را نیز باید به دست آورد.زبان، تنها کلام نیست که هر آنچه ابزار و زمینه ساز ارتباط است،((زبان)) است . در ((ارتباط)) ، هماره چند عامل مهم و تعیین کننده وجود دارد که حذف یا نادیده گرفتن هر کدام به اختلال در ارتباط می انجامد.
ارکان ارتباط عبارتند از :
۱- ارتباط گیرنده
۲- مخاطب ارتباط
۳- پیام ارتباط
۴- شیوه ارتباط
۵- ابزار ارتباط
ما عادت کرده ایم که در ناکامی های خود ، بلافاصله مخاطب را متهم کنیم و به تبرئه خویش بپردازیم.اگر مخاطب از سخن و رفتار ما تاثیر نپذیرفت، در دادگاهی که به سادگی و سرعت تشکیل می دهیم، به داوری می پردازیم که حرف شنو نیست، حقیقت پذیر نیست، زیربار نمی رود و در بیانی شکننده تر : نرود میخ آهنین در سنگ ! اما کم شنیده ایم که شخص بگوید : نکند نقص در من باشد، نکند نحو بیان من، محتوای بیان من و ابزاری که به کار گرفته ام نامناسب باشد.نکند ناساختگی من از تاثیر سخن کاسته است، که در اسلام همه چیز به شرط من است. تو کیستی که سخن می گویی؟ اگر جریان تهذیب و تقوا از قلمرو روح و قلبت عبور نکرده باشد، منتظر تاثیر مباش که: (( مَنْ لَمْ یَعْمَل بِعِلمِهِ زَلّتْ موْعِظَتُهُ عَنِ القلوبِ کَما یزّلُ الْمَطَرُ عَنِ الصّفا)).هر کس به علم خویش عمل نکند موعظه و نصیحتش همچون لغزش قطرات باران از سطح سنگ لغزان، فرو خواهد ریخت(برقلب ها اثر نخواهد گذاشت).پس در بی تاثیری کلام ، نخست باید در خود تردید کنیم، در روش ها ، در منش ها و حتی در دانش خویش و بعد تعبیر لطیف و گویای امیر بلاغت: المُتقونَ ... فَهمْ لاَنفُسِهمْ مُتّهمون:تقوا پیشگان نفس خویش را متهم می دارند.برهمین اساس، تحلیل و نقد وضعیت موجود ارتباط ما با نسل جوان و یافتن راه کارها و روش های مناسب در گسترش و تعمیق فرهنگ نماز میان نسل جوان لازم است. در زمینه ارتباط با مخاطب های جوان به مرور برخی کاستی ها و ضعف ها می پردازیم و در حد توان روش هایی را پیش نهاد می کنیم.
۱- روان شناسان ارتباط ، ارتباط(COMMUNICATION) را دارای دو بخش می دانند:
الف- هدایت کردن(LEADING)
ب- همدلی کردن(PACING)
ما معمولاً در هدایت کردن ، نصیحت کردن و باب موعظه های کشدار و طولانی را گشودن قهرمانیم اما در همدلی نه ، و به همین دلیل پل های ارتباط را می شکنیم و توان تاثیرگذاری را به حداقل می رسانیم. وقتی جوان احساس کند در موضع موعظه نشسته ایم و تنها از او (( گوش)) انتظار داریم، چیزی به نام ((پذیرش و تسلیم)) اتفاق نمی افتد. برای توفیق در ارتباط باید به ((همدلی)) رسید و همدلی نیازمند چند مسئله است:
- درک ذهن و ضمیر جوان
- انعطاف
- صبوری
درک شرایطی که جوان در آن به سر می برد ،موقعیت روحی و روانی جوان و انعطاف یا به بیان قرآن ((تنزل)) از دنیای خویش به دنیای جوان وصبوری در مقابل گفتار و رفتار او، شرایطی فراهم خواهد ساخت که جوان ، قلبش را به ما بسپارد و در پی آن ذهن و اندیشه ی وی نیز کاملاً تسلیم ما شودهمه این مفاهیم را در این مفهوم قرآنی می توان خلاصه کرد که خداوند به پیامبرش فرمود:( وَ لَوْ کنتَ فَظّاً غَلیظَ القلبِ لاَ نفَضّوُا مِنْ حَوْلکَ)).اگر تند و خشن بودی ، همه از دور و برت پراکنده می شدند.
غلظت قلب و عمل ، رمندگی ، زدگی، گریز و پرهیز می آفریند و میان ما و نسلی که دمی رها کردن آن باعث پرتاب شدن به پرتگاه های هولناک می شود، فاصله و درّه ایجاد می کند.
۲- ما هندس گفتن با جوانان را به خوبی نمی دانیم. پرگویی،دارزگویی، مکرّر گویی های کسالت آور، سنت سیئه ماست. برای روشن شدن این موضوع اگر به پرسش هایی که از ائمه اطهار و مجموعه سخنرانی های روان شناسان و انسان آشنایان بزرگ مراجعه کنیم خواهیم یافت که بسیاری از پاسخ ها به چند ثانیه نمی رسد و بی شک اگر همین پرسش ها با ما مطرح شود باید منتظر سخنرانی ها و خطابه ها نشست! در مجموعه نهج البلاغه جز چند سخنرانی(خطبه) نسبتاً طولانی -با در نظر گرفتن حذف بخش هایی از خطبه- که از نظر زمانی خواندن هریک از آن ها به نیم ساعت و در مواردی اندک به بیش از یک ساعت نمی رسد.، بقیه خطبه ها در حدود ده دقیقه بیشتر نیستند.دقت در سوره های قرآن نیز گویای همین مسئله است. جامعه ای که در آغاز بعثت مخاطب پیامبر است- مکه - به دلیل ظرفیت محدود و کشش اندک ذهنی و روانی با سوره هایی مواجه است که نه تنها آهنگین ، زیبا و قاطع اند که بسیار کوتاه نیز هستند، اما در مدینه که زمینه فراهم شده و ظرف وجودی مخاطب ها گسترش یافته ، سوره های بلند مطرح می شود که البته هواندن آن ها نیز به ندرت به یک ساعت می رسد! شاید تعبیر ظنز گونه نویسنده ای خوش ذوق در مورد ما درست باشد که اگر العیاذباالله برهی از ما جای خدا بودیم از همان آسمان هفتم یک سره سیم کشی می کردیم بهکرات پایین و بلندگویی خداپسندانه نصب می کردیم در وسط اسمان و زمین و یکسره برای عالم و آدم سخن رانی می کردیم! همین و بس! در برخی تحقیقات، به ویژه تحقیقاتی که در آموزش و پرورش انجام پذیرفته است، یکی از دلایل بی علاقگی و گریزدانش آموزان از نماز جماعت ، سخنرانی های طولانی و تکراری مطرح شده است. باید خطبا و گویندگان برای ایراد سخنرانی های پنج تا ده دقیقه ای کوتاه ، مفید ، جذّاب ، مناسب و متناسب تمرین و ورزیدگی داشته باشند.به دیگر زبان ، روح زیبا طلب جوان ، کلام جوان ،زیبا ، رسا و کوتاه می طلبد.
۳- جوان از جوان بهتر و زودتر می پذیرد.با لحن جوان، هیات جوان ، برخورد جوان و مهم تر از هر چیز به دلیل نزدیک بودن جهان احساسی ، عاطفی و روحی دو جوان ، تفهیم و تفاهم سریع تر اتفاق می افتد. ائم جماعت بسیاری از مساجد پیرند و با دنیای جوان بیگانه. در این میان پیران خوش اندیش و خوش روش و توانایی می توان یافت ، اما اگر به نوعی جوان گرایی دست بزنیم کارا و گره گشا خواهد بود. تفاوت نسل ها ، کندی رفتار، طولانی کردن نماز ، طرح مسائلی بیگانه با فضای امروز ، میان مخاطب و گوینده فاصله می افکند.برخی دانش آموزان طولانی شدن نماز و عدم امکان ارتباط با ائم جماعت سالمند را دلیل اجتناب از نماز جماعت دانسته اند.
زیبایی ظاهری و آراستگی نیز در این میانه بی تاثیر نیست.در مدارس متعددی شاهد هستیم که امام جماعت، توصیه قرآن در باب زینت خویش و آراستگی مناسب را در وقت نماز لحاظ نمی کند.همین جا طرحو تذکر این نکته لازم است که ائم جماعت باید با مسائل تربیتی و روانی نسل جوان آشنا شوند.تغذیه مداوم آن ها در این زمینه از بایسته ترین کارهایی است که پرداختن به آن ضروری احساس می شود.بهتر است تعدادی کتاب مناسب در این زمینه ها به همه ائم جماعت و هدایتگران فکری در مساجد و مدارس معرفی شود و در صورت امکان در طول سال، در شهرستان ، سمینارهای توجیهی برای ائم جماعت و مبلغان برگزار شود.
۴- بهره گیری از زمان های خاص برای ارتباط عاطفی میان مدرسه و مسجد از یک سو و خانه و مسجد از سوی دیگر در جذب و جلب خانواده ها، به ویژهجوانان ، موثر است.در فرصت های عاطفی مانند عروسی، سفر حج، رفع یک خطر و ولادت فرزند می توان به سراغ افرادی رفت که احیاناً با مسجد ارتباطی دارند.هدیه بردن به نام مسجد برای این افراد ، گذشته از تحول در دیدگاه ، عایق های میان خانه و مسجد را از میان برمی دارد. اگر در جشن مدرسه مجاورف شیرینی به شکل بسته بندی شده و با نام مسجد به دانش آموزان داده شود چه تاثیری خواهد داشت؟اگر امام جماعت و هیات امنای مسجد در مراسم مدرسه شرکت کنند چه فضای مناسب ساخته خواهد شد؟فراتر از این ها، اعضای مساجد می توانند در مدارس شرکت کنند، مثلا در تعمیر میز و صندلی ف گروه نجار مسجد همکاری کنند یا پزشک مسجد-اگر ممکن شود- با مدرسه مرتبط باشد. این ها بهانه های مقدسی برای برداشتن سدها و مانع ها میان مسجد و مدرسه است.
۵- مساجد از همان سر در ، تا درون مسجد(صحنف محراب، فضا، دیوارها و ...) باید اراسته ، پیراسته و جوان پسند باشد.از جاذبه های هنری و علمی در پیشانی مسجد باشد.نوشته های مساجد آن قدر تکراری و ناهمخوان با ذهن و ضمیر نوجوان و جوان است که رغبتی برای خواندن نمی انگیزد.
پاکیزگی، طراوت وزیبایی مسجد نیز مسئله مهمی است.برخی دانش آموزان بوی بد، فضای تنگ نمازخانه، فرش ها و موکت های آلوده را باعث بی رغبتی به نماز می دانند.به رغم تلاش های ارزنده و سازنده ای که در ساختن مسجدهای شایسته و مناسب در جاده ها شده است-خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد-هنوز دخمه های تاریک ، فرسوده، نمور با موکت آلوده و فرسوده فراوان است.
از این گذشته مساجد جدید را باید به گونه ای ساخت که کانون هم فعالیت ها بتواند باشد.انحصار مسجد به نماز ، خلاف سنّت و سیره اسلامی است.مطالعه عصر پیامبر نشان می دهد که مسجد همه چیز است؛پایگاه تصمیم گیری اجتماعی ، نظامی ، سیاسی ، عبادی و فرهنگی .باید هر مسجد یک مجتمع باشد.امکانات هنری ، ورزشی؛نمایشی،کتابخانه-با شیوه های نو-باید در کنار مسجد به عنوان جزئی از پیکره مسجد محسوب شود.در برنامه ریزی های آینده ((بازسازی مساجد)) باید به این نته توجه شود.اگر این امکانات در مسجد و ((از))مسجد باشدف جوانان به مسجد راغب تر می شوند.از لحظه های ناب و خاص نیز استفاده کنیم.اگر در مساجد بین راه ها و جاده ها، نوشته هایی مناسب نصب شود، طنین آن ها در ذهن مسافران ، در طول راه که فرصت تامل و تفکر بیشتر است، تاثیر مطلوب برجای خواهد گذاشت.بسیاری از نمازخانه های بین راه از این جهت خالی و تهی اند.
در مساجد شهرها و نمازخان مدارس و نهادها ، می توان از گروه هایی استفاده کرد که تناسب جملات زیبا و تاثیرگذاری نصب کنند بی آنکه تنها جملات سیاسی، مکرر و معمولی به کار گرفته شود.
۶- نماز، به ویژه نماز اول وقت، مصونیت روانی می آورد.پیامبر(ص) می فرماید:(لا یزالُ الشیطانُ هائباً لابن آدَم زَعْرامنْهُ ما صَلّی الصلوات الْخمْسَ لِوَقتهنَّ فَاذا ضیعهنّ اِجْتَرَا علیهِ فادْخَلَهُ فی العظام.))
شیطان تا هنگامی که انسان نمازش را در وقت فضیلت می خواند در خوف و وحشت است، ولی نماز را اول وقت نخواند ، شیطان جرئت فریب او را می یابد و او را به گناهان بزرگ وا می دارد.
واقعیت این است که در خانواده ها چنین موضوعی کمتر رعایت می شود.اگر در مدارس، نهادها و ادارات ، سنت نماز جماعت به هنگام برقرار باشد، بازتاب آن نوعی مصونیت و بازدارندگی و انضباط رفتاری خواهد شد.در مدارس به دلیل فقدان یا کمبود امکانات وضو گرفتن، به گونه ای باید عمل کرد تا دانش آموزان فرصت وضو گرفتن داشته باشند. برخی دانش آموزان مشکل وضو گرفتن را در مدرسه به دلیل نبودن سرویس های بهداشتی کافی و شیرآب کافی ، علت شرکت نکردن در نماز جماعت می دانند.
۷- جوانان حساس و زودشکن اند.رؤیت فاصله میان گفتن و بودن در جامعه زمینه رمندگی جوانان است.آنها کمتر می توانند به تحلیل عمیق بپردازند و مرز میان راه و منتسبان به ((راه)) را دریابند.خیانت هیچ کس به اندازه آنانی نیست که منتسب به دین و انقلاب اند و کجرو و بد عمل. اسلام در پی نمازی است که مدافع مکتب بسازد و به تعبیر روایت، انسان را ((زین)) دین کند نه ((شین)) آن. باید هماره این نکته را به اولیا، معلمان و هم کسانی که چشم جوانان به آنان دوخته است یادآور شد که لغزش های ما ، تباهی و انحراف یک نسل را در پی خواهد داشت و به همین دلیل اصلاح همیشه رفتار، بازنگری در خود و بازسازی و تصحیح اعمال هیچ گاه نباید فراموش شود.در بیانی رساتر و گویاترف یادمان باشد که نماز زنگ تفریح زندگی نیستف هنگام تصحیح زندگی است.

منبع:http://www.sibtayn.com

سه شنبه 9 اسفند 1390  6:45 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها