كـودك و نـوجـوان در هـر مرحله سنّى به الگو نيازمند است تا تحدى كه الگو را براى خويش همه چيز مى داند و اعمال و افكارش آيينه تمام نمايى از رفتار و افكار الگوهايى مى شود كه بـرگـزيـده اسـت . بـه هـمـين دليل والدين كه اولين مربيان كودكند خواه ناخواه براى او اولين الگـو و در بـسـيـار مـوارد، مـهـم تـريـن الگـو هـسـتـنـد، زيـرا كـودك و نـوجـوان بـه طـور معمول رفتارى را انجام مى دهد كه ديده ، تجربه كرده يا فهميده است .
خصوصيات و عملكرد الگو و اسوه براى كودك فوق العاده اهميت دارد، چگونگى نماز خواندن ، اهـمـيـت نـمـاز در نـزد والديـن ، تـوجـه بـه مـقـدمـات نـمـاز و مـانـنـد آن از امـورى هـسـتـنـد كـه در تمايل كودك به نماز خواندن اثر بسزايى دارند.
هـر چـه الگـو در نـزد كـودك و نـوجـوان مـحبوب تر باشد، اثرگذارى او بيشتر و پايدارتر خـواهـد بـود. زيرا آنان رفتار الگوى مطلوب را بسيار دوست دارند و مى خواهند مانند او باشند حكايت ( سهل شوشترى ) شاهد بر اين مطلب است :
( روزى از ( سـهـل شـوشـتـرى ) كـه از عـرفـاى بـزرگ و اهـل كـرامـات بـود پـرسيدند: چگونه به اين مقام رسيدى ؟ پاسخ داد: من در كودكى نزد دايى ام زنـدگـى مـى كـردم ، شـبـى او را ديـدم كـه رو بـه قـبـله نـشـسـتـه و مـشـغول نماز خواندن است . از حالت او خوشم آمد، كنارش نشستم تا نمازش تمام شد، گفت برو بخواب . فردا شب نيز بيدار شدم و او را در حال نماز ديدم ، گفت : برو بخواب . گفتم : دوست دارم هر چه شما مى گوييد من هم تكرار كنم .
دايـى ام مـرا رو بـه قـبـله نـشانيد و گفت يك مرتبه بگو ( يا حاضر و يا ناظر) . وقتى تكرار كـردم ، گـفـت : بـراى امـشـب بـس اسـت ، برو بخواب . اين كار چند شب تكرار شد، كم كم وضو گـرفـتـن را آمـوخـتـم و ايـن عـمـل را تـكـرار مـى كـردم . بـالاخـره كـار بـه جـايـى رسـيـد كـه قبل از اذان صبح بيدار شده و پس از نماز پيوسته و مكرر ( يا حاضر و يا ناظر) را تكرار مى كردم و از اينكار لذت معنوى مى بردم تا اينكه به اين مقام رسيدم .) (11)
كـودك ، رفـتـار الگـو را بـه هـر نـحوى كه باشد، خوب يابد، مستقيم ياغير مستقيم ، مى آموزد اگـر امـكـان تـكـرار بـراى كـودك فـراهـم آيـد، آن عـمـل را تـكـرار مـى كـنـد. زيـرا كـودك بـا تـخـيـل و تـكـرار ذهـنـىِ، سـعـى مـى كـنـد مـطـابـق رفـتـارى كـه مشاهده كرده و در ذهنش مانده است عـمـل نـمـايـد. لذا اگـر اعـضـاى خـانـواده اهـل نـمـاز بـاشـنـد قـطـعـاً عمل آنان در ذهن كودك نقش مى بندد و او به نماز مشتاق مى گردد.
الگويى مى تواند تاءثير عميق بگذارد كه رفتارش داراى ثبات باشد يعنى در هر شرايطى رفـتـار مـطلوب و مناسبى را انجام دهد. به همين دليل رفتارى كه بطور مستمر انجام شود براى كـودكـان قـابل اطمينان بوده و آنان را در انجام عمل ثابت قدم پرورش مى دهد. والدينى كه گه گاهى نماز مى خوانند و گاهى در اثر سهل انگارى نماز را ترك مى كنند يا در سفر، گردش ، مـهـمـانـى ، هـنـگـام بـيـمـارى ، وقـت گـرفـتـارى و مـصـيـبـت بـراى نـمـاز اهـمـيـت چـنـدانـى قـايـل نـيـسـتند يا نماز را در آخر وقت خوانده يا اصلاً نمى خوانند، كودك را در مورد جايگاه نماز دچـار تـزلزل روحـى و فـكـرى مـى كـنـنـد. الگـوهـاى كـودك ، اگـر در عـمـل بـه تـعاليم اسلامى خاصه نماز، اخلاص داشته و اثر معنوى نماز در رفتار و كردار آنها بـراى كـودك روشـن شـود، قـطـعـاً تـاءثـير بيشتر و عميق تر و ماندگارترى را در روح كودك باقى مى گذارند.
مثلاً هنگامى كه والدين در حال نماز هستند اگر كودك از سر و كولشان بالا رود يا مُهر و جانماز را به اطراف برده يا سر و صدا كند، برخى از والدين در آن لحظه با عصبانيت كلمات نماز را ادا كـرده و بـا نـگاهى خشم آلود به بچه مى فهمانند كه چرا چنين كردى و بعد از نماز هم نسبت بـه بـچه و هم نسبت به اعضاى خانواده اعتراض مى نمايند، در اين صورت كودك ممكن است چنين برداشت كند كه لازمه نماز خواندن ، بداخلاقى و نامهربانى است !
الگوى حسنه عالم بشريت ، پيغمبر اسلام (ص )رفتارى دارند كه بسيار آموزنده است :
روزى رسـول خـدا(ص )نماز جماعت مى خواندند، يكى از سجده ها را بسيار طولانى كردند. وقتى نـمـاز پـايـان يـافت ، مردم پرسيدند يا رسول خدا، علت طولانى شدن سجده چه بود؟ حضرت فرمود: در حال سجده ، فرزندم حسين بر پشتم سوار شده بود و من نمى خواستم پيش از پايين آمدن او سر از سجده بلند كنم