امام صادق عليه السّلام فرمود: شخص نيكوكارى از دنيا رفت و او را به خاك سپردند. در عالم قبر (ماءموران الهى ) او را نشاندند. يكى از ماءموران به او گفت : ((ما مى خواهيم صد تازيانه از عذاب الهى را به تو بزنيم .))
مرد نيكوكار گفت : ((طاقت ندارم .))
ماءمور گفت : ((نودونه تازيانه مى زنيم .))
او جواب داد: ((طاقت ندارم .))
ماءموران الهى (به خاطر اينكه آن شخص مرد نيكوكارى بود) عدد به عدد كم كردند و او مكرّر در جواب مى گفت ((طاقت ندارم ))، تا اينكه ماءموران گفتند: ((يك تازيانه به تو مى زنيم و ديگر هيچ راهى وجود ندارد. حتما بايد اين يك تازيانه را بخورى .))
پرسيد: ((بخاطر چه گناهى تازيانه را مى زنيد؟))
ماءموران در پاسخ گفتند:
((انّك صلّيت يوما بغير وضوء و مررت على ضعيف فلم تنصره .))
تو يك روز بدون وضو نماز خواندى و از كنار مظلوم ضعيفى گذشتى ولى او را يارى نكردى .
همان يك تازيانه را زدند، قبر او پر از آتش شد.(49